یکشنبه 15 مرداد 1391 - 15:50

مركز استان كهگيلويه و بويراحمد با هزاران تبعيض

پایگاه خبری تحلیلی بویرنیوز/بهزاد همتی: استان ما با همه ضعف و محرومیت هایش،تدابیر و سرمایه گذاری و برنامه های هدفمند و بلند مدت امیدوار کننده ای را به خود نمی بیند،و عمق ضعف و کاستی در اصول مهم و بایسته ای همچون تجربه و تخصص،اجازه تدابیر بلند مدت و عملکرد مطلوب و نتیجه بخش و موجب تولید ملی را از استان ما گرفته است،و نتیجه این ضعف و محرومیت و کاستی های مشهود،چاره ای جز پرت شدن به قعر آمارهای گوناگون جامعه ایران برای این استان نگذاشته است.این فقر و ضعف های مشهود، تنها به ضعف اقتصادی ما مربوط نمی شود،که ضعف و فقر صنعتی و فرهنگی و علمی و آموزشی و اجتماعی و ورزشی و  هنری و غیره

استان ما را نیز پوشش می دهد و پدیده تازه و دست اولی نیست که با وقوع ناگهانی آن متحمل شوک های سنگین و شکننده شویم،که همه با این محرومیت و درماندگی، ناچارأ انسی قدیمی و دائمی داریم.عمده ترین دلیلی را که می توان علت اغلب محرومیت ها نامید،تبعیض پس از نقض عدالت است که نیاز به ستاد یا کنفرانس خبری و یا ریشه یابی و تأمل عمیق و چشم برزخی  نیست و در هر جایی از این استان به راحتی گوشه های از این تبعیض فراگیر یافت می شود. محرومیت وسیع و دامنه دار در اکثر نقاط محروم استان،گزینش های مدیریتی سلیقه ای و صرفأ جناحی،اصرار بر اقدامات و عملکرد سلیقه ای و

انفعالی و محدودنگر مدیریتی و عدم تخصیص عادلانه بودجه و هزینه ها،و نیز عدم اولویت بخشی و جدیت در تأمین اعتبار و فراهم ساختن زمینه خدمات و سرمایه گذاری در عملی کردن زیرساخت ها و پروژه های لازم الاجرای نقاط محروم استان،و چماق کردن عمدی محرومیت و تحریم جهت توجیه بی اعتنایی ها از سوی برخی مدیران،که مجموعأ باعث فرصت سوزی های مستمری شده است،اکثر تقصیرات را متوجه این واقعیت می کند که بدون شک سرچشمه و نقطه آغاز تبعیض،را بیش از هر

جای دیگری،باید در مرکز استان جست که این روزها تلاش عجیبی برای مصادره زمان ها و شخصیتهای تاریخی و مکان های طبیعی و عنوان های آنچنانی همچون پایتخت طبیعت ایران به نام خود دارد و خودشیفتگی و غرور در ادعاهای آنان موج می زند،و سالهاست به سان مغزی خودمحور ،یکطرفه بر بدن نحیف استان حکم می راند،که نتیجه حکمیت این مغز خودشیفته،اغلب به فقر و نیاز دوچندان عمومی و محرومیت از حداقل ها و نیز درماندگی قشر مستضعف و بی بضاعتی است که نه استطاعت مالی اش اجازه پیشرفت به آنان می دهد و صورت خود را با سیلی سرخ نگه می دارند و نه از روابط منهای ضوابط و

سفارشات اشخاص خاص نصیبی برده اند،و لذا شکست خورده دائمی اند و این مسأله تغییرناپذیر است مگر اینکه خلاف آن ثابت شود.مرکز استان آب و هوای خوب و طبیعت کم نظیری دارد،و نسبت به نقاط دیگر استان،از شایستگی بیشتری برای مرکز استان بودن برخوردار است،اما متأسفانه یکجای اشکال همینجاست که مرکز استان بودن،آن مقداری که برای ساکنین آن شیرین و خوش یمن بوده،برای  مردم خارج از مرکز مطلوب نبوده است،و در مرکز استان،گاهأ باعث عطشی سیری ناپذیر و رواج نوعی ادبیات توأم با داستان پردازی و بزرگنمایی های تاریخی و خودشیفتگی های مداوم  شده و فاصله ای عمیق و

