پایگاه خبری تحلیلی بویرنیوز:
✍🏻🌹🏴
#سپاس نامه
#سروش_درست
درود بر مهربانان و مهربانوان جان
اعضای محترم انجمن ادبی استان کهگیلویه و بویراحمد!
بس سپاسگزارم از قدم و قلم و کلام و سلام و سخن و فخن تان که تسلا بخش و عسلا بخش درد و الم و غمی ست که یکی دو روز اخیر، برای خواهر زاده ام فرهنگدخت ایل، انوشه روان *دکتر طیبه آریافر* و ابوی فرهیخته اش، یادگاری از دوره یازدهم مکتب استاد بهمن بیگی، *زنده نام ملا علی آریافر*
-انوشه روان بادا! -رخ داد!
*زنده نام ملا علی، شب کلاه خسروی به سر، از آن رو محبوب بود که هم نکونام بود و هم نکوگام!
*نیک می گفت و نیک می شنید!*
این مصلح فرهیخته ایل، هم ملا بود و هم طلا! ملا بود و آموزگار و طلایه دار طلای صلح و صفا و آشتی!
*مایه آرامش ایل بود و سرمایه ی آسایش!*
*در هر آمد و شدی، در ایل و در همه جا و همه گاه، همه را، در هر سن و ساحتی، به نام کوچک صدا می کرد! لبخند بر لب، هر متکلمی را به نیکی می شنید و هر مخاطبی را به نیکی می دید!*به جا می گفت و به گاه، سفارش اطرافیان را می کرد. گویا رسالتش، پاس و سپاس انسانیت بود.
*شاگردان مکتب استاد بهمن بیگی، به دو اصل احترام می گذارند:*
ادب و اصالت!
*ملا علی، هم ادیب بود و هم اصیل!*
*جامعه شناس زبردستی بود و مردم شناسی باوقار!*
*هر فردی را در جا و جایگاهش، محترم می شمرد و در کلامش، بی ریب و ریا، از دل می گفت و از بن جان می شنید!*
*این گُلبُن خوبی ها با گلی و کیبنویی اصیل زاده به نام ایلبانو «ماه بی بی» دختر کلانتر ایل کهن برایی جاوید نام حاج فریدون، همسر و همراه و همگام و همنام بود*
*یادشان به خیر راهشان پرخیر!!!*
*رویت روایت فرهنگدخت فرهیخته، دلبندجگرگوشه شان، دکتر طیبه آریافر محصول این عشق آسمانیِ ایلیاتی بود.*
*دکتر طیبه، هم حمیده بود و هم صدیقه!*
*حمیده در بین هم کلاسی ها، دوستان و فامیل و اهالی فهم و کمال و دانش و فرهیختگی و صدیقه بود در محفل خانوادگی و سر و همسر و فَرّ فرزندان و کَرَم ککا و برابری برادر و دلدادگی خواهر و محبوب اقارب ایل و دیارمان بود!*
*ساده بود و صمیمی!*
*بی پیرایه و بی آرایه، هم پیراسته بود و هم آراسته!*
جامعه و خصایل و خصایص خاصی که باید این پدر و دردانه ایلدختش، ملا علی و دکتر طیبه را می دیدید، می شنیدید و بالطبع می یافتید!
لکن، های های از بخت ما، به قول ما بویراحمدی ها:
*بخت مو وَ خو ره!*
درود بر هژیر جان – استاد هجیر تشکری-، دایی عزیزم جناب محمد فرزامی، دوست گرانمایه جناب قاسم یزدانی، دوستان داستان قلم و صحیفه و دوستداران قدم و سحیفه!
*-یاران باران-*
*بسیار متشکریم!*
از اعضای انجمن قلم ایران،
از مهربانوان و مهربانان انجمن ادبی و علمی استان کهگیلویه و بویراحمد، فرهنگبانان قوم لر، فرهنگبانان قوم فرهیخته پرور بختیاری، اعضای محترم فرهنگ بومی استان کهگیلویه و بویراحمد، اعضای مکرم انجمن شاهنامه یاسوج، انجمن معزز شاهنامه دنا، انجمن توانا و دانای قلم استان، جامعه فرهنگ و هنر ایران عزیز و سایر ادیبان و دوستانی که از سایر استان های کشور، با ارسال پیام و مهرافزایی کلام، و نیز در آیین مشایعت آن رحیلان کوی حضرت دوست، تسلا بخش و همگام و همراه این سوگنامه ی تلخ بودید، کمال امتنان و سپاس را داریم.
امید که بر جاجیم مهر یکایک شما مهرآیینان، بزم دار عزم شادی و سرور معرفت و شعر و مهر و شعورتان باشیم.
با امتنان از یکایک مهربانوان و مهربانان جان، ادیبان و اریبان و نجیبانی که با واژهای، اشکی، پیامکی، قدم و قلمی در ساحت حقیقی-در آیین تشییع و تدفین، خاکسپاری و سوگواری- و مجازی
مجاز دوستی را، حقیقت بخشیدید.
*دست مریزاد بر این مهر و مجالست و محاورت دوستی و مهرآیینی!!!*
به قول ویشنا سرما در کلیله و دمنه :
*دیدارتان، فراموشی غم و خاموشی رنج مان بود؛ مجالستی دلربا داشتیم و محاورتی مهرافزا!*
صمیمانه، دست ادب بر سینه ی تکریم گذاشته، شکوه آیین داری قوم لر، در آیین تشییع جنازه، با همراهی و همرأیی فرهیختگانی بسان شما عزیزانم را سپاس می گویم و امیدوارم در این ایام نورزگان، در صحّت، عزّت و سرفرازی، در کنار خانواده های محترم، ایام به کام و روزگار به نام تان باشد.
*با تقدیم احترام و امتنان!*
*سروش درست و یکایک مردم منطقه کبگیان*
🌹 🙏 🌹
✍🏻 📚