مدیریت محترم سایت بویر نیوز، با سلام واحترام لطفا جهت روشنگری افکار عمومی و ملت غیور استان کهگیلویه و بویراحمد این مکتوب در جواب نوشته های آقای احسان یوسفی بدون حذف و سانسور درج شود. ضمنا از حذف قسمتی از مطالب مطلب گذشته از شما گله مندم. بنده در مقابل تمام نوشته های خود در هر مرجع و مکانی پاسخگو هستم. با تشکر : فرهاد علی پور
حامیان زارعی ، دروغ و عوام فریبی بس است.
فرهاد علیپور: این آخرین مکتوب بنده درجواب تو برای روشنگری و در کالبدشکافی جریان تخریب مهندس بهرامی است.اساسا و در حقیقت نه مکتوب اول “به قولی جوابیه”و نه این مکتوب هیچکدام خطاب به تو نبود، خطاب این قلم به آن “ترسوی ی بزدلی” است که تو را عروسک خیمه شب بازی برای سوء استفاده های سیاسی و جریان قومی و قبیله ای خود کرده است و گر نه ،نه تو و نه” تو”ها رقمی برای به زحمت انداختن این قلم نیستید.
خطاب این قلم به “کهنه نافهمی ی مدرن”و “پول” شما است که به سبکی سخیف هیمنه ی فرهنگ وسنت دیار آریو برزن را شکسته است و جوانه هایی چون تو را به جای کاشتن در خاک، ریشه در آب می نهد، تا هرگاه تاریخ مصرف تان تمام شد، یا آب را بخشکاند یا تو را به دور اندازد. آن “ترسو و بزدلی” که در حوزه شهرداری و شورای شهربه تو اطلاعات غلط میدهد یکی از آنانی است که تا کنون هیچ سهمی در عظمت و سازندگی بویراحمد و دنا نداشته اند و نخواهند داشت .
داستان قلم تو به قولی؛ داستان گورخری است که نمی دانست سفید است با خطهای سیاه یا سیاه است با خط های سفید
بنده بر این نظرم که “هنوز از دهن بوی شیر آیدت” و از آن رو تند بر تو تاختم چون ناپخته می نگاری و تملق می کنی، با چوب قلم تو را سیاست (تنبیه) کردم تا مبادا شتر دزد شوی چون گفته اند : “تخم مرغ دزد شتر دزد میشود” اگر او را به چوب ادب ننوازی . من صادقانه بر تو تاختم و تو توهینش انگاشتی . اما تو توهین کردی چونانکه با پنبه سر بریدی ، پس کدام دانشجوییم و صادقتر؟
آنگاه که گفته ای : دوست من!!! یا دوست گرانقدر!!! می خواهم بپرسم سابقه ی دوستی ی ما به چه زمانی بر می گردد که بنده خبر ندارم ، اصلاً ما همدیگر را می شناسیم؟ چه قدر عالمانه تحقیر میکنی وپیامبرانه دروغ می گویی احسان جان.
مرا جزو “حامیان بهرامی” خطاب کرده اید ،مگر هرکس در وصف کسی یا در نقد کسی یا … قلم زد، از حامیان وی است؟ بنده نزدیک به بیست سال از عمرم را در تهران سپری کرده ام و مهندس بهرامی را نه از نزدیک دیده ام و نه حتی یک بار با وی سخن گفته ام اما در طول این چند سال که در تهران بوده ام ، هیچکس نمی دانست یاسوج کجاست، تا اینکه بهرامی در طول چهار سال این شهر گمشده را و من گمشده در تهران بزرگ را به ایران شناساند.
