یک روز پس از تیترها و گزارشهایی که مذاکرات هستهای نیویورک را بدون پیشرفت میدانستند، حالا برخی روزنامهها به تحلیل سخنان وزیر خارجه روسیه پرداختهاند. انتقاد از بیتوجهی به مسئولیت مدیران در ماجرای سقوط آنتونوف 140 با تیتر «کي بود؟ کي بود؟ من نبودم» همراه شده است. تحولات بازار ارز هم مهمترین خبر اقتصادی روزنامههای امروز است.
باقی ماندن 5 درصد شيطانی مذاكرات هستهای!
روزنامه دولتی ایران در گزارشی تحلیلی از دلایل برداشت متفاوت رسانهها از مذاکرات نیویورک با عنوان«نتایج دیپلماسی نیویورک» نوشته: بخشی از تیترهای اول روزنامههای دیروز کشور درباره نتایج مذاکرات هستهای نیویورک به این شرح بود: «گره مذاکرات هستهای باز نشد»، «پایان مذاکرات نیویورک بدون پیشرفت»، «بازگشت مسافران نیویورک با چمدان خالی»، «مذاکرات هستهای نیویورک بدون نتیجه پایان یافت»، «اختلاف اساسی و کلان در پایان ماراتن نیویورک» و تیترهایی از این دست. البته برخی رسانههای دیگر هم از تیترهای محتاطانه تری مانند پایان مذاکرات، برداشتهای متفاوت از مذاکرات نیویورک یا توافق برای دور بعدی مذاکرات هستهای استفاده کردند تا بدین ترتیب بتوانند از سد خبرهای متفاوت و گاه متعارض درباره مذاکرات نیویورک گریز گاهی پیدا کرده باشند.
برای درک واقعیتر آنچه در نیویورک اتفاق افتاد باید به برنامههایی اشاره کرد که تیم دیپلماسی ایران از قبل برای حضور در نیویورک تدارک دیده بود. بهعبارت دیگر برای فهم این موضوع که آیا نشست هستهای نیویورک دستاوردی داشت یا خیر باید به اهداف از پیش تعیین شده این نشست بپردازیم. چرا که برخی رسانهها به این دلیل از تیترهایی مانند نشست بیحاصل یا توقف مذاکرات و.. استفاده کردند که تصور آنان این بود چون در این نشست تفاهمنامهای امضا نشده یا توافقی برای امضای تفاهمنامه در آینده نزدیک بهعمل نیامده است لذا نشست نیویورک بدون دستاورد بوده است. اما نگاهی به سخنان حسن روحانی، رئیس جمهور، محمد جواد ظریف، وزیر خارجه و نیز سایر اعضای تیم مذاکره کننده هستهای نشان میدهد که اساساً قرار نبود در مذاکرات نیویورک تفاهمنامهای امضا و حتی درباره پیش نویس چنین تفاهمنامهای مذاکره شود. حسن روحانی سه شنبه هفته گذشته در جمع مدیران رسانههای امریکایی هدف از مذاکرات نیویورک را اینگونه بیان کرد: «این هفته، هفته خیلی مهمی است، زیرا مذاکرات میان دو طرف تا پایان این هفته میتواند روشنگر این موضوع باشد که آیا ما قادریم در دو ماه آینده به توافق نهایی دست یابیم یا خیر.» روحانی پیش از ترک تهران موضع مشابهی گرفت و اعلام کرد که در نیویورک درباره باز کردن راه برای تفاهم نهایی مذاکره خواهیم کرد.به این ترتیب هدف از نشست هستهای نیویورک که در حاشیه نشست سالیانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد برگزار شد، یک گام به جلو بردن مذاکرات پیشین هستهای بوده است و هر نوع انتظاری غیر از این هدف میتواند کارشناسان را در تحلیل تحولات دیپلماسی هستهای در نیویورک به خطا ببرد. پس اگر از این زاویه به نشست هستهای نیویورک نگاه کنیم و سایر انتظارات غیر واقعی را کنار بگذاریم میبینیم که این نشست دستاورد ملموسی داشته است هر چند در زمینه کلیات مذاکرات هستهای مشکلات حل نشده زیادی باقی مانده که عمده این مشکلات هم به کشورهای غربی عضو 1+5 بر میگردد.
