پایگاه خبری تحلیلی بویرنیوز:
دکتر محمد علی وکیلی در جمع مردم یاسوج در آخرین برنامه تبلیغاتی پزشکیان، اظهار داشت:
دوستی خطاب به رقیب انتخاباتی گفتند ما را تهدید نکنید من آنچه اینجا میگویم تصویری که از این دو نامزد در میدان در روزنامه، دوربین؟ تلویزیون نیست بلکه برداشت کسی است که چهار سال همدوش با آقای پزشکیان در هیئت رئیسه مجلس بود و بیشاز سی سال است که آقای جلیلی را نیز از نزدیک میشناسم بنابراین آنچه اینجا میگویم شهادت من هست پیرامون خلقیات و شخصیت این دو در پستوی زندگی.
خواهران و برادران من روی سخنم در اینجا با شما که تصمیم گرفتید رأی بدهید نیست. من نیامدم با کسانی صحبت کنم که در جمعه گذشته به نیکی رأی دادند چرا که آنها خود تکلیف را بهتر از من میدانند من آمدم به احترام آنان که تصمیم گرفتند که نیامدند. من به احترام آن شصت درصدی آمدم که بنا به هر دلیلی ما را برنمیتابد تا بگویم اولا تمام قد به احترام تو سکوت میکنم و هم سر تعظیم فرود میآورم.
شما حق داشتید انتخابات را تحریم کنید من روز ثبت نام در وزارت کشور گفتم همه مردم کارد به استخوانشان رسیده حق دارند قهر کنند نه شصت درصد هشتاد درصد حق دارند قهر باشند.
آنان که آمدند هم نجابت به خرج دادهاند آنان که آمدند با سینه سوخته آمدند حق دارند قهر کرده باشند. اما شصت درصدیها! من میدانم بر سر ما چه آمده است. ما جامعه ای یکپارچه بودیم اکنون به یک جامعه دو پاره تقسیم شدیم. یک پاره که برای رضایت آن اقلیت، اکثریتی از ملت ایران به گوشهای رانده شد و حقوقش نادیده گرفته شد. حس شهروندی از او گرفته شد.
به اقای پزشکیان گفتم اگر در مناظره ها درباره حجاب پرسیدند بگو ملتی که حس تعلق ملی و سرزمینی را گرفتید زود است که پیرامون روسریاش قضاوت کنید. ملتی که حس تعلق سرزمینی نسبت به ایران، به این خاک ، این پرچم و این سرود ملی را از دست داده است اول باید به حس یکسان شهروندی دست پیدا کند.
بخش مهمی از ملت غریبانه زندگی میکند که باید او را به رسمیت بشناسیم. باید حق سکوت اورا به رسمیت بشناسیم . باید رأی ندادن او را به رسمیت بشناسیم. بایستی ایران را برای همه ایرانیان با هر نژادی با هر عقیدهای باید مهیا کنیم و بسازیم
بانوانی که برای نجات فرزند مریضش داروخانه به داروخانه دوید برایاینکه داروی نجات فرزندش را پیدا کند و در این مسیر روسریش از سرش افتاد بهجای اینکه دستش را بگیرید به بهانه موی سرش آزارش دادند.
من نیامده ام با کسانی که در جمعه گذشته به نیمی رای داده اند صحبت کنم که انها خود تکلیف را بهتر می دانند.
من به احترام ان 60 درصدی امده ام که به هر دلیلی مارا بر نمی تابند.
پیام قهرتان تا مغز استخوانما رسیده است،من میدانم چه کشیده اید که صدای این روزهای ما را نشنیدید و نمی خواهید بشنوید
روزی در وزارت کشور هنگام ثبت نام گفتم گوش این مردم از شعار پراست ونیاز به شعار ندارند این مردم نیاز به فهمیده شدن دارند.
در این ایام مناظرات را دیدیم یک حرف مشترک بین 6 نامزد به عنوان عصاره سورای نگهبان مشترک بود و آن اینکه وضع کنونی وضعیت قابل قبولی نیست.
ما نیاز داریم یکبار دیگر بر سر جان نثاران بهنام حزباللهیها و هواداران بنام اکثریت ملت ایران یک پل برقرار شود ،کی میتونه این آشتی را برقرار کند؟ کی میتواند این دو پاره جمعیت را با هم آشتی بده؟ تمام نظام ارزشهای جامعه ایران دوگانه شده اصلاً دو جامعه در ایران شکل گرفت اساساً دو ایران فعلی وجود داره یک ایران با نظام ارزشهایی که دوستانی که امروز در قالب رقیب ما هستند و یک ایرانی که ما هستیم همه ارزشها را نمیپسندند، آنها برنمیتابیم و آنچه ما میپسندیم آنان برنمیتابند ،و این یعنی ویرانی در یک جامعه ، این یعنی بنیانبرافکنی برای یک جامعه و کشوری با چنین شکاف جمعیتی شکاف در جامعه زیستی این کشور محکوم به فناست.
چون ما در میزان وخامت اوضاع با هم اختلاف داریم در راههای برون رفت نیز با هم اختلاف داریم.
دوستان ما در جبهه مقابل میگویند شرایط بده اما نه اونقدر که نیاز باشه دست فرمان این ماشین را تغییر داد.
ولی ما میگوییم اآنقدر شرایط بد است که اگر این ماشین تغییر نکنه با این لگن ماشین که گرفتار هستیم ما به سرانجام نمیرسید راننده تغییر دادن کافی نیست، این ماشین مشکل بنیادی پیدا کرده این ماشین دچار سوخت فسیلی این ماشین دچار مشکلات فنی زیادی شده است ساختارهای کشور بخشی کار نمیکنه رویکردهای کشور بخشی ما را به بنبست رسانده است.
