سرهنگ فرامرز خلیلی نیا معاون سابق اجتماعی نیروی انتظامی استان کهگیلویه و بویراحمد امروز صبح در تصادف رانندگی در نزدیکی پل قره شهرستان لردگان به دیار حق شتافت.
سرهنگ خلیلی نیا با یک دستگاه خودرو شخصی عازم تهران بود که خودروی حامل وی در بین راه واژگون شد که متاسفانه براثرشدت جراحات وارده در دم جان سپرد.
گفتنی است مراسم تشییع و تدفین این معاون اجتماعی نیروی انتظامی استان فردا ساعت ۴ بعد ازظهر در قطعه صالحین قبرستان شرف آباد یاسوج به خاک سپرده می شود.
سرهنگ فرامرز خلیلی سابقه چندین سال معاونت اجتماعی و ارشاد نیروی انتظامی استان کهگیلویه و بویراحمد را در کارنامه داشت.
بویرنیوز این ضایعه را به خانواده آن مرحوم تسلیت گفته و علو درجات را برای بازماندگان آرزو دارد.
خدارحمتش کند
به خانواده محترم خلیلی تسلیت عرض میکنم . ایشان انسان بسیار خوش اخلاق و مومن بودند
انالله واناالیه راجعون مصیبت وارده را به بازماندگان تسلیت عرض می نمایم .یادش گرامی باد دوست عزیزوبزرگوار
(الذین اذا اصابتهم مصیبه قال انالله وانا الیه راجعون) بی شک که بازگشت همه بسوی اوست.
الهی رضا به رضائک و تسلیما لامرک
جای تاسف بسیار دارد که خبر فوت این مرد شایسته و با اخلاق را میشنوم. سرهنگ خلیلی بی شک مرد شایسته و توانمندی در حوزه علوم دینی قران و حدیث و حقوق و سخنوری بود بنده این سعادت را داشتم تا چندتا از مصاحبه های ایشان در صدا و سیما بشنوم. واقعا که چنین مردانی متعلق به دنیا نیستند. از سبز قامتان نیروی انتظامی تقاضا دارم که راه ایشان را درجهت اعتلای سنت حسنه قرانی اخلاقی دینی و اجتماعی ادامه دهند.
سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز مرده آنست که نامش به نیکی نبرند
خدا رحمت کند وصبر به خانواده این هموطن عطا کند
خدایش بیامرزد
مرحوم خلیلی استادحقوق جزایی دانشگاههای استان بود.مردی باشهامت .خوش اخلاق.نترس در نیروی انتظامی بود .وای چه مصیبت بزرگی ………..خدا رحمتش کند .خوا چطوری دلت اومه……….
خدا رحمتش کنه………….مصیبت وارده را به کلیه نیروهایی انتظامی بالاخص خانواده محترم ایشان تسلیت عرض میکنم….
واقعا خدا رحمتشون کنه جدا ناراحت وابیم
خدا صبر بده
بنده با این بزرگوار در دوره دکتری مدیریت استراتژیک در یکی از نهادهای علمی آشنا شدم و به شخصیت والا و عرفان درونی ایشان پی بردم. امیدوارم خداوند متعال با پیامبران الهی و امامان معصوم محشورشان بگرداند انشاءالله.دوست بزرگ و استاد فرهیخته ای را از دست دادیم. حقیر به همه دوستان . آشنایان و علی الخصوص خانواده داغدیده مرحوم تسلیت عرض نموده و بقای عمر بازماندگان را از خداوند متعال خواستارم.
ايشان وسرگردفتاحي ازافتخارات طايفه زيلايي بودندكه متاسفانه هردوبراثرتصادف برحمت ايزدي شتافتندخدايش رحمتشان كند
سلام. از افتخرات بزرگ زندگی من این بود که در جوار ایشان خدمت سربازی را به اتمام رساندم . خداوند غریق رحمتش کند
واقعا”حیف شد انسان بزرگی بودباوقارمومن خوش اخلاق وباسواد خداوندروحش راببخشدوبیامرزدوبامعصومین (ع )محشوربفرمایدشادی روحش صلوات(خداوندبه خانواده محترمش صبرعطانماید)
( انا لله و انا الیه راجعون )
در اینجا لازم است از طریق این رسانه این مصیبت دردناک را خدمت خانواده آن عزیز و دیگر بستگان تسلیت گفته و آرزوی مغفرت و آمرزش برای مرحوم و صبر جزیل برای بستگان وی از درگاه خداوند متعال مسئلت نماییم .
