یکشنبه 10 شهریور 1392 - 6:24

زن بوشهري در سينه زني مردان + عكس

حکایت درونگرایی و سحر صبوری زن جنوبی از دیر باز ورد زبانها بوده و هست امّا تاکنون این راز همچنان سر به مُهر مانده و گشایشی نیز اگر بوده تنها سرافرازی و سربلندی زنان آفتاب سوختۀ این کهن دیار را بازگو کرده که از نجابت و فداکاری و اصالتشان ریشه می گیرد.

زنده یاد و نیکنام “آمنۀ کشتی بان” فرزند مبارک یکی از همین زنان جنوبی است. در محلّۀ کوتی یکی از چهار محلّ قدیمی شهر بوشهر تمام اهل محل او را “میشتی آمنه ” (مشهدی آمنه) یا “عمّه آمنِیی ” صدا می کردند چرا که همگی این صمیمیّت را در دل حس می کردند که او را عمّۀ بزرگ خود پندارند.

عمّه آمنِیی ، محرّم و صفرو 21 رمضان هر سال آنگاه که نوای سنج و دمّام در عزای سالار شهیدان ویا امیر مومنان مقابل مسجد تاریخی “شیخ سعدون” در فضا می پیچید ، سنج هفت جوش را در دست می گرفت و در کنار دستۀ عزاداران سنج می نواخت و مادامیکه نوحه خوان در اوج سینه زنی “واحد” را فریاد می زد عمّه وارد بُر (حلقۀ سینه زنان) می شد ودر کنار دو پسرِ برادرش – حسن و حسین – سینه زنی می کرد. او تنها زنی است که در بوشهر اذن ورود در سینه زنی مردانه را داشته.

alt

فداکاری های میشتی آمنه برای تمام اهل کوتی شاخص و بارز است . آندم که برادرش فلج می شود و دیگر یارای کار در کارخانۀ یخسازی وزیری را ندارد و آنسو نیزهمسر برادرش که در رختشویخانه بیمارستان “شیر و خورشید” آن زمان کار می کرده ، چشم از جهان فرو می بندد … پنج فرزند برادر را زیر بال و پر می گیرد و بزرگ می کند و خود نیز هیچگاه و تا آخر عمر همسری اختیار نمی کند.

از بین فرزندان برادرش دو فوتبالیست قابل به تیم کُلُنی (منتخب) فوتبال بوشهر هدیه می دهد… حسین (تِینو) و حسن حیدری .

عمّه آمنِیی در وقت فراغتِ بچّه های کُکا برایشان اشعار بومی منطقه را زمزمه می کرده … حسین در لایه های زیرین ذهنش این اشعار رسوب کرده را که از زبان عمّه شنیده بازگو می کند:

“سپهسالار بایندر تو از ایران چه دیدی ؟
پس از ساعتی جنگ، تن از ایران بریدی؟”

عمّه آمنِیی باید هم حکایت شهید بایندر فرماندۀ ناو جنگی ایران در نبرد با انگلستان را “دِرِنگِه” کند چرا که برادرش حسین در شهریور 1320 در خرمشهر زمانیکه از روی ناوهای جنگی “ببر و پلنگ” درون آب غوص می کند به ضرب گلولۀ انگلیسی به شهادت می رسد.

سال 1383 محلّۀ کوتی عمّه آمنِیی خود را از دست می دهد امّا یاد و نام این شیرزن در خاطرشان تا همیشه مانا و جاودان مانده واینک هر شبِ آدینه به یاد مراسمی که او در منزل خود بر پا می کرد به روح بلندش درود می فرستند و برایش فاتحه می خوانند …

خدایش بیامرزاد.

گفتنی است این مطلب را شاهین بهرام نژاد در صفحه شخصي اش نوشته

نظرسنجی
فعلا نظرسنجی در جریان نیست
لینک کوتاه : https://boyernews.com/?p=66741
به اشتراک بگذارید:
نظرات کاربران :
  1. مهرداد گفت:

    منظورتون همون پیرزنه!?

دیدگاه شما