شنبه 11 اسفند 1397 - 1:16

پرمشقت‌ترین زندگی در قلعه‌رئیسی + عکس

وضعیت زندگی خانواده بی‌بضاعت چاروسایی نشان می‌دهد جز فقر و محرومیت کسی سراغشان را نگرفته است.

پرمشقت‌ترین زندگی در قلعه‌رئیسی

به گزارش بویرنیوز، هر از گاهی که از خبرهای روزمره و درج اخباری عملکرد مسؤولان که دور شویم باید نگاهی کنیم به اطراف خود بیندازیم افرادی که زندگی آنها با هزاران رنج و سختی می گذرد.

وقتی از مرکز استان به شهرستان‌ها و سپس به بخش ها برویم این مشکلات بیشتر می شود چرا که در این مناطق کسانی هستند که به دلیل بی‌سرپرستی و محرومیت شدید آرزوی یک ساعت زندگی من و شما را دارند.

شاید کمتر کسی باشد در شهر قلعه رئیسی و روستاهای اطراف که البرز و خان بابا را در قلعه رئیسی نشناسد سختی زندگی که هیچ فردی حاضر نخواهد بود حتی یک ساعت جای آنها به خصوص خان بابا جوان 20 ساله زندگی کند.

البرز 55 ساله که سال‌ها پیش از همسرش جدا می‌شود دو فرزند به نام‌های خان بابا و علی‌بابا به جا می‌ماند؛ زندگی یک مرد با دو فرزند پسر بدون دختر و همسر، شب‌های متمادی است که آرزوی یک شام در حد متوسط را دارند.

در حال و هوای زمستانی و شب‌های سرد آن به فکر افتادیم تا برای یک بار هم که شده از منزل آنها سرکشی کنیم و مشکلاتشان را از نزدیک ببینیم هر چند وقتی هر روز عصر سری به مسجد جامع شهر بزنیم جوان 20 ساله‌ای را می‌بینیم که در صف اول نماز به راز و نیاز می‌پردازد.

جوانی که آرزوی درد دل با مادر را دارد و آرزوی بزرگش زندگی با مادر است اما به هر نحو این آرزو را شاید هیچ گاه تا آخر عمر احساس نکند.

زندگی البرز و فرزندش در یک منزل مسکونی با بدترین وضعیت و کمترین امکانات است که تنها می توان نام آن را روزگذارنی برای یک خانواده دو نفره دانست.

منزلی که در آن البرز و خان بابا زندگی می‌کنند تنها شامل سه پتو و دو بالش و یخچالی با قدمت 40 سال است یخچالی که وظیفه دیگر آن حمل بار کابینت در منزل است.

 وقتی شرمندگی خان بابا را در چشم‌هایش مشاهده کردیم که نمی‌تواند به دلیل فقر و تنگ دستی به مهمانانش برای نشستن تعارف کند.

از خان بابا در خصوص وضعیت کاری و شغلش سوال کردم که می‌گوید صبح زود بعد از نماز صبح در شهر سیمان تخلیه می‌کنم و سر ظهر با پول آن نهار خود و پدر ار تدارک می‌بینم.

خان بابا در خصوص مشکلات منزل می‌گوید: نبود مادر را در منزل بیش از پیش درک می‌کنم و چه بسیار شب‌ها که سر گرسنه بر بالین گذاشتیم.

وقتی خان بابا از پدرش حرف می‌زد بغض گلویش را گرفت و گفت وقتی عصر به خانه برمی‌گردم پدرم گریه می کند و احساس می‌کنم در مقابل من شرمنده است.

از او سوال کردیم که امروز چه نیازی دارید که بتوانید زندگی را بهتر بگذرانید که در جواب با بغض می‌گوید کسی که نهارش همیشه خدا تخم‌مرغ و شامش را به هزاران بدبختی تهیه می‌کند چه آرزویی می‌تواند داشته باشد کسی که آرزوی آبگرمکن و تلویزیون را دارد چه امیدی برای آرزوهای بعدی دارد.

===================

گزارش سید حسن آرمند

نظرسنجی
فعلا نظرسنجی در جریان نیست
لینک کوتاه : https://boyernews.com/?p=298386
به اشتراک بگذارید:
نظرات کاربران :
  1. علی گفت:

    لطف بفرما شماره کارتی ویا تلفنی دارید با اشتراک بگذارید

  2. سجاد گفت:

    بنده خدا حداقل شماره حسابشم مینوشتی

  3. شهروند گفت:

    شماره حساب لطفاً

  4. ناشناس گفت:

    همش تقصیر احمدی نژاده

  5. بنده ی خدا گفت:

    سلام لطفا آدرس و شماره تلفن خانواده رو بدین من حاضرم اتاق بزرگ و حمام و دستشویی و برخی از امکانات خونشونو براشون فراهم کنم و ماهانه مبلغی رو بحسابشون واریز کنم

  6. کاظم گفت:

    نماینده شهرستان کجاست به داد این مردم برسه

  7. علی گفت:

    لطفا شماره کارتشون هم اعلام کنید

  8. همشهری گفت:

    بویرجان وقتی مخاطبین شماره کارت خواستند ویکی از مخاطبین به نام(بنده خدا) گفته که حاضرم براشون سرپناه بسازم پس یا علی دیگه کمک کن یه جوری این امکان را فراهم بفرما تا گرهی باز شود

دیدگاه شما