گروه دانشگاه – “سید ضیاء هاشمی پژوهشگر، استاد دانشگاه، سیاستمدار ایرانی و معاون فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری است. او دارای مدرک دکترای جامعه شناسی از دانشگاه تهران و دانشیار دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران است.”
سطور بالا روايت دانشنامه آزاد (ويكي پديا) از معاون كهگليويه و بويراحمدي وزير علوم است كه بارها و بنا به اقتضاء مسئوليتش در رسانه ها ظاهر شده است.
اما از طرفي برخي هنوز وي را نمي شناسند و البته در استان زادگاهش آنگونه كه بايد نتوانسته ايم از اين برنامه ها و افكار وي بهره ببريم.
گفتگوي اختصاصی خبرنگاران «بوير نيوز» درباره زندگي شخصي سید ضیاء هاشمی و همچنين نظرات وي پيرامون برخي مسائل ريز و درشت در ادامه مي آيد كه خواندنش خالي از لطف نيست.
* آقای دکتر روایت های زیادی از گذشته شما نقل می شود، لطفا درباره خودتان بگویید؟
بنده سيدضیاء هاشمی، متولد سال 46 در روستای محمد آباد از توابع یاسوج هستم، روستای کوچکی که همه سادات هستند، فضایی فرهنگی و مذهبی دارد و جالب است بدانید همه افراد روستا، حتی پیرزن و پیرمردها نیز سواد دارند.
* دوران تحصیلات چگونه سپري شد؟
تا سال سوم دبستان را در روستا درس خواندم و سپس به خاطر شغل پدر (معلم هستند) از چهارم ابتدایی در یاسوج و در دبستان مهرگان و سپس دوران راهنمایی را در مدرسه دکتر شریعتی ادامه دادم.
مقطع دبیرستان را در مدرسه شهید مطهری در رشته ریاضی و فیزیک ادامه دادم و در همان زمان در حوزه علمیه یاسوج و سپس دو سال در شیراز و بعد در قم همزمان با تحصیلاتم، دروس حوزوی نیز آموختم.
* دانشگاه چگونه بود؛ آیا فقط تحصیل در حوزه و در شهر قم را ادامه دادید؟
خوب؛ در سال 69 تصمیم گرفتم در حوزه علوم اجتماعی وارد دانشگاه شوم و همان زمان در کنكور سراسری با رتبه یک وارد دانشگاه تهران شدم و تا سال 73 همراه با تحصیلات دانشگاهی، به آموختن دروس حوزوی در قم نیز ادامه دادم.
سال 73 با رتبه اول علوم اجتماعی وارد مقطع کارشناسی ارشد گروه جامعه شناسی دانشگاه تهران شدم و همزمان به عنوان مسئول جهاد دانشگاهی علوم اجتماعی وارد جهاد دانشگاهی تهران نيز شدم.
بعد از 2 سال به عنوان معاون فرهنگی جهاد دانشگاهی تهران منصوب شدم، البته تحصیلاتم بدون وقفه ادامه پیدا کرد و در سال 75 پس از پایان دوران کارشناسی ارشد، در رشته دکتری جامعه شناسی دانشگاه تهران پذیرفته شدم و در سال 83 با تدوین رساله ام با عنوان” گروه های مرجع جوانان” تحصیلاتم را در مقطع دکتری به پایان رساندم.
* از چه زمانی در دانشگاه مشغول شدین و کی به سمت معاون فرهنگی در وزارت علوم منصوب شدید؟
بنده تحصیلاتم پیوسته بود و پس از اتمام دوره دکترا به عنوان هیئت علمی وارد دانشگاه تهران شدم و از سال 1392 به دعوت دکتر فرجی دانا به عنوان معاون فرهنگی وزارت علوم مشغول به کار شدم.
