سایت خبری تحلیلی بویرنیوز
زریر حجتی/ انقلاب اسلامی براساس ارزشها و هنجارهای دینی و اعتقادی با رویکرد استقلال و آزادی، کرامت و شرافت انسانی در راستای حاکمیت دستورات الهی و کلمه «الله» و انهدام و اضمحلال ضد ارزشها از نوع ظلم و تبعیض، بیانصافی، لاابالی گری وکفر ستیزی، کلمه الکفر در جغرافیای ایران اسلامی به رهبری انسانی الهی از سلاله پاک اهل بیت عصمت و طهارت به وقوع پیوست.
و خاستگاه اصلی آن ترویج عدالت و انسانیت و مبارزه با بیعدالتی در ابعاد مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بود. لذا انقلاب با این اهداف و ارزشهای فطری و الهی در این عصر?توانست در سطح جهانی و بینالمللی بازتاب بسیار خوبی را داشته باشد به گونهای که امروزه تحمل آن برای جهان استکبار و ایادی داخلی بسیار گران است. این مقدمه را به جهت اهمیت انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی مبتنی بر این انقلاب عظیم بیان داشتهایم تا به یک آسیبشناسی در حوزه مدیریت بپردازیم. راستی مدیریتها در جامعه بر چه اساسی به افراد سپرده میشود؟ آیا برای سپردن مسئولیت ها و مدیریت ها، شاخص و پارامتری باید باشد یا نه؟اگر هست این شاخصها چیست؟ و در جامعه مدیریتی امروز استان ما چقدر مراعات و رعایت میشود؟ آیا ?ا تصمیمات آنی و مبتنی بر اغراض شخصی و معاندانه و هوس آلود و خالی کردن عقده میتوان مدیران را عزل و منصوب نمود.
و سؤالات فراوان دیگری که در این خصوص وجود دارد به دلیل گستردگی موضوع از بخش عمده ای از آن میگذریم و به مهمات آن میپردازیم. مدیریت یک امر مقدس است که اگر در مسیر درست اعمال شود همان تدبیر امور بنحو مطلوب جهت رسیدن به اهداف سازمانی تعریف شده میباشد. امروزه متأسفانه بخشی از بدنه مدیریت دچار روزمرگی و بله قربان گویی صرف تبدیل شده و خلاقیت و اظهار نظر را از مدیران گرفتهاند و برخی از آقایان دلشان به این خوش است که بگویند آقای مدیر، آقای… و …
در نظام مدیریت اسلامی آنچه ملاک و معیار میباشد توجه به ضوابط و نادیده گرفتن روابط است. ولی به نظر میرسد در گذر زمان به دلیل اعمال نفوذهای ناصحیح، روابط جایگزین ضوابط شده است. چون اگر به ساختار مدیریت محققانه و با دید نقد منصفانه بنگریم آنچه برخی از آقایان را در جایگاههایی قرارداده روابط بوده نه ضوابط . آنچه امروزه مد نظر مقام معظم رهبری در سطح کلان کشور است توجه به ضوابط و اصول ارزشی است. ولی عده ای در زبان شعار تبعیت از رهبری و ولایت را سر میدهند اما متأسفانه در عمل بر اساس نفس و خودخواهی خویش عمل می?نند. راستی چه عواملی باعث میشود روابط بر ضوابط پیشی گرفته و حاکمیت روابط استمرار یابد؟ در این مقال به برخی از موارد میپردازیم که حقیقتاً امروزه این بیماری گریبان گیر مدیریت عالی استان ما شده است!!!.
1-مداحی: امام علی (ع) در اصول مملکت داری میفرمایند: «آن گاه آنان را به گونهای تربیت کن که تو را بیش از حد ستایش و مداحی نکنند و تو را بر کاری که نکرده ای بیجا نستایند چرا که مدح و ستایش بیش از حد خودپسندی میآورد و آدمی را به کبر و غرور نزدیک میکند».
