پایگاه خبری تحلیلی بویرنیوز:
دکتر محمد علی وکیلی؛ مدیرمسئول روزنامه ابتکار و نماینده اسبق مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در مراسم گرامیداشت معلم فقید کهگیلویه و بویراحمد و دختر نازنینش “ملا علی آریافر و بی بی طیبه آریافر” گفت:
صحبت در مراسمات اینچنین سخت است و وقت این مراسم برای گرامیداشت یک معلم باشد سخت تر هم میشود اما ادای دینی هست که باید انجام دهم چرا که ملا علی آریافر حق زیادی بر گردن همه ما به ویژه بنده دارد و بنا بر وظیفه نکاتی را باید عرض کنم.
زنده یاد ملاعلی معرف چند نسل است، اگر روزی کسی بخواهد یک چکیده ای از سنت های دیرینه مردم دیار ما را معرفی بکند به نظرم الگویی بهتر از مرحوم ملاعلی برایش پیدا نمیکند.
این غم سنگین است، پدری عاطفی با فرزند دلبندش در شرایطی باور ناپذیر به این شکل جان از دست بدهند غم انگیر است.
اما… همه چیز مرحوم ملاعلی گویا متفاوت بود، سبک زندگی ، حیات و مرگش متفاوت بود.
روزی یکی از شخصیت های کشوری ازم پرسید “چه کسی در دوران زندگی تحصیلی بیشترین اثر را روی شما گذاست؟” ، دلیل سؤالش را پرسیدم ، گفت چون شما آدم تاثیر ناپذیری هستید.
گفتم بله یک نفر تأثیر زیادی بر من گذاشت، من معلمی داشتم در مقطع ابتدایی (اول تا پنجم افتخار شاگردی اش را داشتم)، به دلیل خلقیاتی که آن معلم داشت ، ویژگی های رفتاری که داشت تاثیر شگرفی در شکل گیری شخصیت من داشت.
من معروف هستم به آدمی منظم، این را اگر از اطرافیان بپرسید حتمأ صحه میگذارند، این نظم محصول آن دوران دانش آموزی است.
در مدرسه ما در بلوط کاروان ۱۰ دقیقه به ۸ شمارش میکردیم، همیشه همین موقع کلاهِ نمدی، معلم ما مشخص میشد و درست ۵ دقیقه بعد او در حیاط مدرسه بود، باور کنید این نظم برای ما دقيقا حکم ساعت داشت و هیچگاه به این نظم خللی وارد نشد.
دومین ویژگی او ، هیبت مرحوم ملاعلی بود، هیبت، کاریزما… اینکه یک معلم هیبتش با آدم حرف بزند، دانش آموز بدون ترس از چوب و تنبیه از هیبت معلم درس بگیرد و پیام معلم را از این هیبت بگیرد، ارزشمند است.
سومین ویژگی که در ایشون بود نفوذ کلام بود، این کلام به حدی حرارت و استحکام در واژه ها داشت و کلام آوایی بود که در نوع خودش منحصر به فرد بود.
شاید بیشترین ارتباط تلفنی و عاطفی از این استان با بنده را این مرحوم داشت و میانگین هر هفته یا دوهفته یکبار لطف میکرد و زنگ میزد، از دغدغه هایش میگفت.
در هیئت رئیسه بودم، خب مشغله زیاد بود و باید به جلسه علنی مجلس نظم میدادیم، مرحوم آریافر تماس گرفت ، به واسطه حرمت خاصی که برایش قائل بودم در آن شرایط پاسخ دادم، توصیه و نصیحت ایشون این بود که ایرانیتتان یادتان نرود، ایران یادتان نرود.
اینکه فردی در اینجا، در یاسوج همچنان نگران این باشد که در روند قانون گذاری در کشور *ایران* مهم شماره شود جالب است، حتمأ میدانید این تاکید ایشان چه مفهومی دارد.
اینکه او اصرار میکند در تقابل ایدئولوژی و ایرانیت، مبادا ما به سمت ایدئولوژی غش کنیم و ایرانیت را کمرنگ بشماریم حرف ها درونش دارد.
