پایگاه خبری تحلیلی بویـرنیـوز:
در روزها و هفته های اخیر شاهد بروز چند مورد درگیری در کهگیلویه و بویراحمد (به ویژه مرکز استان؛ یاسوج) بودیم.
این اتفاقات موجب بروز موجی از نگرانی و خدشه دار شدن احساس امنیت شده است.
از طرفی انتشار گسترده فیلم ها هم بی تأثیر در ایجاد این احساس نا امنی نبوده است تا جاییکه در فضای مجازی شاهد انتشار عکس های طنز آمیزی هستیم که به طعنه میگویند برای حضور در شهر باید جلیقه ضد گلوله و یا لباس های زرهی بر تن داشت!
اما چند نکته قابل توجه:
انتظار از پلیس پر رنگ تر شدن حضور فیزیکی پلیس به ویژه در مرکز شهر و نقاط پرخطر است. گاهی خود حضور فیزیکی پلیس مانع از بروز برخی ناهنجاری های اجتماعی از جمله نزاع میشود.باید این حضور مستمر و ملموس باشد. ضمن اینکه این مسأله می‌تواند بر سرعت حضور مأموران در صحنه جرم هم مؤثر بیفتد و این انتقاد از پلیس که برخی اوقات دیر حاضر می‌شوند را مرتفع کند.
از طرفی باید این مهم را هم مد نظر داشت که ظرفیت پلیس هم محدود است و برای هر کس نمیشود یک مأمور گماشت و انتظار منطقی و عقلانی هم نیست.
دستگاه قضا کجای ماجرا است؟
اگر منصفانه بخواهیم قضاوت کنیم در سالهای اخیر شاهد تسریع روند دادرسی و برخورد با جرائم هستیم، در جرائم عمومی و خشن شاهد تهیه سنگین، زندان طولانی مدت و تبعید هستیم.
مردم میگویند احکام سنگین نیست و یا اینکه برخی اوقات شاهد میانجیگری ها و آزادی زودتر از موعد متخلفان هستیم.
اما در این خصوص هم باید مسأله را از چند زاویه دید و قضاوت کرد:
اولا در درگیری های اخیر شاهد نزاع میان افرادی بودیم که سابقه نداشته و بر حسب تسویه حساب های شخصی و خانوادگی به جان هم افتاده‌اند.
یعنی اینطور نبوده که کسی بی دلیل توانسته باشد بدون دلیل در روز روشن به کسی تعرض کند.
و در ثانی طرفین نزاع را جوانانی تشکیل داده اند که فاقد سابقه کیفری هستند.
در هر دوی این موارد قانون بنایش را بر تنبیه مؤثر در کنار برخوردی مناسب با لحاظ سابقه افراد میداند و طبیعی است که با تنبیه افراد و رضایت طرفین بر طبق قانون صرفاً از جنبه عمومی افراد تنبیه شده و سپس به دلیل همین توصیه های قانونی در موعد مقرر افراد به جامعه بر‌گردند.
از طرفی هم اکنون هم زندان های ما پر است ، اگر زندان چاره کار بود که نباید شاهد اینچنین اتفاقاتی بودیم!
پس چاره کار چیست؟!
متولیان فرهنگی و خانواده های باید پیش قدم باشند، تغییر از خودمان شروع میشود از تک تک ماها، اگر در تربیت و فرهنگ آموزی موفق باشیم دیگر شاهد صف های شلوغ دادگاه ها نخواهیم بود.
اگر متولیان فرهنگی بودجه هایشان را به درستی در محور آموزش عملی و مؤثر نوجوانان، جوانان و افزایش دانش والدین بگذارند میتوانیم امیدوار به تغییر مثبت باشیم.
قدم آخر در مسائل فرهنگی و اجتماعی باید برخورد قهری باشد.
دادگستری پله آخر است، باید همه متولیان فرهنگی و اجتماعی به درستی وظایفشان را انجام دهند، خود خانواده ها نیز مقید به نظارت بر خود و فرزندانشان باشند و نظارت مفید و مستمر پلیس هم باشد. اگر چنین شود اصلاً کار به دادگاه و زندان نمی‌کشد.
