ولیالله شجاعپوریان در یادداشتی که در اختیار بویرنیوز قرار داد نوشت:
در روزهای گذشته موضوع نهی حضور احمدینژاد در انتخابات ریاستجمهوری سال 96 خبرساز شده بود. برخی از اصولگرایان با اشاره به صحبتهای مقام رهبری در یک جلسه خصوصی معتقد بودند ایشان، احمدینژاد را از حضور در انتخابات نهی کرده است. این ادعا با واکنشهای متفاوتی روبهرو شد. برخی اصولگرایان در صدد تایید و پارهای تلاش داشتند، این ماجرا را غیرواقعی یا ساختگی جلوه دهند. تاکید مجدد مقام رهبری بر این موضوع، به تردیدها پایان داد و گمانهها را به یقین تبدیل کرد.
آنچه مبرهن است از تمامی روسای جمهوری 3دهه اخیر هیچ یک از روسای جمهوری به اندازه احمدینژاد از یک سو داعیه بیشترین قرابت و نزدیکی به رهبری و از سویی عملا
عدم التزام عملی به توصیههای رهبری از خود نشان ندادهاند. احمدینژاد غالبا در سخنان خود تلاش میکرد با انتساب خود به رهبری، هم هزینه مخالفان خود و هم هزینه رهبری نظام در حمایت از دولت را بالا ببرد و از سویی عملاً در ملاءعام برخلاف منویات رهبری عمل میکرد. ممانعت احمدینژاد در اجرای دستورات رهبری در مواردی چون عدم ادغام سازمان حج با سازمان میراث فرهنگی، نام نبردن از اشخاص در مناظرات، تعلل در اجرای حکم رهبری در عزل مشایی از معاونت اولی و خانهنشینی 11روزه به بهانه مخالفت با عزل وزیر اطلاعات، دامنزدن به اختلافات قوا، عدم شرکت در جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام و… گواه این واقعیت است که برخلاف داعیه ولایتپذیری، احمدینژاد به دلیل روحیه خودمحوری، جایگاهی برای توصیه و مشورت بزرگان نظام قائل نبود.
چنین به نظر میرسد تاکید دوباره و علنی رهبری بر نهی احمدینژاد ناشی از شناخت روحیه احمدینژاد در توجیه مسائل و عدم مشورتپذیری از بزرگان است. نزدیکان احمدینژاد در روزهای گذشته تلاش داشتند با فضاسازی و شایعهدانستن نهی رهبری، از ایما و اشاره رهبری برای عدم ورود به انتخابات شانه خالی کنند؛ از اینرو رهبری که تجربه رفتارهای تنشآفرین احمدینژاد را داشتند، برای رفع شبهات به صورت قطعی و رسمی نظر نهایی خود را اعلام کردند تا بهانه و توجیه را از نزدیکان احمدینژاد سلب کنند.
هرچند احمدینژاد نشان داده تمایلی برای عمل به مشورت بزرگان ندارد و امکان حضور او در انتخابات سال 96 به اشکال دیگر از جمله حمایت از فرد یا گزینه نزدیک به خود را دارد، اما میتوان گفت با توجه به عملکرد گذشته احمدینژاد و هزینهای که برای رهبری و نظام ایجاد کرده و بر اساس دیدگاه صریح رهبری برای همیشه احمدینژاد پایان یافته است. تجربه حضور احمدینژاد در سپهر سیاسی ایران گرچه بهای سنگینی برای مردم، نظام و کشور داشت، اما میتوان این تجربه گرانبها را آموخت که برنامهریزی بر روی افراد بدون توجه به سابقه سیاسی، جناحی و پرورش افراد در دل احزاب و جریانهای سیاسی تا چه میزان میتواند مخاطرهآمیز باشد.
نکته مهم دیگر اینکه برای تحقق اهداف و منافع حزبی و جناحی نباید از سرمایههای ملی و رهبری نظام هزینه کرد. متاسفانه در طول سالهای گذشته بسیاری از نزدیکان رئیس دولت دهم با داعیه حمایت رهبری از احمدینژاد مخالفت با او را همردیف مخالفت با نظام و رهبری قلمداد کردند و حال با زدودن ابهامات مشخص شد چنین رویهای تا چه اندازه برای رهبری هزینهبر بوده است. رهبری و جایگاه ولایت فقیه متعلق به یک جریان سیاسی نبوده و نیست که افرادی تلاش کنند با استفاده از جایگاه رهبر به منافع حزبی و جناحی خود دست یابند و با این رویکرد باعث تضعیف این رکن مهم
شوند.احمدینژاد سوخت، هرچند به بهای سوختن آینده یک نسل تمام شد، اما انتظار داریم در پی این سوختن، ساختن آیندهای توام با عقلانیت و منطق پیشروی ما باشد
درود بر دکتر
درود بر احمدی نژاد مرد عمل
درود بر دکتر احمدی نژاد