در روایتی از پیامبر (ص) هم آمده که فرمودهاند: (احثوا فی وجوه المداحین التراب) «بهصورت مداحان خاک بپاشید» ولی متأسفانه امروزه نهتنها به صورتشان خاک پاشیده نمیشود بلکه هر کس بیشتر بله قربان گو باشد مقرب ترند و آنان خیال میکنند که دوستانشان در پیشبرد امور، همین آدمهای ضعیف النفس بله قربان گو هستند. که برخی فقط در هنگام اعلام نظر سر تکان میدهند و قدرت تکلم و بیان نظر ندارند. و اگر مواردی هم بر خلاف واقع باشد از شدت حُب جاه ، مقام، میز و قدرت اظهار نظر نداشته و برای حفظ موقعیت صمٌ بکم مهر سکوت بر لب می?نند چون اگر زبان به اعلام نظر گشایند در خطر عزل قرار میگیرند. مدیری که فقط دنبال مداحی دیگران و تصدیق گفتارش در هر شرایط باشد نمیتواند مدیر موفقی باشد چون کسی که تاب شنیدن سخن حق را ندارد قطعاً به فرموده امام علی (ع) «عمل کردن به حق برایش بسیار سنگینتر است» و امروزه بخش عمده ای از بدنه مدیریت ما اینگونه شده است. در اینجا لازم میدانیم از مسئولین عالی نظام بخواهیم که با این آفت برخورد نمایند. به نظر میرسد اگر هر ازچند گاهی پرونده ای از فساد مالی و حیف و میل رو شده و در هر رو شدن در این مفاسد، متأسفانه?بر پیکره نظام ضربه وارد و از میزان اعتماد مردم کاسته میشود ناشی از همین پدیده زشت است، چون عدهای با رابطه بازی و قومگرایی که امروزه متأسفانه در بخش عمدهای از مدیریت خرد و کلان رخنه نموده کسب جایگاه میکنند زیرا که از پشتوانه قومی برخوردارند. اشتباهاتشان را هم خوب و صحیح قلمداد میکنند چون در حاکمیت نفوذ دارند و به اصطلاح «پارتی» دارند، بعد رفتهرفته متوجه میشویم که بله میلیاردها تومان بالا کشیده اند حالا بیا دادگاه تشکیل بده و بگویند آقای الف-ب ، آقای م-ر و آقای ف-ب چرا؟ وقتی آسیبشناسی کنیم این انح?افات از همین خودسری ها و مداحی ها و بادمجان دور بشقاب چینها ایجاد می شود. بنابراین باید بازرسان و سربازان گمنام امام زمان(عج) بخشی از مأموریت خویش را مصروف مبارزه با این روحیه پلید نمایند و سعی کنند مدیران شفاف و با صداقت را تقویت و مدیران متملق، چاپلوس و چند پهلوی فاقد توانمندی را شناسایی و از حیطه مدیریتی با ارائه طریق پایین بکشند. واقعاً حیف است نظام و انقلابی که اینگونه در سطح جهانی و بینالمللی می خروشد، خدایناکرده روزی به دلیل ندانم کاری و غفلت از درون دچار پوسیدگی شود. باور داریم که سرباز ولایت بو?ن به شعار نیست بلکه به عملکرد است. امروزه وجود مدیران ولایتمدار، مردمدار و مردم دوست برای نظام یک فرصت و مدیران دارای شخصیت چندگانه، ناتوان و مردم گریز یک تهدید هستند که باید با جدیت تمام با این موضوع برخورد شود و اصلاً لازم است همایش آسیبشناسی و رفتارشناسی مدیریت اسلامی برگزار شود.
