حسین فدایی دبیر كل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی درباره آرایش سیاسی كشور به گفت و گو نشست.
به گزارش بویرنیوز به نقل از پنجره، او در این مصاحبه به تفصیل از تغییر عملكرد احمدی نژاد پس از انتخابات 88 و انتصاب مشایی به عنوان معاون اولی می گوید و سپس به نامه رهبر انقلاب اشاره می كند كه در آن نامه، این روزهای احمدی نژاد را پیش بینی كرده بود و درباره سرخوردگی هواداران احمدی نژاد هشدار داده بود.
فدایی همچنین به انتخابات ریاست جمهوری آینده نیز اشاره می كند و می گوید جمعیت ایثارگران از اقداماتی كه در راستای انسجام، وحدت، همگرایی و ائتلاف بین اصولگرایان باشد حمایت خواهد كرد.
او ائتلاف سه گانه اصولگرایان را موفق ارزیابی می كند و می گوید: ائتلاف سه گانه می خواهد مرجعیتی را راقم بزند كه تنها منحصر به خود نباشد و به نظرم این كار، ارزشمند و مثبت است.
*** در ادامه بخش های مهم صحبت های حسین فدایی را می خوانید:
* رأیی كه در سال 84 به اقای احمدی نژاد داده شد، به خاطر شخص وی یابه اصطلاح «آراء به ماهو احمدی نژاد» نبود بلكه ایشان را متمایز با جریان های طرد شده از سوی مردم می دانستند.
* همان روز اولی كه احمدی نژاد در دور دوم رأی آورد، فضا تغییر كرد. من با توجه به تصویر كلی معتقدم كه باید رفتار آقای احمدی نژاد را در قالب یك فرایند بررسی كرد. به طور مثال قضیه معاون اولی آقای مشایی كه رهبر معظم انقلاب هم به صراحت با آن مخالفت كردند، نمونه ای است كه هیچ گاه از یاد نمی رود.
* معظم له در آن نامه نوشتند كه «انتصاب جناب آقای اسفندیار رحیم مشایی به معونت رئیس جمهوری بر خلاف مصلحت جنابعالی و دولت و موجب اختلاف و سرخوردگی میان علاقه مندان به شما است.» رهبری در همان نامه اوضاع امروز احمدی نژاد را به ایشان گوشزد كردند و می شود این گونه نتیجه گرفت كه در صورت ادامه این رفتار، سرخوردگی بیشتر هم می شود كه البته دیدیم كه شد و به تدریج احمدی نژاد محبوبیت روز اول خود را از دست داد؛ یا مثلاً در ابتدای سال90 چه اتفاقی افتاد كه احمدی نژاد حزب اللهی كه در ذهن خیلی ها نقش بسته بود،آن اتفاقات را رقم زد؟ بالاخره نظام هزینه های سنگینی را برای آقای احمدی نژاد داده بود ولی چرا رئیس جمهوری آنچه را كه از زمان حضرت اما نیز مرسوم بود و حتی امام خمینی نیز برای انتخاب بعضی از وزرا مانند وزیر دفاع، وزیر كشور، وزیر اطلاعات و… بدون مشورت رهبر معظم انقلاب عمل كرد؟ التهابات بعدی كه ایشان با عملكردشان ایجاد كردند، اصلا قابل دفاع نیست.
* هر اقدام و تلاشی كه به انسجام، و حدت، همگرایی و ائتلاف بین اصول گرایان و نیروهای وفادار به نظام و كسانی كه روی اصول، مبانی و محكمات ایستادگی می كنند، منتهی شود مورد قبول ماست.
* سوال) قاعدتا نسبت به ائتلاف سه نفره ای كه هم اكنون توسط برخی بزرگان نظام و با حضور اقایان دكتر حداد عادل، دكتر ولایتی و دكتر قالیباف شكل گرفته است. نظر مساعدی دارید؟
پاسخ: به شرط آن كه این ائتلاف روی اصول و مواضع انقلابی ایستادگی كند و آمادگی این را داشته باشد كه در صورت لزوم از خود بگذرد و صحنه را برای فرد صالح تر خالی كند، حامی آن ها هستیم. ائتلاف سه گانه می خواهد مرجعیتی را رقم بزند كه تنها منحصر به خود نباشد و به نظرم این كار، ارزشمند و مثبت است.
