حتی اگر فرضا متفاوت ترین حالت ممکن، یعنی رای موافق مجلس علی رغم نظر منفی رهبری انقلاب -که ایشان مشخصا در این مورد خاص نظر منفی اعلام نکردند – را در نظر بگیریم، خود می تواند نقطه قوت و تبلیغی مثبت برای نظام باشد؛ چرا که شائبه تحمیل نظر از سوی عالی رتبه ترین مقام سیاسی کشور را در داخل و خارج برطرف می کند.
رهبری به عنوان یک شخص، مانند مشی امام، می توانند نظر خود را مطرح کنند و حتی به عنوان «مقام رهبری» نیز می توانند اعلام موضع کنند. اما فراموش نکنیم که اگر ایشان اقدام/ طرح/ لایحه ای را در جهت خلاف محرز منافع کلان نظام قلمداد کنند، همچون برخی موارد قبلی می توانند با «حکم حکومتی» موضوع را فیصله دهند و منتظر نمانند که کار به شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام کشیده شود.
تجربه دوران امام و آیت الله خامنه ای نشان داده است که در موارد یاد شده، تعارف و مماشات یا پرده پوشی وجود ندارد. اینجاست که متوجه می شویم، در دیدگاه رهبران نظام جمهوری اسلامی همواره حفظ شئون و سازکارهای جمهوری اسلامی مهم تر از نظر خودشان بوده است.
نمونه ی قابل توجه در این خصوص را می توان در مصاحبه روز گذشته جماران با حجت الاسلام و المسلمین ناطق نوری مشاهده کرد که وقتی در مجلس سوم شایعه نظر مثبت امام برای رأی اعتماد به حجت الاسلام و المسلمین محتشمی پور جهت تصدی وزارت کشور پیچید، امام نوشتند: «در جمهوری اسلامی جز در مواردی نادر که اسلام و حیثیت نظام در خطر باشد، آن هم با تشخیص موضوع از طرف کارشناسان دانا، هیچ کس نمی تواند رأی خود را بر دیگری تحمیل کند ؛ و خدا آن روز را هم نیاورد. من تمام سعی خود را می نمایم که با نسبت مطلبی به من، کسی مظلوم نگردد».