بویرنیوز/ مهدی اخوان: این روزها بیش از هر زمان دیگری،در اکثر محافل و ادارات و کوچه و بازار و بر در و دیوار مرکز استان،و به وفور از مجری شبانه شبکه دنا این جمله تکراری و عجیب را شنیده ایم که “یاسوج پایتخت طبیعت ایران است!” این جمله تاریخی در حالی از زبان مجریان شبکه دنا و مردم و مسئولان یاسوجی استان عنوان می شود که برادران لرزبان ما در شهرستان درود لرستان نیز،خود را پایتخت طبیعت ایران نامیده اند. و اما اصل حرف ما بر این است که آیا واقعأ یاسوج پایتخت طبیعت ایران است!؟ سالیان درازی است که یاسوج و مردمانش از موهبات و امتیازات و مزایای بی شمار مرکز
استان بودن برخوردارند،و بدون شک جهت اثبات و محقق ساختن این ادعای خود،مبنی بر پایتخت طبیعت ایران بودن،بیشترین و گزاف ترین بودجه و هزینه های ممکن را صاحب شده اند، که دیگر نقاط استان همچون گچساران،باشت،دهدشت،لنده،دیشموک و بهمئی و نقاط بسیار دیگری در این استان،که از مشکلات و محرومیت های بی شماری رنج می برند،از این دست بودجه ها و مزایای گزاف محروم مانده اند.جهان امروز و بویژه کلان شهرهای ایران،آنچه برایشان در درجه اول اهمیت قرار دارد،اهتمام و بهره بری سریع از زمان در برپایی شاکله زیرساخت های مورد نیاز و مشکل گشا، و رهایی اساسی از
مشکلات و بحران هاست،و برای این هدف خود،همراهی و همیاری و بسیج عمومی را پیشه کرده اند،به این امید که از این همه هزینه و بودجه خرج شده،بهترین نتیجه ممکن را بگیرند،اما متأسفانه سالهاست که در استان محروم ما،حداکثر زمان و برنامه ریزی و هزینه ها جهت احداث زیرساخت ها در نقاط مختلف استان،خرج و فدای این ادعای عجیب،”پایتخت طبیعت بودن(شدن) یاسوج” به عنوان جزئی از این استان،شده است.ادعایی که به وفور شنیده ایم اما وقتی به یاسوج وارد می شوی،باور این ادعا بسیار سخت و تا حدودی محال است.برای روشن ساختن چرایی عجیب بودن این ادعا، یک یا دو
نمونه مشترک را جهت روشن شدن اذهان عنوان می کنم.وقتی به جغرافیای طبیعی ایران نگاهی می افکنیم،استان مازندران را از هر جهت که وارد شویم،سرسبز و بسیار چشم نواز و زیبا می یابیم،رامسر و چالوس که هر دو در نقاطی بی نهایت سرسبز و رؤیایی و در کنار دریای مازندران(خزر) و سلسله جبال البرز قرار گرفته اند،در مرکز ثقل زیبایی های شگفت انگیز طبیعی، و “غول طبیعت ایران اند” که به واسطه جاذبه های طبیعی منحصربفرد خود، ادعای پایتخت طبیعت بودن یاسوج را، که طبیعت محدود ورودی آن(درختان بلوار) را در کویری نیز می توان یافت،را ادعایی خنده دار و
غیرممکن می سازد.استان مازندران،با آب و هوای معتدل و مرطوب، با دریای
مازندران(خزر) بزرگترین دریای جهان با
وسعتی حدود 438 هزار کیلومتر مربع،و نیز رودهای متعددی همچون رودخانه هراز و تجن و سجاد رود،جنگل ها به وسعت 1/454/000 هزار هکتار و بهره برداری های صنعتی کشور از جنگلهای آن،پوشش گیاهی متنوع و چمنزارهای وسیع،کوهستان های البرز با چندین رشته فرعی آن در نقاط مختلف استان،و با رشته کوههای پر از پوشش گیاهی انبوه،به طوری که در بعضی نواحی دست انسان هنوز به آن نرسیده است،رودهای متعدد همچون هزار در لار،شیرین رود و اشک رود در اراضی افراچال،رودخانه تجن به طول 120 کیلومتر در ساری،سجاد رود و بابل رود در بابلسر از سلسله جبال البرز و تالار رود و سیاه رود