از دید تیم دیپلماسی ایران، اکنون توپ مذاکرات در زمین 1+5 است و با انعطافی که آنان باید نشان بدهند زمینه برای توافق نهایی بیشتر فراهم میشود. روحانی در همین نشست راه توافق نهایی را هم به بهترین وجه ممکن به طرف مقابل نشان داد و گفت هر نوع توافق هستهای باید حق تداوم فعالیتهای صلحآمیز هستهای ایران، ادامه غنیسازی و لغو تحریمها را شامل شود تا امکان قبول آن از طرف مردم ایران فراهم باشد.
در این میان کانون اختلاف درباره دو موضوع یعنی میزان ظرفیت غنیسازی ایران و نیز کمیت و کیفیت رفع تحریمها است. ایران نیاز خود را به داشتن ظرفیت غنیسازی معادل 190 هزار سو اعلام کرده و در عین حال خواستار لغو کامل و فوری تحریمهای یکجانبه امریکا و غرب و نیز شورای امنیت سازمان ملل متحد است. در نیویورک درباره ابعاد فنی مربوط به چنین اختلافاتی مذاکراتی شد و برخی پیشنهادها هم روی میز آمد هر چند که هنوز نظر نهایی درباره این پیشنهادها ارائه نشده است.
جوان روزنامه نزدیک به سپاه پاسداران نیز در مطلبی با عنوان «5 درصد شيطانی مذاكرات هستهای!» از جمله نوشته: : «سرگئی لاوروف»، وزیر خارجه روسیه امروز در مصاحبه با شبه بلومبرگ نكاتي متفاوت و بديع را در مورد نتايج مذاكرات نيويورك بيان كرد كه از نقطه نظرهاي مختلف به ويژه ارزيابي كاركرد مذاكرات اخير و چشم انداز دورهاي بعدي مذاكراتي، قابل ارزيابي و تحليل است. وي در اين زمينه به صورت مشخص تاكيد كرد: «بر اساس اسنادی که در جریان مذاکرات تهیه شده، حدود 95 درصد توافقنامه نهایی مورد توافق همه طرفین قرار دارد. ولی در 5 درصد باقی مانده شیطان خانه کرده و تنها 2 الی 3 مسئله که بسیار پیچیده شده اند، باقی مانده است».
اينكه چنين مذاكراتي 95 درصد پيشرفت داشته است، به معناي پيشرفت 30 تا 35 درصدي مذاكرات نيويورك به نسبت دور قبلي مذاكرات هسته اي در وين است. اين در حاليست كه طرفهاي ديگر چنين «پيشرفت جدي» را تائيد نكرده بلكه بر وجود اختلافات باقيمانده تاكيد نموده اند. در اين راستا، دكتر ظريف، وزير خارجه كشورمان نتيجه مذاكرات را اين گونه توصيف كرده است: «هنوز اختلاف وجود دارد. هنوز مقداری اختلاف بر سر تمامی مسائل وجود دارد».
البته در عبارات وي، از اختلافات «جدي» كه قبلاً مورد تاكيد بود، خبري نيست. اينكه هنوز اختلاف وجود دارد و «مقداري» هست شايد بدين معنا باشد كه توافق هائي حاصل شده است و به تعبير لاوروف، اين توافق ها در قالب «اسناد» توافقنامه نهائي در جريان مذاكرات هم درآمده اند.
