دوشنبه 29 آبان 1391 - 23:26

دفاع از تاریخ بویراحمد با اسناد و مدارک

پایگاه خبری تحلیلی بویر نیوز / ولی‌الله عنبری – کلامم را با نام خدایی آغاز میکنم که سرآغاز نامهاست، اینجانب ولی اله عنبری بویراحمدی از فرزندان دیار دلاوران مرد و سرزمین آریو برزن، گیو و اردشیر و سرداران حماسی شاهنامه یعنی خاک پاک بویراحمد و شهر مردان بی نظیر یاسوج هستم.

اینجانب مدعی مورخ و عالم دهر در زمینه تاریخ و تاریخ نگاری نیستم و خود را هم در حد و قواره دلیر مردانی نمی دانم که هر رهگذری به فکر قلیل خود قلمی به دست گیرد و مردانی را نامرد جلوه و اسطوره های یه قوم و یک ملت را به سخره بگیرم. .بر خود لازم دانستم که وارد گود شوم. گودی که امروز خالی از مرد نیست. سکوت بویراحمد نشانه مردانگی اوست، فقط چون این حقیر از همه طوایف و بزرگان بویراحمد و ایل سرافراز آن کوچکتر بودم خواستم من پاسخگوی آقای تقوی بهبهانی باشم.

من نمی دانم که ایشان کیست و چه کاره است و نان از توبره چه کسی می خورد اما متن سراسر غرض ایشان را مانند سایر افرادی که به شجاعت و رشادت و صلابت و مردانگی ایل سرافراز بویراحمد غبطه می خورند را خوانده و پاسخ ایشان را می دهم .البته جای گلایه است که یکی از برادران بزرگوار ما در خانواده گرامی رسانه در سایت خبری خود این توهین و وقاهت و تمسخر قومی را کار فرهنگی بداند و این مطالب کم مایه را مایه افتخار افرادی بداند که جیره خواران رضاخان مستبد و آدم کش را وطن پرستی و دفاع از قوم و تبار و نژاد مردمی گرسنه را یاغی گری بداند.

انتظار برآن است که مردم این استان برادرانه از میراث و مفاخر خود بنازند و هویت خود را حفظ کنند و از درج مطالب بحث برانگیز و فاقد محتوای علمی و تاریخی بپرهیزند.در ابتدای متن رجز خوانی بهبهانی نوشته شده که هرگونه مخالفتی با رژیم نوعی ارزش محسوب میشده که متعجبم از شخصی که خود را مورخ میداند اینقدرسطحی‌نگر باشد که اگر کمی به عقب بر می گشت، و خود را در عصر رضا خانی فرض میکرد آیا امروز این قضاوت را میکرد؟

آیا شخصی در آن زمان این احتمال را میداد که حکومت پهلوی نوپا و به قول ایشان در حال تجدد و دست نشانده دول غرب به آن زودی سرنگون شود؟ حکومتی که غرب بنیانگذار آن بود و پادگانی عمل میکرد، آیا عشایر برهنه با دست خالی و کم سواد و عموما” بی سواد و دنیا ندیده می توانستند با چند تفنگ پوسیده و با مهمات کم در مقابل تجیهیزات مدرن آنروز قد علم کند و تفکر تجزیه و یا سرنگونی آنرا در ذهن بپرورانند؟

در متن شما آورده شده که کی لهراسب به سبب شلاقی که بر بدن او زده شده قصد انتقام جویی داشته، هم به شعور مردم در رکاب ایشان توهین نموده اید و هم این مطلب را می رسانید که گرسنگی و فقر و عدم وجود حداقل امکانات روز در منطقه صعب العبور بویراحمد موجب مقابله با رژیم نبوده، بلکه انتقام جویی ایشان موجب کشت و کشتار شده است.

سطحی انگاری و دوری از فرهنگ و ورود عقده های تاریخی و شخصی افراد موجب شده تا شما به چنین برداشتی دست بزنید و برداشتی که بر اساس هیچ سند تاریخی که موید گفته هایتان باشد نیست.

کی لهراسب و سران دلیر بویراحمد هیچگاه به دست ضعیف اطرافیان و همسایگان شلاق به تن آنها نخورده که امروز به عنوان یک تحریف تاریخی توسط تاریخ نویس متجدد انگاشته شده، حتی ما شاهدیم که عبداله خان ضرغام پور بعد از قتلش توسط ژاندارمری بهبهان به چوبه دار سپرده شد.( من آنم که رستم بود پهلوان )، این موید بزرگی و اقتدار ایل بویراحمد است که حکومت، به دار آویختن جسد بی جان شخصی را بعد از مرگش افتخار بداند.

در متن سراسر تضاد شما، نامی از برزگ مرد و معلم عشایر برده اید( مرحوم بهمن بیگی) . چگونه است که نام می برید ولی از تفکرش که بر لوح نوشته زیبایش نقش بسته (کتاب ایل من بخارای من )، هیچ مطالعه ای نکرده اید؟.

در کتاب آن بزرگ مرد آمده که هرگاه عشایر جنوب بر بازوی عریان عشایر بویراحمد تکیه کرده پیروز شدند . این واقعیت تاریخی در مجله ژاندارمری چاپ ۱۳۰۹ بارها از دلاوریها و رشادتها مردم بویراحمد یاد کرده است . در همین نشریه که سوابق آن موجود است از سردرگمی رضاخان و نخوردن خوراک تا ۲۴ ساعت در اتاق جنگ یاد کرده ، زمانی که لشکرش به سرکرده کی حبیب شیبانی برای سرکوب آن بازوی عریان گسیل داشته بود.

شکست در تنگ تامرادی به منزله شکست در جنوب کشور بود . زمانی که قوای متفقین قصد ورود به خاک ایران سرافراز را داشتند سرکوب عشایر قبل از جنگ به منزله ثبات حکومت رضاخانی بود . این فخر فروشی به جهت نادیده گرفتن و بزرگی سایر ایلات و طوایف استان نیست، بلکه همه مردم و اقارب و مردم شریف استان از تبار بزرگ و رزم جو و سلحشور هستند که فقر را مایه ذلت نمی دانند بلکه ظلم و حقارت را بیچاره گی خود بر می شمارند.

اسلام عزیز خوردن گوشت مردار را زمانی واجب می داند که دیگر ضعف بر وجود انسان مستولی شده باشد و مرگ همسایه او . نمی توان از مردم فراموش شده در عصر تجدد و صنعت انتظار مدرنیته داشت در صورتیکه گرسنه رها شده اند .شاید گذشته گان به یاد آورند که قوم فراموش شده در عصر حقارت در چه وضعیتی به سر می بردند.