( روحش شاد و یادش گرامی باد )
خدا رحمتش کند
انسان بزرگی بود
خدا رحمتش کند
ایشان انسانی تلاشگر،شجاع،متدین،باسواد،نترس،باشهامت که تحت هیچ شرایطی در راستای امور دنیوی اهل معامله وکوتاه امدن از اصول وارمانها نبودند وهمواره ثابت قدم ،مردم دار وشجاعت او مثال زدنی بود همچنین از یادگاران دوران طلائی دفاع مقدس وجانباز بودند خداوند روح ایشان را شاد وباشهدا محشور وبه خانواده محترم وی صبر جمیل واجر جزیل عنایت فرماید
جای تشکر بی حد و حصری دارد از شما دوستان. بنده چندین بار در دفتر معاونت خدمتشان رسیدم انصاف مرد بزرگی بود
خداوند رحمتش کند.روحش شادویادش گرامی
خداوند رحمتش کند مرد شریفی بود
سرهنگ خلیلی مردی شجاع ،نترس ،طرفدار مظلوم و متدین و کار بلد بود خدایش بیامزد
واقعا سرهنگ خلیلی اسوه مردم داری ویاور مظلومان بود یادم هست هر مظلومی به ایشان پناه می آوردند.
خدا بیا مرزش مرد متعهد و با اخلا قی بود
خداوند ایشان را رحمت کند چندین سال است که ایشان همسایه ما بود انسانی بسیار با شخصیت فرهیخته و متدین و با اخلاق بسیار خوب بودند و یکی از نظامیان با سواد وظیفه شناس و متعهد شهر مان بود بنده حد اقل در روز دوبار ایشان را می دیدم ولی افسوس ……جای ایشان برای بنده و سایر همسایگان خیلی خالی است خداوند ایشان را مورد رحمت ومغفرت خود قرار دهد و به خانواده محترم ایشان صبر عنایت بفرماید
(الذین اذا اصابتهم مصیبه قال انالله وانا الیه راجعون) بی شک که بازگشت همه بسوی اوست.
الهی رضا به رضائک و تسلیما لامرک
جای تاسف بسیار دارد که خبر فوت این مرد شایسته و با اخلاق را میشنوم. سرهنگ خلیلی بی شک مرد شایسته و توانمندی در حوزه علوم دینی قران و حدیث و حقوق و سخنوری بود بنده این سعادت را داشتم تا چندتا از مصاحبه های ایشان در صدا و سیما بشنوم. واقعا که چنین مردانی متعلق به دنیا نیستند. از سبز قامتان نیروی انتظامی تقاضا دارم که راه ایشان را درجهت اعتلای سنت حسنه قرانی اخلاقی دینی و اجتماعی ادامه دهند.
سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز مرده آنست که نامش به نیکی نبرند
عموی عزیزم زندگی دیگه برای ما معنایی ندارد ,خدا رحمتت کنه
من هم این مصیبت بزرگ را به مردم استان و خانواده محترم ایشان تسلیت میگم حیف که نذاشتن به جایگاه واقعی و به حقش برسه تا استان از وجود پربرکت ایشان بیشتر و بحق بهرمند گردد.
این غم جان گداز را به اهل بیت ایشان تسلیت میگم و برای ایشان طلب مغفرت دارم. متاسفانه به دلیل عدم شایسته سالاری نگذاشتند به حقش برسد تا نیروی انتظامی باسواد و با اقتدار مردمی را تجربه کنیم. امیدوارم بازمندگان و دوستانش در نیروی انتظامی راهش زا ادامه دهند و پیگیر حقش باشند.
خدا رحمت كند روح بلند اين عزيز را بسيار مهربان و خوش اخلاق بودند همه به خوبي از ايشان ياد ميكنندطلب صبر جميل براي خانواده ي داغدارشان و مغفرت و امرزش براي اين مرحوم از خداوند منان خواستارم .
ايشان چندين سال مسئول دفتر حقوقي استان و چندين سال مسئول معاونت اجتماعي استان بودند و سابقه ي تدريس در دانشگاه هاي علمي و كاربردي و ازاد و پيام نور را نيز داشتند بسيار با سواد و فهيم بودند اين ضايعه را به همه ي همكاران ايشان نيز تسليت عرض ميكنم .
با تشکر از ابراز همدردی صمیمانه و بی بدیل شما مردم عزیز و همیشه در صحنه که ما در این ضایعه سخت همراهی نمودید. واقعا که دل شکستگی دارد فقدان ابرمردی که اسوه مردم داری و اخلاق بود. انشالله خداوند توفیقی عطا بنماید تا در شادیهای یکایک شما مردم عزیز جبران زحمات بنماییم.