در هر حال، عباراتي كه دو وزير خارجه دخيل در مذاكرات هسته اي بيان داشته اند، تكيه گاهها و پيام هاي متفاوتي را در بر دارند. با مبنا قراردادن ديدگاههاي وزير خارجه كشورمان در اين زمينه، نكته اين خواهد بود كه روسيه در اين موقعيت زماني چرا از توافق هائي خبر داده است كه واقع نشده اند؟ اگر اين پرسش صحيح باشد، ممكن است نقش يابي جديد روسيه و انتظار عنايت طرفين به اين كشور در چارچوب توافق ها و تبادل امتيازها، مطرح باشد.
اما در صورتي كه برداشت لاوروف درست باشد و چنين توافق هائي صورت گرفته باشند، مساله به گونه اي ديگر خواهد بود. معناي صحبت هاي لاوروف اينست كه توافق هاي مهم و پيشرفت هائي اساسي در زمينه مسائل باقيمانده –حداقل برخي از آنها- صورت گرفته است كه شايد در كمترين دور از مذاكرات هسته اي اين چنين نتيجه اي مهم حاصل شده باشد. از اين منظر، اين مذاكرات مي بايست با دستاورد و پيشرفتي بسيار زياد در راستاي اتمام نگارش توافق جامع اعلام مي گرديد. در اين صورت، اين پرسش مطرح خواهد شد كه آيا توافق هائي صورت گرفته كه اعلام نوشته يا نانوشته بودنشان در اين مقطع زماني به مصلحت نبوده است؟ آيا عدم اظهار اين پيشرفت ها بلكه تاكيد غالب در مصاحبه ها و اقدامات رسانه هاي نزديك به ديپلماسي مبني بر توقف مذاكرات در ايستگاه نيويورك، بهتر از اعلام پيشرفت هاي احتمالي حاصله بوده است؟ از طرف ديگر، ماهيت توافق هاي حاصله چه بوده و چه مي توانسته باشد؟ آيا در اين زمينه حقوق هسته اي و ملاحظات راهبردي ايران لحاظ شده است؟چه موضوعاتي مورد توافق قرار گرفته اند و چه موضوعاتي همچنان جزء »2 يا 3» مساله اي هستند كه وزير خارجه روسيه به عنوان مسائل «نيازمند كار دشوار و اراده سياسي طرفين» تلقي كرده است؟
دلار تحت تاثیر انتظارات
دنیای اقتصاد در بخشهایی از گزارشی در باره تحولات بازار ارز نوشته: قیمت دلار روز گذشته با 40 تومان افزایش نسبت به روز شنبه به 3265 تومان رسید. در حالیکه گروهی از فعالان بازار افزایش اخیر را ناشی از اخبار و عامل انتظارات در بازار عنوان میکنند، برخی بالا رفتن قیمت شاخص بازار ارز در روزهای اخیر را ناشی از کاهش حجم عرضه ارز در بازار میدانند.
روز گذشته دلار معاملات خود را با 3240 تومان آغاز کرد که افزایشی 15 تومانی نسبت به روز ابتدایی هفته داشت. در ادامه مجددا با 15 تومان افزایش از سطح 3250 تومان عبور کرد و مقابل آن عدد 3255 قرار گرفت. در ساعات انتهایی بازار، قیمت دلار 10 تومان دیگر بالا رفت و در سطح 3265 نشست. مقدار نوسان و رقم ثبت شده در روز گذشته یک رکورد فصلی به حساب میآید. پیش از این آخرین نوسان 40 تومانی برای نرخ دلار در 27 اردیبهشت سال جاری رقم خورده بود. از 17 خرداد تا روز گذشته سابقه نداشته که نرخ دلار به بالاتر از 3265 تومان برسد. بیشترین رقم نوسان دلار در تابستان 30 تومان بوده است.
