گروه فرهنگی؛ آناهیتا؛ دختری معصوم و پاک که شاید خوش رویی، خوش زبانی و هوش سرشارش آنچنان دلبستگی ایجاد کرده بود که با خردسالی اش چنان داغی در دلها جا گذاشت که شاید فراموش کردن و از یادبردنش نا ممکن باشد.
آناهیتا کریمی دختری 4 ساله که بر اثر پریدن لقمه ای در گلو و نهایتا مرگ مغزی و کما پس از حدود 4 روز به دیار امن الهی شتافت، رفتنی که داغ بزرگی بر روح و جسم همه خانواده اش بود.
آناهیتای دردانه ی ما
چه طلب می کردی که از تو دریغ می داشتیم؟ روحمان را، که از کالبد خویش بیرون می کشیدیم و به تو تقدیم می کردیم؟ نفسمان را، که آن را در جانت می دمیدیم تا برایمان همواره شیرین زبانی کنی ؟ یا شیره ی جانمان را، که می دادیم تا نوش کنی، بلکه پژواک آوایت همواره در فضای خانه ام، که بی تو نوری ندارد، طنین انداز گردد و ما را با شادی کودکانه ات بخوانی؟ یا خونمان را، که در رگ هایت جاری می کردیم تا خنده های روح بخشت را از ما دریغ نداری و شادی برایمان به ارمغان بیاوری، همه را به پایت می ریحتیم تا لحظه ای بیشتر به زندگی ما معنا بحشی . پس چرا هیچ نخواستی و این چنین اندوهگین رهایمان کردی؟
نازنین!
مگر نه این که آناهیتا، ایزد با نوای رود ها و آب های روان خود حیات بخش بود؟ پس چگونه تو، آناهیتای ما، حیاتی چنین کوتاه و گذرا داشتی؟ چگونه تا چشم گشودیم غنچه ی لطیف وجودت چنین پژمرد و داغی ابدی بر قلبمان نهاد و ندای “با با، با با” را برایمان به یادگار گذاشت؟
ولی چاره چیست که همه ی این پرسش ها بی پاسخ مانده و باید پذیرفت که سرنوشت تو چنین رقم خورده بود! ودریغا که ما از آن بی خبر بودیم!
اکنون، آرزومندیم روح پاک و معصومت با آناهیتا همراه و همنوا شده و ازهر چشمه که از هر گوشه ی این سر زمین می جوشد، بر خاک این ملک جاری شود.
پدر و مادر داغ دیده ات
روحش شاد و یادش گرامی باد. ..به خانواده داغدیده تسلیت عرض مینماییم
خدا رحمتش کند و به پدر و مادرش صبر دهد
روحت شاد دايي جان
روحت شاد دايي جان
آناهیتا در آغوش خداست و خدا خیلی دوستش داره با خدا حرف میزنه بازی می کنه و شادی می کنه….نگران نباشید