2-دومین بیماری و آفت، خودخواهی برخی مدیران است که وقتی ابلاغی گرفته و در جایگاهی منصوب شدند خیال میکنند عقل کل هستند، خودشان میگویند، خودشان مصوب میکنند و خودشان اجرا میکنند و برای اینکه قدرت خویش را به رخ زیرمجموعه بکشند اجازه کوچکترین اظهار نظر را نمیدهند و اگر هم بدهند به گونهای با فرد یا مدیر اظهارنظر کننده برخورد میکنند که وی را از اظهار نظرش پشیمان می نمایند. آیا این نحوه برخورد در حیطه مدیریت دینی جایگاهی دارد؟ 3- سومین آفت مدیریت، نداشتن توان علمی و قدرت تبیین و تحلیل مسائل و موضوعات است. ?مروزه مدیرانی که از پلکان ناعادلانه ی رابطه بالا رفته اند متأسفانه فاقد شاخصهای لازم مدیریتی هستند. کسی که میخواهد مدیر یک دستگاه عالی شود لازم است دارای یکسری شاخص و پارامتر از جهات گوناگون باشد. از جمله توان علمی، قدرت تبیین و تحلیل مسائل، روحیه همگرایی و انتقادپذیری، شرح صدر، وسعت نظر و آستانه تحمل بالا. آیا مسئولی که مردم گریز و نقد ناپذیر است میتواند در جایگاه پستهای کلیدی باشد؟ آیا کسی که تحمل شنیدن یک حرف مخالف و اظهار نظر ولو جزئی را ندارد میتواند در این جایگاه قرار گیرد؟ آیا کسی که قدرت شنید? حرف حقی را ندارد میتواند مدیر موفقی باشد؟ با کمال تأسف روحیه خیلی از مدیران به گونهای است که فقط منتظر شنیدن بهبه و چه چه هستند ولی تاب شنیدن نقطه مقابل را ندارند. مدیری میتوان به معنای واقعی کلمه مدیر باشد که از توان و وسعت والا و بالایی برخوردار باشد . به قول شاعر:
دو کس را اگر در جهان دیدمی
به گرد سرهر دو گردیدمی
یکی آنکه گوید بد من به من
دگر آن که بیند بد خویشتن
متأسفانه بدلیل نقد ناپذیری، ما بد خویش را نمیبینیم و فقط صفحه خوب خویش را دیده و مغرورانه بر اسب مراد می تازیم ولی یک بار باخبر میشویم تا با اسب مراد در دره هولناک خودخواهی دست و پا میزنیم و به دلیل خیره سری نه تنها به خود بلکه به جامعه هم ضربه جبرانناپذیری وارد نموده ایم. زیبنده نیست تا افراد توانمند و قدرتمند در یک حوزه مدیریتی وجود دارد از افراد ضعیفتر استفاده کرد. در مبانی اعتقادی و دینی ما «حدیثی از امام صادق(ع)» هم هست که در صورت وجود افراد توانمند و با صلاحیت های مختلف چنانچه از افراد ناتوان و ?عیف استفاده شود خیانت محسوب می شود. اما متأسفانه امروزه حُب جاه و مقام، چشمان حقیقت بین را کور کرده و هیچ کس حاضر نیست بگوید دوغ من ترش است و هر کس خودش را شهریاری میداند. شایسته این مردم است که مسئولین عالی نظام درخصوص ساختار مدیریت در استان کهگیلویه و بویراحمد چارهاندیشی کنند. به خدا سوگند، خلاف آرمان شهدای انقلاب، امام (ره) و رهبری است که سپردن مسئولیتها بر اساس رابطه باشد. امروز مردم اعمال ریز و درشت را زیر نظر دارند. بیاییم تا دیر نشده چارهای بیندیشیم و به رابطه بازیها، چاپلوسی و مداهنه گری در?مدیریت پایان داده و به سراغ توانمندی مبتنی بر ضابطه برویم. مدیر توانمند مدیری است که از آگاهی، ایمان، کاردانی و کارایی، عدالت، آراستگی و آلوده نبودن به خصلتهایی ناپسند برخوردار باشد.
: