بویر نیوز– عددها هر سال بزرگتر ميشود، آمارها سال به سال رشد ميكند، نمودارهاي مرگ و مير هر سال مثل دندانههاي شكسته يك شانه بالا و پايين ميشود چون هنوز مردم ايران دچار گازگرفتگي ميشوند و اسمشان باز هم در فهرست قربانيان گاز منواكسيدكربن قرار ميگيرد.
جام جم: مرگ بيدرد آرزوي خيليهاست، مسموم شدگان با گاز منواكسيدكربن اگر آرزوي اين مرگ را داشته باشند به خواستهشان ميرسند چون همه چيز آن قدر سريع اتفاق ميافتد كه جاي آه و ناله باقي نميگذارد.
اما اگر منواكسيدكربن ناقص عمل كند، فرد مسموم شده نه در حين مسموميت كه تا پايان عمر از درد به خود ميپيچد.
منواكسيدكربن گازي است كشنده، اما اين آدمها هستند كه با بازي مرگبارشان با وسايل گرمازا يا ساخت خانههاي ناامن، اين گاز را توليد ميكنند و در كمين جانشان مينشانند.
آمارهاي سازمان پزشكي قانوني وحشتآور است، اين آمارها سال به سال رشد ميكند و در ماههاي سرد سال اوج ميگيرد، معمولا هم تهران ركورددار مرگ و مير است. پزشكي قانوني در سال 90 نموداري را رسم كرد كه نشان ميداد آمار گازگرفتگي در استانهاي كشور چه قدر است.
در اين نمودار تهران، بلندترين ستون را از آن خود كرد چون از مجموع 845 فرد فوت شده، 247 نفر ساكن تهران بودهاند.
البته سال قبل از آن يعني سال 89 تعداد كشتهها كمتر از اين بود. در اين سال در كل استانها 661 نفر مرگ با گاز منواكسيدكربن را تجربه كردند كه 187 نفرشان تهراني بودند؛ يعني رشدي 32 درصدي درتعداد كشته شدهها كه دستكمي از فاجعه ندارد.
ماه پرخطر، استان آسيبپذير
منواكسيدكربن ما را ياد زمستان و روزهاي سرد مياندازد؛ همان روزهايي كه آدمهاي يخزده از سرما شعله بخاري را تا آخر بالا ميكشند و در حالي كه مچاله شدهاند تنشان را به تن گرم بخاري ميچسبانند و براي اينكه از روزنهاي بادي نيايد همه درزها را ميگيرند.
با اينكه تهران زمستانهاي خيلي سردي ندارد اما بخاريها جان آدمهاي بيشتري در اين استان را ميگيرد. ميشود رقم بالاي مرگ و مير در پايتخت را به جمعيت زياد آن و تراكم بالايش ربط داد اما بيشك رعايت نكردن اصول ايمني در تهران نيز مزيد بر علت است.
پس از تهران، البرز بيشترين كشته با گاز منواكسيدكربن را دارد و پس از آن آذربايجان شرقي با 71 كشته در سال 90، استانهاي فارس (50 كشته) و قزوين (28 كشته) نيز در رتبههاي بعدي قرار دارند. درست برعكس استانهاي بوشهر، خراسان جنوبي، ايلام، سمنان، قم، كردستان، كهگيلويه و بويراحمد، گلستان و هرمزگان كه در سال 90 يا آمار كشتههايشان صفر بوده يا رقمي كوچكتر از 10 قرباني.
ماههاي سال هم بر تعداد كشتههاي گاز منواكسيدكربن اثر ميگذارد به طوري كه نمودار مقايسه مسموميت با اين گاز در 12 ماه سال 89 نشان ميدهد كه بيشتر مرگ و ميرها در بهمن اتفاق ميافتد و ماههاي دي و اسفند در رتبههاي بعدي قرار دارند.
مرگ و مير در ماههاي سرد توجيهشدني است اما عجيب اين است كه در ماههاي گرم سال حتي در اوج گرماي تير و مرداد نيز عدهاي قرباني گاز منواكسيدكربن ميشوند، به طوري كه نمودار سال 89 نشان ميدهد در سه ماه تابستان 44 نفر به اين طريق مردهاند.
مردان بيشتر ميميرند
همان طور كه زنان سن اميد به زندگي شان بيشتر از مردان است به همان نسبت نيز كمتر قرباني گاز منواكسيدكربن ميشوند، به چه دليل معلوم نيست، ولي زنها كمتر قرباني گازگرفتگي ميشوند.
آمارهاي پزشكي قانوني نشان ميدهد مردها همواره بيشتر از زنان قرباني گاز مسموم كننده CO2 ميشوند به طوري كه در سال 90، 227 زن در مقابل 618 مرد در كل كشور به اين طريق مرگ را تجربه كردهاند. رشد مرگ و مير مردان نيز بيشتر از زنان است چون در سال 89، تعداد زنان فوت شده 177 نفر بود كه در سال بعد به رقم 227 نفر افزايش يافت و مردان كه در سال 89، 484 قرباني داده بودند تعدادشان در سال 90 به 618 نفر رسيد.
مرگ به خاطر هيچ
گاز منواكسيدكربن تا به حال خانوادههاي زيادي را داغدار كرده و بعيد نيست با وجود هشدارهاي فراوان، سال به سال بر تعداد خانوادههاي داغدار اضافه شود. پروندههاي مرگ قربانيان احتراق ناقص سوخت را كه بازخواني ميكني ته آن چيزي نيست جز بياحتياطي و زندگي ناامن.