* سوال) شواهد و قرائنی در این رابط سراغ دارید؟
پاسخ: سابقه انقلابی افرادی كه در این ائتلاف هستند، خود گویای خیلی حرف هاست. به نظر می رسد ائتلاف سه گانه بنا داشته باشد كه تنها بر روی اصول و ارزش ها بایستد و در این راه خودش را مطلق نمی داند به طوری كه رسما هم اعلام كردند كه حاضرند اگر كسی خارج از خودشان صلاحیت و شاستگی بیشتری داشته باشد، بررسی كنند تا آن فرد صالح ترو مقبول تر در صحنه بماند.
* سوال) مهمترین چالش های این ائتلاف را چه مواردی می دانید؟
پاسخ: مهمترین نقطه قوت ائتلاف می تواند نقطه ضعف این ائتلاف هم بشود؛ یعنی ایستادن بر اصول؛ كه البته با روحیه ای كه از این سه شخصیت اصول گرا سراغ داریم و از سلسه جلساتی كه با بزرگان نظام مثل ایت الله مهدوی كنی، آیت الله یزدی و … دارند و رهنمود هایی كه از این چهره ها می گیرند، این اتفاق بعید است. طبیعتاً این حركتی كه صورت گرفته است، می تواند مورد بخل برخی جریاناتی قرار گیرد كه مبنای اصولی ندارند و مشی تخریب را در پیش می گیرند و انواع تهمت ها را متوجه افراد و جریان هایی می كنند كه می خواهند روی اصول و ارزش ها بایستند.
* توصیه ما این است كه جریانات سیاسی به ویژه ائتلاف سه نفره نسبت به تخریب، سعه صدر از خود نشان بدهند و تنها مواضع اثباتی و ایجابی خود را دنبال كنند و با ارائه برنام و تیم مورد نظر، فرد شایسته ای را كه می تواند د راین مقطع انقلاب مشكلات مردم را حل كند، به مردم معرفی كنند. ما خودمان هم یك حزب هستیم و یك موضع خاص هم داریم اما اینكه بگوییم الا و بلا نامزد ما فلان شخص است و دیگران باید حرف ما را قبول كنند و اگر قبول نكنند، پس ان ها را قبول نداریم، حرفی غیر منطقی است.
* كسانی هستند كه به دنبال التهاب آفرینی و كشاندن مردم به كف خیابان ها باشند. جریان فتنه در این راستا تلاش زیادی كرد و غائله ای هم در كشور به وجود آورد و ظلم بزرگی به نظام اسلامی و ملت ایران كرد. آن ها بهترین روش برای احیای خود را در این می بینند كه اشكلات و كمبود ها و نقض ها و ضعف مدیریت ها را به رخ بكشند و بعد چوب لای چرخ انقلاب بگذارند و به خیال خود مردم را برای اعتراضات اجتماعی تحریك كنند.
* جریان انحرافی دچار توهم شده و فكر می كند خیلی هوشمند است. آنها گفته اند كه ما باید كاری بكنیم كه قهرمان مذاكره با آمریكا ما باشیم و تابوی عدم مذاكره با امریكا را بشكنیم؛ دوم اینكه برای ابقا در قدرت، جامعه را دو قطبی كنیم و این گونه القاء كنیم كه طرف مقابل ما كسانی هستند كه با ما مخالف بوده و جزء فتنه گران محسوب می شوند؛ چرا كه نماینده اشرافیت و سرمایه داری در كشور هستند.
* لذا مبتنی بر اندیشه تضاد گرایی و دو قطبی كردن سعی دارند در جامعه این گونه تلقی شود كه یك طرف پابرهنه ها و محرومین و مستضعفین هستند و یك طرف اشرافیت و سرمایه داران كه سرمایه داران همراه با فته گران هستند و پابرهنه ها و مظلومین و محرومین هم حامی احمدی نژاد.
* این خطی است كه سردمداران جریان انحرافی دنبال می كنند؛ در صورتی كه در اوج فتنه گری خباثت و ایجاد شرارت می كردند، دستگاه قضایی و امینتی بعضی از سران آن ها را دستگیر كرد و همین جریان انحرافی نامه نوشتند كه این ها را آزاد كنید!
* این چنین نتیجه می گیرم كه جریان انحرافی بقای خودش را در وجود فتنه گران می داند و از طرفی سعی دارد خود را موجه جلوه دهد و از طرف دیگر هم تلاش می كند كه نقض ها وضعف ها و نارسایی هایش دیده نشود و به میزانی كه بتواند، طرف متقابل خودش را خطرناك تعریف كند تا بقای خودش را تثبیت كرده و امتیاز بگیرد. البته رفتار متقابل جریان فتنه هم همین است.
سلام
اون موقع که هی میزدید تو سر میگفتید احمدی نژاد حالا بیاین درستش کنید!