منافع و مضرات رفتن نيكزاد از کهگیلویه و بویراحمد

پایگاه خبری تحلیلی بویرنیوز/البرز یاوری: شايعات رفتن استاندار كه مدتي بود به گوش مي رسيد، كم كم دارد به مرحله تحقق مي رسد. اگرچه در نگاه اول، فكرها به اين سمت وسو مي رود كه اين موفقيتي است براي نمايندگان استان كه توانستند استانداري را كه با آنها تعامل نداشت را از سر راه كنار بزنند.

اما با تحليلي ساده به اين نتيجه مي رسيم كه اين هم قضيه نمي باشد و شايد اصلا اينگونه قضاوت كردن به بيراه رفتن باشد. حال با هم قضيه را از ابتدا بررسي مي كنيم. نمايندگان اردبيل مدت چند ماهي بود كه به شدت وزارت كشور را در تنگنا قرار داده بودند كه از عملكرد استاندار كنونيشان رضايت ندارند و خواستار (صرفا ) اكبر نيكزاد همشهري خود در مسند استانداري اين استان مي باشند.

از سوي ديگر نمايندگان استان ما هم كه از عملكرد نيكزاد در عدم تغيير برخي مديريتها نگران بودند( اگر چه برخي از اين نمايندگان و طرفداران سياسيشان در ظاهر، خود را طرفدار نيكزاد چا مي زدند، اما در عمل در جبهه اپوزيسيون، به وزارت كشور فشار مي آوردند) به دنبال تغيير وي بودند و مرتب به وزارت كشوربراي اين تغيير فشار مي آوردند.
حال ببينيم كه در تحقق فشارهاي نمايندگان اردبيل و كهگيلويه و بويراحمد بيشترين منافعي كه براي نمايندگان اين دو استان و از همه مهمتر مردم اين استان محقق مي شود چيست؟ با نگاهي گذرا به حضور چند ماهه نيكزاد در استان و  با رجوعي كارشناسانه و نه از روي غرض به فعاليتهاي زيربنايي استان در مي يابيم كه در همين مدت محدود سيلي از منابع درآمدي به سوي بخش هاي راه و شهرسازي استان سرازير شده  است به طور مثال در مقوله هاي هزينه بر و زيربنايي چون راه سازي ، فضاسازي شهري ، بيمارستانها و… فعاليت به قدري چشمگير بوده است كه به راحتي اين افزايش بودجه و در نتيجه تلاش شبانه روزي قابل مشاهده بوده است .

بله اين همان نكته اي بود كه منظور نظر نمايندگان اردبيل بوده است. اين واقعيتي است قديمي كه متاسفانه و ياشايد هم خوشبختانه،  بسته به نفوذ افراد در دولت حاكم، ميزان جذب سرمايه و امكانات متغير است و اكبر نيكزاد كه از داشتن برادر خود در اصلي ترين و محوري ترين وزارتخانه راهبردي دولت بهره مي برد( كه اتفاقا نياز اصلي و زيربنايي توسعه استان  كهگيلويه و بويراحمد هم در همين محور ها بود)  مي تواند به واسطه همين رابطه درمحدودي حجمي ازاعتبارات و امكانات را به اردبيل ببرد و راه چندين ساله را براي هم شهريشان يك شبه طي نمايد . تا اين توانمندي و فرصت براي مردم زادگاهش هزينه شود نه مردمي كه نمايندگانش شب و روز عليه وي برنامه ريزي مي كنند. اما  در اين بين منافع نمايندگان ما چه بوده است؟ به جرات مي توان گفت كه تنها، تغيير مديريتي، يا همان پاشنه آشيل توسعه استان ما، عايدي اين تغيير خواهد بود و آنهم در صورتيكه استاندار جديد به اين خواسته آنها پاسخ دهد. از سوي ديگر در دراز مدت هم مردم متوجه خواهند شد كه نمايندگان آنها بيشتر از آنكه به فكر منافع آنها باشند تنها به نتيجه صندوقهاي راي مي انديشند.

اكنون به نتيجه بحث مي رسيم  كه؛ مردم  استان ما، از اين تغيير چه منفعت و زيانهايي خواهند ديد ؟

انتصاب عده اي و عزل عده اي از همين مردم  تنها فايده احتمالي اين تغيير خواهد بود. از جهت ديگر، عدم استفاده لازم از فرصتي كه متاسفانه براي اولين بار براي استان ما به وجود آمده بود و مي توانست پرشي به جلو در توسعه استان باشد از مهمترين زيانهاي اين تغيير مي باشد. از سوي ديگر فرسايشي شدن  طرحهاي نيمه تمامي مثل راههاي اصلي ، بيمارستانها، فضاي شهري و.. بزرگترين آسيب را  به منافع مردم اين استان خواهد زد. امري كه بايد در گذر زمان به مشاهده آن نشست. اميدواريم كه اين تحليل ما درست از آب در نيايد و نمايندگان ملت، شرمنده مردم غيرتمند و مستضف( تاكيد مي كنم مستضعف) استان در دنيا و آخرت نشوند.