رویکردهای گفتمان حاکم بر اداره کشور اشاره به این جمله آخر من بود در مجلس دهم گفتم گفتمان که در کشور دارد کشور رو پیش میبرد این گفتمان به بنبست خورده است، این گفتمان باید تغییر کنه با این گفتمان ما بهجایی نمیرسید.
چه کسی میتواند در صحنه کنونی نمایندگی کند گفتمانی را متناسب با زمانه کنونی و جامعهی امروز ما ارائه دهد وما را از این بنبستها بیرون ببرد من میگویم بهعنوان یک شاهد حاضر که در کنار این برادر زندگی کرده پزشکیان میتواند.
بهرغم داشتن منابع ثروت کشور ایران کلنگی شد در پیرامون ما سرعت توسعه در کشورهای همسایه آنچنان است که متأسفانه هرروز نتیجهای جز حسرت فرزندانمان و جوانانمان چیز دیگری در روی زمین نمیبینید .
یک ذهن غیر کلنگی نیاز است تا بتواند این کشور کلنگی شده را نوسازی کند با ذهن کلنگی نمیشود کشور کلنگی را نوسازی کرد این ذهنی که من میشناسم در نقطه مقابل ذهن کلنگی است.
با این ذهن کلنگی کشور آباد نمیشود ما درجا خواهیم زد .
خواهران و برادران باید انتخاب کنیم کجای تاریخ باید بایستیم؟ باید برویم در کنار ان نقطهای از تاریخ بایستیم که مپ برای یک اقلیت هست یا در کنار ان نقطه تاریخی که میگوید این سرزمین متعلق به همگان است .
نماینده ملت و دولت برآمده از صندوقهای رأی ما متعلق به همه آحاد ایرانی حتی ان کسانی که ما را نمیخواهند حتی ان کسانی مارو قبول ندارن حتی آن یک مذهب ما را قبول ندارد حتی کسانی که رانده شد و حتی انانی که در گروههای برانداز قرار گرفته سهم یکسان از این سرزمین دارند.
اگر نسازیم دیگه امکان نداره با این تحولاتی که در حوزه فناوری درحال اتفاق افتادن هست فرصت کنیم و در کورس رقابت با همسایه هایمان مثل ترکیه و امارات حتی عراق و شاید فردا با افغانستان قرار بگیریم.
گرفتار یه عده آدم متوهم که گرفتار یکسری توهمات در اتاقهای دربسته هستند شده ایم که سالیان سال است باعث درجا زدن کشور شدهاند این کشور باید رشد کند، این کشور باید آزاد شود این کشور میبایست قفل های آویزون بر تنش یک یکی پساز دیگری باز شود تا همان ایران آباد ، ایران چابک ، همان ایرانی که همه نسبتبه این سرزمین افتخار میکردند و همه دنیا نسبتبه این سرزمین حسرت داشتند شود
در طلیعه این کشور باید یک آدم توسعهگرا باشد درست است پزشکیان حافظ قرآن ،حافظ نهجالبلاغه است اما به همان میزان وطنپرست به همان میزان شخصیت ملی است به همان میزان ایران را با همهی رنگ هایش قبول دارد ولی دیگران که مدعی هستند نه قرآن بلدند اما قرآن به گردن آویزان دارند و نهجالبلاغه بلدند اما صدای علی گویشان گوشها را کر کرده است.
اما هیچ نسبتی با مسلک علی ندارند و بهدلیل دور افتادن از مسلک علی جامعه را دچار این دو پارگی و دوگانگی کردهاند.
پزشکیان ادم باشرافت و پاک و راستگو هست.متقی و متدین هست.خداترس هست وکاربلدو کارازموده و ماهر هست.برای همه ایرانیان ارزش و احترام قائل هست.و برای همه گروهها ارزش قرار می دهد و حقوق اجتماعی سیاسی فرهنگی را افزایش می دهد.
تفکر جلیلی یعنی فشار شدید مالی و اقتصادی و سختی و مشقت و فشار های اجتماعی شدید بر شهروندان هست.اندیشه ایشان بسیار سلبی و خطرناک هست و بسیار ایده ال گرا هست و خیلی فاکت ها و واقعیت های زندگانی را نمی بیند و دوست دارد وارد همه حوزه های خصوصی مردم شود و فشار سنگین بر مردم ایجاد می کند.تورم و گرانی و افرایش هزینه های خدمات عمومی کرایه های بین جاده ای قطار اتوبوس روزمره در حال حاضر فقرا و ضعفا را به سراشیبی سقوط هر لحظه نزدیک تر می نماید.
فشار مالی افزایش شدید گرانی کالاها و اجناس و ازار و اذیت مردم فشار به مردم همه را به یک رنگ دراوردن همه را به یک شکل درست کردن گشت ارشاد راه به جایی نمی برد.قانونمندی و پایبندی برای همه باید باشد.گشت ارشاد باید برای رانت خوران و مافیاهاو دلالان ایجاد شود.گشت ارشاد باید ریاکاران را دستگیر کند نه زنان بدبخت و فقرا و مظلومین و محرومین را.باید همه ایرانیان را احترام گذاشت.ایران متعلق به همه ایرانیان هست.فقط متعلق و منحصر به جماعت خاص و گروه خاص نیست.همه افراد و گروهها و صنوف و همه جامعه متعلق به ایران هست.ایرانی نباید مهاجر شود و کشور را ترک کند ایران متعلق به ایرانی هست.