پیش از این در بازار تصور بر این بود که سطح قیمتی 3250 تومان میتواند مرز مقاومتی در مقابل افزایش نرخ دلار به حساب آید، اما روز گذشته که قیمت از این سطح به راحتی گذشت، مشخص شد که تصویر قیمتی در ذهن فعالان بازار تغییر کرده است. دلایل این تغییر به گفته اکثر فعالان به عوامل ذهنی بازمیگردد. بازار پیش از این تصوری نسبت به برخی اتفاقات در جغرافیای خارج از خود داشت که روند کنونی با آن تصور ناهمخوان است.
در روزهای قبل، بهگفته تعدادی از فعالان، خریداران و فروشندگان در بازار در حالت انتظار قرار داشتند. به نظر میرسد این انتظار موجب شد که خریدوفروش چندانی در بازارصورت نگیرد و بازار به نوعی در حالت سکون قرار بگیرد. با این حال به گفته آنها، روز گذشته با افزایش دوباره قیمت، همزمان عرضه و تقاضا افزایش یافت. به گفته فعالان در این بین تقاضا متناسب با عرضه نبود و تقاضا برای ارز در بازار بیشتر از عرضه ارز بوده است. در کنار این رویکرد که سعی داشت از منظر عرضه و تقاضا نوسان را توجیه کند، رویکرد دیگری وجود دارد که در اکثریت قرار دارد. این رویکرد عامل افزایش بهای دلار در روز گذشته را واکنش به پایان بینتیجه مذاکرات میداند. به باور آنها، تعدیل تصور حصول به توافق در بین فعالان عامل اصلی نوسانات دلار در 2 روز گذشته بوده است؛ البته در رویکرد اول نیز تصور بینتیجه ماندن مذاکرات در ورود به بازار بیتاثیر عنوان نمیشود. اگر این دو رویکرد مبنای نوسان قرار داده شود، میتوان گفت: آنچه موجب شده این روزها ارز وضعیت نوسانی پیدا کند و به سوی سطوح قیمتی بالاتر رود، تغییر ذهنیت در بازار ارز است.
تحلیلگران این تغییر تصور را به فال نیک میگیرند، زیرا تعدیل انتظارات و تخلیه تدریجی هیجان میتواند آثار منفی کمتری از تخلیه آنی و شوکگونه در بازار داشته باشد. به باور آنان در دورههای قبل بازار با تصور توافق خود را تنظیم میکرد و برآیند مذاکرات را در نهایت حصول به چنین هدفی میدانست، اما اکنون با کاهش درجه این تصور در صورت آنکه توافقی نیز حاصل نشود اثر دفعتی بر قیمت ارز وارد نخواهد شد.
بهنظر میرسد ریشه اصلی نوسانات کنونی، ساختار بازار ارز است. به گفته تحلیلگران آنچه سبب شد تا نظام ارزی کشور در دوره اخیر به شدت متاثر از عامل انتظارات شود، عدم شکلگیری بازار ارزی عمیق و کارآ طی سالهای گذشته بوده است. بازارهای عمیق در مقابل بازارهای سطحی است و به بازارهایی گفته میشود که شوکهای موردی و خاص وضعیت آنها را تحتتاثیر قرار نمیدهد و شوکهای بزرگ نیز چندان آنها را بیثبات نمیکند. بازار عمیق ارزی زمانی شکل میگیرد که هم در طرف عرضه و هم در طرف تقاضای ارز عوامل بسیار و نیروهای بینام قیمتپذیر بسیاری حضور دارند که تغییر رفتار یا ورود و خروج آنها بازار ارز را تحتتاثیر قرار نمیدهد. بهعبارت دیگر، صادرات کشور طیف متعدد و متنوعی از کالاها و خدمات را در برگرفته و منشا ارزآوری برای کشور به یک یا چند محصول خاص منحصر نیست، همچنین واردات نیز بهواسطه حضور عوامل ذرهای فراوان با کالاهای خارجی متنوع ازحساسیت و کششپذیری زیادی برخوردار است. در چنین شرایطی از تعامل نیروهای عرضه و تقاضا در بازار ارز قیمت ارز بهصورت درونزا تعیین شده و پایدار میماند و بازار ارز از عمق لازم برخوردار خواهد بود. شواهد حاکی از آن است که اقتصاد ایران در سالهای گذشته به این نوع از بازار دست نیافته است.در دوره اخیر بخشی از صادرکنندگان غیرنفتی که عمدتا پتروشیمیها هستند جایگزین دولت در بازار آزاد شدهاند؛ بنابراین سمت عرضه از تنوع چندانی برخوردار نیست. نبود طیفهای متنوع در سمت عرضه و محدودیتهای خارجی موجب شده بازار ارز کماکان سطحی بماند و به اتفاقات حداقلی واکنش حداکثری نشان دهد.
