ایران در هیچ کدام از دوران حضورش در جام های جهانی بیش از ۳ امتیاز کسب نکرده بود و حالا در روسیه با کسب ۴ امتیاز و قرار گرفتن در رده سوم جدول، بهترین آمار را از خودش با کارلوس کی روش در این رقابت ها بر جای گذاشت.

در مدت ۲۰ روز اخیر سراسر کوچه ها و خیابان ها و منازل و معابر، کافه ها و رستوران ها، ورزشگاه ها، هر گوشه ای از خاک این سرزمین بحث شیرین فوتبال و بازی های غرور و تعصب فرزندان جوان ایران زمین بود ، جوانانی که کیروش پرتغالی به آنها اعتماد کرد که شما می توانید و توانستند.

بچه های تیم ملی نشان دادند با یک بازی عزتمندانه و با غرور و تعصب و تلاش می توان به خیلی جاها رسید، در مقابل «پرتغال » قهرمان اروپا و فوق ستاره جهان مساوی کردند، در برابر « اسپانیا » قهرمان جام جهانی و فوق ستاره های جهان بعد از ۹۰ دقیقه تقابل سخت ورزشی و جوانمردانه و در شایستگی تمام بازی را تنها به یک گل خورده واگذار کردند.

علیرغم انتقاداتی که به سرمربی تیم ملی می رفت اما کی روش با اعتمادش به جوانان نسل دومی و سومی ثابت کرد جوانان همیشه قابل اعتماد هستند و باید به آنها میدان داد تا خود را باور کنند و نشان دهند و می رود تا مسئولان ما هم به جوانان این سرزمین باور و اعتقاد قلبی داشته باشند؛ مساله ای که سال هاست به فراموشی سپرده شده و جوانان گوشه نشین و حاشیه نشین شده اند.

مردم بعد از این ۳ بازی در سایه برد مقتدرانه، باخت شایسته سالار و مساوی پرافتخار به خیابان ها آمدند و شادی کردند؛ فارغ از همه مشکلات، رنج ها نداری ها، بی پولی ها، بیکاری ها و دغدغه ها آرامش، شور، نشاط و شادی به منازل مردم هم سرایت کرد و در این دوران بس ناجوانمردانه جهانی؛ فوتبال شادی را به میان مردم ما آورد و تا سپیده دم و در لوای نام بلندآوازه ایران زمین در کنار هم و در آرامش و امنیت تمام به نشاط و شادابی پرداختند، آرامش و نشاطی و وحدت و همدلی که این روزها بیشتر از هر زمان دیگری در کشور به آن نیازمندیم.

[…]

امروز فوتبال دیگر فقط یک ورزش نیست بلکه یک صنعت عظیم اجتماعی – فرهنگی نیز هست. شادی حاصل از پیروزی تیم ملی فوتبال گرچه بسیار لذت بخش و مایه مباهات است اما غم باخت تیم ملی نیز غم مثبتی است که اراده جمعی (بویژه کودکان و جوانان) را در گرایش به ورزش و سالم زیستن و افتخار آفریدن آن هم در سطح ملی را تثبیت می کند.

پیروزی غیورمردان ایرانی و شادابی این سرزمین قومیت و مذهب، ادارای و بازاری، بیکار و پرکار، جوان و پیر، زن و بچه، بزرگ و کوچک، مسئول و غیر مسئول، صاحب مسند و بی مسند، شهری و روستایی را نشاخت و همه ۸۰ میلیون ایرانی به مانند ” ید واحده ” برای موفقیت تیم ملی دعا کردند و در سایه همین دعا و غیرت ایرانی بود که آخر سر پیروز میدان نبرد سخت ورزشی و چه بسا ناجوانمردانه سیاسی هم شدند و به شادی پرداختند.

برد و باخت در هر مسابقه ورزشی موجب شادی و غم می شود اما پیروزی یک تیم ملی می‌تواند جامعه را سرشار و لبریز از شادی کند. اگرچه ما نقش چندانی در برد و یا باخت یک تیم ورزشی نداریم اما باید این حقیقت ساده را بپذیریم که پیروزی تیم ملی سراسر میهن ما را غرق در نشاط و افتخار می کند.

یوزهای ایرانی با اتکا به توان و غرور و تعصبشان و با دعای خیر مردم؛ بمانند آرش مرز ایران و توران را در نوردیدند. یک ملت نشسته بود تا نظاره گر خودباوری و غیرت آنان باشد و چقدر جان سخت معنای عشق و زندگی در سراسر این خاک و در دل همه ایرانیان عالم را معنا بخشیدند.

قصه این فوتبال و ورزش سر دراز دارد، قصه فوتبال جام جهانی ۲۰۱۸ که بچه ها برایش جان دادند شده بود جبهه ۸ ساله دفاع مقدس و جبهه نبرد و تحریم ۴۰ ساله همه این خاک و فرزندانش، این قصه ها چقدر شبیه قصه های گذشتگان و کرسی های قدیمی اش است که ریشه در این خاک و مام میهنش دارد.

این قصه ایران است که در مقابل رقیب قدر خود هم کم نمی آورد، این قصه فرزندان جوان این آب و خاک است که در همه این قریب به ۴۰ سال در کنار فشارها و تحریم ها و بحران های خارجی و به رغم همه کم لطفی ها، بی مهری ها، بی توجهی، عزلت نشینی ها، بیکاری ها و غیره در صف اول جهاد و مبارزه و رشادت و غیرت بودند شاید به همین خاطر است که این شادی، نشاط، محبت و عشق اجتماعی و خداحافظی با عزت بچه های جوان تیم ملی را دوست داریم و عاشقانه پرستش کردیم و برایشان دعا خواندیم و فارغ از هر قوم و نژاد و مذهبی به هلهله و شادی پرداختیم که خاک مقدس ایرانی ایرانی است و این یعنی خودِ ایرانِ ایران است که باید قدرش را بدانیم و مسئولان هم قدردان این مردم و جوانان غیور و نازنینش باشند.