مشکهای بردوش زنان باردار، ییلاق و قشلاق عشایر استان در کوره راههای مرگبار، نبود آب لوله کشی ، گاز ، برق ، و…. حداقل خواسته مردم استان بود.

گرسنگی ، فقر و تهیدستی همنشین و هم کلام آنها بود . نویسنده محترم قشون کشی رضاخان وطن فروش ، جوجه کباب های سروان اکرم که از چشم پر از غصه مردم صبور استان ، و فساد حاجی خان ارمنی و وابستگان و جیره خوران حکومت پهلوی را مشروطه گری و تجدد خواهی می داند ، اما دفاع از حقوق پایمال شده را یاغی گری ؟

شما با این متن ضعیفتان در خصوص دشمنی بویراحمد با سی سخت و نام بردن از رجال بزرگوار سعی در بجان انداختن و انحراف در افکار نسل جدید دارید . تمام مردم استان و علی الخصوص مردم مهمانواز و برادر پرور بویراحمد هم اکنون با گذشت در کنار هم بوده اند هرچند در یک خانواده اختلافات امری مرسوم و معمول است.

کشتن کریم خان به خاطر ظلم ستیزی ایشان بود. زمانی که در برهه از از تاریخ توسط فردی در سی سخت یک تاجر سمیرمی را غارت کرده بودند ایشان تظلم خواهی نمود امتناء ورزیدند ، و ایشان جهت بازپس گیری قافله غارت شده راهی سی سخت شد و با آنان برخورد نمود و این امر موجب شد تا بعدا” در غافلگیری تمام عده ای معدود ایشان را به قتل برسانند و کمی افراد ایشان به منزله حمایت نکردن طوایف نبوده بلکه غفلت ایشان موجب قتلش گردید.

نویسنده محترم مقاله تمام تلاشش را جهت تحریف وقایل نموده ولی عقل جمعی پذیرای این هتاکی ها نیست . بویراحمد با تمامی ایلات و طوایف استان رابطه خویشاوندی داشته و سایر مردمان استان را دشمن نمی دانند بلکه همه آنان را برادر و فامیل بر می شمارند . علیرغم این همه کم لطفی هایی که در برخی گوشه و نقاط استان می بینیم .در قسمتی از متن ایشان من توافق دارم بر انچه که غارت اموال همدیگر را سبب شده است، آری برادر کشی و غارت اموال همدیگر منسوخ است . این بر گرفته از حب و بغض و غیرتکشی های ناجایی است که عموما” موجب تضعیف همدیگر و نارضایتی می شده.

اما مقابله با بزرگترین لشکرکشی تاریخ داخلی ایران برای سرکوب عشایر در تنگ تامرادی و در ادامه آن جنگ گجستان و رشادت بزرگ مردان طایفه جلیل را نمی توان یاغی گری بر شمرد . ایشان با مغلطه گری همه چیز را به سخره گرفته ، فتوا کلمه ای مقدس است و عموما” مراجع دینی بدان دست می یازند نه اینکه برای غارت و دزدی این کلمه با ارزش را بکار برند.

همه ما با روحیه خان و خانی گری مخالفیم این کلمه ای جدید و یا تافته ای جدا بافته ای نیست که شما در جایی رضا خان مستبد را در لفافه ستوده اید و در جایی دیگر ظلم خوانین را برشمرده اید . مقابله عشایر و ایل سربلند بویراحمد با حکومت رضا خان ریشه در این مهم داشته که دیدن نیمه خالی در نوشته آقای بهبهانی موج می زند.

قیام امام رضوان اله و پیامهای مکرر ایشان (موجود در صحیفه نور) به سران عشایر و طوایف موید این مهم است . در جایی دیگر از متن نوشته بهبهانی آمده است که دستاورد جنگ با حکومت مرکزی چه بوده است ؟ باید برای جلب نظر رضا خان و عواملش مذاکره می کردیم . سئوال اینجاست دستاورد سایر طوایفی که خلع صلاح شدند ، مثل امام قلی خان بختیاری ، صمصام الدوله قشقایی ، آقا دشتستانی و…. چه بوده ؟ که ما ننگ را پرچم بویراحمد می کردیم . چیزی نداشتیم که از دست دهیم . تنها داشته ما ناموس پرستی ، غیرت و شجاعت و مردانگی بود که می بایست بفروشیم ، فروختن نه بلکه می دادیم تا کشف حجاب نصیبمان شود .

شهرک تل خسروی موید این حقیقت است . برای ترقی می بایست از اتوبان کشف حجاب رضا خان می گذشتیم . ناموس پرست ماندیم ، کپر هایمان را استان کردیم ، ظرف مدت یک سال جاده دار شدیم (جاده قدیم یاسوج – بابا میدان )، کارخانه قند و آرد را بلژیک به دستور محمد رضا پهلوی احداث کرد به گونه ای که شاه گفت اگر لازم باشد چغندر آن را از خراسان بیاورید باید احداث شود، مردم از فقر و بیکاری جستند ، امروز استانمان شاهد رشد و نمو خاک و فرزندانش و بالندگی آنها در سراسر جهان است . این آن دستاوردی است که از دید تان نادیده گرفته شده است.

وجود پر ارزش مرحوم و فقیه عالیقدر حضرت آیت اله ملک حسینی (ره) که به فرموده مقام معظم رهبری ، آیت اله عشایر یاد شده ،و دست نوشته های حضرت امام (ره) در صحیفه نور در مورد عشایر بویراحمد و شخص ایشان ، دکتر ملک حسینی پدر پیوند کبد خاورمیانه ، دکتر نیک اقبال عضو آکادمی چشم آمریکا ، دکتر مندنی پور رئیس کانون وکلای ایران ، دکتر هدایتخواه مشاور رهبری در امور فرهنگی، خاطرات ۸ سال شهامت و شجاعت شهداء استان ، سرداران رشیدی چون هرمزپور، شهابی فر ، عنبری، زبیربخشیان و….همه و همه حاصل آن پایمردیها و مبارزات است.