میگفت … دایی ایران یادتان نرود، شما برای وطن رفتید و این را فراموش نکنید.
اگر بخواهم تعبیری استفاده کنم باید عرض کنم مرحوم ملاعلی یک بهمن بیگی در ظرف و محدوده خاص خودش بود، یعنی اگر زنده یاد بهمن بیگی دارای مختصات فکری ، انسانی و وطنی بود که امروز از او بعنوان یک مدل و الگو یاد میشود و افسوس میخوریم که نظام آموزشی ما نتوانست فرد همچون او تربیت کند و خروجی ها فردی در آن تراز باشد، باید عرض کنم ملاعلی دارای همه آن خصوصیات در ظرف منطقه و استان خودش بود.
ملاعلی هیچگاه در اعتقاد و مبانی فکری و فرم زندگی اش تغییری رخ نداد، ملاعلی ۱۴۰۰ همان ملاعلی دهه ۵۰ و ۶۰ بود این ثبات منحصر به فرد است.
حتی بعد از ۴۵ سال احوال دانش آموزش را میپرسد، پند میدهد و خوشحال از کوچکترین پیشرفتها میشود، نقش معلمی و توصیه ای اش را از یاد نمیبرد، این نقش پیامبری و فراتر از پدر تنی است، باید برای اینچنین معلمی کلاه از سر برداشت و تعظیم کرد.
به همین دلیل است که میگویم آن مرحوم یکی بود و شوربختانه این قالب با خودش دفن میشود.
البته باید امیدوار باشیم راه این مردانی که نماینده تاریخ ایل هستند، نماینده فضائل و خصائص ایل هستند تداوم پیدا کند، اما واقعیت روزگار ما خلاف این را نشان میدهد، چرخه و چرخش زندگانی اینطور نیست که این استثناها شیوع پیدا کنند، اصلا استثنا هستند بخاطر اینکه منحصر به فرد هستند، بخاطر اینکه ظاهرأ پرونده این همه خصلیت های نیک با رفتن آن ها بسته میشود.
به هر حال مرحوم آریافر گردن این منطقه و استان حق دارد. اگر توسعه ای رخ داده محصول چراغ فروزان این جامعه آموزگاران نسل بهمن بیگی است.
اگر سختکوشی وجود دارد محصول چراغ فروزان آن نسل است، اگر کسانی از این دیار نامی پیدا کرده اند و اسمی در ورق ملی پیدا میکنند، مدیون زحمات و سختی های آموزگاران آن نسل است.
یادم نمیرود بارش برف سنگین را که با آن شرایط که معلم های دیگر ترجیحشان تعطیل کردن کلاس بود اما ملاعلی سر وقت، پیاده خودش را از روستای آبزالو به روستای بلوط کاروان رساند.
همیشه میگفت اگر چند نفر از شما بتوانند در سطوح ملی بدرخشند برای من افتخار است.
حق است بخاطر این فضیلت تکرار نشدنی، این خصال منحصر به فرد مجسمه ای از ایشون ساخته بشود.
پیشنهادم این هست، اگر در این شهر گوشی برای شنیدن باشد ، اگر در بین مسئولان آموزش و پرورش گوشی برای شنیدن باشد، مجسمه مرحوم آریافر را بعنوان یک نمادی از نسلی تاریخ ساز و نطفه عطف تحولات و چشم اندازهای بنیادین بسازند و در جایی نصب کنند تا آیندگان بدانند چراغ توسعه با جادو و جمبل ایجاد نشده و برای تحقق آن نفت و سوخت طولانی هزینه شده است و چشمان بسیاری کم سو شده تا چراغ فروزان امروز باشد.
اعتفاد دارم به حکم نظام کائنات بهترین ها در آن دنیا برایشان مقرر است…
درودحقاکه همواره سخن حق گفته ای ومیگویی
روح پاک مرحوم ملا علی آریافر و دختر گرامی ایشان در والاترین جایگاه بهشت شاد باد.
ای کاش همه این اتفاقات فقط یک خواب بود.
حیف صد حیف