درد بی درمان مردم کهگیلویه و بویراحمد چیست؟

پایگاه خبری تحلیلی بویرنیوز:

زندگی در جامعه عشیره ای و قبیله ای با مشکلات و موانعی روبرو است که نگاه سنتی به زندگی  در این مناطق همواره در بسیاری از موارد مشکل زا بوده است و باعث گردیده که کسانی  پیدا شوند که دیگر زندگی برایشان معنا ندارد و به عملی غیر منطقی وغیر عقلانی دست می زنند.

انسانها تا زمانی امید داشته باشند  زنده اند و زمانی که امید را از دست می دهند دیگر زندگی برایشان معنا ندارد.
زندگی در جامعه عشیره ای و قبیله ای با مشکلات و موانعی روبرو است که نگاه سنتی به زندگی  در این مناطق همواره در بسیاری از موارد مشکل زا بوده است و باعث گردیده که کسانی  پیدا شوند که دیگر زندگی برایشان معنا ندارد و به عملی غیر منطقی وغیر عقلانی دست می زنند. آنگاه که دیگر از زندگی خسته شده اند و یا در برابر فشارهای اجتماعی و سنتی به ستوه می آیند دیگر راهی به غیر از خودکشی در جلوی خود نمی بینند . هر چند این افراد در زمان وقوع این وضعیت دهشت آور دیگر دچار احساسات شده و  عقلانیت در نزد آنان جایگاهی ندارد و  هیچ چیزی را نمی بینند اما بعد از مدت کوتاهی از کرده خویش پشیمان می شوند و دیگر افسوس که  چقدر زود دیر می شود.
خودکشی یکی از راههای پایان به زندگی است که از گذشته در مناطق عشیره ای و قبیله ای وجود داشته و متاسفانه هنوز هم دارد. این موضوع که بیشتر در میان زنان رایج می باشد در بیشتر اوقات به علت مسایلی کاملا پیش پا افتاده و سطحی صورت می گیرد که فرد  بیشتر به دنبال ترساندن دیگران و  زهر چشم گرفتن از آنان می باشد اما نمی داند که پشت این نگاه زیرکانه ، فاجعه ای بزرگ خفته است که به محض فرو کش کردن عقلانیت  چهره واقعی خود را نشان می دهد ودیگر راهی برای بازگشت نیست.
مقصر این وضعیت کیست ؟
1-   متولیان فرهنگی :
بی شک تغییر فرهنگ و تلاش در جهت بهبود وضعیت موجود یکی از مهمترین وظایف دستگاههای فرهنگی است که سالانه اعتبارات فراوانی را نیز به خود اختصاص می دهد. اما در واقع باید گفت هیچگاه دستگاههای فرهنگی نتوانستند بیلان کاری و عملکردی خویش را بیان نمایند. البته بایدگفت که کار فرهنگی و نتیجه بخشی آن کاری سخت و طاقت فرسا می باشد و نتایج آن به راحتی و در کوتاه مدت قابل لمس نیست. اما با این وجود باید گفت که متولیان فرهنگی استان،  صدا و سیما، فرهنگ و ارشاد اسلامی ، رسانه ها ، اورژانس اجتماعی و کمیته بانوان استانداری و دیگر متولیان امر تا کنون نتوانسته اند راهکار عملی در این زمینه ارائه نمایند. صدا وسیما که گستره فراوانی دارد و معتقد است که تاثیر گذار در جامعه می باشد تا کنون در این زمینه چه اقدامی انجام داده است و چه فرهنگ سازی را شروع کرده است. آیا بهتر نیست به جای برنامه های روتین ، تلاش نماید تا نسبت به فرهنگ در این زمینه اقدام نماید. فرهنگ و ارشاد اسلامی باید پاسخ دهد که در این زمینه تا کنون چه اقدامی انجام داده است ؟ آیا به جای اجرا و برگزاری برنامه های همایشی  بهتر نیست تا متولیان امر نسبت به این موضوع با حساسیت برخورد نموده و حداقل برنامه ای در این راستا در دستور کار خود قرار دهند.
رسانه ها و مطبوعات استان تا کنون در این زمینه چه کاری انجام داده اند ؟ مگر نه این است که رسانه ها باید نسبت به اطلاع رسانی و بالا بردن سطح آگاهی های جامعه اقدام نمایند ؟ تا کنون چه کاری دراین زمینه انجام داده اند و چه برنامه ای دارند.
اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی که متولی اصلی این امر می باشد آیا نباید پاسخ دهد که تا کنون چه اقدامی انجام  داده است و چه نتیجه ای داشته است. آیا تا کنون به مناطق روستایی  رفته اند که که بتوانند دلایل این امر را بررسی نمایند؟ آیا می دانند چرا این اتفاقات می افتد. آیا در زمینه بالا بردن اعتماد به نفس در افراد اقدامی کرده اند.

