بویرنیوز: پرونده ثبت آيين خونبس در فهرست آثار معنوي كشور كه قرار بود شهريور ماه از سوي يكي از استانها به شوراي ثبت آثار ملي ارائه شود، طي روزهاي اخير واكنشهاي متفاوتي را در برداشته است.
هر چند ايسنا به نقل از آتوسا مومني، مدير كل ثبت آثار سازمان ميراث فرهنگي كشور اعلام كرد: خونبس به دليل ناديده گرفتن حقوق زنان تحت هيچ شرايطي در فهرست ميراث معنوي كشور ثبت نميشود.
به گزارش بویر نیوز به نقل از جام جم آنلاین: تلاش براي ثبت آيين خونبس در فهرست آثار معنوي كشور اولين بار در سال 1389 و از سوي استان لرستان صورت گرفت كه به دليل و وجود نقايصي اجرايي نشد.
شهريور امسال نيز استان كهگيلويه و بويراحمد پرونده ثبت اين آيين را كامل و آماده ارائه به شوراي ثبت آثار كرده بود كه به دليل محدوديتي كه براي ارائه آثار وجود دارد ، ترجيح داد آن را به دوره بعد موكول كند و اولويتهاي ديگري را در دستور كار خود قرار دهد.
به هر حال، مطرح شدن دوباره اين ماجرا واكنشها و انتقاداتي زيادي را برانگيخت. به طوري كه 300 نفر از فعالان اجتماعي و مدافع حقوق زنان ايران با انتشار بيانيهاي به مخالفت با آن پرداختند و آن را عملي غيرانساني و متعلق به جوامع بدوي كه به قانون پايبندي ندارند، توصيف كردند.
برخي از كارشناسان جامعهشناس نيز اين رسم را آييني خشونتبار و ضدحقوق زنان عنوان كرده و معتقدند اين رسم ناپسند، سنت ملي ايرانيان نيست، بلكه يك پديده قبيلهاي و قومي است.
وسيله هدف را توجيه نميكند
افزون بر كارشناسان، برخي از مسوولان رسمي كشور هم با ثبت اين آيين مخالفند. فاطمه آليا، عضو فراكسيون زنان در مجلس يكي از منتقدان است كه در اين باره به جامجم ميگويد: اولين نكتهاي كه در اين آيين مطرح ميشود، طرح و بازگويي دعواهاي قومي- قبيلهاي است كه در فرهنگ مترقي اسلام رفتاري ناپسند و غيرقابل قبول است. با ثبت اين آيين عملا صحه بر اين نزاعها گذاشته ميشود، در حالي كه بايد با تدابيري اين درگيريها براي هميشه خاتمه يابد.
وي با بيان اينكه بر اساس اين آيين براي خاتمه اين درگيريها و جلوگيري از كشت و كشتار، از يك وسيله نادرست، يعني قرباني كردن يك زن و سرنوشت و آينده او استفاده ميشود، ميافزايد: اگرچه با اين كار جلوي ريختن خوني كه حرمت آن به اندازه خانه كعبه قلمداد شده، گرفته ميشود و معتقدم هر اقدامي براي جلوگيري از خونريزي خوب است، اما در اسلام هدف وسيله را توجيه نميكند و نبايد اين كار با انجام يك كار ناپسند ديگر به سرانجام برسد. شايد در مقطعي به عنوان انتخاب بين بد و بدتر مورد قبول بود، اما در شرايط فعلي كه فرهنگ اسلامي معرفي و قبيلهگرايي مذموم شمرده شده، ديگر كارايي ندارد.
نماينده مردم تهران در مجلس با بيان اينكه زنان در اين خردهفرهنگ قرباني ميشوند، تصريح ميكند: اين در حالي است كه در فرهنگ مترقي اسلام، زن در انتخاب سرنوشت و همسر خود آزاد است، اما واقعا چند مورد از اين ازدواجهاي اجباري آييني مورد تمايل دختر يا حتي پسران بوده و آينده روشني داشته است.
آليا با بيان اينكه بايد فرهنگها و رسوم مترقي خود را كه ريشه اسلامي ايراني دارند ثبت كنيم، نه خردهفرهنگهاي خرافهاي، تاكيد ميكند: نه براي مردم آن مناطق خوب است كه چنين آييني به نام آنها و در كارنامه تاريخيشان ثبت شود و نه به صلاح كشور است كه با پررنگ كردن اين آيين غلط از طريق ثبت آن بهانه دست كشورهاي بيگانه بدهيم كه منتظر نشانه گرفتن نقطه ضعفها و معرفي و ارزيابي ما با اين گونه فرهنگها به دنيا هستند.
ثبت يك اثر به معناي تاييد آن نيست
برخي از فعالان حوزه ميراث فرهنگي نيز اگرچه اين آيين را غلط و نادرست ميدانند، اما با ثبت آن كاملا موافق هستند.
مجتبي گهستوني، كارشناس فعال در حوزه ميراث فرهنگي يكي از اين افراد است كه به جامجم ميگويد: با وجود تنفر شديد از اين آيين و انتقادي كه نسبت به آن دارم، اما با ثبت آن كاملا موافقم.
وي با اشاره به نوع آثار ثبتي در حوزه ميراث معنوي كشور و با بيان اينكه تمام عادات، رفتار، فرهنگ و باورهاي مردم چه خوب و چه بد بايد در اين حوزه ثبت و حفظ شود، تصريح ميكند: اما ثبت اين آيين و رسوم غلط به معناي ارزشمندي و تاييد آنها نيست.
