چهارشنبه 12 مهر 1402 - 7:38

درد و دل دردناک جانبازی که فرزند و عروسش قربانی خودروی بی کیفیت ایرانی شد

پایگاه خبری تحلیلی بویرنیوز:

حاج توکل آزادی رزمنده، جانباز و فرزند شهید اهل اصفهان که از دوران نوجوانی سربند لبیک به فرمان امام را بر سر بست و در جبهه‌های حق علیه باطل در رکاب پدر و دیگر رزمندگان خار چشم دشمن بعثی بود و در جنگ  و در روزهای سخت به عنوان سرباز حاج قاسم سلیمانی، کنار دیگر دلاوران برای کیان و عزت مسلمانان جان در طبق اخلاص گذاشته، شاید فکرش را نمی‌کرد که بجای داعش و دیگر دشمنان فرزند دلبندش طعمه ارابه‌های مرگ وطنی شود و برای همیشه نوای دلنشین ‌اش خاموش و خاطره شود.

در ادامه گفت و گوی دردناک حاج توکل آزادی ؛ مدیر مجتمع هتل المپیک باقری یاسوج بها رسانه ها آمده است:

جانباز ۶۵ درصد، فرزند شهید، ۱۶۰۰ روز سابقه حضور در جبهه، در بخش خدمگذاری به بیت‌الله الحرام و عتبات و عالیات، به مردم کشور خدمت کرده‌ام.

حاج توکل آزادی که از مدافعان حرم است در کارهای خیریه، تهیه جهیزیه برای زوج‌های نیازمند، کمک به نیازمندان در دوره شیوع کرونا و فعالیت‌های اقتصادی که بیشتر چاشنی فرهنگی دارند فعال دارد و به گفته خودش سربازی برای نظام و خدمت به مردم کشور را افتخار می‌داند.

مرحوم حسین آزادی سومین فرزند حاج توکل و آخرین فرزند خانواده هنرمند و خواننده و فارغ‌التحصیل رشته مهندسی برق و همسرش دکتر سیده مریم بزرگی دکترای فیزیک هسته‌ای با معدل ۱۹ و هفتاد و پنج صدم و استاد دانشگاه بودند، قریب به یکسال و هفت ماه ازدواج کرده بود که شب عید امسال پدر و مادر خانمش از سفر کربلا برگشته بودن و حسین و خانمش جهت پیشواز، که در جاده قم گرمسار در کیلومتر ۶۰ بعد از پلیس راه متاسفانه دچار سانحه تصادف شده و فرزندم حسین و همسرش در این حادثه جان خود را از دست دادند، تاکنون هیچ کارشناسی دلیل منحرف شدن خودرو را اعلام نکرده و کیسه هوای خودرو منفجر شده ولی باز نشده است.

وی می‌گوید: عوامل اورژانس بیش از یک و ساعت و ده دقیقه بعد از وقوع حادثه در محل حاضر شده‌اند و این خود مزید بر علت شده و خونریزی باعث مرگ عزیزان شده است.

تصویر مربوط به خودروی مرحوم حسین آزادی

حاج توکل آزادی گفت: ادعای مسلمانی داریم، اما می‌بینیم که کشورهای دیگر که بویی از دین نبرده‌اند مردم سوار بهترین و باکیفیت ترین خودروها می‌شوند و در اینجا و در نظام جمهوری اسلامی ارابه‌های مرگ تولید می‌شود، قراضه‌هایی که ایمنی خاصی ندارند، نه تنها خودروها کیفیت ندارند بلکه جاده‌ها هم استاندارد خاصی ندارد.

به عنوان یک جانباز جنگ تحمیلی به جرات اعلام می‌کنم که مافیای قدرتمندی وجود دارد که کسی جرأت تقابل با آنها را ندارد.

حاج توکل بغض فرو می‌دهد و می‌گوید از خون عزیزانم نخواهم گذشت، از مقامات قضایی، مسئولان دولتی در نظام جمهوری اسلامی تقاضای رسیدگی دارم، در روز قیامت به عنوان کسی که با دردهای مجروحیت جنگ زجر کشیده‌ام، یقه مسئولان و مسببین این حادثه را خواهم گرفت.

تصویر مربوط به خودروی مرحوم حسین آزادی

حاج توکل داستان ما که از رخساره‌اش غم هجران می‌بارد و با چشمانی که از اشک میزبانی می‌کنند، گرچه در جبهه‌های جنگ تحمیلی، همه سختی و دردی را دیده و بدنش جراحات زیادی از حضور در جبهه‌های مختلف دارد، اما جراحت داغ فرزند مانده بر دلش هر روز تازه‌تر می‌شود، تصویر حسین عزیز از جلوی چشمانش کنار نمی‌رود، این تصویر پرده‌ای شده همگام با نگاه‌های حاج توکل و اشکی که مدام در پس این پرده بازی می‌کند.

