چهارشنبه 9 شهریور 1401 - 10:06

روایتی دردناک از گفت و گو با مردم کهگیلویه و بویراحمد از سیلاب کلوار تا روستاهای کهگیلویه/این مردم به کمترین ها قانعند…

پایگاه خبری تحلیلی بویـرنیـوز:

کهگیلویه و بویراحمد معدن نفت و گاز، معاون بوکسیت، گچ و…، زیستگاه بلوط و گیاهان دارویی خاص، منبع ۱۰ درصد آبهای کشور دارای باغات و طرح های ماهی و کشاورزی گسترده و برخوردار از میراث کهن فرهنگی…

همه این واژه ها را با خودم مرور میکنم اما تناسبی میان این داشته ها با وضع مردمش نمی‌بینم.

درد دل مردی از اهالی سیلاب و کلوار را برایتان بازگو میکنم:

ازش میپرسم اهل کجایی ، پاسخش جالب بود، ابتدا بدون ذکر نام منطقه گفت ما اهل جایی هستیم که خیلی از مردم این استان نمی‌دانند اصلا آنجا مال این استان هست یا خیر ، اهل اطراف سیلاب کلوار هستم ، دامدار و محل عشایری مان جایی در مرز بویراحمد و کهگیلویه است.

چون در زمستان جاده خاکی بود و امکان رفتن به یاسوج و سپس از آنجا به کهگیلویه نبود درخواست دادیم جزو بویراحمد باشیم که لااقل رنج سفر برای یک کار ساده اداری را نداشته باشیم ، اکنون نیز جزو شهرستان مارگون هستیم.

با همان چهره پر چین و چروک آرام سیگار را از کنج لب درآورد سری تکان داد، می‌گفت برای تعمیر موتور برق به یاسوج آمده تا الان برای یک تعمیر ساده ۲ میلیون تومان پول داده، آهی کشید و آرام گفت « اگر درست هم بشود غمی نیست!»

به صورتش خیره بودم، دنیایی از غم و رنج را میشد در نگاهش دید، آرام و قرار نداشت ، ازش پرسیدم چرا پریشانی، پاسخ داد« زنم شیراز بیمارستان است گوشی ام در مغازه تعمیراتی جا مانده و الان حتماً بارها تماس گرفته اند و فکر میکنند در کوه و موقع چرای دام اتفاقی برایم افتاده »

مشکلات زیادی داشت از دفعاتی گفت که برای یک کار ساده آمده اما به دلیل نبود ماشین و طولانی شدن برگشت به منطقه تا چند بار به دام هایش دستبرد زده شده.

گفت : شده بخاطر نبود مسافر کرایه بیشتری تا ۴۰۰ هزار تومان هم داده تا به یاسوج برسد و این داستان البته ادامه دارد…

برایم اما جالب بود ، گرفتاری هایش زیاد بود آنقدر زجر کشیده بود که میشد در تار و پود وجودش ، حرف هایش و ظاهر نحیفش به آسانی آنرا فهمید، با این وجود اما باز هم امیدوار بود و دل‌نگران امنیت و آرامش خانواده…

از اینجا به کهگیلویه رفتیم ،جایی در دلی خلیفه ای البته پیشتر به دیشموک و بهمئی هم رفتم.

با یکی از پسران روستا هم صحبت شدم، می‌گفت وزیر قرار است به روستای ما بیاید خواسته اش اما برایم جالب گفت: با صدای کم جونی گفت وزیر برای بازی ما زمین چمن درست میکند؟ ( توضیح این دیدار در حاشیه سفر ‌‌‌وزیر کشور به کهگیلویه بود)

بچه های روستا دورم جمع شدند می‌گفتند فضایی برای فوتبال بازی می‌خواهند ، یکی از پسران کم سن روستا گفت ما هر روز در(جخون) میدانی که برای تلنبار محصولات کشاورزی و جدا کردن گندم از کاه استفاده میشود بازی میکنیم.

از وضع درسش پرسیدم، می‌گفت معلم خوب ندارند، به سبک قدیم بچه های چند پایه تحصیلی با هم در یک کلاس می نشستند.

کلاس زبان می‌رفتند البته نه در روستا ، در شهر سوق جایی دورتر که باید با هزینه زیادی خود را به آنجا می‌رساندند.

در دیشموک و بهمئی و مناطق چسپیده استان نیز گفت و گوی هایی با مردم داشتم مختصراً بخشی از خواسته های آنان را به گوش مسئولان می‌رسانم:

راه را باید اولویت دارترین خواسته مردم دانست، برای آنها داشتن راه گویی از نان شب هم واجب تر بود.

دسترسی بهتر به زیرساخت های آب و برق نیز مورد انتظار جدی مردم بود.

داشتن فضای مناسب برای آموزش و تحصیل، برخورداری از معلمان خوب، فضاهای ورزشی و تفریحی هم در اولویت های بعدی بود.

جوان‌ترها در بسیاری از روستاها ترجیح به مهاجرت داده بودند، این روند قطعاً با ایجاد شغل، مکانیزه کردن کشاورزی و دامداری و توسعه زیرساخت ها میتواند به توقف مهاجرت و حتی مهاجرت معکوس به روستاها کمک کننده باشد.

درد مردم بسیار است…

در کهگیلویه و بویراحمد دردها بسیارند و درمان کم، خواسته های مردم نه شخصی که در تداوم آبادانی و در تحقق حقوق اساسی شان است.

باور کنیم رنج مردم را ، درد آن زن روستایی که دخترش بخاطر نبود مراکز درمانی در میانه راه و در خودروی نیسان وضع حمل می‌کند ، درد آن روستایی را که بخاطر نبود روشنایی مناسب باید مدام به دام هایش دستبرد زده شود ، درد آن جوانی که با چند فرزند برای نان آوری مجبور به کار سخت آنهم با دوری تا چند ماه از خانواده در عسلویه است. درد آن دانش آموزی که برای رفتن به مدرسه امکانات اولیه را ندارد و آن دختران معصومی که در سایه‌ی ضعف فرهنگی باید اجباراً تن به ترک تحصیل دهد…

باور کنید حتی سهم مردم این استان از آب و خاک و نفت و گاز و جنگل و گیاها دارویی را آنطور که باید هم ندهیم!!! می‌شود با هزینه مسوولیت های اجتماعی بسیاری از صنایع بزرگ کشور می‌شود این استان را آباد کرد!

امیدواریم درد این مردم در کشور و در سطح ملی دیده شود و با انتصاب مدیران دغدغه مند و دردمند شاهد بهبود شرایط مردم باشیم.

تصاویر اضافه میشود…

نظرسنجی
فعلا نظرسنجی در جریان نیست
لینک کوتاه : https://boyernews.com/?p=349929
به اشتراک بگذارید:
نظرات کاربران :
  1. ناشناس گفت:

    اون منطقه تا پاتاوه آجم و رودریش رو چند بار رفتیم…

    یه رفیق هلندی داریم، دید اون منطقه رو!

    گفت این مردم چطوری زنده هستن!!!!؟؟؟

    به فریاد این مردم برسید.

دیدگاه شما