اما در باره کی لهراسب باتولی و همرزمانش :گفته رضا خان بر اساس متن نوشته مستند نشریه ژاندارمری ۱۳۰۹ ، فردی دلیر ، بی باک ، آگاه به مسایل نظامی ، با غیرت و متعصب به نام عشایر و بویر احمد و مردم محروم منطقه بوده ، که دلیل اصلی کشته شدن آن بزرگ مرد توسط یکی از ناجوانمردان زمان خود ، برخورد کی لهراسب با ایشان بوده بدان جهت که مرغی از پیرزنی رنجور به زور گرفته است . و این حقارت در وجود قاتل زبانه کشید تا جایی که از پشت سر و در میدان کارزار انتقام عمل ناجوانمردانه خود را گرفته است .ایشان ۳۸ سال سن داشته و در دوران سراسر پر نشیب و فرازش ، نامی را پرآوازه کرده که رضاخان با ان همه لطمات و صدمات وارده به حیثیت و اعتبارش ، زنده دستگیر کردنش را پاداش داده بود و بعد از مرگ افسوس خورده بود .

بویراحمد سرزمین دلاوریهاست . مردان گرسنه ای که تاریخ ساز بوده اند . کتاب تیمور لنگ با عنوان منم تیمور جهانگشا بر این مدعا صحه گذاشته .

بویر سرزمین کمانداران خورشید . سرزمینی که بارها در تواریخ از آن یاد شده . شکست لشکر اعراب ،و تیمور گورکانی ، رضا خان ، اسکندر ، همه و همه یادآوران پایداری آن مردان مرد بوده است . در تاریج نام یاسوج یا همان یاسیج به معنی نوک پیکان به زبان ساسانی بوده است . جلوداران لشکر هخامنشی و ساسانیان و… همه از این بام برزن بوده (نوک پیکان).

و در پایان از حسن توجه و وقتی که جهت خواندن این متن به خرج داده اید متشکرم ، و از تمامی ضمائم و طوایف و ایلات کهگیلویه و بویر احمد ، اعم از بویراحمد (سرحد و گرمسیری) ، دشمن زیاری ، طیبی و بهمئی ، باوی که باعث سرافرازی استانمان گردید در طول تاریخ متشکرم و در جواب این مورخ تنها این شعر را محق می دانم :

سالها دل طلب جام جم از ما می کرد ——– وانکه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد

———————

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

info@boyernews.com

نظرسنجی
فعلا نظرسنجی در جریان نیست
لینک کوتاه : https://boyernews.com/?p=16081
به اشتراک بگذارید:
نظرات کاربران :
  1. سکوت گفت:

    آثار همان یاغیگری ها هنوز هم در یاسوج حکمفرماست.
    خودتم خوب می دونی.

    • وحدت بویراحمد گفت:

      گوش کن ای بی خرد .مردم در دهها سال پیش اگر نظامی می کشتند به دلیل ترس از نظامیانی بود که خوراک اسبشان مرغ بود و زنان مردم را پیشکشی میخواستند اما در عرق بویراحمد چنین حقارتی پذیرفتنی نبود. از طرفی تو هم برگرد کمی در تاریخ شهرستانها و قبایل ایران مطالعه کن و ببین که جنگها و نبردهای مشابه در ایران بیشمارند. تنها تفاوت در پیروزیهای چشمگیر و جانفشانی ها و دلاوریهای مردم بویراحمد بوده که تقوی بی اصالت و امثال آن نفهمید. ایشان مردم بویراحمد را ضعیف و زبون دوست دارند و نه سربلند و آزاده. البته انشاالله این آرزو را به گور خواهند برد.

  2. علی گفت:

    احسنت بر اقای عنبری

  3. پیاده گفت:

    عنبری عزیز غارت اموال مردم .هتاکی به مردم .دزدی وچپاول .قتل غارت.کاری همیشگی این افراد بود.هنوز مردمی که موردظلم وستم این اقایان شده اند زنده اند.کدام تاریخ کدام افتخار.ستمهای دیروزی ان قوم را مسئولین فعلی یاسوج به مردم شهرهای گچساران ودهدشت می کنند اگرانصاف به خرج دهیدگجساران ودهدشت 30سال پیش ویاسوج 30سال پیش راباامروز مقایسه کنید ظلم وستم همیشه درخون اینها جاری بود دیروز غارت زنی در راها وگردنه بود امروز در ادارات کل

  4. بویراحمد سرافراز گفت:

    ما بویراحمدی ها ، توهین را در شان خودمان نمی دانیم . حداقل اگر به زعم شما یاغی بودیم ولی اینو خوب به بچه هامون آموختیم که برای پولدار شدن در مواد فروشی از هم سبقت نگیریم ، بچه هامون سرافرازن . روزی که زمانه ایجاب میکرد زیر بار ننگ نرفتیم ، تو جنگ پیشمرگ گردانهایی بودیم که کسی جرات نداشت جلودار باشه ، امروز هم که دوره امنیت و تلاشه صاحب حرفیم در استان و کشور . متن بالا را بخونید ، احساسی حرف نزنید

  5. بویر عشق گفت:

    از تحلیل زیبایتان جناب آقای عنبری لذت بردم ///خداوند گمراهان را به راه راست هدایت فرماید

  6. احسان گفت:

    متن بالا خیلی مزخرفه .توحش محکومه

    • جوابیه گفت:

      معمولا کسانی که از تاریخ چیزی نمی دانند با پاسخ های کوتاه مانند : بی خود بوده – چرت بوده – دروغ بوده و… بسنده میکنند.

      پاسخ منطقی اینگونه نمی باشد

  7. هادي گفت:

    جناب آقاي عنبري عزيز همانطور كه از فاميلت معلوم است ….. خوانين بويراحمد بوده اي و هنوز همان خوي …. در شما تجلي دارد كه به اين شكل از اربابان ديروزتان حمايت مي نماييد وهيچ استقلالي براي خود وراي عمل و نظر آنان قائل نبوديد و نيستيد…
    اميدوارم منتشر كنيد.

    • عنبری گفت:

      تاریخچه ما مشخص است – نیاز به کمی تفکر و جستجو دارد

      لیکن خط مشی ما همیشه و هرجا مشخص بوده، اما…

  8. ملا محمد گفت:

    درود بر عنبری که پاسخ قاطع داد

  9. مقدمه عنبری گفت:

    از مقدمه ایرادات جنابعالی !مشخص بود که اهل منطقی جواب دادن و برخورد مستند و دوراز تعصب و غیرت نیستی . بهتره اول سعی کنی خودتو کنترل کنی ، عقلو بندازی جلو ، تعصی و غیرت طایفه ای را بذاری کنار و سپس فکر کنی و مطلب بنویسی جناب (( ولی اله عنبری بویراحمدی از فرزندان دیار دلاوران مرد و سرزمین آریو برزن، گیو و اردشیر و سرداران حماسی شاهنامه یعنی خاک پاک بویراحمد و شهر مردان بی نظیر یاسوج ))!!!