سرشار از تبعیض را به بار آورده است. از جمله موارد عمده تبعیض از نوع مرکز استان،نام طویل استان است که از گذشته تا امروز نیمی از این نام را برای خود مصادره کرده و در وصف آن شعرهای حماسی نیز سروده اند‏!‏ کهگیلویه نیم دیگر این نام چالش انگیز را در اختیار خود دارد،و دیگر نقاط استان از این نام طویل محرومند،و به عبارت دقیقتر “دیگر نقاط استان یعنی کشک.” دیگر تبعیض آشکار از نوع مرکز استان،انتخاب نام شبکه دنا به عنوان نام صداوسیمای این استان و به کار بردن مستمر تعبیرهایی همچون “شویل دنا” است که این نام،بی توجه به دیگر نقاط برجسته و شناخته شده  استان، تنها محدود به منطقه دنا است که البته مرکز استان آن را هم از آن خود می داند! و متأسفانه این نام تبعیض زای صداوسیما آنگونه که باید با واکنش افکار عمومی مواجه نشده است. عدم تخصیص بودجه کافی و تأمین اعتبار برای ساخت پروژه های روی دست مانده و لازم الاجرا،گونه ای دیگر از تبعیض است،که هر چند سرمایه گذاری و تأمین اعتبارها در مرکز استان بیشتر و با سرعت عمل بالایی انجام می گیرد، و اما این خدمات دهی و توزیع سرمایه و تسهیلات،علی رغم نیاز شدید مردم،در نقاط محروم استان مطلوب و عادلانه نبوده، و کمتر پیش آمده که سرمایه گذاری و اجرایی کردن

 طرح های خارج از مرکز استان،در اولویت قرار گیرند و همواره زیر سایه طرح و پروژه های اولویت دار مرکز بوده اند.لذا عدم کامیابی در اجرایی کردن طرح کارخانه فولاد و نیز تراکتورسازی و روند چندین ساله و کند تکمیل بیمارستان 10 تخته خوابه بهمئی و نیز عدم برخورداری آنان از نیازهای حداقلی و اولیه همچون آب و برق این شهرستان محروم،می تواند جدای از برخی ضعف های مدیریتی،ناشی از عدم تخصیص ویژه بودجه جهت احداث زیرساختها،و نیز عدم جدیت و اولویت بخشی سایر سرمایه گذاری ها،و شاید هم عدم استقبال برخی مسئولین استانی به سرمایه گذاری خارج از مرکز استان

 باشد. تبعیض از منظری دیگر چنین است که گزینش مدیران و استخدام های اداری نیز در نقاط خارج از مرکز،از درجه اهمیت کمتری نسبت به مرکز استان قرار دارند و اغلب نسبت به سرمایه های انسانی هر منطقه اعتنایی نمی شود و این تبعیض آشکار،خود را با گزینش مدیران غیربومی آن مناطق محروم نشان می دهد،و اما این مناطق نسبت به جمعیت شهرهایشان،با معظلات و کمبودهای بسیار بیشتری نسبت به مرکز استان مواجه هستند و این در حالی است که بعضأ از سوی برخی از نمایندگان استان،یاسوج علی رغم موقعیت و توجه و اولویت های ویژه و همیشگی، از نظر محرومیت و عدم سرمایه گذاری و

 بیکاری و سایر کاستی ها و معظلات،رتبه اول خوانده شده است! این ادعا نمی تواند برای دیگر نقاط استان  که هم از زیرساخت های حیاتی مختلف محرومند و هم هر خانواده اش با معضلاتی همچون بیکاری،اعتیاد و سایر بزهکاری ها و خودکشی و غیره فرزندان خود مواجه است،قابل قبول باشد که مرکز استان که همه اولویت ها را از آن خود دارد، باز هم  اولویت های بیشتری طلب کند،چرا که به میزان هر اولویت مرکز استان،توجه مسئولان نسبت به دیگر نقاط کمتر و سرمایه گذاری و خدمات در آن روند کند و نزولی را طی خواهد کرد