می‌گوید در یکی از عملیات‌ها وقتی به شدت مجروح شده و زیر تیغ جراحی رفته دست به دامان امام حسین علیه‌السلام شده و نذر کرده در صورتی که از تیغ عمل جان سالم ببرد، فرزند دیگری از خدا بخواهد و نامش را حسین بگذارد، بغض گلو فرومی‌نشاند و می‌گوید چه می‌دانستم که قرار است خودم از تیر و ترکش دشمن نجات پیدا کنم و فرزندم حسین در جوانی قربانی ارابه‌های مرگ وطنی شود.

به بغض سرباز کرده حاج توکل می‌اندیشم، با محاسن سفید و چهره‌ای کاملا متین و صبور، صبری که انگار هیچ چیزی یارای شکستش را نداشته الی مرگ حسین دلبندش!!!

تصویر حاج توکل آزادی قبل از مرگ فرزند

چند نفر یا بهتر است بگوییم چند هزار نفر و یا چند هزار پدر و مادر مثل حاج توکل در میزبان غم اندوه از دست دادن دلبند خود در بازی کثیف اربابان قدرت با ارابه‌های مرگ وطنی هستند؟

چند نفر بغض کرده‌اند و به کلونی غم نشسته‌اند تا در غم هجران دلبندشان ذره ذره آب شوند!!! آیا همچنان باید برای قدرت گرفتن و پر شدن جیب صاحبان ارابه‌های مرگ در کشور، جان قربانی داشته باشیم؟!

مافیای قدرت و صاحبان کارخانجات سازنده ارابه‌های مرگ وطنی را نه من می‌شناسم و نه خیلی های دیگر، اما میدانم آنقدر گردنشان کلفت است که نقد و توپ و تشر نمایندگان مجلس را پشیزی نمی‌دانند و آنقدر قَدَر شده‌اند که دست کسی به قدشان نمی‌رسد!!!

حاج توکل که امروز یکی از سربازان میدان جنگ اقتصادی است، کارآفرین برتر در حوزه گردشگری است و در رسته خدمات گردشگری نظیر هتل داری حرف‌ها برای گفتن دارد و موید این ادعا جان گرفتن چندین هتل به دست وی در کشور است، جایی که امروز در اجاره حاج توکل است و هر روز بهتر از دیروز می‌شود.

شاید نوشتن ما از آنچه بر حاج توکل آزادی گذشته دردی از آوار دردهای این جانباز عزیز کم نکند، شاید صاحبان کارخانجات ارابه‌های مرگ مطلب ما را نبینند که زحمت خواندن آن را به خود بدهند، اما باید بدانند و بدانیم که امثال حاج توکل جوانی خود را در جبهه‌ها نگذراند تا امروز عده‌ای فرصت طلب به راحتی و در رفاه با تولید محصولات بی‌کیفیت بنام‌های مختلف و در قامت خودرو با جان مردمان این وطن بازی کنند.

تصویر حاج توکل آزادی بعد از مرگ فرزند

در پایان جای یک سئوال خالی است، جنگ بیشتر از ما جان گرفت یا ارابه‌های مرگ وطنی؟ در جنگ امثال حاج توکل و پدر حاج توکل سینه سپر شدند، در مقابل ارابه‌های مرگ وطنی چه کسی سینه سپر خواهد کرد؟

نظرسنجی
فعلا نظرسنجی در جریان نیست
لینک کوتاه : https://boyernews.com/?p=357229
به اشتراک بگذارید:
نظرات کاربران :
  1. ناشناس گفت:

    مسلمانی که امثال میرسلیم برایش تصمیم می گیرد مسلملن نیست

  2. باشت گفت:

    خدا ازشون نگذرد داغ فرزند سخت و نفس گیر هست ای دادی داد

  3. ناراحت گفت:

    تولیدکننده ها همونایی هستن که با سهمیه رفتن سر کار و شما اعتراض نکردین.این اولشه خدا به داد جامعه پزشکی برسه.

  4. ناشناس گفت:

    تنت سلامت حاجی عزیز روح فرزند عزیزت شاد

  5. یه لر گفت:

    خیلی تیتر و تفسیر خوبی نبود به ویژه،تصاویرقبل و بعد
    خلاصه جنبه تبلیغات اما نازیبا بود

  6. ناشناس گفت:

    همین سهمیهدجانبازان همه را نابود کرده

دیدگاه شما