    • پاسخ گفت:

      غیرت جایی به نمایش گذاشته می شود که بویراحمدها در سوابق تاریخی خود به یادگار گذاشته و پاسخ هر زور و بی عدالتی را با مردانگی خود پاسخ گفته اند – چیزی که امروز خیلی ها از آن محروم و در هراس اند و نداشته های خود را با بی احترامی به داشته های دیگران بروز داده و می دهند

  10. دولت آباد گفت:

    درود بر بویراحمد.
    درود بر عنبری

  11. عبدالله گفت:

    ضمن تشکر از آقای عنبری که برخود لازم دانستند جواب آن به قول خود مورخ رابدهد.درجواب کاربر محترم(هادی)باید عرض کنم که بی انصافی ها وتنگ نظریهای امثال شماست که اجازه هتاکی هاوبی حرمتی ها رابه تاریخ بویراحمد واستانمان به هر آدم مغرضی میدهد.بنده خانواده آقای عنبری راکاملا میشناسم اهل غلو هم نیستم ولی خانواده ایشان اهل خصوصیاتی که مدنظر کاربر(هادی)میباشد نبوده ودربرابر هیچ مافوقی بجز خداوند متعال سربندگی فرود نیاورده وعملکرد گذشته وحال این خانواده موید دفاع من از ایشان است.

  12. بویر احمد گفت:

    در جواب هادی اقای عنبری از خانواده بزرگ و یکی از طایفه بزگ بویر احمد میباشد

  13. ????? گفت:

    در مواقعی خاص،حساس و بحرانی ، گروهی خاص برای منحرف کردن افکار مردم از مسایل روز از چنین تاکتیکهای استفاده می کنند.در کل ایران از این شگردها زیاد استفاده می شود.اما از این مردم که به راحتی سوار این امواج می شوند. به این می گویند مهندسی افکار جامعه.

  14. بهنام گفت:

    بذارید مردم زندگی شان را بکنند فعلا تو برو با پروژه های ……. در لنده ….. چکار داری به این کارها

  15. !!!!!! گفت:

    “فقط چون این حقیر از همه طوایف و بزرگان بویراحمد و ایل سرافراز آن کوچکتر بودم خواستم من پاسخگوی آقای تقوی بهبهانی باشم.” خنده داره! و خنده دارتر:
    ” این فخر فروشی به جهت نادیده گرفتن و بزرگی سایر ایلات و طوایف استان نیست،”
    فخر چي رو مي فروشين؟
    اصلاً ميدوني فخرفروشي يعني چه؟ خدا رو شكر تا حالا فخري نداشته اي؟

    • پاسخ گفت:

      فخرفروشی یعنی تفنگ برنو در مقابل ارتش تا دندان مسلح رضاخان که در تنگ تامرادی مستعصل شده بود

      فخرفروشی یعنی بازوی عریان عشایر بویراحمد در بازپس گیری سرزمین ممسنی و رستم از آقا دشتستانی

      فخرفروشی یعنی لقبی که رضاخان به سرتیپ خان بویراحمدی داده (هژبر) یا همان شیر درنده که در مقابله عشایر بویراحمد با شیخ خزعل خوزستانی داده شده و آنه ها را در کمترین زمان سرکوب نمود…

  16. توسعه گفت:

    جناب اقای تقوی بهبهانی سلام.
    امیدوارم که خوب و سعادتمند باشید. جناب آقای تقوی لازم است که چند نکته را خدمت جنابعالی و دوستان هم فکرتان بیان نمایم، امید است که مورد استفاده شما و همفکرانتان قرار بگیرد:
    1- جناب آقای تقوی بر اساس اصول علمی اثبات می گردد که اگر جنابعالی درک و علم و دانش تان به اندازه افرادی که در مطلب تان ذکر نموده اید بود و شرایط همان شرایط مکانی و زمانی بود، دقیقاً همان اعمال و رفتارها را انجام می دادید.پس لطفا تراوشات علمی و ذهنی تان را به رخ گذشت گان نکشانید.
    2- جناب آقای تقوی آیا می دانید اگر جنابعالی به زمان های کودکی برگردید و دوباره مراحل رشد و کسب علم را طی نمایید اما شرایط زمانی و مکانی دقیقا مشابه گذشته باشد، شما در بهترین حالت همانی خواهید شد که حالا هستید، پس لطفا هر موضوعی را در ظرف زمانی و مکانی خویش مورد مطالعه قرار بدهید.
    3- پیشنهاد می گردد که اگر توان بهبود در وضعیت موجود و وضعیت خود و هم فکرانتان را دارید، اقدام به تصحیح وضع موجود بنمایید. در غیر این صورت ناراحتی فراوان پیرامون مباحثی که از حیطه نفوذتان خارج است، ایجادکننده استرس فراوان بوده و موجب کاهش در طول عمرتان خواهد گردید، پس توصیه می گردد که خودتان را ناراحت ننمایید.
    3- در صورتی که پیشرفت های مردم بویراحمد و تلاش برای احقاق حق شان شما و هم فکرانتان را ناراحت نموده است، بدانید که حتما لیاقت آن را داشته اند. پس به جای تخریب و توهین به یک عشیره و قومیت، بهتر است که در صدد رفع ایرادات و نواقص خود باشید، نه اینکه مشکلات خود را به دیگران نسبت بدهید.
    امیدوارم که نکات بیان شده مورد استفاده جنابعالی و همفکرانتان قرار بگیرد.

    انشاا… که خداوند همه ما را به صراط مستقیم هدایت بنماید.