(الذین اذا اصابتهم مصیبه قال انالله وانا الیه راجعون) بی شک که بازگشت همه بسوی اوست.
الهی رضا به رضائک و تسلیما لامرک
جای تاسف بسیار دارد که خبر فوت این مرد شایسته و با اخلاق را میشنوم. سرهنگ خلیلی بی شک مرد شایسته و توانمندی در حوزه علوم دینی قران و حدیث و حقوق و سخنوری بود بنده این سعادت را داشتم تا چندتا از مصاحبه های ایشان در صدا و سیما بشنوم. واقعا که چنین مردانی متعلق به دنیا نیستند. از سبز قامتان نیروی انتظامی تقاضا دارم که راه ایشان را درجهت اعتلای سنت حسنه قرانی اخلاقی دینی و اجتماعی ادامه دهند.
سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز مرده آنست که نامش به نیکی نبرند
بیوجودت ای پدر مهر و وفا از خانه رفت
قمری شیدای ما از بام این کاشانه رفت
تا که ما شیدای مهر آن پدر گشتیم او
دل ز ما برکند و رخ برتافت چون پروانه رفت
ای فلک با من اگر مهر و وفا داری چرا
مهر تابانم چنین از جمع ما بیگانه رفت
شادمان بودیم ما در سایهی مهرش ولی
قصه آخر شد سر آمد دور و این افسانه رفت
گوییا او با خدای خویش پیمان بسته بود
دل برید از ما چنین و بر سر پیمانه رفت
ما همه مشتاق دیدار رخش بودیم و او
رخ ز ما پوشید و اینسان عاشق و مستانه رفت
درشگفتم او چه از حق دید کهاینسان با شتاب
همچو دانایی که بگریزد ز هر میخانه رفت
شکر لله چون که عمری با خلوص و خیر بود
عاقبت چون سرکشد این باده شکرانه رفت
تکیهگاه خانهی ما بود اما عاقبت
از میان خانهی ما اُستُن حنانه رفت
همچنان «سیمرغ» زیر سایهی آن دولتش
رنگ و رویی داشتیم آن دولت فرزانه رفت
خدای بیامرزدش ای کاش
خدا بیامرزدت استاد خوش اخلاق و مهربان
واقعا مرد بودی. اگر چند نفر مثل تو در نیروی انتظامی بود واقعا گلستان می شد.
خداوند روحش را قرین رحمت قرار دهد و صبری جزیل به بازماندگانش عطا بنماید.
رفتی ای جان پدر، اما مقامت ماندنی ست
لب فرو بستی، ولی شور کلامت ماندنی ست
ز آدمی باقی نماند در جهان جز نام نیک
در میان ما همیشه، زنده نامت ماندنی ست.
یادم هست سرهنگ عزیز همیشه جمله زیبایی را بیان میکرد””کار و زحمت بکشیم تا شرافت بدست بیاوریم. خداوند روحت را قرین لطف خود قرار دهد.
آخی تا قیومت سی ای مرد خوب
واقعا سرهنگ مایه مباهات این استان بود واقعا سخت هست فقدانش
دلتنگتر از هرشب و روز شدم من بی مهر پدر شمع پر از سوز شدم من
تقدیر مرا بی سرو سامان و سپرکرد محروم زدیدار گل روی پدر کرد
سخت است که دیدار رود تا به قیامت رویاست پدر، آید از این در به سلامت
شب را به خیالش به سحرگاه رسانم از حکمت الله دیگر هیج ندانم
سیمای پر از مهر عطوفت زکه جویم این سوز فراق دل خود را به که گویم
آه از سر افسوس بیاید بسراغم خاموش شد از هجرت او نور چراغم
پدر دستات برام گهواره بودن چشات مثل چراغ خــونه من
بجز تو از همـــه دنیا بریدم کسی رو مثل تو عاشق ندیدم
دلتنگتر از هرشب و روز شدم من
بی مهر پدر شمع پر از سوز شدم من
تقدیر مرا بی سرو سامان و سپرکرد
محروم زدیدار گل روی پدر کرد
سخت است که دیدار رود تا به قیامت
رویاست پدر، آید از این در به سلامت
شب را به خیالش به سحرگاه رسانم
از حکمت الله دیگر هیج ندانم
سیمای پر از مهر عطوفت زکه جویم
این سوز فراق دل خود را به که گویم
آه از سر افسوس بیاید بسراغم
خاموش شد از هجرت او نور چراغم
پدر دستات برام گهواره بودن
چشات مثل چراغ خــونه من
بجز تو از همـــه دنیا بریدم
کسی رو مثل تو عاشق ندیدم