گهستوني با بيان اينكه در فرهنگ مردم سرزمين ما باورهاي خرافهاي فراواني وجود دارد كه بسياري از آنها هم به ثبت ملي رسيده و حفظ شده است، تصريح ميكند: رسم غلط خونبس به عنوان باور و فرهنگ بخشي از مردم اين سرزمين بايد به عنوان يك آيين نادرست به ثبت برسد تا در حافظه تاريخي آيندگان باقي بماند و عبرتي براي آنها شود.
وي ميافزايد: با اين همه در فرهنگ مردم ما سنتهاي بسياري وجود دارد كه صحيح و قابل قبول است و هنوز هم به ثبت نرسيده، و شايد بهتر باشد با توجه به محدوديت كمي كه در ثبت آثار وجود دارد، اولويت ثبت و فرصت را در اختيار آنها قرار دهيم.
هميشه هم ازدواج اجباري در كار نيست
معاون ميراث فرهنگي لرستان نيز كه همچنان اصرار به ثبت اين اثر دارد، با بيان اينكه پرونده اين اثر معنوي اكنون تكميل و نواقص موجود در آن برطرف شده است، به جامجم ميگويد: اين پرونده اكنون آماده است و ما آن را به شوراي ثبت آثار ملي كه آبان امسال برگزار خواهد شد، ارائه خواهيم داد.
رامين ابراهيمي در توضيح تلاش و اصرار ميراث فرهنگي استان متبوع خود براي ثبت اين آيين با وجود مخالفتهاي صورت گرفته ميافزايد: هميشه هم اين طور نيست كه ازدواج و قرباني درميان باشد و نه تنها اين اتفاق بندرت صورت ميگيرد، بلكه اصل اين رسم در لرستان به اين صورت است كه بزرگان و ريش سفيدان دو طرف براي پايان دادن به يك دعوا و خونريزي خانوادگي و طايفهاي، يك قرآن و اسلحه را به خانه مقتول ميبرند و صاحبان دم وي را به قرآن قسم ميدهند كه به حق قرآن يا قاتل را ببخش يا بكش و به اين طريق درگيري خاتمه مييابد و خونبس ميشود.
وي تاكيد ميكند: خونبس يكي از آيينها و مراسم بسيار مهم در استان لرستان است كه به اختلافات قومي و قبيلهاي، بدون اينكه خوني ريخته شود پايان ميدهد، بنابراين از نظر ما آيين درست و مثبتي است كه ارزش حفظ و ماندگاري دارد.
عبدالرضا نصيري، معاون ميراث فرهنگي استان فارس نيز معتقد است: ما موظفيم تمام آيينها و رسوم خود اعم از درست يا نادرست را فارغ از هر گونه قضاوتي به شوراي ثبت آثار ارائه دهيم و در نهايت اين شوراست كه تشخيص ميدهد اين آثار را به ثبت برساند يا نرساند.
فعلا منصرف شديم
در همين حال، مدير ميراث فرهنگي استان كهگيلويه و بويراحمد با بيان اينكه فعلا از ارائه اين پرونده به شوراي ثبت آثار منصرف شدهايم به جامجم ميگويد: برخلاف تصور همگان، اصل اين آيين ارزشمند و ستودني است، چرا كه براساس آن و هنگامي كه درگيري خونيني بين دو طايفه يا قبيله رخ ميداده، به دليل ارزش و جايگاهي كه زن و مادر در فرهنگ ايراني داشته، يك زن و مادر را به وساطت و ميانجيگري ميان دو طايفه ميخواندند و به احترام او دعواها خاتمه مييافته است.
عبدالرضا ايزدي ميافزايد: اما اين فرهنگ اصيل و ارزشمند همچون بسياري از خرده فرهنگهاي ما به مرور زمان دستخوش تغييرات و انحرافاتي شد و با پايين آمدن جايگاه و منزلت زن در جامعه، اين وساطت مادرانه به مبادله و ازدواج اجباري وي تغيير يافت.
وي با بيان اينكه آيين خونبس فعلي يك آيين انحرافي و برپايه ارزشهاي جاهليت است و ما قصد ثبت چنين آييني را نداريم، تصريح ميكند: اين در حالي است كه در فرهنگ اصيل ايرانياسلامي و بويژه فرهنگ عشاير، زن همواره از يك جايگاه رفيع برخوردار بوده و آيين واقعي خونبس نيز بر پايه همين كرامت انساني و حفظ جايگاه زن و مادر بنا نهاده شده است.
دختران؛ قرباني «خون بس»
در زمانهاي گذشته، وقتي بين عشاير و گروههاي مردم دعوا يا جنگي درميگرفت و يك نفر از طرفين كشته ميشد، گروه يا خانواده مقتول براي خونخواهي، شخصي از خانواده يا طايفه قاتل را ميكشت و اين جريان به صورت سلسلهوار ادامه مييافت.
به همين دليل براي جلوگيري از ادامه جنگ و دعوا و پايان دادن به قتل و كشتار و اصلاح روابط خانوادهها مراسمي با عنوان خونبس و با حضور واسطههايي از هر دو طرف برگزار ميشد كه در آن يك ازدواج اجباري صورت ميگرفت و خواهر يا يكي از نزديكان قاتل را به عقد برادر يا يكي از نزديكان مقتول درميآوردند.
فاطمه مرادزاده