  17. سی سخت گفت:

    سی سخت می‌گه:
    آذر ۱, ۱۳۹۱ در ۱۱:۵۶ ب.ظ

    نویسنده بزرگوار جناب آقای عنبری عزیز انتظار میرود در رابطه با به وجود آمدن اختلاف بین کریم خان و ملا قباد بیشتر مطالعه بفرمایید و این غارتگری را به فردی ویا به سی سخت نسبت ندهید . کریم خان به سی سخت آمدند که باج از ملا قباد بگیرند ولی زورش به ملا قباد نرسید و چون برای خان بویراحمد وجهه خوبی نداشت دست خالی برگردد چند نفر از مردان سی سخت از جمله دو تن از فرزندان ملا قباد قرار بود به همراه کریم خان برگردند. ولی پس از خروج از سی سخت و با دور شدن از سی سخت ناجوانمردانه آن چند نفر توسط افراد کریم خان و به دستور وی کشته می شوند . و کشته شدن کریم خان توسط پسرخاله اش که همان ملا قباد بود به خونخواهی دو فرزندش و چند نفر از سی سختی ها بود .

    • پاسخ گفت:

      بهتر است که شما تاریخ را بهتر مطالعه فرمایید – کدام عقل سلیم میپذیرد که شخصی برای غارت به منطقه ای هجوم ببرد و صاحب داریی های آن منطقه ایشان را به عنوان مهمان بدرقه نمایید و فرزندانش را به همراه ایشان راهی نمایید، در تاریخ مشخص است که قتل فرزند ملا قباد در قلعه چنار بوده آن هم توسط یکی از بستگان کریم خان که از طایفه قاید گیوی بوده به خون خواهی از قتل کریم خان و فرزند دوم نیز سال ها بعد به دست کی لهراسب کشته شده نه هر دوی اینان توسط کریم خان

      پس تاریخ را بهتر مطالعه کنید، ضمنا ملاقباد سی سختی از مردان دانا و بنام استان بوده که تاوان ناشی گری یکی از روایای خود را پس داده است

  18. علی گفت:

    بویراحمد نماد غیرت ومردانگی وشجاعت وبی باکی وجنگاوری ودلیری در طول تاریخ بوده واین همواره در کنار باورهای دینی برای ما فخر وارزش میباشد آنهایی که از روی حسادت وبی غیرتی وترسویی خود وقومشان به غیرت ودلیری دلیر مردان بویراحمد اهانت میکنند.همان مگسند که وارد عرصه سیمرغ شده اند.توهین آن مغرض مقاله نویس وحدت خوبی بین باغیرتان بویراحمد ایجاد نموده وزنگ هشداری برای مردم این دیار است که مواظب نوکیسه گان بی هویت باشند

  19. هم استانی مقیم فارس گفت:

    پیشرفت بویراحمد بعد از انقلاب مبین تلاشهای گذشتگان آنهاست . قطعا یاغیگری جربزه میخواست در زمانی که زور حاکم بود . در آن روز زیر بار نرفتن بویراحمد نتیجه مردانگی اونها بود که خیلی ها از آن مایوس بودند . امروز قلم به دستان در صدد نگاشتن نداشته های خودشان هستند . غیرت و مردانگی . چیزهایی که در دیگران دیده شده اما خودشان تهی از آن . بویراحمد برای نام و نان می جنگید و اونهایی که در صدد تحقیر آن است . اما برخی ها در برخی موارد برای حیثیت و شرافت که آنهم جزء نداشته هاشون بوده . پس بویراحمد شرف و مردانگی و ناموس پرستی داشته نیاز به جنگ برای آن نداشته و این از افتخاراتیه که در متن بسیار زیبا و عقل پسند آقای عنبری بویراحمدی زیبا مشاهده می شود.

  20. سی سختی گفت:

