چهارشنبه 1 فروردین 1403 - 9:08

عشق بورزید بی آن‌که منتظر تلافی باشید/ملاعلی و طیبه آریافر که بودند واقعأ؟

مدیرمسئول

یادداشت مدیرمسئول پایگاه خبری تحلیلی بویرنیوز:

این هفته را با یکی از بدترین خبرهای زندگی ام شروع کردم.

در حالیکه تدارک روزهای شاد و سفر را می‌دیدیم به ناگاه یک خبر حالمان را دگرگون کرد، از خود بی خود بودم  همش دعا میکردم خواب باشد و دروغی که زودتر از ۱۳ به ما رسیده .

اما نه هرچه انکار میکردیم تماس ها و پیام ها اصرار ! خبر درست بود.

برای اولین بار آرزو میکردم کاش می‌توانستم جانم را بدهم برای برگشت عقربه های ساعت به روز قبل، افسوس که اینها همه خیال بود، خیالی که فقط برای دلخوشی و تسکین این غم با خودم مرور میکردم.

نوشتن از ملاعلی آریافر و دختر بی نظیرش کار ما نیست ، قلم ما توان و یارای به تحریر درآوردن آن همه بزرگی را ندارد و میترسم حقق مطلب ادا نشود، اما دلم هم راضی نمی‌شود تا حدی که مجال دارم برایتان روشن نکنم او و دخترش که بودند.

از انتشار خبر فوت ناگهانی ملا علی و طیبه خانه پر شد از دوست داران این انسان های شریف، خانه ای که بعد از مادر بزرگم ماه بی بی روی رونق را دیگر به خود ندیده بود حالا  آنقدر شلوغ شده بود که جای سوزن انداختن نبود.

گویی همه آمده بودند مسافران و ميهمانان مادر بزرگ مهربان و دوست داشتنی ام را با اشک های بی وقفه بدرقه کنند ، و خوش به حال مادر بزرگم چه میهمانان عزیزی داشت.

روز تشییع جاوید نام ملاعلی و دکتر طیبه آریافر هم متفاوت بود،  در عمرم در منطقه کبگیان چنین جمعیت عزاداری ندیدم، انسان های با مرام و با شرف زیادی آمدند آنقدر همه داغ بودند که مدام با حسرت، دلیل این رفتن را از خدا طلب می‌کردند اما پاسخی یافت نمیشد.

از آن نوجوانی که گریه امانش نمی‌داد تا دانش آموزی که بیمار و بر روی ویلچر به عشق استاد با هیبت و شکوهش آمده بود دلم را می‌لرزاند.

بی تعارف بگویم ، با دیدن این صحنه ها احساس غرور هم میکردم،  افتخار کردم که نوه ملاعلی هستم و آن طرف حسرتی در دلم، وجودم را آتش میزد که چرا شایسته و بایسته از این گنجینه بهره نبردم و برای استفاده دیگران حداقل بخشی از آن را به رشته تحریر درنیاوردم.

آنچه در مراسم تشییع که گویی صحرای محشر بود کمی آلام ما را تسکین داد، حضور با عشق و علاقه مردم بود، شاید اگر نبود همراهی  و نفس با محبت آن‌ها، این داغ ما را می‌سوزاند.

در روز گرامیداشت و ترحیم نیز همه آمدند، همه علاقه مند بودند فرصتی به آنها داده شود تا ادای دین به معلم وارسته خود داشته باشند تا بلکه کمی از سنگینی لطف های آن مرد کلاه نمدی بر دوششان کم شود.

اما کمی از خودشان بگویم…

شاید همه شما در فضای مجازی و به ویژه اینستاگرام پست هایی در مورد درگذشت این معلم فقید و متفاوت دیده ای و حتمأ سری هم به نظرات مردمی زده اید اگر نه کمی از آن‌ها را برایتان می آوردم.

ملاعلی معلمی بود که به نظم شهره بود. استادی بی نظیر که در همه دوران زندگی کوچکترین خللی در عقیده و فکرش رخ نداد.

برایش مهم بود دانش آموزان،  فرزندان و نوه هایش چه میکنند، چطور درس می‌خوانند و در اجتماع چگونه رفتار می‌کنند.

سخت گیری خاصی داشت و ما نوه ها نیز مستثنی از این سخت گیری ها نبودیم، یکی از نگرانی های دوران کودکی ما پاسخگویی به پرسش ها ملاعلی بود،  گاهی که درسمان وضعیت خوبی نداشت ترجیح می‌دادیم خودمان را پنهان کنیم.

اگرچه هیچگاه به قول معروف چوب تربیت معلمی را در دستانش ندیدیم اما هیبت و شکوهش کارکرد هزاران چوب و تنبیه را داشت.

ملاعلی نیکی میخواست نه فقط برای خانواده خودش ، او با شنیدن موفقیت دورترین فرد و حتی کسی که ارتباط سببی و نسبی با او نداشت خوشحال می‌شد و آنچنان ذوق می‌کرد که گویی خودش آن موفقیت را به دست آورده.

