پایگاه خبری تحلیلی بویـرنیـوز:
مدیر درمان تأمین اجتماعی کهگیلویه و بویراحمد تغییر کرد.
یونس محمودیان جایگزین اصغر بهور مدیر درمان سازمان تامین اجتماعی استان شد.
و اما ماجرای عجیب این انتصاب:
محمودیان پیش از این ریاست بیمارستان مدیریت درمان تامین اجتماعی در گچساران را عهده دار بود و البته در هفته های اخیر جزو گزینه های احتمالی مدیرکلی درمان استان، نامش بر زبان ها بود.
پس از آگاهی بهور از احتمال انتصاب محمودیان در حکم مدیرکلی درمان استان، حکمش را در ییمارستان لغو کرد.
پس از چند روز اما یهور برکنار و محمودیان کرسی ریاست مدیریت درمان تأمین اجتماعی را عهده دار شد!
دکترچراغسحر انسانی وارسته وشایسته و به دور از حاشیه است؛درزمان معاونت بیمه ای ایشان درتامین اجتماعی یاسوج کسی نبود که از ایشان ناراضی باشد وهمیشه وقت خود را صرف خدمت به مردم می کردو انسان پاکدست وشریفی است.آرزوی سلامتی وموفقیت درکارشان راازدرگاه ایزدمنان خواستاریم
امیدوارم بقیه مدیران از ایشان درس انسانیت وپاک بودن را یادبگیرند
الان کجاش عجیب بود عجیب اینه که بخور سفت به پستش چسبیده ومحمودیان را برکنار کرده بود
کسی نبود که از ایشان راضی باشد؟کامنت اول
تامین اجتماعی باید از جولانگه سیاسی بدور باشد و بکوشد تا نسبت به رفاه و حقوق کارکران و قشر تحت حمایت واقعا فعال باشد ،یک مجموعه تخصصی است و نباید به سیاست آلوده شود
صمن اینکه هر کجا سیاست ورود کرد تدبیر و تعقل رنگ می بازد،
دکتر چراغ سحر هم انسانی کاردان و شریف و مورد حمایت همه اقشار است،،
در کنار ایشان مدیر شهرستان مهندس هدایت هم انسان علاقمند و توانمندی است که میتوان امید وار بود با یک پالایشی در زیر مجموعه تامین اجتماعی را به ریل خدمت به اقشار تحت حمایت بر گرداند، تا سیاسیون کاسه کوزه خود را از این نهاد تخصصی و بیمه ای و حمایتی جمع اوری کنند و این سازمان یک نفسی تازه کند که سخت تشنه آرانش و خدمت به کارگران است ،
در بانک رفاه کارگران هم تحول بشدت ضروری است، و باید طرحی ریخت که تحت پوشش های این بانک راحت به خدمات بانکی دسترسی پیدا کنند ، و در حقیقت بانک رفاه در عمل بشود محل رفاه اقشار زیر مجموعه این بانک ،
یکی از مشکلات مهم مدیریتی در استان کهگیلویه و بویراحمد عدم شجاعت مدیریتی است ،
مدیریتی که بتواتد ببرد ،
مدیریتی که بتواند گره ها را باز کند،
مدیریتی که در کنار بخشنامه مشکل مردم را حل کند ،
همه را واگذار به بخشنامه نکند ،
اگر شما توجه کنید ۹۰ درصد دستورات مدیران که روی نامه ارباب رجوع پاراف میشود مینویسند ”
برابر ضوایط ،”
که اکثر این دستورات هیچ مشکلی را حل نمیکند ،
از طرفی کارکنان ادارات بعضا به علت عدم دقیق به قوانین فقط همان بر ابر ضوابط را در نظر میگیرند که کار مغفول میماند
و مشکل لاینحل،
اگر مدیر دستگاه برابر نوع مشکل و متناسب با آن دستور دهد با نظر مساعد در حل مشکل و در جهت حل هر موصوعی به زیر مجموعه خود با توجه به اختیارات مدیریتی که دارد که اکثر کارکنان ندارند میشود خيلي از مشکلات را حل کرد ،
مدیر دستگاه هست که چگونه با استفاده از قدرت و اختیار مدیریتی خود دستور بر حل موضوعی را بدهد،
فلدا این نوع مدیریت بنظر میرسد حلقه مفقوده در این استان محروم است،
استانی که باید نصف ضوابط را در مورد آن اجرا نکرد بنا به فقر و مشکلات مردم ،
اگر قرار باشد بخشنامه در استان مثلا سمنان و اراک که از بر خورداری رفاهی به اشباح رسیده اند ، و در استان ما با این شدت فقر یک گونه اجرا شود نه عدالت است و نه عقلی و نه منطقی ،
از طرفی در دستورات و قوانین و بخشنامه ها ها باید درجه محرومیت دیده شود ،
که میطلبد مدیران این موضوع را در کار خود مطمع نظر باید داشته باشند، که در تمام دستورات خود به جو و فقر استان توجه باشند و عمل کنند ،
اینجاست که ضرورت مدیریتی شجاعتی نیاز ان بشدت احساس میگردد،
و در کنار این همه بخشنامه های مشکل آفرین و متزاد
مدیران شجاع و خلاق و تحول خواه است که موفق خو اهند بود
تا بتوانند کار را با تزویج ،خرد ، و تعقل، و قانون ، ممزوج ساخته و هنری از آن بیافرینند که لبخند را بر لب خسته یک رهگذر و ارباب رجوع که بعصا از روستایی دور دست به آن ادار ه یا سازمان مراجعه نموده بنشاند که در آنصورت هم وجدان آن مدیر راحت وهم آن اربا رجوع دعاگوی مدید و مسئولان و نظام اسلامی خواهد بود
پس باید بهوش بود،،
ای مدیر دانا و خردمند
از این حقیر بگیر این پند ،
آن که این پست چند صباحی در اختیار توست،
و وقت دیگری به اختیار دیگری ، بلکه :
تا توانی دلی بدست آر،
که دل شکستن هنر نمی بخشد،
و باید با تحول و نوگرائی ،و شجاعت مدیریتی ،
فلک را سخت بشکافی،
و طرحی نو دراندازی
آنجاست که سخن کز دل برآید ،
لاجرم بر دل نشیند،
آن وقت ارباب رجوع به مدیر اعتماد خو اهد داشت،
و مدیر به ارباب رجوع ،
همه کادر سازمان دست بدست هم دهند به مهر
تا سازمان خود شود آباد،
در آن صورت ارباب رجوع می شود دلشاد ،
من آنچه شرط بلاغ بود با تو گفتم ،،
تو خواه از سخنم پند بگیر و خواه ملال ،
،
خدایا هر کس در هر لباسی نیت خدمت به این مردم را دارد موفقش بدار،،
و هر کس نیتی غیر از این دارد و بدنبال ناراضی تراشی است آگاهش بدار ،
شوق خدمت و گره گشایی را در دل مسئولان بکار ،
در اداره و سازمان ما به فضل خویش برای مدیران ما توفیق شود یار
و فهم بخشنامه های دولت برای همه ما شود آسان ،
و مدیران بدون منت و تکبر و غرور راحت گیر کار ارباب رجوع را باز کنند ،
حضرات بانکها و اخصتر این بانک رفاه که اسمش رفاه کارگران است با کارگران مهر بانتر شود ،
الحمد الله