    جناب آقای ولی ا.. عنبری ، با سلام
    وقتی عنوان مطالب شما را دیدم ، خوشحال شدم ، احساس کردم ، پس از سالها ….نامه ها ، لهراسب نامه ها ،‌ و ….. که برای اهل فضل مایه تاسف و شرم آور هستند و برای اهل قلم جای حسرت و نگرانی .. شاید این بار اسنادی که بتواند حقیقت را آشکار کند از جایی سر درآورد و یا دلسوخته ای تعصبات را کنار بگذارد و دنبال ضعف ها و نارسائیها و البته جستجوگر اندیشه ها و آرمانها و و راهکارها باشد . نمی دانم چرا یک حس عجیبی بمن میگوید ،‌ شما عمدا واقعیت ها را وارونه جلوه نداده اید . احساس میکنم شما هم مانند خیلی های دیگر از لاف زدنها و تعریف های دروغ این و آن و خودی و بیگانه ، برای ابراز باورهایتان تلاش میکنید ….
    با خود فکر کردم آیا میشود این همه اشتباهات را به پای سادگی و دلدادگی ندیده گرفت . البته میشود ،‌ اما آنجا که پای تنویر افکارعمومی درمیان نباشد ، آنجا که نسلی تشنه حقیقت به مطالب دسترسی نداشته باشند و ……………………………………….
    ولی آنجاکه پیام هر واقعه ای و هر جریانی و عمدتا تاریخ ، میتواند فرهنگ جامعه را تحت تاثیر مثبت و یا منفی قرار دهد ،‌ سکوت دربر ابر چنین استدلالهایئ را خیانت میدانم .
    ابتدا از شاهد خودتان شروع میکنم : محمد خان بهمن بیگی (خودش دوست داشت محمد بهمن بیگی صدایش بزنند – درجای دیگر دلیل آوردن کلمه خان را توضیح خواهم داد ) درکتاب( بخارای من ایل من) می نویسد :
    (( من درعمر کاری خود کمتر از همه جا به بویراحمد خدمت کردم و بیشتر ازهمه جا از بویراحمد محبت دیدم ………….. آنهم بویراحمدی ها که از کاه ، کوه میسازند )) . میدانید این جناب بهمن بیگی(رحمت ا.. علیه) علیرغم شخصیت جهانیش و خدمات کم نظیر فرهنگی که سرنوشت بخش عظیمی از ایلات و عشایر جنوب کشور را دگرگون کرد و لازم به توضیحات بیشتر نیست ،که مشک آنست که خود ببوید ، ‌نه آنکه عطاربگوید .
    شخصیتی است که سیاستمداران ،‌ به سیاستش می نازند ، فرهنگ دوستان به آرمان ( عشق ) فرهنگیش افتخار میکنند ،‌ مدیران ،‌ مدیریتش را الگو میدانند و …….اما چماق بدستان و غارتگران و زور مداران و استثمارگران خطه لرو ترک و ….. هیچ و جه مشترکی با ایشان نداشتند .
    او وقتی میگوید ، ازکاه ، کوه میسازند . علیرغم اینکه در جملات قبلی اش ، عواطف مردم را ستوده است ، اما زیرکانه و سیاستمدارانه ، این ضعف تاریخی مارا هم بیان کرده است که درمقابل تاریخ و بشریت ،‌ خودرا به عواطف هم نفروخته باشد و بگوید که محمدبهمن بیگی از تعصبات احساسی ایلی بدوراست ، وستایش های جاهلانه را ارزش نمیداند .
    متاسفانه باید عرض کنم ، پس از سالها ی آنچنانی ، سالهای زیادی را در خفا زندگی کرد و بامشکلات غیرقابل وصفی ساخت !!… و همان معدود آدمهای فرهنگ دوست و علاقهمند به دانش که اسمشان درمقاله جناب آقای مهندس تقوی آماده است ،‌ عمدتا با ایشان ارتباط داشته و بدیهی است که تشکر آن بزرگوار(بهمن بیگی )‌ نیز از این گونه شخصیت ها بوده ،‌که بدیهی ترآنکه هرگز ایشان ، کسانی را که در دوران اقتدارشان ،‌ نه تنها مدرسه نمیساختند ، بلکه آموزگاران آنروز را هم به جرم ! تدریس تنبیه و مورد غضب قرار میدادند ، نمی ستاید و تمجید نخواهدکرد . ودرخانه های همین آدمهایی که اسمشان در مقاله مورد نقد جنابعالی آمده است ، مدارک و دست نوشته های فراوانی از تلاششان برای آموزش و پرورش و احداث مدرسه تا تشویق و قدردانی بوسیله مرحوم غفران پناه محمدخان بهمن بیگی و شخصیت های فراوان دیگر وجود دارد .
    آیا اطلاع دارید درحوالی سالهای 1315 هجری شمسی تا سال 1320 در شهر تل خسروی آنروز مدرسه ای بود بنام مدرسه سعدی که از قضا یکی از همین شخصیت هایی که اسمشان در مقاله آقای تقوی آمده ، معلمش بود و شخصیتی چون مرحوم آیت ا.. العظمی سید کرامت ملک حسینی (رحمت ا.. علیه ) از شاگردان آن معلم و آن مدرسه بود ند .
    شما که کلامتان را با نام خدای بزرگ آغاز کردید ، میدانید خداوند فرمانش را به رسول ا…(ص) با واژه مقدس بخوان ( اقره …) آغاز کرد . و پیامبر گرامی اسلام ،‌ اسرای کفاری را که به مسلمانان خواندن و نوشتن می آموختند ، آزاد میفرمودند .
    عارفان برای روح انسان دو بعد علم (شناخت ) و ایمان (عشق ) قائلند و از اینجاست که معلم شهید دکتر علی شریعتی میگوید : فضیلت هرکس بمیزان شناختی است که نسبت به اعتقادات خود دارد و ….. و عارف و غزلسرای بزرگ حافظ شیرازی می سراید : نه هرکه چهره بر افروخت دلبری داند / ………….
    برادر گرامی ،‌ موضوع دیگری که شاید دراین مقاله کوتاه بگنجد ، اظهارات مضحک جنابعالی در مورد علت لشکر کشی کریم خان به سی سخت و دلیل کشته شدن ایشان است ،‌ که بنظر میرسد شاید اصطلاحی بنام (اوضاع ملوک الطوایفی ) و لشکر کشی ایلخانی های مناطق مختلف برای توسعه اقتدار خود و باجگیری و سرکوب مخالفین که بخش عظیمی از تاریخ مملکت مارا شامل میشود ، بگوش جنابعالی نرسیده باشد . شاید بشود بشما حق داد ، وقتی کسی دسترسی به هیچ سندی از قومش ندارد و بقول ایرج میرزا به تعریف …… بسنده میکند و درتاریخ یک استان عقب افتاده که به تعبیر رهبر معظم انقلاب (( خانگزیده )) است ، نه براساس مدارک و مستندات ، بلکه احساسات تحریف شده ، صاحب نظر میشود ، تاریخش آش شله قلمکاری میشود مانند ( تحولات سیاسی ایران و تنگ گجستان ) ، با این تفاوت که نویسنده محترم آن کتاب آنقدر صداقت و شرافت داشت ودارد که به اعتبارخصلت معلمیش ، در کتابهای بعدی ،‌ خودرا نقد کرده و اشتباهات خودرا صادقانه اصلاح کرده است ،‌و از بیان اشتباه خود ابائی ندارد که البته از خصلت صادقان و صالحان است .