باید همه ما احساس تکلیف کنیم ، همه مسئولیم، پلیس و دستگاه قضا ضعیف شود امنیت خود ما به کما می‌رود، پس بهتر شدن شرایط به دست همه ما است.
باید تبعیدشو کنن سیستان بلوچستان.همش با پارتی بازی ازاد ویبون
توجه به اینکه شرارت و اوباش گری یک ناهنجاری رفتاری در حوزه امنیت شهری است و بروز این ناهنجاری ها به صورت مستقیم احساس امنیت را تحت الشعاع قرار می دهد، مبارزه با جرائمی مانند اراذل واوباش و چاقوکشی و کاهش آسیب های اجتماعی در همه زمینه ها نیاز به همکاری تمام ارگان های دست اندر کار دارد و تنها یک حرکت جمعی می تواند در جلوگیری از بروز چنین جرائمی کارساز باشد.
والا چیزی که ما داریم میبینیم با صحبت شما تناقض داره
گاها دیدیم سر یه بد رانندگی کردن و بوق زدن چهارتا جوان اوباش و غمه بدست میوفتن به جون راننده های دیگه و راه و بند میارن که چرا بوق زدی یا دیر رفتی اونور یا ….
بدون دلیل منطقی پدر یک خونواده رو جلوی زن و بچه اش درب و داغون کردن
اینکه میگین تسویه حساب شخصی اصلا اینطور نیست والا ادم نمیتونه با ماشین شخصی خودش هم پا بزاره بیرون
درسته که رسالت شما ارزش دادن به شهر و فرهنگ هست ولی انکار کردن هم درست نیست و میدونم برای همه اتفاق افتاده
متاسفانه یاسوج شده محل سکونت یه مشت … و نفهم که باید جلوی ورود اینها به این شهر گرفته شود
درود بویر
جا داره از مسئولین مربوطه پرسشی شود که واقعا یاسوج چه خبره؟؟
اقایون مسئول این چه نظم و امنیتی هست که ایجاد کرده اید ؟؟؟
درود بویرنیوز
جناب استاندار محترم ، ریاست محترم دادگستری ، دادستان محترم ، شورای محترم تامین فرماندهی محترم ناحیه انتظامی آیا از وضعیت نا بهنجار شهر یاسوج هم مطلعید ؟؟؟؟
اقا این دیگه چه وضعیه که ایجاد گردیده تامین امنیت و نظم وظیفه ذاتی شماست و هیچ عذری هم پذیرفته نیست …
بحز نیروی امنیتی و نظامی و قضایی کسی نمیتواند پاسخگو باشد
زمانی که به مشکل برخوردین به حوزه آموزش نگاهی انداختین ؟؟؟خیالتان راحت قافیه را ای مردم بدجور باختین چرا که معلم هایتان را بی ارزش کردین و دیگر جای تعلیم را پول گرفته و خودتان را برای سقوط هر گونه ارزش ،هنجار ،و انسانیت اماده کنید ،اندیشمندان خارجی نظر دارند که هر کلاس درس بسته شود ،یک در از زندان باز میشود ،حال دیگر کار در دست قوه قضاییه هست ،از دست معلم های بیچاره درگیر فقر خانواد خود کاری بر نمیاید .
ضعف فرهنگی و اجتماعی ضعف آموزش ها نبود سیستم های حمایت گر اجتماعی کمبود و یا نبود رصد و پایش مشکلات و بیماری های روانی در کشور که خود منشا ناهنجاری های اخلاقی می باشد.نبود سیستم های منضبط و منسجم اجتماعی منعطف اما مقتدر.بی توجهی به سلامت روان کشور‌بی توجهی به مسایل فرهنگی بی توجهی به حق الناس .بی توجهی به اصول اخلاقی و اجتماعی و فرهنگی و قانونی.مشکلات زیرساختی توسعه.نبود فرهنگ گذشت و بخشش و سعه صدر و استقامت و مدارا.بی توجهی به آموزش های فلسفی و اجتماعی و آموزش های روانشناسی.کم اهمیت دادن علم و دانش در کشور.توجه بیش از حد به سرمایه داری افسار گسیخته و بی حد و حصر.طمع و حرص و دنیا طلبی گسترده و غرور بیش از حد.بی تقوایی واقعی و نه فقط شعار و ریا.بلکه در عمل و کارکرد.