من بهرامی را نمی شناسم اما نام او با عظمت و هیمنه ی” یاسوج” ،”پایتخت طبیعت” ،”آریوبرزن”و”آکادمی ی فوتبال شهرداری”و …عجین شد و غرور نشناخته من و دیار من را حتی فراتر از ایران شناساند. من بهرامی را نه با زارعی ی گمنام بلکه با هیچ نماینده و مدیری در طول تاریخ بویراحمد و دنا قابل قیاس نمی دانم و هدفم از این مکتوب وهر مکتوب دیگری نه جوابیه به تو و امثال تو بلکه به قصد روشنگری و پرده برداشتن از عوامفریبی ی بعضی ها و جلوگیری از تخریب شیردلانی چون بهرامی است که در قلب جوانان غیور بویراحمد جا دارد. داد سخن از بیداد تهمت و بی ادبی سر داده اید و بنده را به محاکم قضایی ارجاع داده ای، در حالی که نامه ی قبلی ات سرشار از تحقیر و تهمت نسبت به مهندس بهرامی بود، اما او به رسم ادب و ندیدن کوتوله هایی چون تو سکوت کرد اما در نامه ی دوم او را برای تندیس آریوبرزن و …مورد تهمت قرار دادی. آیا سند مستند و محکمه پسندی در این مورد داری؟ اگر فردا ایشان در محاکم قضایی از شما شکایت کرد جوابی دارید؟ مسلما نه ! چون احتمالا زبان تهمت در فردایی نزدیک بریده خواهد شد تا درسی باشد برای دیگران که آنچه به نمام “سناریو” به دستشان میدهند هرجایی آواز نکنند و ننویسند و از تهمت و تخریب بپرهیزند.
روزگار همیشه خالی از پروتاگوراس نبوده و نیست و تا چاپلوسانی چون شما سفسطه می کنید هم خواهد بود پروتاگوراس با ثروت افسانه ای و اجیر کردن تملق گویان سفسطه باز به تشریح حقیقت پرداخت تا ردای “حقیقت” از عالم بردارد و به دوش کلمات فریبنده و عوامفریب خود اندازد، غافل از نقادی زمان و چشمان ریز بین و تیز بین تاریخ، که اکنون سقراط “شهید راه حکمت” می شود و شاهراه اندیشه ی بشر، اما خبری از پروتاگوراس نیست چرا؟ چرا؟ اگر تو دقت کنی جواب بهتری به این چرا خواهی داد.
نوشته ای: زراعی40ماه در جبهه بود و دوستان که منظورت مهندس بهرامی است نوجوان بوده ، اینکه می گویم به تو دیکته کرده اند نگو نه .!
مهندس بهرامی در زمان شروع جنگ نوجوان نبوده بلکه دوران کودکی را می گذرانده است ، گویا ایشان کلاس دوم ابتدایی بوده است چون در رزومه انتخاباتی ایشان نوشته : متولد52 ، یعنی ایشان7 سال سن داشته است.
به نظرت باید یقه خدا را بگیریم که مهندس بهرامی را زودتر متولد نکرد تا به جنگ برود یا یقه ی زارعی را بگیریم که چرا این قدر پیر بودی که رفتی جنگ؟ کدامیک را؟!! مگر تقصیر از مهندس بهرامی است که سن وی اقتضای فضای جنگ را نداشت؟ اینکه بنده گفتم : بهرامی قابل قیاس با زارعی و هیچ مدیری در استان نیست از همین نکته سرچشمه می گیرد.
