یادداشت مخاطب بویرنیوز، سید علی حمیده کیش شاه قاسمی:
به نام خدا
چند روز پیش چکیده ای از سخنان دکتر اسماعیل شفیعی سروستانی مسئول موسسه فرهنگي موعود عصر (عج) در همایش آخرالزمان که در دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) برگزار شده بود را بدلیل تقارنش با وقایع اخیر یعنی ویروس کرونا ، از جمله اینکه گفته بودند که در شرايطی كه امروز همه مردم جهان به سر ميبرند، هيچ سوالي جديتر از اين نيست كه آيا آخر الزماني كه همه ملل در هر گروه و مذهبي از آن مي گويند، مصداقش همین امروز است ، را منتشر کردم ، یکی از عزیزان استیکری سنجاق این سخنان کرده بود که به واقع دلگیر شدم ، هرچند این کار ناشی از روحیه شوخ طبعی ایشان بود ، چرا که قوم لر بصورت عموم و گهکیلویه و بویراحمدی ها بصورت خاص در تمام ادوار تاریخ که دین مبین اسلام را پذیرفته ایم ، در دین داری و تمسک به دین ، مذهب و اهلبیت (ع) زبانزد عام و خاص بوده اند ولی متاسفانه در سال های اخیر و بخصوص پس از پایان هشت سال دفاع مقدّس، استفاده ابزاری از دین و نوع رفتارهای دین داران ، مدعیان دین و دین داری و اضافه کردن خرافاتی به حقیقت دین و عمل کردن بر خلاف اسلام توسط تندرو ها و مسلمان نماها عامل رویگردانی بخشی از مردم و جوانان از دین شده است و همین طور تبلیغات کاذب و دروغین درباره دین و القای شبهه توسط شبکه های مخالف نیز منجر به افزایش بی رغبتی به دین گردیده است و گروه هایی از مردم بویژه جوانان ، به همین علت از دین و فرهنگ خود را گریزان کرده است به گونه ای که وقتی در بین برخی از آنها از دین و فرهنگ اسلامی سخن به میان می آید به صورت علنی بی میلی و بی علاقگی خود را به دین اظهار می دارند . البته با وجود همه این رفتار ها ، شبهات و تبلیغات همواره و در همه حال بارقه ای از دین و غیرت و حمیّت دینی در روح و روان مردم ما موج می زند.
در هر صورت جدای از عملکرد و رفتار جمهوری اسلامی و حتی رفتار دینداران جامعه ما، آنچه که مهم است اینکه ما اعتقادات خود را از نظام جمهوری اسلامی نگرفته ایم بلکه ما دیندار بوده ، هستیم و خواهیم بود و ربطی به جمهوری اسلامی و آن بخش از دین دارانی که از دین استفاده ابزاری میکنند ، هم ندارد و پر واضح است که ما باید از دین و مقدسات مان دفاع کنیم و بدیهی است که به جریان انقلاب اسلامی نیز در راستای احیای دین و بر قراری حکومت اسلامی گرویدیم .
بدون شک، دین یکی از منابع بسیار نیرومند در طول تاریخ زندگی بشر بوده است و یکی از وجوه اساسی وتمایز انسان از سایر موجودات است ؛ چراکه تاکنون هیچ نشانهای از وجود حیات دینی در حیوانات یافت نشده است، در حالی که در تاریخ بشر، هیچ قبیلهای را نمیتوان یافت که به گونهای با موضوع دین ارتباطی نداشته باشد.
استاد مطهری در کتاب ایمان مذهبی می نویسد:
انسان نمی تواند بدون داشتن ایده ، آرمان و ایمان زندگی سالمی داشته باشد و کاری مفید و اثربخشی برای بشریت و تمدن بشری انجام دهد. انسان فاقد هرگونه ایده و ایمان به صورت موجودی غرق در خودخواهی در می آید که هیچوقت از لاک منافع فردی خارج نمی شود و یا به صورت موجودی مردد و سرگردان است که تکلیف خویش را در زندگی و در مسائل اخلاقی و اجتماعی نمی داند . انسان دائما با مسائل اخلاقی و اجتماعی برخورد می نماید و ناچار باید عکس العمل خاصی در برابر اینگونه مسائل نشان دهد، که اگر به مکتب و عقیده ای ایمان داشته باشد ، تکلیفش روشن است و اما اگر در این عرصه تکلیفش را روشن نکرده باشد ، همواره مردد و سر درگم خواهد بود. لذا تنها ایمان مذهبی قادر است که انسان را به صورت یک مؤمن واقعی درآورد ،و خودخواهی و خودپرستی را تحت الشعاع ایمان ، عقیده و مسلک خود قرار دهد و نوعی تعبد وتسلیم در فرد ایجاد کند به طوری که انسان در کوچکترین مسئله ای که مکتب عرضه می دارد به خود تردید راه ندهد و هم آن را به صورت یک شیء عزیز و محبوب و گرانبها در آورد در حدی که زندگی بدون آن برایش هیچ ، پوچ و بی معنی باشد و با نوعی غیرت و تعصب از آن حمایت کند . گرایشهای ایمان مذهبی موجب آن است که انسان تلاشهایی به رغم گرایشهای طبیعی فردی انجام دهد و احیانا هستی و حیثیت خود را در راه ایمان خویش فدا سازد ، این در صورتی میسر است که ایده انسان جنبه تقدس پیدا کند و حاکمیت مطلق بر وجود انسان بیابد. تنها نیروی مذهبی است که قادر است به ایده ها ، تقدس ببخشد و حکم آنها را در کمال قدرت بر انسان جاری سازد.