پرش از «عوامل مدیریتی» در سقوط «آنتونوف140»
محمدامین آهنگری روزنامهنگار حوزه هوانوردی در مطلبی برای روزنامه شرق نوشته: رییس «سازمان هواپیمایی کشوری» در حالی انگشت اتهام را به سوی عوامل محیطی، انسانی و فنی در سقوط «آنتونوف۱۴۰» میگیرد که هیچ اشارهای به عوامل مدیریتی بهعنوان ریشههای اصلی سقوط نمیکند. چندینهفته پس از سقوط هواپیمای «ایران۱۴۰» و کشتهشدن بیش از ۴۰نفر از هموطنان اولین اظهارنظر رسمی از سوی «جهانگیریان»، رییس سازمان هواپیمایی کشوری درخصوص این سانحه صورت پذیرفت. صحبتهای رییس هواپیمایی کشوری حاوی نکات فنی است که به سقوط هواپیما منجر شده و تلویحا با برجستهکردن نقش و تصمیمات خلبان سعی دارد ذهنها را متوجه اینگونه عوامل کند. بدیهی است بررسی حادثه به لحاظ فنی کار کمیتهای است که به این منظور تشکیل شده است. نکاتی از قبیل وجود اشکال در موتور، تصمیمات خلبان و ارتفاع و دمای فرودگاه و مسایلی از این قبیل که در گفتههای آقای «جهانگیریان» به چشم میخورد، مسایلی هستند که در این سانحه میتوانند تنها بهعنوان حلقههای انتهایی زنجیره سقوط مطرح شوند و ریشههای سانحه را تنها باید در عوامل مدیریتی جست. نگاهی دقیقتر به حادثه نشان از سوءمدیریت آشکار در بروز آن دارد. هواپیمای «ایران۱۴۰» که با حادثه اخیر آمار سوانح آن به ششعدد میرسد، از سالها پیش موردانتقادات گسترده کارشناسان قرار داشت. اما به هر ترتیب با وجود مشکلات فنی موتور این هواپیما و عدم تناسب طراحی آن با شرایط آبوهوایی ایران، هواپیمایی کشوری مجوز پرواز آن را صادر کرد به شرط آنکه در تابستان این هواپیما کمتر از ۳۵مسافر سوار کند چرا که کارآیی موتورهای هواپیما در فصل تابستان کاهش مییابد، این در حالی است که بنا بر گفته مسوولان این هواپیما ۴۸سرنشین داشته و بهنظر میرسد علت اصلی سانحه نیز وزن بالای هواپیما هنگام پرواز در یکی از گرمترین روزهای سال باشد. اما هنگامی ابعاد مدیریتی مساله پیچیدهتر میشود که بدانیم هواپیمایی کشوری قانون خود را از فروردینماه گذشته تغییر داده و پرواز در تابستان با ۵۵مسافر را نیز مجاز دانسته است. از طرفی کیفیت پایین این هواپیما که دلیل اصلی آن نیز موتورهای آن هستند، موجب عدم اقبال شرکتهای هوایی به خرید آن شد. به گونهای که حتی خطوط هوایی داخلی با وجود نیاز مبرم به هواپیماهای نوی توربوپراپ به آن اقبالی نشان ندادند و تنها خط هوایی استفادهکننده از آن در داخل کشور نیز پس از مدتی هواپیماهای «ایران۱۴۰» را به کارخانه بازپس فرستاد. با این وجود سازمان صنایع هوایی که سازنده اصلی این هواپیما محسوب میشود، با اصرار عجیب بر ادامه این پروژه ناکام که بر اساس اعلام سازمان مدیریت و برنامهریزی تا قبل از سال۸۳ بیش از ۲۰۰میلیاردریال اعتبار هزینه کرده بود، اقدام به تاسیس شرکت هواپیمایی سپاهان کرد تا تولیدات بدون مشتری خود را در این شرکت بهکار گیرد.