تفاوت ملاعلی با دیگران همین دوست داشتن و عشق ورزیدن های بی چشم داشت بود.

او ایران را دوست داشت و شوق وصف نشدنی برای حراست از ایرانی بودن را دل پرورانده بود.

همیشه توصیه میکرد هوای افراد ضعیف تر از خودمان را داشته باشیم، به ما یاد داده بود باید بخشید و بخشنده بود بدون اینکه انتظاری از دیگران برای جبران داشته باشید.

به ما درس مردم داری و عشق و امید می آموخت، برایش مهم بود ما با مردم چطور رفتار می‌کنیم،  همیشه توصیه می‌کرد حتی در اوج موفقیت ها باید افتادگی را حفظ کنید، باید بدانید آنچه در نهایت برایتان می مانند همین مردم هستند و قضاوت نهایی از محصول زندگی شما نیز در افکار مردم رقم می‌خورد .

میگفت خوب باشید و این خوبی را حتی از دشمنانتان نیز دریغ نکنید.

میگفت باید کار کنید، تلاش کنید و هیچگاه در تحصیل و دانش درجا نزدید . باید دانش کسب کنید که آنچه شما را در نهایت نجات می‌دهد علم است.

بر روی حلال و حرام حساسیت خاصی داشت، یکی از پر تاکید ترین نصیحتش به ما این بود که هیچگاه در کار و وظیفه ای که برایتان مشخص شده ذره ای قصور و کوتاهی نکنید.

ملاعلی به گفته همه آنهایی که دمی با او نشسته و او را می‌شناختند، نمادی از وارستگی و نظم بود،  سخنوری که خودش را متعلق به مردم میدانست و اعتبارش را به واسطه دوستی و رفاقت با همین مردم به دست آورده بود.

اگرچه از نسل دیگری بود اما آنقدر خودش را به روز نگه داشته بود که حتی دختر ۳ ساله من نیز با او دوست بود و دوستش داشت.

دکتر طیبه ، دختر عزیز این مرد آسمانی نیز در این حادثه ناگوار از میان ما رفت.

طیبه دوست داشتنی بود، ما او را نه خاله که به واسطه صمیمت زیاد با اسم کوچیک صدا میکردم ، او دوست ما بود.

شوق خاصی به زندگی داشت، علاقه مند به زندگی بود نه از آن دلبستگی های معمول ، نه … زندگی را دوست داشت به خانواده عشق می‌ورزید و سعی می‌کرد فرصتی که خدا برای زندگی داده را درست استفاده کند.

حضورش همیشه جمع های خانوادگی را رونقی از جنس شادی و امید می داد.

طیبه نماد یک زن همه چیز تمام بود، در خانه و خانه داری بی نظیر و در علم و دانش با همه سختی ها پیشرفت کرد و دکترای فیزیک پزشکی گرفت.

که الحق و الانصاف نباید نقش پر رنگ و حمایتی و پدرانه شوهر صبورش را از یاد برد.

بخشنده بود ، خیلی از داستان های بخشندگی اش می‌دانم اما چون راضی به افشا نبود من نیز دم نمیزنم اما بخشنده بود بی آنکه علاقه مند باشد کسی این را بفهمد و بخواهد طور دیگری در مقابلش رفتار کتد و احيانا احساس دین به او داشته باشد. این نتیجه درس های ملاعلی بود.

صبوری مثال زدنی داشت،  به نظرم دقیق ترین معنا از واژه صبر را باید از رفتار طیبه دید و آموخت.

عشق بورزید بی آنکه دنبال جبران و تلافی برای محبتتان باشید...

درد دل و گفتنی ها بسیار است اما اکتفا میکنم به همین حد،  صبوری را برای خودم و همه دوست داران این دو عزیز و اعتبار ایل و تبارمان آرزو میکنم.

به امید دیدار ، به مادر بزرگ شریف، مهربان و مردم دارم، ماه بی بی ایلخانی پور غبطه میخورم و حسودی میکنم چه این روزها چه میهمانان دوست داشتنی را کنار خودش دارد…

نظرسنجی
فعلا نظرسنجی در جریان نیست
لینک کوتاه : https://boyernews.com/?p=359761
به اشتراک بگذارید:
نظرات کاربران :
  1. mohsen گفت:

    روحشان شاد

  2. جمشید ارجمند گفت:

    واقعا حق مطلب ادا نشد، در گوشه ای از قلبمان جایی همیشه برایشان خواهد بود، روحشان شاد و یادشان گرامی

  3. ناشناس گفت:

    روحشان شاد جایگاهشان در جهان اخرت بهشت برین بادبهترین خصلت همان مردم داری هست که مرحوم ملا علی مردمی بوده

  4. علی گفت:

    روحشان شاد جایگاهشان در جهان اخرت بهشت برین بادبهترین خصلت همان مردم داری هست که مرحوم ملا علی مردمی بوده

  5. نیکبخت گفت:

    روحشان شاد نامشان جاودان

  6. ا گفت:

    سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز مرده آنست که نامش به نکویی نبرند

دیدگاه شما