بویر نیوز – یک روز آفتابی به دیدارش رفتیم. تصورمان این بود که باید خود را برای دیدن چهره متفاوت پدری آماده کنیم که 2فرزندش اکنون در زندان هستند و او تمام وقت به آزادی آنها میاندیشد. تصورمان این بود که آیتالله هاشمی رفسنجانی از بازداشت فرزندانش گلایه کند اما به محض ورود به اتاق او گشادهروتر از همیشه پذیرای ما شد و از احوالمان پرسید و بدون اشاره به موضوعی که این روزها فکر او را مشغول کرده خواست تا سوالاتمان را آغاز کنیم. در میان پاسخهایی که به ما داد متوجه گلایههای او شدیم اما این گلایهها نه از سر حضور 2فرزندش در زندان بلکه نگرانیهایش از اوضاع اقتصادی بود. آیتالله هاشمی معتقد بود که نباید اجازه میدادند که سوءمدیریتها کشور را با مشکل مواجه کند. همگان به خوبی میدانند که آیتالله طی سالهای اخیر با اقشار مختلف کشور دیدار کرده و در هر دیدار به ارائه راهکارهایی برای بهبود اوضاع پرداخته است اما متاسف بود از کمکاری و بیتوجهی افرادی که باید به اجرای این راهکارها تن دهند. او اگر چه از وضعیت فعلی و اینکه به راهکارهای ارائه شده توجهی نشده، ناخشنود بود اما گفت که باز هم برای رفع مشکلات تلاش خواهد کرد. از انتخابات هم برایمان گفت؛ انتخاباتی که سرنوشت کشور را برای چهار سال تعیین خواهد کرد. مصداقی را معرفی نکرد اما مشخص بود از روند سالهای اخیر در حوزه اجرایی بهویژه در زمینه سیاست خارجی و اقتصاد رضایت ندارد. او هر چه گفت از بهبود اوضاع کشور بود و نیاز 70میلیون ایرانی برای با هم بودن و وحدت؛ به هر حال ما هم منتظر بودیم تا او بگوید از گلایههای شخصیاش اما او هیچ نگفت و ما را منتظر گذاشت تا اینکه صبر ما به پایان رسید و پرسیدیم که «صبر او چه زمانی به پایان خواهد رسید؟»، پاسخی داد که ما را به سکوت و تفکر واداشت، گفت «زمانی صبرش به پایان میرسد که خطری نظام و انقلاب را تهدید کند.» او در مورد فائزه و مهدی سکوت کرد تا خودمان سوال کنیم و این بار پاسخ او بود که ما را به سکوت و تامل وادار کرد: «فرزندان مثل من فرزندان دیگر این ملت هستند و باید قانونی به پرونده آنها رسیدگی شود.» و باز در دل، صبر و ایستادگی او را ستودیم و تنها نظارهگر استواری مردی بودیم که همسرش نام «سرو» را بر او گذاشته است. مشروح گفتوگوی آرمان با
آیتالله هاشمی رفسنجانی را در ادامه میخوانید.
وضعيت اقتصادي جامعه با توجه به افزايش جهشي قيمت دلار خوب نيست و هر روز با نوسانات در تلاطم است، به طوري كه بعضي از نمايندههاي مجلس به صراحت انتقاد میکنند. مردم نگران وضعيت اقتصادي هستند. تحليل شما چيست؟
من در حال حاضر مثل گذشته در جريان مسائل كشور، آنگونه كه اتفاق ميافتد، نيستم. بيشتر از طريق رسانهها و گاهي از طريق بعضي ملاقاتها مطالبي را ميفهمم اما در مجموع فكر ميكنم در شرايط كنوني، هم ضعف مديريت و هم تحريمها هر دو سهم دارند. البته بحثي هم بين دولتيها و اصولگراها هست كه بعضيها ميگويند مديريت اشكال دارد و بعضيها ميگويند كه تحريمها مؤثر است. من تعجب ميكنم كه چرا آنها بحث ميكنند! هر دو به ضررشان است. اگر تحريم را مؤثر بدانيم، ميگويند چرا بايد كاري كنيم كه تحريم تا اين حد براي ما موذي باشد و اگر مديريت را بگوييم، بالاخره اين مديريت از كجا آمده است؟ بهتر اين است كه واقعبينانه تحليل كنند و مردم در جريان قرار گيرند و بفهمند كه تقصير و كوتاهي از كجاست. من هر دو را مؤثر ميدانم. بالاخره تحريمها دسترسي ما را به منابع ارزي و تجاري محدود كرده است. سرعت بخش خصوصي را محدود و حمل و نقلها و بيمهها را گران كرده است. معطلي كالاها كه معمولاً با اعتبارات بانكي سروكار دارد و هزينهبر است، گران تمام ميشود. نميتوانيم بگوييم تحريمها بيتأثير يا كمتأثير است. به هر حال تأثير دارد كه دشمنان به آن دلخوش كردهاند. اينكه چه كار كنيم، بحث ديگري است. مديريتها هم واقعاً اشكال دارد. من سالها پيش تذكرات جدّي دادم. اين سبك مديريت در نهايت نميتواند خوب باشد. شايد بعضيها به سوءنيت منتسب ميكنند اما اينگونه نيست. معتقدم مسئولان، كشور و انقلابشان را دوست دارند و مسئوليتشان را ميفهمند. ولي عدم كارايي يك مسئله است و بايد در مسئوليتها كارايي باشد و شرايط يك مدير چه در مقدمه يك بحران و چه در خود بحران شرايط ويژهاي دارد كه به اصطلاح بحران مديريت و مديريت بحران ميگويند. نميتوان هر كاري را دست هر انسان بيتجربه و يا در حال آموزش داد. به نظرم هر دو بخش مؤثر است. در مجموع شرايط اقتصاد كشور مناسب نيست. بارها و به خصوص اگر يادتان باشد و به منابع مراجعه كنيد، بعد از اينكه جنگ تمام شد، صريحاً گفتم كه موتور حركتمان به طرف شرايط عادي، توليد است.
ارمان