در
قائمشهر، و رتبه اول کشور در کشت و تأمین برنج ایران،، که دو شهر زیبای رامسر و چالوس را در درون خود جای داده است.شهر توریستی رامسر،در دامنه جنگل های وسیع و کرانه های دریای مازندران واقع شده،از بهترین و معروفترین گردشگاههای ایران است که جاذبه های طبیعی بی نظیری همچون چشمه جواهر ده،چشمه های کتالم و سادات محله،جنگل انبوه دال خانی،پارک جنگلی صفارود،قله مارکو،آبشارهای ایج،آبشار ازارک و ریش براز و چمنزارهای وسیع و زیبا، تنها نیمی از جاذبه های زیبا و جذاب آنند.چالوس دیگر زیبا شهر مازندران که گردشگران داخلی و خارجی را نیز همواره مشتاق
خود دیده است،از شمال به دریای مازندران چسبیده و از جنوب به رشته کوه البرز،هراز جاده معروف آن،و با جاذبه های تاریخی و طبیعی همچون،کوههای پوشیده از جنگل “فشکور” و “تجک”،آبشار اکاپل در جنگل های سردی چال کلاردشت چالوس،آبشار هریچان،گردنه هزار چم،پارک جنگلی چالوس،پارک جنگلی فین،پارک جنگلی نمک آبرود چالوس،تله کابین نمک آبرود،دریاچه ولشت،دریاچه سد دریوک،دره ولی آباد هزار چم،کلارتپه،مرداب کندوچال در میان جنگل های چالوس،پل چالوس بر روی رودخانه چالوس،پل سرخ رود بر روی رودخانه هراز،رودخانه سرد آبرود،کاخ اجابت و کاخ چای
خوران،قله علم کوه و تخت سلیمان،از جاذبه های بی شمار و بی نظیر چالوس است،که بدون هیچگونه ادعایی سالانه نزدیک به یک میلیون نفر توریست را مجذوب زیبایی های شگفت انگیز خود می کند.و مثالی دیگر،که از سوی سازمان ملل متحد و به گزارش رسانه اطلاع رسانی “شهرداری” موسوم به ” سی.تی.پرس” شهر تبریز برای دومین بار به عنوان زیباترین،تمیزترین و مدرنترین شهر جهان شناخته شد،که مطمئنأ این انتخاب جدای از مواهب طبیعی و گردشگری این شهر نبوده است،و اما این شهر زیبای تبریز،و “غول های طبیعت” همچون رامسر و چالوس و تبریز به اندازه ای که شهروندان و
مجریان صداوسیمای مرکز استان بدون عنوان و مقام ما، بزرگنمایی و خودستایی می کند،ادعای پایتخت طبیعت بودن ندارند! و اما یاسوج علی رغم اینکه ظاهر یک شهر منسجم و مرفه و مدرن را ندارد،و با داشته های محدود پارک آبشار و پارک ساحلی،جاذبه های طبیعی آن حتی کمتر از یک سوم جاذبه های رامسر و یا چالوس هم نمی شود و تنها نان آب و هوای خنک خود را می خورد،شبانه روز برای یاسوج منهای دیگر شهرهای استان(که برای پایتخت طبیعت ایران بودن،جاذبه ها و زیبایی های طبیعی آنان را به نام خود زده است!) خودستایی می کند و خود را پایتخت طبیعت ایران می نامد و فخر
