گروه سیاسی – یکی از کاربران بویرنیوز در مطلبی به نقد فرآیند انتخاب نمایندگان توسط مردم پرداخته است.
متن یادداشت ” رضا رنگیان ” در ادامه می آید:
ما نژاد آریایی نقاط مثبت را به اندازهی کافی بزرگ کردهایم : گذشتهی باشکوه، هنر نزد ایرانیان است و بس… ولی از اعتراف به نداشتههایمان واهمه داریم.
دگماتیزمی که همهی ما ، چه نخبه و چه عام به آن دچار هستیم، مانع از این است که کاستیها و ضعفهای خود را بپذیریم و همواره علت نابسامانیها و توسعه نیافتگیمان را خارج از مجموعه خود جستوجو میکنیم . پذیرفتن خطاها را نفی بنیانهای فکری و حتی وجودی خود تلقی کرده و از مواجهه با آنها هراس داریم.
این بحث نه در پی تخطئه ارزشهای فرهنگی و تاریخی است و نه نادیدهگرفتن عوامل مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی که مقدرات ملتی را رقم میزند بلکه تنها اعتراف به داشتن یک خصیصهی فرهنگی است که مانعی جدی در فرآیند توسعه، با توجه به رابطهی دیالکتیکی فرهنگ و توسعه، به شمار میرود.
از اخلاق انتخاباتی کاندیداها، بایدها ونبایدها، از وظایف نمایندگان و موفق بودن یا نبودن آنها و …سخن بسیار رفته است. ولی شاید آن چه کمتر به بوتهی نقد کشیده شده، اخلاق انتخاباتیِ انتخاب کنندگان است و خطاهایی که ممکن است از هر یک از ما به عنوان کنشگر سر بزند. از این دیدگاه و باعطف به مقدمهای که ذکر شد، چند پرسش را با همشهریان عزیز وهمچنین اصحاب رسانه در میان میگذارم:
به راستی معیار ما برای انتخاب نمایندهی مجلس چیست؟
چند درصد از ما فارغ از جناحبندیهای سیاسی و پیوندهای قبیلهای و عشیرهای، به پای صندوقهای رای میرویم؟ کدام یک از ما کاندیداها را به چالش جدی میکشانیم و از آنها میخواهیم برنامهای مدون در حد توان خود برای دورهی نمایندگی احتمالیشان ارائه دهند؟ و از همه مهمتر آیا در پی گرفتن ضمانت اجرایی از آنها، در صورت راه یابی به مجلس هستیم؟
یکم خودمونی بگم ،،، یادش بخیر اون قدیما ،..
یادتونه سخنرانی های آتشین حاج بهرام و تفکر خاندانش ؟!!
شجاعت های بی نظیر سید باقر و بویراحمدیهای پشتیبانش ؟!!
سیاست و قدرت نفوذ موحد و دیار بهادر نشینان شاهپور ؟!!
اما چه دردی رو دوا کردند و می کنند ؟!! به قول معروف افتادن در گل و لای ننگ نیست ، ننگ در این است که در همانجا بمانیم.
اما جالبه که بعضی نمایندگان ما شدند مثال اون كوسه ای که دنبال ريش رفت سيبيلشم از دست داد.
مثلا جناب … به قول خودشون که به زور وارد عرصه انتخابات شدند و یا علا رغم میل باطنیشون ازشون خواستند ،
اما واسم جالبه حاج آقا ،،، خواهشا این بهارستان چی داره که امثال شما و دوستان گرانقدرتون دست بردار آن نیستید ، الحمدلله که کلا اسم و فامیلیتون و دیار و شهر عزیزتون رو به باد فراموشی سپردید و چوب ، چماقتون که مرتب به دوش و شده اید شیپورچی دلواپسان و کاسه داغ تر آش هر بحث و جدل .
حاج آقا تقلب الله … !!!
صائب تبریزی مدعی ست : سرایی را که صاحب نیست ویرانی ست معمارش / دل بی عشق می گردد خراب آهسته آهسته …
اگر بشود خانه به خانه ی این استان را بازدید کرد که امری ست محال ، درخواهید یافت که درهرخانه چند تحصیل کرده ی بیکار در کوچه های اندوه گرسنگی پرسه می زنند و بسیاری از جوان های تحصیل کرده ی ما سال هاست برزانوی تب کرده ی میدان های پایتخت و حوضچه های آب و گاز داغ عسلویه خم شده اند .و هجوم دست های پینه بسته به کیسه های نامه ی کمک و درخواست مبالغ ناچیز کمک گواه وجود فقر و بیکاری دراین استان جامانده است.
