پایگاه خبری تحلیلی بویرنیوز:
سید قدرت حسینی در اوایل امسال نامه ای به برادر خود نوشت(به نقل از رسانه ها)، او در این نامه از سید ناصر حسینی؛ نماینده گچساران خواسته های و باید و نباید هایی را داشته و گوشزد کرده که بخشی از آن در ادامه آمده است(البته که مشخص نیست این نامه از سر دلسوزی و اقرار به ضعف و کمبودها بوده یا هشدار به نماینده فعلی و اینکه سید قدرت خواهان نقش آفرینی پر رنگ تری در مسائل شهرستانی و استانی است):
حتماً مستحضرید وقتیکه اَکابر جامعه از شیوه و طریقه لازم خود بیرون روند و طریق صواب را بر نگزینند، سایر مردم به تبعیتِ، «اَلناسُ عَلیٰ دینِ مُلُوکِهِم»، مسیری را انتخاب مینمایند که در پی آن مصائب غیرمنتظرهای عائد میگردد.
به قول شیخ اجل سعدی شیرازی: «آزردن دوستان خلاف راه صواب است و نقض رأی اولوالالباب»
قرار نبوده و نیست شما نسبت به مسئله عقول و نفوس یا وحدت وجود و موجود یا کیفیت علم حضوری یا حصولی، اِجمالی یا تفصیلی وقت بگذارید و از مردم به واسطه این امور رفع گرفتاری شود. توقع اکثر جماعت پاسخ دادن به تلفن آنهاست ولو کارشان انجام نشود. مردم غرق در مضایق خود هستند و به دنبال مَفَرَّی برای نجات خود میباشند.
واقعیت این است که اعتماد مردم به شما و اینجانب و خانواده کم شده است، در طول این ۴۳ سال هیچ وقت شرایط اینطور نبوده که در همان شش ماه اول نمایندگیِ وکیلی، موج نارضایتی فراگیر شود.
ما به وظیفه خود، خوب و شایسته عمل نکردیم. یک واقعیتی است که ما به شأن نمایندگی که توقع مردم است، عمل نکردهایم که عین بیتدبیری است و جفا به مردم به ویژه کسانی که با عشق و علاقه حماسه بیست و هشتم خرداد را خلق نمودند.
حتماً مطلعید که عدهی زیادی از هواداران به جرم استقامت و دفاع جانانه از جریان اصیل ولایی، از هر سو، زهری مرگبار که با تیرهای زهرآگین، آنها را هدف قرار میداد و میدهند، کماکان بر مواضع خود پایمردی مینمایند و امید به آینده را رصد میکنند، ولی گویا دیدگان کسانی که باید این فداکاریها را میدیدند و ببینند کور شده است.
برای ورود به بعضی مسائل مهم و کارگشا بارها خدمتتان اصرار نمودم ولی گرههایی را که با دست باز میشدند باز نَنِمودید، تا الان مجبور هستی برای گشودن آنها به زور دندان متوسّل شوید!!
شهری که جا ماند
تاج یادت بخیر..شهر ما رفت به دهه شصت و نابود شد
خیلی قشنگ بود