مطلب دریافتی / سیده زهرا حسینی عابد – همیشه حرف هایی است که ارزش گفتنشان خالی از لطف نیست حرفهایی که بر قلبت سنگینی می کنند و نگفتنشان آزارت می دهد حرف هایی که نیازمند گوش هایی است که بشنوند و دست هایی است که عمل کنند
به گزارش بویرنیوز، هفته خبرنگار با همه اشک ها و لبخندهایش سپری شد همیشه ما مینوشتیم از صدای خفته در گلوی تو از دردهایت از دستان پینه بسته ات از مهر و نشان های کاغذهای مزایده و مناقصه ات . ما می نوشتیم و به حرمت قلم های امانت در دستمان ارام سکوت می کردیم . ساعت ها پشت درهای بسته اتاقت می نشستیم تا شاید در را بگشایی و راز چروک های جامانده بر جبینت را شرح دهی ساعت کارت که تمام می شد در کنار خانواده ات آرامش تازه ای می یافتی آرامش توآغاز کار ما بود که نیمه شب ها تا صبح بیدار بمانیم و با دستان خسته و چشمان دردمندمان پیامت را به گوش همگان برسانیم . چه درد بزرگی بود وقتی پاداش کارمان را با کارت های بانکی در دستت به خیال خودت جبران کردی و از قافله جمعی از رفیقان جدایمان ساختی و با خودت گفتی جناب ایکس یکی دو خبر بیشتر مهمانمان کرد ما قلم به دستان بهای امانت در دستمان را تنها با خدایمان معامله خواهیم کرد ما پرندگان یک لانه ایم نه آوارگان یک خانه پس به حرمت عظمت این جایگاه حرمت نگه دار….
رئیس جمهور همیشه ماندگارم دکتر احمدی نژاد جنگ و ستیز انتخاب وزیران هم به پایان رسید در جمع سیاسیون ارشد کشوری جای شما خالی بود با خود گمان کردم شاید هشت سال پرچمداری و خدمت صادقانه به سرزمین اسلامیمان برایتان ملال آور بوده و از قافله دوستان جا مانده باشید اما نه مگر می شود کسی که خادمی مردم را بزرگترین افتخاربشریت تلقی می کرد خسته راه شود و آرمان ها و وعدهایش با حضرت حق را نیمه تمام رها کند.
دولت شما دولت اراده و ایمان بود. نسیم عدالت محورانه شما چنان بر جهانیان سایه افکند که افقی تازه و فصلی نو برای وداع مستضعفین عالم با کابوس اربابی مستکبران بر جای گذاشت.
چه زیبا فرمود مولایم امیرالمومنین:( هر آمدنی را رفتنیست و هر نصبی را عزلی خوشا به حال آنان که در خدمت خلق و رضایت مخلوق قدمی بردارند.) قدمهایتان گلباران باد به راستی که در راه خدمت به این خطه کلام مولایمان را سرلوحه کار خویش قرار دادید.
رئیس جمهور امید و اعتدالم دکتر حسن روحانی می دانم اسم سرزمین دلیرمردان جنگ تامرادی و جنگ گجستان برای شما هم بوی غریبگی می دهد آنقدر غریب که ایمان دارم هرگز در سرمشق های دبستانی هیچ کودکی نام کهگیلویه و بویراحمد را هجا نکرده اند. سرزمین من وسعتی کوچک اما مردمانش دلی به پهنای آسمان دارند.
روزگاری یادگار عشایر سرزمینم محمد بهمن بیگی از برف های آب نشده، پشم گوسفندان ، گندم های خوشه نبسته، صدای دل انگیز بلدرچین، جوجه کبک های خط و خال انداخته و ماست های چاقو بریده برایتان داستان ها سروده بود ولی امروز با دستان صنعتیشان برف کوه های روستایم را آب کرده اند چشمه همیشه جوشانش را خشکاندند. اینجا دیگر شیر بوی جاشیر نمی دهد گندم ها جایشان را به علف های هرز داده اند صدای بلدرچین را در گلو خفه کرده اند اینجا صدای مردان سرزمینم را کسی نمی شنود.
رئیس جمهور عزیزم تپه های سر سبز و مشرف بر سرزمین چهار فصلم را ویران کردند و قلابهای بی جوابی را در آسمان آبیش آویزان نمودند من هم نمی دانم به کجا چنین شتابان.
اینجا دردهای خفته در گلو بسیار است پهلوانان شهرم در کلبه های محقری نفس می کشند که صدای سوزناله هاشان به گوش احدی نخواهد رسید سرزمینم سرشار ازگل و بوته هایی است که یارای راست قامتی ندارند. اینجا چشم بسته جای برنو را با خفیف عوض می کنند سرزمینم سرشار از رحمت ولی ….
خیابان به خیابان و کوچه به کوچه شهرم بوی رزمندگان و شهیدانی را می دهد که نام و یادشان هرگز از تاریخ هک شده بر کشور آریاییم پاک نخواهد شد .سرزمینم هنوز بوی دلیرمردان بازی دراز را می دهد بازی تمام نشده است من و خواهران وبرادران سرزمینم همچنان در صحنه خواهیم ماند و در مقابل دشمنان ایران اسلامیمان سینه سپر خواهیم کرد.
دکتر حسن روحانی رئیس جمهور منتخب ایران اسلامیم خطه شهید پروراستانم وجود مردی را می خواهد که با بانگ به فضل الهی خود چهار فصل سرزمین خشکیده ام را دوباره زنده نماید من به عنوان فرزند کوچکتان از شما می خواهم دکتر محمود احمدی نژاد را به عنوان استاندار و مقام ارشد استان کهگیلویه و بویراحمد منصوب کنید ایمان دارم حرف های من برای مردی که هشت سال عمرخود را در سازمان ملل و نیروگاه های هسته ای سپری نموده است بسی جای تعجب خواهد داشت اما آگاه باشید خدمت همیشه مایه تفخر خواهد بود حتی اگرجایگاهش از سرزمینی بزرگ به شهری کوچک باشد.
هم اکنون نیازمند یاری سبز شما هستیم