ايمان به خداوند زندگى را به سمت امور معنوى و متعالى جهت مىبخشد و شور ، شوق حركت و تلاش را در انسان افزايش مىدهد. انسان مؤمن لذت و كمالى را خواستار است كه هيچ لذت دنيايى و كمال مادى به ارزش و مطلوبيت آن نمىرسد. پس شوق او در خواستن اين لذت و كمال بيشتر از شوق كسانى است كه خواستار لذت و كمالات مادى هستند.اين تفاوت، تفاوت در اهداف ميباشد.کسي که هدفش، خداوند لم يزل است تا ابد مجذوب او مي گردد و در جهت رضايت او حرکت مي کند. اما از ديگر سو علاقه مندان لذات طبيعي در نهايت تا زمان حضور امور مادي خلاصه مي گردد و به انتها مي رسد.
ايمان به وجود خداوند حكيم و توانا موجب مىشود ، تا جهان را هدف دار بدانيم . هدف آفرينش، كمال و سعادت انسان است. پس نظم جهان به گونهاى است كه مانع كمال و سعادت انسان نمىشود و خداوند تمامي لوازم عالم را به استخدام انسان در آورده است. اين اعتقاد موجب آرامش واطمينان در انسان مىشود. انسان با اميد به آينده ضمن تلاش به سوى كمال حركت مىکند. انسان مؤمن در اثر شكست ظاهرى نااميد نمىشود، زيرا خداوند را ناظر بر عمل خويش مىداند و معتقد است كه نظام عادلانه هستى، تلاش او را براى رسيدن به كمال ناديده نمىگيرد و پاداش زحمات او را خواهد داد. ان اللَّه لا يضيع اجر المحسنين .
یکی از موضوعاتی که در اغلب جوامع و در اکثر ادیان مورد بررسی قرار گرفته ، این است که گستره دین در زندگی به چه میزان است و پاسخ های متفاوتی در قبال این سوال بیان شده است.
برخی قائل به جدایی دین از دنیا و نیز دنیا از آخرت هستند و هدف بعثت انبیا (ص) را تنها آخرت و خداپرستی میدانند و به نوعی به جدا انگاری دین از دنیا میپردازند. در مقابل این نظریه ، برخی دین را تا آنجا که به منافع مادی و دنیوی ضربه نزند در زندگی تاثیرگذار میدانند و به نوعی از دین استفاده ابزاری کرده و حضور آن را در زندگی بشر مشروط به تامین و حفظ لذات و عدم محدودیتها میدانند. در این میان بجاست به تفکر اسلام در این خصوص بپردازیم و این موضوع را از دیدگاه قرآن و روایات بررسی نمائیم.
در تفکر اسلام ناب محمدی (ص)، دین و دنیا چنان به هم آمیخته اند که از یکدیگر تفکیک ناپذیرند. در منابع اسلامی ، پرداختن یک جانبه به دین و توجه تام به عبادت ، معنویت و ترک دنیا ، به بهانه زهدگرایی محض مطرود بوده و به شدت مورد نکوهش قرار گرفته است. در بررسی سیره رسول مکرم اسلام و امامان معصوم (ع) میتوان نمونههای فراوانی در نهی این تفکر یافت.
روزی پیامبر(ص) در مورد قیامت و وضع مردم در آن روزبزرگ ، بیاناتی فرمودند و این سخنان مردم را تکان داد و جمعی از اصحاب تصمیم گرفتند، پارهای از لذایذ و راحتیها را برخود تحریم کرده به جای آن به عبادت بپردازند از جمله آن افراد یکی از صحابه به نام عثمان ابن مظعون بود که قسم یاد کرد به همسر خود اعتنایی نکند و به هدف عبادت، ترک دنیا کند.
وقتی این خبر به رسول خدا رسید و پیامبر(ص) شکوه همسر عثمان بن مظعون را شنیدند ، مردم را به مسجد فراخوانده و فرمودند: چرا برخی از شما چیزهایی را که خدا حلال نموده ، برخود حرام کردهاید؟ من شب میخوابم، در روز غذا میخورم و از آنچه خداوند حلال کرده بهره می برم . بدانید که من هرگز به شما دستور نمیدهم مانند کشیشان مسیحی و راهبانان ترک دنیا بگویید. رهبانیت امت من در جهاد است و در این هنگام آیات ۸۷ تا ۸۹ سوره مائده نازل شد که موید سخنان رسول خدا بود. از سوی دیگر در اسلام ،توجه تام و تمام به دنیا و آن را هدف غایی و نهایی حساب کردن و همچنین دور شدن از خداپرستی و آخرت طلبی ، بسیار ناپسند و مذموم تلقی شده و انحراف از مسیر درست و حق بحساب میآید. تا آنجا که رهروان این مسیر دچار نگون بختی و زیان کاری خواهند گردید.