    باختصار به اطلاع جنابعالی میرسانم ،‌ قباد خان نیک اقبال (سی سختی ) دارای حکم رسمی ((خانی )) از حکومت وقت ،‌ به مقتضای باسواد بودن ملقب به ((ملاقباد )) ، به علت درایت ،‌ سیاست و سواد ودانش ،‌ و دین داری ( تنها کسی که در ایلش دربین سالهای 1315- 1270،‌این تاریخ مربوط به حدودسالهای فعالیتهای اجتماعی ایشان است ) درتمام خطه بویراحمد مکتب خانه ومسجدو مدرسه و حمام داشت و برای امورات دینی مردم از اردکان فارس روحانی به سی سخت آورد و یکی از دخترانش نیز همسر فرزند همان روحانی میباشد )‌ ، و از طرفی به علت اعتقاد به همبستگی ایل بویراحمد واتحاد قوم لر ، واز سوئی قرابت نزدیک با کریم خان (پسرخاله ) ،‌ نقش مهمی در ایلخانی شدن کریم خان ایفاء‌کرد . این موضوع با تمام تعصباتی که درکتاب (تحولات سیاسی ایران و تنگ گجستان ) بکار رفته ،‌ به صراحت ذکر شده است . بدیهی است یک کشاورز ساده نمیتواند نقشی قابل ذکر در ایلخانی شدن کسی در گذشته ّآنچنانی داشته باشد ،‌ مگر آنکه از پایگاه قدرتمندی در زمینه های آنروز یعنی سیاست ، اقتصاد و آمادگی جنگی برخوردار باشد . مگر آنکه ایلی داشته باشد ،‌ جنگاور و توانمند که درعین قدرت ، صاحب اقتصاد آنروز ، کشاورزی ، باغداری ،‌ دامداری وغیره باشند …..
    شما کدام سند را دردست دارید که این چنین مد عی میشوید . داستان درخواست معلم از رضاشاه پهلوی را که هر جوان 15 ساله هم شنیده است . میدانید آن معلم اسمش جناب آقای مجیدی بود که درسال 1311 واز طریق بهبهان و با اسب و قاطر به سی سخت آمد . شنیده بودید قبادخان قبل از آمدن آن معلم و نیز پس از آمدن ایشان ، مردم سی سخت را موظف کرده بود از هر خانواده حداقل یک نفر باید درس بخواند . و اکثر فرزندان ایشان حتی دخترهای ایشان نیز باسواد بودند . میدانستید اولین زنی که دراستان کهگیلویه وبویراحمد آنهم درسالهای قبل از حمله متفقین به ایران (سالهای 1320 – 1316) معلم بود ، همسر یکی از فرزندان قباد خان و همسر همان معلمی بود که درمدرسه سعدی تل خسرو مدیرو معلم بود .
    آیاهیچ وقت به این موضوع فکر کردید که وجود شهری مانند تل خسرو ،‌ خواب مردم فقیرو بیچاره را آشفته میکرد و یا اقتدار زور مداران و استثمار گران را به چالش میکشید ؟ آیا کسی را به زور وادارکرده بودندکه شهرنشین شود ؟ آیا این که بافت جمعیتی کشور ما اکنون از تناسب گذشته به افزایش جمعیت شهری نسبت به روستائی تغییر کرده است ،‌ سیاست زوری میباشد ؟
    آیا دین و دینداری را در شناخت صحیح و رزق حلال و کسب علم و جامعه قانونمند و حمایت قانون از ضعیفان و …. میدانید یا فشردن ماشه و تخریب مدرسه و غارت همسایگان و …؟
    آیا میدانید که مولایمان علی (ع) ، مرد شجاعت و رشادت و علم و تقوی و سیاست و دیانت و…. و همه چیز مدت 23 سال گو شه نشین شد، و دست به شمشیر نبرد ،‌ تا وحدت جامعه اسلامی خدشه دار نشود و مردم مسلمان خون همدیگر را نریزند ؟
    برادرگرامی ، داستان پیمان شکنی ، سرکردگان و ایخانی ها و سیاستمداران و حتی پادشاهان و دشمنی با کسانی که نقش مهمی در بدست آوردن قدرت آنها داشته اند ، صفحات بیشماری از تاریخ مملکت ما را پر کرده است . قباد خان که شخصاو با همکاری تعداد زیادی از خانواده های اصیل و مصمم و زحمت کش سی سخت را ، احیاء‌ وآبادو کشاورزی و باغداری را ترویج و مکتب خانه و مدرسه و مسجد احداث و قلعه بزرگی در سی سخت بنا نمود که بعد ازیکصد سال ، از طرف سازمان میراث فرهنگی کشور به عنوان قلعه قبادخان برسمیت شناخته شده و حتی جهت مرمت و احیاء‌آن به شهرداری سی سخت بودجه ابلاغ شده است . روزی روزگاری مورد حمله کر یم خان واقع گردید .
    کریم خان شکست خورد ، حاج قوام بختیاری ( خاله زاده مشرکشان ) را به وساطت طلبید ، پیمان بست . از سی سخت خارج شد مجددا پیمان شکست .
    چو بدکردی مباش ایمن ز آفات / که واجب شد طبیعت را مکافات .
    قباد خان در( نعل اشکنان ) ، پسر خاله خود یعنی کریم خان ، ایلخانی ، را بغل کرد و گریست . گفت : من به چنین روزی راضی نبودم …….
    آما چه میشود کرد ؟ سنگهاو درختهای نعل اشکنان جدا از قانون مکافات طبیعت نیستند .
    اگر کریم خان (ایلخانی بزرگ بویراحمد ) مشاورین و گماشته گان باسواد و تاریخ دان و با تجربه میداشت ، اولا هرگز پیمان نمی شکست . ثانیا به دوستان و اقارب خود حمله نمیکرد . ثالثا از تمام پتانسیل های موجود برای اتحاد و پیشرفت مردم بویراحمد استفاده میکرد ……… ولی افسوس !…..
    ————–
    خان یعنی بزرگ و مسئول و صاحب اندیشه وکسی که باید امورات مردم را رتق و فتق کند و امنیت و آرامش و پیشرفت برای ایلش ایجادکند . مانند میرزا تقی خان امیرکبیر و خیلی کسان دیگر ……
    هیچکدام از فرزندان و نوادگان قبادخان ، خودرا خان نمیدانند ، زیرا این صفت اکتسابی است که هر کس شخصا باید لیاقت آن را داشته باشد . همچنانکه عناوین دیگر مانند : رئیس جمهور ، وزیر ، وکیل ،‌ سرلشکر ، سپهسالار ، والی ، دکتر ، مهندس ، شاعر … عناوینی هستندکه قابل وراثت نیستند .
    برادر گرامی ،‌ خانواده قباد خان دارای بیش از هزار صفحه سند و مدرک و عکس و تاریخند . اظهار نظر جنابعالی ، نمیتواند تاریخی را که بخش اعظمش درکتابخانه ملی کشور به ثبت رسیده است ، مخدوش کند . نمیتواند ارزشی را که سازمان میراث فرهنگی کشور به رسمیت شناخته است ، به فراموشی بسپارد . با این وجود باکمال خشوع و فروتنی ، آمادگی دارند ،‌ درحد لازم و صرفا به جهت تنویر افکار عمومی ، این مدارک را در معرض دید و قضاوت صاحب نظران و اندیشمندان قرارد هند .
    برادر گرامی : ایل یک اصطلاح قدیمی است که مربوط به زمان خاص خودش بود . امروز فرزندان این دیار درتمام ایران بزرگ پراکنده و ذینفع هستند و به تناسب لیاقتهاشان در سرنوشت مناطق مختلف سهیم ومورد احترام میباشند و شهر و استان ما هم نمیتواند حتی یک روز از امکانات سایر مناطق محروم باشد . ما باید جراحت های خودمان و جراحت های مناطق همجوار خودرا ترمیم کنیم .
    به امید روزی که کینه ها به دوستی ها ، تعصبات به واقعیت گرائیها و دستها به همکاری همدیگر دراز شوند ،‌که چه بخواهیم وچه نخواهیم ، همه ما در عقب افتادگی و یا پیشرفت استانمان شریک هستیم . این استان ارث هیچکس نیست که خودش را وارث بلامنازع آن بداند ، گر چه ، اگر هم میبود ، عقل و دین تاکید بر مشورت و همکاری همگانی داشت .