بنا بر گفته بسیاری از کارشناسان، این سانحه یک حادثه معمولی و ناشی از اتفاق نبوده است چرا که بارها و بارها به شیوههای مختلف از سوی کارشناسان اشکالات هواپیما تذکر داده شده بود و منتقدان بسیاری درباره آن سخن گفته بودند، اما به این هشدارها بیتوجهی شده است. حتی برخی گزارشها حاکی از اعمال نفوذهای بسیار و برکناری کارشناسان منتقد بهمنظور بهکارگیری این هواپیما در شرکتهای هوایی مسافربری بوده است. همین موضوعات نشان میدهد اکتفاکردن به بیان چندنکته فنی که آخرین دلایل سقوط را بیان میکنند نهتنها کافی نیست، بلکه میتواند تنها سرپوشی باشد بر عوامل اصلی مدیریتی که منتهی به نواقص فنی شدهاند.
روزنامه ابتکار هم اظهارات ضد و نقيض درباره علت سقوط هواپيماي ايران 140 را با تیتر « ادامه کي بود؟ کي بود؟ من نبودم» مورد انتقاد قرار داده و نوشته: منوچهر منطقي که پس از سانحه سقوط هواپيماي ايران 140 در 19 مردادماه از هرگونه اظهارنظر و پاسخگويي به سوالات خبرنگاران در خصوص اين سانحه خودداري کرده بود روز يکشنبه در حالي در حاشيه نشست خبري جايزه ملي مديريت فناوري و نوآوري به سوالي در خصوص اين سانحه پاسخ داد که همزمان رييس سازمان هواپيمايي کشوري در نشستي خبري براي نخستين بار از عوامل تاثيرگذار در سانحه هوايي اخير سخن گفت و اين سانحه را ناشي از اشتباهات انساني، نقص فني و عوامل محيطي دانست.
رييس سازمان صنايع هوايي نيروهاي مسلح با رد اظهارات برخي کارشناسان در خصوص ضعيف بودن موتور هواپيماي ايران 140 از آغاز فاز دوم ساخت هواپيماي 150 نفره در کشور خبر داد. منطقي گفت: وقتي يک هواپيما طراحي ميشود، اصل اوليه آن اين است که موتوري که بر روي آن نصب ميشود به نحوي باشد که اگر از کار بيافتد موتور ديگر بتواند تمام جمعيت را سالم بنشاند. زماني که هواپيمايي طراحي ميشود ايمن بودن هواپيما براي سوار شدن مسافران توسط يک نهاد بينالمللي مورد تاييد قرار ميگيرد بنابراين تمام دانشمندان جمع شدهاند و اين موضوع را تاييد کردهاند و در واقع طي فرآيندي اثبات ميشود که موتور براي چه تعداد مسافر و چه شرايط خاصي طراحي شده است.