گفته ميشود از زماني كه يارانههاي سوخت حذف شد مردم براي اينكه در هزينههاي گاز و نفت صرفهجويي كنند بيشتر از قبل روزنههاي خانههايشان را با پارچه و درزگير گرفتند و راه ورود اكسيژن به خانه را بيشتر سد كردند.
با اينكه مردم بهزعم خودشان با اين روش به صرفهجويي در هزينهها رو آوردند اما مثل هر سال باز هم از دودكشهاي غيراستاندارد و وسايل گازسوز بدون دودكش استفاده كردند و با اينكه خطرات اين كار را شنيده بودند باز مرتكب اشتباه شدند.
حتي بعضيها در اين ميان دست به ابتكار عمل نيز زدند و با روشي كه فكر ميكردند خلاقانه است از شعلههاي اجاق گاز و پلوپز براي گرم كردن خانه استفاده كردند، غافل از اينكه اگر اين وسايل براي گرم كردن خانه مناسب بود ديگر هيچ وقت بخاري و انواع وسايل گرمازا اختراع نميشد.
اما بعضي از قربانيان گازمنواكسيدكربن بيگناه به خواب ابدي رفتند چون آنها نه از آن دست افرادي بودند كه خانه را با پلوپز گرم كنند و نه از آن دست آدمهايي كه به نصب صحيح دودكش و لوله بخاري بياعتنا هستند.
كارشناسان آتشنشاني ميگويند علت اصلي مرگ مردم با گاز منواكسيدكربن اين است كه دودكشهاي ساختمانهاي مسكوني هنگام ساخت خانه به درستي پيشبيني نشده است.
به گفته آنها انتهاي هر دودكش بايد حداقل يك متر از سطح بام و حداقل يك متر از ديوار جانبي بام فاصله داشته باشد و كلاهكش حتما به شكل H باشد در حالي كه اين نكات در بيشتر ساختمانها رعايت نميشود و سبب ميشود تا عملكرد دودكش معكوس شود و محصولات ناشي از احتراق به داخل فضاي خانه پس بزند.
در اين ميان استفاده نادرست از پنجرههاي دوجداره نيز عاملي براي بروز خطر شناخته ميشود يعني ساختمانهايي كه از پنجره دوجداره فقط واژهاي براي پز دادن و بزرگنمايي دارد، بدون آنكه به سيستم تامين هوا مجهز باشد.
در ساختماني كه پنجرههايش دوجداره است بايد دريچه تامين هواي تازه وجود داشته باشد همچنين در اين ساختمانها بايد از وسايل حرارتي خاص استفاده شود كه اكسيژن مورد نيازش را از طريق اين دريچه و از فضاي بيرون خانه تامين كند.
اما كمتر مهندس ناظري پيدا ميشود كه به اين نكته در حين ساختمانسازي توجه كند و كمتر خانهاي در بين 16 ميليون واحد مسكوني در سراسر كشور وجود دارد كه سيستم دودكش و تهويه هواي آن بيايراد باشد.
همين است كه هر سال آمار كشتههاي مسموميت با گاز منواكسيدكربن بيشتر از سال قبل ميشود و همين است كه روزهاي سرد حتي روزهايي با گرماي بالاي 40 درجه در كشور يادآور مرگ عزيزاني است كه از خواب به خوابي ابدي ميروند و قامت بي جانشان يك چوبخط ديگر به چوبخط كشتههاي كشوري گاز منواكسيدكربن اضافه ميكند.
منواكسيدكربن چيست و چه ميكند؟
سردرد، سرگيجه، تهوع، استفراغ، درد شكم، بيهوشي، تشنج و سرانجام اغما؛ گاز منواكسيدكربن كه در فضا پخش شود كار از سردرد شروع ميشود و به اغما ميرسد.
منواكسيدكربن گازي بيرنگ و بيبو است و از سوختن ناقص نفت و گاز در محيطهاي دربسته و بياكسيژن بهوجود ميآيد. اگر در يك مكان، آبگرمكن يا بخاريهاي فرسوده وجود داشته باشد يا وسايل گرمازايي موجود باشد كه نقص فني دارد و دودكش آن مشكلدار است، توليد گاز منواكسيدكربن حتمي است. عمل سوختن زماني كامل است كه در فضا اكسيژن كافي وجود داشته باشد.
وسايل گرمازا طوري طراحي شده كه هواي مورد نيازشان بايد از محيط تامين شود و گازهاي ناشي از سوختن نفت يا گاز (مثل گاز كربنيك و منواكسيدكربن) بايد در خارج از محيط تخليه شود.
در وسايل گرمازا در صورتي كه دودكش بدون نقص باشد عمل تهويه دود بخوبي انجام ميشود، اما در وسايلي كه شعله باز يا دودكش ناقص دارد تخليه گازهاي حاصل از سوختن در فضا پخش ميشود كه اين وضع در مكانهايي كه تمام منافذ آن بسته شده است تشديد ميشود.
منواكسيدكربن مسمومكننده است چون اين گاز 250 برابر بيشتر از اكسيژن تمايل به تركيب با هموگلوبين خون دارد، به اين ترتيب كه با بالا رفتن درصد گاز منواكسيدكربن در فضا، اكسيژنرساني به بافتهاي مختلف بدن بويژه مغز و قلب مختل ميشود و ايجاد مسموميت ميكند.
مسموميت با گاز منواكسيدكربن معمولا كشنده است اما كساني كه بعد از مسموميت، زنده ميمانند تا مدتها از عوارض اين مسموميت همچون نقص سيستم عصبي و رواني همچون فلج عضوي يا اختلال قواي مغزي رنج ميبرند.