* آقای دکتر خیلی از هم استانی ها تاکید دارند که شما با توجه به ظرفیت سیاسی و اجتماعی کمک بیشتری می توانید کنید، به نظر خودتان چقد در زمینه استعداد یابی و رشد جوانان استانتان موفق بودید؟
به اعتقاد بنده حمایت از فرزندان استان و تلاش برای پیشرفت کهگیلویه و بویراحمد، امری ضروری و یک مجاهده ضروری است، چرا که استان ما اولاً از ظرفیت عظیم استانی و طبیعی برخوردار است و کمک به توسعه آن فارغ از نگاه های قومی یک خواسته بحق ملی هم محسوب می شود.
ثانیا استان ما عقب ماندگی های به جای مانده از گذشته داشته که باید جبران شود و وظیفه ما است که فرآیندهای پیشرفت را مهیا و تسهیل کنیم و و باید عقب ماندگی های تاریخی را جبران کرد و استعدادهای بیشمار بالقوه را بلفعل نمود که در نهایت به پیشرفت منطقه و کشور منجر خواهد شد.
به اعتقاد من، حمایت از استان و فرزندان شایسته آن به هیچ وجه یک رویکرد تبعیض آمیز نیست بلکه رویکرد عدالت مدارانه است چرا که به نوعی جبران تبعیض های سابق است و ما نیز با همین نگاه به استان مینگریم.
این نکته را نباید از یاد برد که حمایت های ما باید همدلانه و وحدت طلبانه باشد به گونه ای که از تشدید اختلافات قومیتی ، سردسیری و گرمسیری به دلیل تاثیر مستقیم بر عقب ماندگی و مواردی از این دست جلوگیری کند.
* نگاه و برخورد شما با خواسته های نامعقول از طرف هم استانی هایتان به چگونه بوده است؟
مبنا و کوشش همه ما برای پیشرفت به استان باید شایسته سالاری باشد، نه تبعیض ناروا، شناسایی و شکوفایی و در نهایت کمک به رسیدن به ظرفیت های وجودیشان دستور کار همیشگی ما بوده است.
سعی کردم در دانشگاه و هم وزارتخانه با همین نگاه به فرزندان استان توجه کنم و اگر خواسته ای فارغ از این نگاه بود منطقی برای مطالبات غیر معقول ندیدم و واقعا به نفع استان هم نیست.
استان و ملت ما بخشی از مردم و ملت ایران است و حمایت از آنها در راستای پیشرفت کشور قابل پذیرش است نه حمایتی که خدای ناخواسته به ضرر منافع ملی و روند کلان پیشرفت کشور باشد.
معتقدم باید مبانی اعتقادی و دینی در همه اقدامات ما متبلور باشد.
* در دانشگاه و فضای فرهنگی که شما متولی آن هستید، استفاده از ظرفیت فرزندان کهگیلویه و بویراحمد را چطور ارزیابی می کنید؟
در بدو ورود به وزارت در جمع دوستان هم استانی که برای تبریک آمده بودند گفتم، حوزه ما حوزه فرهنگ و علم است نه حوزه اقتصاد و قدرت، بنابراین ما در حوزه سرمایه های انسانی و اجتماعی می توانیم و وظیفه داریم که تلاش کنیم اما در سایر حوزه ها خیر!
نگاه من این بود در حوزه های علمی و فرهنگی باید توجه باشد کما اینکه تاکنون هم بوده و هست، طبیعتا در محیط های دانشگاهی شرایط ویژه ای برای بکارگیری افراد در زمینه های مختلف هست و همین شرایط ایجاب می کند که با چارچوب های آکادمیک زمینه رشد افراد فراهم آید.
اگر افرادی قابلیت ها، توانمدی و استعداد خوبی در زمینه های اقتصادی دارد اما شرایط و لوازم مدیریت دانشگاهی را نداشته باشد قاعدتاً امکان بکارگیری آنها نیست.
برای توسعه دانشگاهی شرایط و لوازم باید باشد تا امکان توسعه و پیشرفت باشد، من بارها گفتم استان ما حتی ظرفیت جهانی شدن را دارد، چرا که ما جزو پنج استان اول ایران از نظر نسبت جمعیت و دانشجو هستیم.