2-   خانواده:
خانواده ، اولین تاثیر گذار در پرورش شخصیت فرد می باشد و زمانی که پیکره اصلی  شخصیت یک فرد شکل می گیرد متاثر از محیط خانوادگی می باشد که اعتماد به نفس  ، برخورد عقلانی با مسایل ومشکلات  و جامعه پذیری به صورت عملی آموزش داده میشود. اما خانواده ها آنقدر که به نان و آب فرزندانشان می اندیشند به مسایل روحی و روانی  او  اهمیت نمی دهند که این امر ناشی از نگاه سنتی به زندگی و نادیده گرفتن تاثیر تحولات اجتماعی و جامعه بر فرد می باشد. دیگر وقت آن رسیده است که خانواده ای محیطی دوستانه و آرام  برای اعضا ایجاد نماید تا افراد بتوانند در یک محیط کاملا صمیمی به بیان مشکلات و مسایل خویش بپردازند و والدین وبزرگترها نیز با سعه صدر و روی گشاده پذیرای این گونه مسایل باشند. اگر محیط خانواده به گونه ای باشد که فرد احساس کند می تواند مسایل خویش را چه خوب و چه بد بیان نماید هیچگاه به راههای غیر عقلانی چون خودکشی نمی اندیشید. بنابراین باید  نگاه سنتی به خانواده باید تغییر نماید و اصلاحات پدرسالاری ، مادرسالاری و فرزند سالاری به گونه تغییر یابند که اعضای خانواده دیگران را دوست صمیمی و خیرخواه خود بداند تا به سمت و سوی جبران نیازهای عاطفی به شیوه غلط و اشتباه روی نیاورد که این امر مستلزم فرهنگ سازی در جامعه و خانواده می باشد.
3–   جامعه :
همزمان با تحولات اجتماعی و تاثیر پذیری جامعه از پیشرفت های تکنولوژیک و تاثیر زندگی ماشینی بر افراد، نگاه فرهنگی به این موضوع همزمان توسعه و پیشرفت نداشته است و باعث گردید  تا رشد سرطانی تحولات جامعه فرد را در یک سردرگمی و دو گانگی ارزشی غوطه ور نماید بنابراین لازم است تا قبل از هر گونه تحول اجتماعی و تکنولوژیک فرهنگ سازی لازم صورت بگیرد تا فرد با آمادگی ذهنی و روحی نسبت به استفاده و بهره برداری از این امکانات و ابزارها اقدام کند.
بعنوان مثال گسترش روز افزون استفاده از تلفن همراه اگر چه در امر ارتباطات خوب و پسندیده می باشد اما باید گفت که فرهنگ صحیح استفاده از این ابزار در جامعه به خوبی تبیین نشده است و هر از گاهی شاهدیم که استفاده غلط و ناصحیح از این وسیله ارتباطی می تواند خسارات جبران ناپذیری را به همراه داشته باشد و از این گونه مواردی فراوان است و می توان دهها مورد را نام برد و توضیح داد.
بنابراین باید گفت که تغییر فرهنگ و دیدگاههای سنتی در خانواده و جامعه امری لازم و ضروری است که متولیان فرهنگی اعم از صداو سیما، رسانه و مطبوعات و سایر دستگاههای ذیربط با برنامه ریزی دراز مدت و کارشناسی شده  دست به کار شوند و با همراهی جامعه و خانواده  نسبت به رفع آسیب های اجتماعی اقدام نمایند.

منبع: امید مردم