فروشی می نماید! حقیقتی که آشکار است این است که مرکز استان از همه جاذبه های تاریخی و طبیعی برجسته استان،همچون گلستان بکر و بی نظیر سی سخت به عنوان زیباترین نقطه استان،گچساران،چرام،دهدشت،باشت و بهمئی و دیگر نقاط استان به نفع خود بهره برداری کرده و همراه با دو مکان محدود طبیعی پارک ساحلی و پارک آبشار خود،خودخواهانه یاسوج را پایتخت طبیعت ایران نامیده است!! این تبعیض آشکار و غرور و خودستایی و خیال پردازی و زیاده خواهی و تمامیت خواهی سیرنشدنی خاص مرکز استان،موضوع تازه و پیچیده ای نیست که نیاز به کشف و اثبات و تحلیل آن باشد،که
اختصاص دادن اکثر بودجه های فراوان و مورد نیاز مناطق محروم استان به مرکز استان، مصوبات خوشایند مرکز، و اولویت های دائمی و ابدی سهمیه های مدیریتی و استخدام و تسهیلات و مزایای نامحدود فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی نمونه های متعددی از توجه خاص و یکسونگری تؤام با تبعیض به مرکز استان بوده است،و اینان به پشتوانه همین سهم و مزایا و تسهیلات فراوان،با چسباندن نقاط تاریخی و طبیعی استان به خود،مغرورانه خود را پایتخت طبیعت ایران می نامند! و این در حالی است که شهرستان گچساران که عنوان یکی از بام های مهم و مؤثر نفت و گاز ایران را یدک می کشد،علی
رغم شایستگی ها و شهرتش،هرگز چنین ادعای مغرورانه ای نداشته،و خود را پایتخت و یا برتر ننامیده است. و نیز “بهشت سبز” و نعمات و برکات و جاذبه های طبیعی فراوان و و کوه های سربفلک کشیده و باغات وسیع سی سخت به مرکزیت دنا،که اگر قرار باشد پایتخت طبیعت ایران از میان شهرهای استان کهگیلویه و بویراحمد انتخاب شود،شایستگی و امتیازات بمراتب بیشتری نسبت به یاسوج دارد، و اما خود هرگز چنین ادعایی نداشته،و در واقع سایه غول دست ساز و مصنوعی “مرکز استان” بر سر آن سنگینی می کند.استان ما استان محرومی نیست و سرمایه های طبیعی و انسانی فراوانی در نقطه
نقطه خود دارد که همه این نقطه ها محتاج واقع بینی و نگاه و توزیع عادلانه بودجه و تسهیلات اند، و هرگز این را برنمی تابند که به بهانه مرکز استان و عنوان من درآوردی پایتخت طبیعت ایران،و خودستایی و بزرگنمایی های خیالی و فریبنده، از بودجه ها و مزایای مورد نیاز و حیاتی خود محروم شوند،و کمبودها و نداری و عدم پاسخگویی ها، دنیای حسرت باری را برایشان رقم بزن
نیازی به تایید کسی نیست
چون پایتخت طبیعت در میراث کشوری به این شهر نسبت داده شده ودیگر به هیچ عنوان غیر قابل رد می باشد
من یاسوجی نیستم ولی یاسوج اومدم شمال کشور هم رفتم شنندج شهرکرد لرستان هم رفتم ولی یاسوج کاملترین جا بود هم از نظر هوا و هم نظر طبیعت من عاشق اینم ک یاسوج برم زندگی کنم و فقط نفس بکشم
اونوقت شمال ایران چی میشه قربونتون برم طبیعت شمالو نقاشی که نکردن طبیعیه دیگه یاسوجم خوبه هرجایی قشنگیه خودشو داره ولی پایتخت طبیعت خداییش زیادیه واسش. رامسر شهر عشق وآرزوها رامسر همنشین کوه ودریا رامسر مهدپاکی وصفا رامسر نوعروس شهرها
نه فقط لرستان
یاسوج نبض تنفس ایران است
من یاسوجی هستم ممنون از لطف همه شهر همتون قشنگه یاسوج از نظر طبیعت خوبه چشمه بلقیس ، کوه گل ، کاکان ، تنگ لیتون ، تنگ کبوتری، خرم ناز ، واقعا عالیه بهشت گمشده است بی نظیر هست اگر این چند تا رو بروید شمال از چشمتون می افته.