پایگاه خبری تحلیلی بویـرنیـوز/ محمود سپهر– امروز رسانه ها از قتل برادری توسط برادر کوچکترش خبر دادند، خبری شُکه کننده که پرده از قتلی تلخ بخاطر کشمکش های خانوادگی بر سر وامی که اگر گرفته میشد خانواده از چرخه حمایتی خارج میشدند برمیداشت.
حسینی فرماندار باشت به خبرنگاران گفته این برادران در منطقه پیچاب باشت که منطقهای محروم است زندگی میکنند و کمیته امداد تسهیلاتی برای این خانواده در نظر میگیرد که این برادران در این زمینه باهم اختلاف پیدا کرده و در نهایت ساعاتی پیش برادر کوچکتر، برادر بزرگتر را به ضرب چاقو از پای در میآورد.
بر اساس اطلاعات حاضرین، گویا برادر کوچکتر به برادر بزرگتر میگوید که اگر شما تسهیلات خودکفایی (اشتغالزایی) را دریافت کنی، کمیته امداد حق و حقوق پدرمان را قطع میکند (توضیح: این مسأله قانونی و بر اساس بندهای قانونی مراکز حمایتی است) که بعد از بگو و مگوهای در این رابطه برادر بزرگتر توسط برادر کوچک تر به قتل میرسد. پا درمیانی کارکنان کمیته نیز برای رفع اختلاف نظر این دو برادر به نتیجه نرسید.
این قتل تلخ از چند زاویه قابل تأمل است:
استان کهگیلویه و بویراحمد را باید یکی از استانهایی دانست که آستانه تحمل مردم بسیار کم شده است، خیلی ها بر این باورند که فقر و گرفتاری های اقتصادی یکی از دلایل مهم این مسأله به شمار میرود که البته چندان هم بی ربط نگفته اند.
همین تند خویی مردم بارها حادثه آفریده، این اولین اتفاق نیست و آخرین هم نیست، پیشتر هم درگیری و قتل هایی بر سر زمین و ملک و… داشتیم، شاید عصبانیت این مردم ساده دل و نجیب همان چند دقیقه باشد که متأسفانه کنترل نمیشود و برخی اوقات با همراهی دیگرانی هم روبرو میشود و در نهایت آنچه نباید میشود و رخدادی فاجعه بار رقم میخورد.
برادرکُشی بدون شک یکی از تلخ ترین اتفاقاتی است که میتواند رخ دهد، این باید زنگ خطر برای مسئولان هم باشد ، سلسله بحث ها و کشمکش های اقتصادی در نهایت کار را به جایی میرساند که یک برادر حاضر میشود برادر و پاره تن خود را بُکُشد و این یعنی یک جای کار میلنگد.
وقتی بیشتر جوانان این استان با مدرک تحصیلی بیکارند و هر خانه چند جوان بیکار دارد، صنعت و تولیدی نیست که خودشان را سرگرم کنند، مراکز فرهنگی مشاورهای ارزشمندی نداریم که اوقاتی خوش برای مردم فراهم کند، باید هم مردمی با آستانه تحمل کم داشته باشیم که حتی بر سر یک بوق زدن هم با یکدیگر گلاویز میشوند.
ما هم در این اتفاقات مقصریم ، اگر هر کدام از ما در خانواده و فامیل هوای ضعیف تر ها رو داشته باشیم و این فرهنگ نوع دوستی و محبت را بیشتر اشاعه دهیم شاید این دست اتفاقات کمتر رخ دهد، اگر فرهنگ ایثار و گذشت را یاد بگیریم و یاد دهیم و اشاعه دهیم کمتر شاهد این اتفاقات بد و مخرب هستیم.
این دست اتفاقات تلخ قطعاً انباشت بیشمار سرکوب روانی و اجتماعی است، برخی اوقات فقر و مشکلات اقتصادی و محرومیت عامل مسأله است، برخی اوقات برعکس غرق شدن بیش از حد در پول منشأ اتفاقات، اما آنچه در نهایت مسأله قابل بررسی و نیازمند به درمان است «کم بودن آستانه تحمل» است، اگر چاره اندیشی نشود باز هم تنش های ساده جان میستاند، هم همکاری مسئولان باید باشد و هم تلاش خود مردم و خانواده ها، توسل به خدا و ایمان قوی میتواند به کنترل خشم کمک کند باید به فرزندانمان اخلاقیات و توسل به خدا را بهتر بیاموزیم.
والا داخل یاسوج خییییلی آستانه تحمل مردم پایینه…
البته فرهنگ هم خیلی مهمه
اخی سی فقیری نداری اخی تا قیومت
همش بر میگرده به وضع فلاکت بار اقتصادی و توزیع ناعادلانه ثروت عدم اشتغال نبود صنایع تولیدی تجمع ثروت در دست قره العین ها اقتصاد بسته و تفاوت فاحش بین عرضه و تقاضا و نتیجتا اینکه تورم فقیر را فقیر تر و غنی را غنی تر میکند
روزانه در همین صدا و سیما کمیته امدا تبلیغ کمک مومنانه می کنه. ولی بینی و بین الله پیرمرد و پیرزنی همسایه ما هستند که هیچ راه درآمدی جز یارانه و همین معیشت امداد ندارند و در خانه اجاره ای زندگی می کنند و کمیته امداد حتی یک بار هم به ایشان کمک به قول خودشان مونانه……
برادر پایین نیست خانواده ای که چهار لیسانس و فوق لیسانس بیکار داشته باشه و هیچ راه درآمدی ندارند باید چکار کنند؟