آنچه از آموزههای دینی اسلام برمیآید، آن است که پرداختن به مسائل معنوی ، آخرتی و خداپرستی، جزو مهمترین و اصلیترین اهداف دین و پیامبران الهی میباشد ولی رسیدن به این اهداف و تحقق آن در جامعه انسانی، هرگز بدون توجه به مسایل دنیایی و حل مشکلات مادی و جسمانی بشر امکان پذیر نیست .
قرآن کریم با اشاره به توجه همزمان به دنیا ، آخرت و تامین مقارن خواستههای دنیوی و اخروی، به مومنان چنین دستور میدهد:)” و ابتع فیما آتاک الله الدار الاخره و لا تنس نصیبک من الدنیا ” . در آنجه خدا به تو داده ، سرای آخرت را طلب کن بهرهات را از دنیا فراموش نکن .
در کلام گهربار ائمه معصومین (ع) نیز میتوان به آمیختگی دین و دنیا و نکوهش پرداختن محض به یکی از آن دو را بوضوح یافت.حضرت امام حسن مجتبی (ع) به زیبایی، آمیختگی دین و دنیا و بعلاوه دنیا و آخرت را تبیین کرده و میفرمایند: ” و اعمل لدنیاک کانک تعیش ابدا و اعمل بلاخرتک کانک ثموت غرا ” . برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه در آن زندگی خواهی کرد و برای آخرتت بگونهای رفتار کن که گویا فردا خواهی مرد .
از آنچه گفته شد می فهمیم که مطلوب نهایی، حضور دین در کنار دنیاست و جدایی هر کدام و پرداختن محض به هریک ، بشر را به سعادت نهایی نمیرساند.
نتیجه اینکه از منظر قرآن کریم و سنّت پیشوایان معصوم (ع) باورها و اعتقادات همانند توحید ، نبوّت و معاد نقش اساسی در تحکیم جامعه ، خانواده و روابط آنها با هم دارند. بی بهره ماندن جامعه و برخی از خانوادهها از این باورها در همة مراحل، مشکلات متعدّدی را در پی دارد و ترک باورهای دینی، آرامش و لذّت را از زندگی ما سلب میکند. اعتقاد به خدا همه ی رفتارهای زندگی اجتماعی و خانوادگی را به سوی کسب رضایت خداوند سوق میدهد و اعتقاد به رسالت و نبوّت از لحاظ فراگیری تعالیم دینی از اولیای دین و الگوپذیری در زندگی افراد موثر جامعه و خانواده، نقش اساسی دارد. همان طوریکه اعتقاد به آخرت جامعه و خانواده را از بیهدفی نجات میدهد و حلاّل مشکلات اقتصادی، اجتماعی است و انسان ها را از بدرفتاری و تعدّی به حقوق یکدیگر باز میدارد.
با توجه به مباحث ارائه شده، چنین می توان نتیجه گرفت که از علاوه بر مباحث ذکر شده در مقدمه ، عوامل دیگر دین گریزی مردم و جوانان ، ناسازگاری میان قول و عملکرد مسئولین و سایرکسانی است که آنها را به طرف دین دعوت می کنند. ضمن اینکه ناآگاهی جوانان درباره دین و فرهنگ غربی و برنامه ریزی دشمنان ملک و ملت در سایه غفلت و بی برنامه ای نهاد های فرهنگی بسیار و درگیری های سیاسی و جناحی نیز تأثیر اساسی و فراوانی در این چرخه دارند.
به هر حال، از بهترین و اصلی ترین راهها برای جلوگیری از دین گریزی جوانان نشان دادن یک الگوی مناسب برای جوانان می باشد و نهادهای فرهنگی از جمله حوزه های علمیه و سایر منادیان دین و کسانی که جوانان را به طرف دین دعوت هستند باید پیش از اینکه جامعه را تبلیغ کنند به فکر تزکیه و تهذیب نفس خود باشند تا مشمول آیه شریفه ” لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ ” (صف: 2) نگردند . البته نباید از سایر عوامل از جمله مشکلات اقتصادی، معیشتی، اشتغال ، رانت، بی عدالتی و بی توجهی به شایسته سالاری ، مفاسد اقتصادی و اختلاس نیز چشم پوشی کرد که هر یک به نوبه خود سهم زیادی در ایجاد وضعیت موجود و دین گریزی در جامعه می باشند.
سید علی حمیده کیش شاه قاسمی