وي در خصوص اظهار نظر برخي کارشناسان در خصوص ضعيف بودن موتور اين هواپيما تاکيد کرد: وقتي لشگري از دانشمندان يک هواپيما را تاييد ميکنند کسي که نسبت به موتور شناخت ندارد نبايد چنين اظهار نظري کند. در واقع در اين اظهارنظرها اطلاعات کافي وجود نداشته است. منطقي درباره ادعاي برخي کارشناسان مبني بر استفاده از موتور بالگرد در هواپيماي ايران 140 نيز گفت: در موتور يک هسته وجود دارد که توان آن را مشخص ميکند. اين موتور ميتواند بر روي کشتي، هواپيما و يا يک پمپ فشار گذاشته شود به عنوان نمونه در هواپيماهاي چهار موتوره ماهان موتور هليکوپتر استفاده شده است بنابراين چيزي که مهم است اين است که بايد قدرت موتور بر اساس بدنه هواپيما و هليکوپتر تطبيق داده شود. وي همچنين در اين خصوص که چرا اين گونه از هواپيماهاي اوکرايني نميتواند در هواي گرم پرواز کنند، تصريح کرد: اين يک اصل علمي است که موتورها در دما و ارتفاع بالا توانشان افت ميکنند و اين موضوع را کساني که طراح آن هستند دقيق مورد اندازهگيري قرار ميدهند، در واقع در دفترچه هواپيما بر اساس شرايط مختلف، تعداد مسافران، ميزان بنزين و غيره مشخص شده است. رييس صنايع هوايي و فضايي نيز در خصوص علت سقوط هواپيما ايران 140 نيز گفت: علت سقوط توسط سازمان هواپيمايي کشور اعلام ميشود و دليل آن که زمان آن طولاني شده است اين است که اين اقدام کار بسيار پيچيدهاي است و در استانداردهاي بينالمللي براي اعلام نتايج چنين تحقيقاتي 400 روز زمان لازم است که طي اين زمان به دنبال انداختن تقصير به گردن افراد ديگر نيستند چرا که تمامي شرايط تحت کنترل بوده بلکه بايد بررسي شود که با وجود کنترل بودن همه شرايط در چه جايي خطا اتفاق افتاده است. وي افزود: در واقع دليل خطا و نتايج نهايي نيز به مجموعههاي طراح اعلام ميشود. منطقي در خصوص آخرين وضعيت ساخت هواپيماي 150 نفره نيز گفت: در اين راستا مرحله اول طرح که طراحي مفهومي است به پايان رسيده و سهشنبه وارد فاز دوم طراحي که طراحي کلي است مي شويم و در فاز سوم نيز تکتک اعضا طراحي ميشوند و در نهايت به فاز ساخت خواهيم رسيد. به گفته وي براي طراحي چنين هواپيماهايي يک بازه زماني 5 ساله نياز است. منطقي همچنين در خصوص کشورهاي همکار در ساخت هواپيماي 150 نفره نيز گفت: در اين زمينه در حال حاضر اطلاع رساني نميشود.
اين در حالي است که رئيس سازمان هواپيمايي کشوري با بيان اينکه ايمني در پرواز فقط مسئوليت اين سازمان نيست، گفت: هواپيماي سانحه ديده اضافه بار داشته است. عليرضا جهانگيريان در نشستي خبري مبني بر اينکه وقتي موتور هواپيماي آنتونف 140 ، دو ثانيه قبل از پرواز از کار ميافتد، يعني اينکه هواپيما قابليت پروازي نداشته و در واقع ضعف نظارت در اين باره مشهود است؟ گفت: در حوزه هوانوردي بخشهاي مختلف دخيل هستند و مسئوليتهاي هر بخش شفاف است. رئيس سازمان هواپيمايي کشوري در پاسخ به سئوالي درباره اينکه مسئوليت اين اتفاق را چه کسي بر عهده مي گيرد؟ بيان کرد: اول بايد عوامل سانحه مشخص شود و پس از آن قطعا مسئولين آن نيز مشخص مي شود و اين را مراجع قضايي پيگيري ميکنند. سازمان وظيفه دارد که اقداماتي را انجام دهد که از تکرار اين نوع سوانح جلوگيري کند و ما اولين اقداممان اين بود که از پرواز اين نوع هواپيما جلوگيري شود.