بدیهی است که از نمایندهها انتظار معجزه نداریم ولی آیا حداقلها را در طول دورهی وکالتشان از آنها مطالبه کردهایم؟ در شرایطی که چنین حضور پرشوری در صحنه داریم آیا تلاش کردهایم با تکیه برکنش و روان جمعی و پرهیز از دخالت دادن انگیزههای شخصی در امر انتخابات، در جهت مصالح شهر، استان و کشور خود گام برداریم؟
آیا جز این است که توقع بیشتر ما از داوطلب پیروز، این است که به حل فلان دعوی ما کمک کند یا ما را بر بهمان مسند بنشاند یا…؟
انتظار میرود اجازه ندهیم شور همگانی ما فروکش کند بلکه با میل هرچه بیشتر به سوی شعور و تمیز واقعیت و رؤیا ، بلوغ فکری و اخلاقی خود را در زمینهی مشارکت اجتماعی و سیاسی به نمایش بگذاریم و فراموش نکنیم کسی که به مجلس میرود، بناست نمایندهی همهی ما باشد!
دوست دارم در مورد همه چیز فکر کنم
درباره ی کلبه ی متروک وسط باغ
درباره ی رودی که تبدیل شده به یک جاده
درباره ی چوپانی که برّه اش رادر کوهها گم کرده است.
درباره ی حسرت پیز زن بیمار برای رفتن به امام زاده ی بالای تپّه
درباره ی کارگی که دوست دارد یک روز مرخصی با حقوق بگیرد.
و درباره ی خودم که چقدر بی فکرم…
بسیار زیبا بود جناب رنگیان اما اگه راه حلی هم طرح می کردید بسیار خوب میشد
بسیار زیبا بود جناب رنگیان اما اگه راه حلی هم طرح می کردید بسیار خوب میشد.
رضا قسم به امام هشتم چه زیبا نگاشته ای همه و همه گفته هایت بر دل نشسته اما واما رودی که جاده….تمام نماینده ها از وضعیت اب کشاورزی اطلاع دارند دریغ از پیگیری حتی طرحهای ابیاری که دولت پیشنهاد داده به علت بی توجهی اجرا نگردیده اگر مشوقهایی که دولت دستور اج ا داده پیاده ود حداقل رودی خشک نشدا و کشاو زان خوشحال از نماینده ای که پیگیر کارشان است
بنازم شیر مرد تامرادینه.
بابا ای ول
عمو جان بخدا شگفت زده م کردی با این مقاله ت
خیلی زیبا نگاشتی
بهت افتخار می کنیم
درود بر اصلاحات و رنگیان
درود و صد درود بر مهندس رنگیان عزیز، ای کاش عنان سیاست استان ما را رنگیانها بدست میگرفتند تا نتیجه ی مطلوب میگرفتیم از انتظارهایمان و عملکردهای مسولین
نویسنده محترم اینکه از هداییتخواه حاج مسعود حسینی اسمی نبردی عمدی که نبوده؟
درود بر آقای رنگیان
واقعا تحت تاثیر قرار گرفتم ……..
شیر مادرت حلالت ، کاش برخی دیگر از وکلا را نام میبردی که در عمل نامی از آنها نبود
خیانتی که اقای تاج گردون به یاسوج کرد تا حالا هیج نمایندهای قبلی انجام نداده است
احسنت درود بر شما
جناب مهندس عزیز سلام
عرض کنم که: مکتوبه ات بسیار رسا و بردل هر دردمندی بسیار دلنشین و چه خوب میشد از حاجی معروف و دکتر خاص هم خبری میدادی تا شک و گمانی به نگاشته ات نرود
سلام اقای رنگیان که انشالله قطعا خودت خیلی رنگ نداری و ساده از سر سوز حرف زدای به به چه چه هم که کار ماست اما کاش یه زره انصاف هم داشتی و در بی رنگی کانل فکر میکردی به گفته هایت درد را گفتن کار اسانی است درمان کردن دوره دارد و اخرین دوره ا نقاهت است فضاهاهای دهه 60 یادت نیست نفس کشیدن در بین انسانهایی که تا نوک دماغشان را نمیدیدن هم مشکل بود چه رسد خیلی خون دل خوردن تا این شده که رنگین کمانها دست به کمان میبرند و بی هدف تیری در سیاهی رها کنند……………خیلی حرف است مجالش در این وادی نیست نمیدانم همین قدر را هم تحملش را دارید و میگذارید یا نه……………….
سید باقر برای استان چه کرده که اینجور واسه خودت احسن و آفرین فرستادی .
برای خودشان وبستگان خوب بوده
جناب رنگیان عالی بود تو هر پروژه ای درسته که اولین مرحله نیاز سنجی و بررسی مشکلات هستش و لی بعدش هم یه راه حلی برای مشکله ارائه میدن امیدوارم که راه حل هاتون هم مثل مقالتون زیبا باشه