سوال بنده و مردم این بوده است: زارعی با بیست و هفت سال کارمندی و یا به قول تو مدیر کلی و اصلا ایشان استاندار بود!، چه کار مفیدی برای مردم انجام داد؟چه خلاقیتی از ایشان در این همه سال سرزد؟ منشاء چه تحولی، نه در استان که حتی در یاسوج بودند که مردم ندیدند؟ کجا بود و چند نفر از مردم بویراحمد و دنا تا قبل از انتخابات مجلس هفتم او را می شناختند؟
آیا می توانید یک کار، فقط یک کار مهم یا یک خلاقیت یا یک تفکر و یا هر چیزی که افکار عمومی را راضی کند را از ایشان بگوئید؟ آیا به صرف داشتن مسئولیت می توان گفت ایشان فعال بود؟ حالا این بیست و هفت سال را با چهار سال شهرداری بهرامی مقایسه کن به نظرت قابل قیاس است؟ به خدا قیاس مع الفارق است . حالا واقعیت این است یا آنچه آن ” بزدل و ترسو” به تو دیکته میکند؟
زارعی در سال 1373 با بیست میلیارد تومان پول سفر رهبری چه کاری انجام داد؟ بهرامی در طول چهار سال مدیریت شهرداری بودجه ی سالانه ی شهرداری را از 6 میلیارد به33 میلیارد رساندند و این همه هم کار برزگ انجام دادند کارهایی چون “زیرگذر و روگذر شهید عوض زاده” (اولین زیر گذر و رو گذر غیر هم سطح استان)- دهها پارک محله ای-جدول سازی از 18 هزار متر به 86هزارمتر رساند – بلوار عدل – بلوار کشاورز، تیم هزینه بر و سنگین فوتبال شهرداری و… …
حالا بگذار مردم قیاس کنند. در سال 73 با بیست میلیارد چند تا یاسوج می شد ساخت؟ حالا سهم مرکز استان حداقل 10 میلیارد بود اما چه شد و کجا رفت ؟ چرا زارعی یک گزارش از آن بیست میلیارد تومان به مردم نداده است ؟ حالا در سال1390 و با این اوضاع اقتصادی بهرامی با حداقل امکانات شاهکار می کند ، اما چشم تو و امثال تو به روی حقایق بسته است البته مردم خود خواهند دید و قضاوت خواهند کرد ، حالا هی بیا مسئولیت برای زارعی بشمار، به چه دردی خورد و میخورد؟لقمان حکیم را گفتند : علم بی عمل به چه ماند ؟ گفت : به زنبور بی عسل. درحالیکه بنده بارها نام میثاق نامه با اصلاح طلبان” را نشانه ی “هزار مذهبی” زارعی ذکر کرده ام باز مثل قبل دوباره اشتباه برایت دیکته کرده اند. منظور بنده میثاق نامه با اصولگرایان نیست ، منظور میثاق نامه ی معروف 8 سال پیش بود که حاجی با اصاح طلبان استان به امضا رساند و جوهر آن خشک نشده بود که زیر بیرق هدایتخواه برای احمدی نژاد ستاد بر پا کرد. جالب اینجاست که امروز ایشان خود را مخالف دولت و سیاست های دولت میداند.
خوب است کمی فراتر و بیشتر از جلوی پای خود را ببینید. “عظمت” به شهرت و ثروت و قدرت نیست، “عظمت یک تفکر است” که فقط در نگاه مردان بزرگ همچون چتری ماندگار سایه سار غرور بشکسته و تمدن دیر پای یک ملت می شود. عظمت می تواند حتی در یک نگاه و یا یک تئوری و یا یک عمل – فقط یکی از این ها- رخ دهد و چشم جهانیان را معطوف به یک تمدن و یک ملت کند . عظمت بهرامی در نگاه مدرن مبتنی بر انسانیت وی است، او خلاها را خوب می شناسد، زخم ها را خوب می شناسد و نگاهش سرشار از مرهم بود.
می دانی از چه می گویم؟ هنوز نه نمی دانی ! از آریو برزن می گویم. از آنچه و آنکه تو و امثال تو فقط جنگ آن را در رسانه ها دیده اید غافل از آنکه هزار نکته باریکتر زمو اینجاست . که یا نمی بینید و یا نمی خواهید ببینید.
مهندس بهرامی اصولگرا نبود و نیست و نخواهد بود، البته اصولگرایی به معنای عام و با بارسیاسی روز، و گرنه ایشان بارها درسخنرانی و نشست های خود گفته است که اصول من اصول دین اسلام است که همه آن را قبول داریم.
