بویرنیوز: زن جواني در دادگاه گفت: شوهرم 15 سال از من بزرگتر است و به دليل اختلاف سني زياد به شدت با يکديگر مشکل داريم، به همين دليل خواهان طلاق هستم.
به گزارش ايسنا، اين زن جوان در دادگاه خانواده حضور يافت و درخواست جدايي از شوهرش را به قاضي دادگاه ارائه داد. وي که 21 سال سن داشت، خطاب به قاضي گفت: دو سال قبل در يک ميهماني با همسرم آشنا شدم و بعد از مدت کوتاهي آشنايي، تصميم گرفتيم ازدواج کنيم، البته زماني که تصميم به ازدواج گرفتيم، خانواده من به شدت مخالفت کردند و دليل مخالفت آنها نيز تفاوت سني زياد ما بود.
وي با بيان اينکه از شوهرم 15 سال کوچکترم، ادامه داد: شوهرم 36 سال سن دارد و همين موضوع مشکلات زيادي را براي زندگي ما به وجود آورده است، زيرا شوهرم بعد از ازدواج من را بچه خطاب ميکند و حتي گاهي به صراحت ميگويد تو همسرم نيستي، بلکه بچهاي هستي که بايد او را تربيت و بزرگ کنم.
اين زن جوان در حالي که به آرامي گريه ميکرد، افزود: شوهرم الان مرا «بچه» خطاب ميکند در حالي که قبل از ازدواج، سن کم من اصلا برايش اهميتي نداشت.
وي تصريح کرد: رفتارهاي شوهرم مانند پيرمردها است، من نيز ديگر نميتوان او را تحمل کنم، زيرا او خانهنشين و گوشهگير است، حتي در ميهمانيهاي خانوادگي شرکت نميکند و زماني که از او ميخواهم در ميهماني حضور داشته باشد، ميگويد حوصله اين نوع ميهمانيها را ندارد و ترجيح ميدهد در خانه باشد.
اين زن جوان 21 ساله بيان کرد: گاهي احساس ميکنم با يک مجسمه ازدواج کردهام و از اينکه حرف خانوادهام را گوش ندادهام، به شدت احساس پشيماني ميکنم.
وي گفت: اختلاف سني زياد بين من و شوهرم باعث شده است که يکديگر را درک نکنيم و ما هرچه زودتر بايد از يکديگر جدا شويم. همچنين مهريهام که 500 سکه بهار آزادي است را در ازاي حکم طلاق ميبخشم. به گزارش ايسنا، قاضي دادگاه بعد از شنيدن اظهارات زن جوان به دليل عدم حضور مرد در دادگاه حکمي مبني بر طلاق صادر نکرد و رسيدگي به پرونده را به جلسهاي در آينده موکول کرد.
مجيد ابهري پژوهشگر آسيبهاي اجتماعي در اين راستا به ايسنا گفت: ازدواج به عنوان يک پيوند عاطفي بين زن و مرد بايد شرايط خاص خود را ايجاد کند. يکي از اين ضوابط، اختلاف سني بين زن و شوهر است.
وي ادامه داد: از نگاه آسيبشناسي خانواده، اختلاف سني مورد قبول بين زن و شوهر 4 تا 10 سال است. البته مواردي نيز بوده که اختلاف سني از اين حد بالاتر است اما تفاهم و علاقه باعث دوام زندگي شده است. در حالي که وجود اختلاف سني زياد در زندگي زناشويي وقتي که زن به بلوغ فکري و اجتماعي نرسيده است، باعث بروز مشکلات مختلف رفتاري ميشود. همچنين ازدواج به بلوغ جسمي، فکري، اجتماعي و اقتصادي بستگي دارد و مهمترين عامل به تفاهم رسيدن زن و شوهر به بلوغ فکري و اجتماعي رسيدن آنهاست.
اين پژوهشگر اجتماعي خاطرنشان کرد: مهمترين عامل اختلاف در زندگي زناشويي عدم تفاهم فکري بين زن و شوهر است، بدين معني که مرد با داشتن سني بزرگتر از زن، توقع دارد همسر جوان او مانند او فکر کند و مسائل را مطابق سليقه آن ارزيابي کند که اين خود يک تصور ذهني غلط و دور از واقعيتي است. بنابراين تفاوت سني در صورتي که مرد با واقعيتهاي فکري و منطقي آشنا نباشد، عامل مهمي براي بروز اختلافات بين آنها خواهد شد.
وي با بيان اينکه بهتر است در وقت ازدواج ارزيابيهاي فکري، فرهنگي و عقلي بين زوجين انجام گيرد، تصريح کرد: اگر اين ارزيابيها صورت نگيرد، تفاوت سني 10 تا 15 سال چندان زياد نيست که بتواند بين زن و شوهر اختلاف ايجاد کند مگر آنکه مرد نخواهد واقعيتهاي فکري زن را بپذيرد و يا اينکه زن نتواند خود را به الگوهاي فرهنگي و فکري مرد نزديک کند.