  21. 110 گفت:

    جناب اقای عنبری لطفا بفرمایید اقای هدایت خواه کی مشاور رهبری بودند که این مردم نفهمیدند .

    • جواب 110 گفت:

      ایشان مشاور در امور فرهنگی رهبری است زمانی که دبیر کمیسیون فرهنگی مجلس بودند.

  22. رضا ناصری گفت:

    درود بر سایت بویر نیوز که پاسخ های منطقی راانتشار نمیدهد . ولی مسائل سطحی و بی ارزش را تکرار میکند .

  23. در پاسخ به رضا ناصری عزیز گفت:

    تاریخ و وقایع آن سطحی نیست . شاید از نظر شما سطحی باشد اما سرگذشت گذشتگان و هویت امروزی یک قوم به هم تنیده شده . پس بجای پاسخ های سطحی کمی بخود بیاییم و واقع نگر شویم . انکار تاریخ دردی را دوا نمی کند . در نقد مطالب بقول شما سطحی اگر مطلبی دارید بفرمایید

  24. سی سختی گفت:

    مدیریت محترم سایت بویر نیوز
    با سلام ، اینجانب درخصوص مطلب جناب آقای عنبری درخصوص بزرگ مرد تاریخ بویراحمد ( قبادخان ) مطالبی خدمتتان فرستادم که نمیدانم به چه دلیل انتشار داده نشد .
    خواهشمنداست توضیخ بفرمائید .

    • بویر نیوز گفت:

      نظر شما بدون کم و کسر منتشر شد. در صورتی که تمایل دارید مطالبتان بصورت مقاله منتشر شود با مشخصات کامل و شماره تلفن ارسال فرمایید

  25. ناشناس گفت:

    اونایی که میگن دهدشت و گچساران باید بدون که نصف دهدشت و درصد قابل توجهی از گچساران بویراحمدی اند! ……..

  26. از استان کهگیلویه وبویراحمد گفت:

    نمی گم از کجای استان.چون همه جای استانم برام عزیز است
    هم استانی ها به خدا زشته .اتحادتون کجا رفته.
    جمله ای زیبا از بهمن بیگی
    تنها مردم استانی که نه به خاطر ثروت ونه به خاطر جمعیت ونه به خاطر وسعت بلکه فقط وفقط به خاط قدرت مردمش از دهستانی استانی از دولت پهلوی گرفت استان کهگیلویه وبویراحمد بود

  27. س - انصاری گفت:

    برادر هم استانی عزیز
    بهمن بیگی فردی موفق درامور آموزشی ،‌محترم و خدمتگذار بود . اما تاریخ دان نبود و ارزشش هم برای کارهای آموزشی او بود .
    این جور حرفها برای توجیه بدبختی های این استان است . درتمام دنیا اگر قدرتی را بخواهند بشکنند ، تجزیه اش میکنند نه تقویت . کمی تاریخ هم مطالعه بفرمائید . دربین تمام کسانی که ناچار به رویاروئی با دولت پهلوی شدند ، فقط و فقط شخص غلامحسین سیاه پور را میشود گفت که به آنچه میکرد باور داشت و درسابقه اش هم دزدی و مال مردم خوری نبود . بقیه که یکشبه فدایی اعلیحضرت شدند و تمام قد ارادتمند و جان نثار .

  28. سی سختی گفت:

    مدیریت محترم سایت بویرنیوز
    باسلام و تشکر از انتشار مقاله اینجانب درتاریخ 6 آذرماه 91 خواهشمنداست درمتن زیر :
    ((کریم خان شکست خورد ، حاج قوام بختیاری ( خاله زاده مشرکشان )))
    اشتباه املائی مشترکشان را به جای مشرکشان اصلاح بفرمائید .
    متشکرم – سی سختی

  29. پریا جهان بین دخت بویراحمد گفت:

    سلام وبا ابراز خرسندی از این همه رشادت و حضور سبز برادر و خواهران عزیزم اگر انسان از اسب بیافتد صد شرف بهتر از این است که از اصل بیافتد بویراحمد یا استان لر نشین انقدر راد مرد پرورش داده است که در تمام ادوار تاریخ به نیکی از ان یاد کنند به قول استاد بهمن بیگی بویر احمدهرگاه گوشی را برای شنیدن حرف حق ندید پا در رکاب نهد و دست بر ماشه برد تا از یک دهستان یک استان افرید مقاله ی این اقای به ظاهر محترم توهینی به تمام مردم لر است و قابل بخشش نیست دلاور مردی کی علیخان وکی ولی خان و کی لهراس و تمام بزرگان را هیچگاه نمی توان از یاد برد هنگامی که برای غیرت و ازادی از اسارت شاه به جای اینکه در خانه بمانند وسکوت کنند مردانه کوهیار این سرزمین شدند تاریخ این مرز نیاز به دفاع و اغراق ندارد زیرا خود به تنهایی حکایت کننده خیلی چیز هاست انسان هایی که تاریخ ساز این منطقه هستند بزرگانی از نسل تا ابد جاوید اریا هستن و ما به نام این ابر مردها که از نظر شما یاغی بودند افتخار می کنیم که جز غیرت ودفاع از ناموس سرزمین نیست اینانند مردان ایران زمین که در برابر زور و قدرت ایستادند زمانی رضا شاه از کی علیخان خواست که دیگر در برابر او نایستد در عوض به او زمین ملک و… در شیراز بدهد ان هم قبل از سال هزار سیصد و بیست اما ایشان این ننگ را نپذیرفت و مردانه از بویراحمد دفاع کرد ایا جای افتخار ندارد

  30. اتحاد بویراحمد گفت:

    درود میفرستم بر اقای سیسختی که واقعا با کلامی زیبا و رسا واقعیت را نگاریدند و من لذت بردم.مردم عزیز تعصبات بی جا جلوی شما رو برای دیدن واقعیات گرفته است.پس اتحاد شما کجا رفته؟اقای عنبری چرا شما ملاقباد سیسختی خطاب قرار میدهید؟چرا تاریخ رو برعکس میکنید؟همان گونه که اقای سیسختی فرمودند ملاقباد سیسختی حکم رسمی خانی رو داشتند که بعدا به موقع در معرض عموم قرار میدهم.خیلی از بزرگان ما لقب خانی رو یدک میکشیدند چی شد؟در خلاصه مجال خیلی حرفها اینجا نیست ولی یک خواهش مطالعات تاریخی خود رو حتما بالا ببرید

  31. r گفت:

    عنبری جان

دیدگاه شما