متاسفانه تخریب ها نسبت به چهره های دانشگاهی ما زیاد است، وقتی افراد آماده بکارگیری و پیشرفت می شوند، متاسفانه تخریب ها زیاد می شود درحالیکه پیشرفت این افراد به نفع همه استان خواهد بود.
* ایده اتاق فکر استانی که سيدضیاء هاشمی شروع کرد چه بود و آیا تاکنون خروجی داشته است؟
تشکیل اتاق فکر دانشگاه های مادر استان ها کاری بود که بنده در وزارت علوم شروع کردم و در مراکز همه استان ها از جمله کهگیلویه و بویراحمد تشکیل شد، در برخی استان ها مثل استان خراسان و مرکزی، خوزستان، فارس مثل اصفهان اتاق های فکر خیلی خوب پیش رفت و دربعضی استان ها موانعی موجب کندی پیشرفت اتاق فکر شد.
* چه موانعی بر سر راه اجرای این پروژه بود؟ استان کهگیلویه و بویراحمد در اين زمينه چه وضعیتی دارد؟
یکی از موانع مهم، تغییر و تحولات مدیریتی بود، ما تعاملاتی را بین دانشگاه و مدیریت عالی و سایر بخش های فرهنگی و علمی استان برقرار کردیم ولی به دلیل فراز و نشیب های مدیریتی در دانشگاه، سرعت این حرکت کند شد و حتی در مقطعی تقریبا متوقف شد و لذا روند رشد و هیئت بخشی به اتاق فکر در استان ما رشد بالایی نداشته است. درواقع تولیدات اتاق فکر استان ما جزء تولیدات اتاق فکر موفق به حساب نمی آید. اما اخیراً تلاشی را دوباره شروع کردیم که در استان های دارای ضعف از جمله استان کهگیلویه و بویراحمد یک حرکت جدید ایجاد کنیم و به تقویت آنها بپردازیم.
درواقع پیشرفتهایی در دبیرخانه اتاق فکر دانشگاه یاسوج درحال انجام است و جلساتی با مدیران ارشد، نخبگان وچهره های برجسته استان برگزار شده است، تعدادی از چهره های علمی، دانشگاهی و سایر نخبگان در این جلسات حضور پیدا کردند و نگاه ما بر این است که این اتاق فکر بتواند شورایی را تشکیل دهد که در آن شورا اولاً نخبگان دانشگاهی حضور داشته باشند و ثانیا مقامات ارشد استان هم تعامل و همکاری داشته باشند و هم درجریان گفت و گو قرار بگیرند.
* آیا تغییر مجلس و ترکیب آن کمکی به فرایندهای فرهنگی در دانشگاه ها می کند؟
اخیراً با شکل گیری مجلس دهم درصدد این هستیم که تعامل اتاق فکر با نمایندگان مجلس افزایش پیدا کند و درواقع بتوانند یک نقش مشورتی با نمایندگان داشته باشند و با کمک به نمایندگان استان و مدیریت ارشد استان در فرآیند توسعه استان نقش مؤثری ایفا کنند، در عین حال می توانند منعکس کننده مطالبات استان نیز باشد.
بخش دوم اين گفتگو كه پيرامون مسائل اجتماعي و قومي در استان، موانع در مسیر توسعه کهگیلویه و بویراحمد و همچنين عملكرد دانشگاه ياسوج است بزودي منتشر خواهد شد.
او ادم خو بی………….
سید دوستت داریم
امیدوارم همچنان شاهد پیشرفت ایشان و دیگر نخبگان عزیز هم استانی باشیم
امیدوارم انسان های مسئولی چون شما همیشه سلامت و پاینده باشن.
توسعه استان ما هم در گرو دلسوزی و گام های مؤثر افرادی چون شماست.
درودبر پدرومادري كه چنين فرزني تربيت كرده اند ارزوي سلامتي براي دكتر
دکتر هاشمی حقیقتا” از سرمایه های گرانبهای استان هستند که رویکردی ملی وفرا ملی دارند وآنچه از دست هم استانیها برای تقویت و پشتگرمی اینگونه شخصیت ها برمی آید دریغ روا نیست انشاءالله موفق باشند