ازتو می پرسم :مهندس بهرامی در کجا و پشت کدام تریبون، در کدام جلسه سیاسی یا فرهنگی گفته است اصولگرا است که هیچ کس نمی داند و ندیده است به جز تو؟ سند شما برای این ادعای دروغ و کذب محض چیست؟ بنده انتظار تقوای سیاسی از هیچکدام از طرفداران زارعی را ندارم چرا که ابزار پیروزی ایشان یعنی “اقتصاد”مهر باطلی است بر هر ادعایی که در آن حرفی از خدا و تقوا ومردم داری باشد، اما این را بدان وقتی چیزی را به دیکته می نویسی درموردش تحقیق کن . (ولا تقف لیس لک به علم)
خود را بزرگ انگاشته ای و گفته ای:مرا با لفظ “تو” خطاب کرده ای! در عجبم که شما به کدام آسمان قدم گذاشته ای که این چنین از خود راضی هستی و مغرور! کافی است سری به کتب ادعیه و قرآن بزنید تا معنای کلمه ی ” تو ” را بفهمید .در تمام ادعیه و مناجات که نشان تشکر بنده از خداست، مخلوق ، خدا را “تو” صدا می زنند و خطاب می کنند یا “رب قو علی خدمتک جوارحی” و امثالهم…
در حالیکه در ادبیات پیامبر(ص) و امامام معصوم و تمام بزرگواران دین ، خدا ی یگانه با کلمه ی ” تو ” مورد خطاب قرار می گیرد ، اما جنابعالی!!! این کلمه را در شأن خودت نمیدانی. خوب است همه ما در تربیت خانوادگی ی خود فرزندان خود را با فرهنگی متوازن ،نه عامه پسند ، بلکه خدا پسند، بار بیاوریم . “یارب این نو دولتان را بر خر خودشان نشان” .
حال که چنین است از نظر بنده نه شایسته ی کلمه ی “تو” و نه” شما” هستی و خود را فراتر می دانی که ادبیات بشر از آن واژه عاجز مانده و چیزی در خورشآن جنابعالی ندارد!!!
نوشته اید : بدان سبب رأی خود به سبد زارعی فرونهاده ای چرا که ایشان فراجناحی و مستقل وارد کارزار شده بود. گویا تفکر تو نسبتی با دوراندیشی ندارد. بدون توجه به دام و تزویر فقط به دانه می اندیشی ، اگر عقب را فراموش کرده ای یا سر به زیر برف کرده ای و خود به فراموشی زده ای لااقل به جمله ای که بویر نیوز چند روز پیش از جناب زارعی نقل کرده بود دقت کن .
زارعی گفته: اصولگرایان اصالت خود را درتعیین هیئت رئیسه مجلس نشان می دهند. آیا باز بر همان نظرهستی که زارعی مستقل و فراجناحی بود؟ یا اصلاح طلب است ؟ آیا اگر ایشان مستقل بود چرا میثاق نامه ای که تو هم آن را تأیید کرده ای را با اصولگرایان امضاء کرد؟ چرا در این سی سال کارمند بیکاری در جبهه اصولگرایی بود؟ لابد در این اندیشه ای که زارعی را اصلاح طلب معرفی کنی یا نه …
ای برادر! خدا بیامزرد مادر بزرگ مهربانم را که قول و عملش یکی بود و برعکس آنچه توو پسرعمویت شب می گوید و فردا انکار می کنید مرغش یک پا داشت، روزی که از او خواستند رآی به هدایتخواه بدهد دست در جیب دلگ (کت زنانه) خود کرد و پولی نشان داد و گفت به خدا مدیون حاجی ام و گرنه حتماً به دکتر رأی می دادم.
از او یاد بگیرید. عجیب تر آنکه به تو گفته اند بنویس فراجنایی و تو هم نوشته ای و بدون تأمل این نوشته را در معرض دید عموم قرار می دهی چرا؟ ایشان سی سال است که می گوید اصولگرایم و شما سازی دگر برایش کوک می کنید؟ چرا؟
وای بر این مردم اگر شما فردا از سوی زارعی به سمت یا مسئولیتی گمارده شوید چرا که ناشی گری شما در نوشتن این دیکته ها بدون توجه به دروغ یا حقیقت آن نشان از”مشت نمونه خروار” دارد . وای بر ما مردم!