. سرمایه های طبیعی و انسانی گرانبهای نهفته در نقاط مختلف استان،همچون نفت و گاز حیات بخش گچساران و طبیعت جان بخش سی سخت و چرام و خاک غنی و پرارزش بهمئی با چاههای نفت آن،محتاج اولویت بخشی و تشدید سرمایه گذاری و توزیع عادلانه بودجه ها و خدمات است،چرا که بدون شک بیش از مرکز استان منشأ خدمات و سرمایه و کسب در آمد برای کشور هستند و درآمدهای مرکز استان،هرگر قابل قیاس با درآمد هنگفت حاصل از فروش و چرخش سرمایه نفت و گاز گچساران ندارد. لذا نگاه عادلانه و یکسان به همه نقاط استان،و توزیع عاری از هر گونه تبعیض بودجه و هزینه های مورد نیاز،و اولویت

 بخشی و برنامه های صنعتی و اقتصادی درازمدت،توجه به زیرساخت ها و افزایش دوچندان سرمایه گذاری ها در این مناطق حساس و مهم،موانع توسعه و رشد و بالندگی اقتصادی و صنعتی و اجتماعی و غیره استان را کنار زده،و با ملاک قرار دیدن اصولی همچون شایسته سالاری و تخصص و تجربه،به گزینش مدیران مجرب اقدام نموده و امانت دار شایسته نظام و مردم باشیم و جامعه را به اهداف واقعی و شایسته خود نزدیک سازیم

نظرسنجی
فعلا نظرسنجی در جریان نیست
لینک کوتاه : https://boyernews.com/?p=8629
به اشتراک بگذارید:
نظرات کاربران :
  1. محمد گفت:

    هر چه هست با دشمنی کردن ما رشد نخواهیم کرد. با گفتگو در عرصه منطق و مدیریت علمی است که رشد خواهیم کرد. بخش عمده ای از رشد یاسوج مربوط به پتانسیل طبیعی آن است. هرچند من تفاوت زیادی در توسعه شهرستانها نمی بینم بجز افزایش بی رویه جمعیت یاسوج که اغلب آن مهاجرین از روستاهای دورافتاده و شهرستانهای دیگر است. اگر ساختمانهای شیکتر در یاسوج بنا میشود دلیلش سرمایه گزاری بیشتر مردم است نه دولت.
    اگر هم در تقسیم بودجه فاکتورهای مدیریتی مانند سرانه جمعیت و نیازهای اساسی مدنظر نیست به هیچ وجه مورد تایید بنده نیست. اگر واقعا دلیل یا مدرکی وجود دارد که در تقسیم بودجه بیعدالتی میشود با آمار و ارقام نشان دهند که مثلا حق گچساران اینقدر باید می بود حالا شده اینقدر و مابقی را فلان محل هزینه کرده اند. اگر کسی کار مطبوعاتی می کند باید بداند که بهتر است مستند بگوید. این کجایش زیبنده یک نویسنده است که بگوید: “نام استان کهگلویه وبویراحمد است حق دیگر شهرستانها درآن خورده شده است” مگر میشود با اضافه شدن هر شهری تیکه ای از آن به نام استان اضافه شود. عوض هم بشود نفعی برای کسی ایجاد نمی کند. مگر ما از تاسیس کارخانه پتروشیمی در گچساران ناراحتیم؟ من بجز در رابطه با محل بنای آن که یکی از بهترین ذخایر طبیعی گچساران را نابود کرده در زمینه تاسیس آن از صمیم قلب خوشحالم. چهار تا فامیل گچسارانی من هم آنجا دستشان بند میشود. گفتمانی که منجر به تشدید اختلافات قومی بشود در استانی که از فقر فرهنگی رنج میبرد و به قول خودتان مثل عصر هجر رفتار می کنند تنها نتیجه اش تشدید عداوت و فقر بیشتر است. شاید این گفتگو در نظر دوستان و نحوه نگارش مقالات تاثیر داشته باشد و سعی کنند از این به بعد مستدل، منطقی و مستند مقاله بنویسند. نه رفتار احساسی و سرحدی گرمسیری
    به امید روزی که حتی یک روستایی محروم در استانمان نباشد.

دیدگاه شما