باوي، ايلى از ايلات ستان كهگيلويه و بويراحمد می باشد. نامگذاري و ريشهشناسى نام اين ايل به صورت بابوي و بابويى نيز آمده است؛ اما مردم این ايل خود را باوي مىنامند. در نوشتههاي پيش از دورة صفوي از ايلى به نام باوي، بابويى و يا بابوي در منطقة كهگيلويه و يا مناطق لُرنشين نام برده نشده است؛ تنها در يك سند ملكى متعلق به يكى از خوانين دشمن زياري كهگيلويه كه در 1038ق نوشته شده، از شخصى به نام ملك حسين ولد شاهقلى بابويى دولتياري نام برده شده است.
بنابر تقسيمات سنتى، ايل باوي از 4 طایفه بزرگ: شيخ جليل، دولياري (دولتياري)، عاليشى (عاليشاهى) و گشين، و 15 تيرة كوچك تشكيل شده است. طایفههاي بزرگ هر يك داراي چند تیره هستند که طایفه دولتیاري داراي تیره های : پيچ آبي، چاله كوني، ملاي تمي ، اولاد ميرزا ، اولاد هادي میباشد.
طایفه دولتیاری در چند قرن اخیر ( خصوصا صد سال اخیر) یکی از اصلی ترین طایفه های ایل باشت بابوئی محسوب میشود به گونه ای که نقش موثری در معادلات سیاسی این منطقه همیشه داشته و از وجه تسمیه واژه دولتیاری ( پشت این واژه تاریخی پر فراز و فرود چند صد ساله نهفته) کاملا هم مشخص است چونکه حوزه نفوذ این طایفه در سه استان کهگیلویه و بویراحمد، فارس و خوزستان می باشد.
از این رو باید گفت؛ بیشه طایفه دولتیاری در طول تاریخ هیچ موقع خالی از شیر نبوده دارای مردانی جسور، شجاع، خوش سخن و بزرگ که از جمله یکی از این بزرگان ( تیره ملای تمی) کسی جز حاج محمد مقیمی نمیتواند باشد. وی در سال 1311 در روستای آبدهگاه (تنگ میان تنگان) شهرستان باشت متولد و دارای 20 فرزند (10 دختر و 10 پسر) 49 نوه ، 11 نتیجه و 84 سال سن دارد.
حاج محمد مقیمی با قامتی بلند و کت شلواری شیک (همیشه اتو کشیده) و ابروهای پر پشت و هیبتی با صلابت و استوار همچون کوه خامی و درختان تنومند بلوط ملک “جیوری” و منطقه قرغ شده “کُلَک” و دایره المعارفی از مسائل سیاسی، تاریخی و اجتماعی منطقه میباشد.
وی باهوش، مردم دار، مقتدر و منصف، مصلح و همیشه رادیوی به همراه خود ؛ پیگیر و مسلط به اخبار و تحولات کشور و جهان و سرشار از ذوق ادبی و خوش سخن به گونهای که در منطقه ملقب به استاد سخن است. از همه مهمتر علاقه و اعتقاد قلبی به ائمه اطهار و بسیار سادات دوست به طوریکه پیوندهای سببی زیادی با سادات منطقه داشته است. (البته طایفه دولتیاری هم به خاطر اعتقاد و علاقه به ائمه اطهار و سادات دوستی (تکریم سادات) در منطقه زبان زد عام و خاص است).
به هر حال کلام در دست این بزرگوار چون موم؛ نرم و واژهها را آن گونه که میخواهد، شکل میدهد. در خصوص هر موضوعی صحبت میشود داستانی تاریخی، اشعاری از سعدی، حافظ، مولوی و شاهنامه فردوسی در وصف و تشریح آن میسراید گویی همه اینها را از بر و فارغ التحصیل از بهترین دانشگاههای کشور و در همه ادوار تاریخی زندگی کرده است.
با حضور خود در هر محفل و جلسه ای آنچنان زیبا، شیوا، رسا و مسلط سخن میراند که از استاد دانشگاه تا هر تحصیلکردهای دیگری در آن جمع، مهر سکوت بر لب و از این همه اطلاعات ارزشمند لذت و انگشت به دهان و حیران میمانند. کسی باور نمیکند ایشان سواد خواندن و نوشتن ندارد و در روستای محروم آهوروک منطقه خان احمد باشت زندگی میکند.
از دیگر خصوصیات بارز و ممتاز حاج محمد مقیمی؛ حل و فصل منازعات محلی، تلاش برای عمران و آبادی منطقه، کشاورز و دامپرور نمونه استانی و همیشه اهمیت ویژهای برای تغذیه و بهداشت خود و خانودهاش قائل بود.
چه افسوس شرایط برای این نابغه سخن فراهم نبود و الا اگر شرایط به گونه ای که برای امثال کدکنیها در خصوص کسب علم و تحصیلات فراهم بود برای این بزرگ مرد طایفه دولتیاری مهیا میشد شاید چیزی کمتر از شفیعی کدکنیها، الهی قمشهایها و… نداشت که به قول زنده یاد بهمن بیگی اینها فیلسوفان درس نخوانده اند.
بنابراین به طور کلی میتوان گفت: حاج محمد مقیمی گنجینه و تاریخ گویای تحولات منطقه و استان است که متاسفانه در ثبت و ضبط مطالب مهم و ذی قیمت این بزرگوار تاکنون کوتاهی شده است و پیشنهاد میشود که اهل قلم و رسانهها به ویژه صدا و سیمای استان تا زمانی که ایشان در قید حیات هستند، از این گنج ناشناخته بهره برده و وی را به جامعه استان، خصوصاً قشر فرهیخته و دانشگاهی معرفی کنند.
نگارنده بر آن است تا این نوشته کوتاه، دست آویزی باشد برای تجلیل و بزرگداشت کسانی مثل این بزرگ مرد هم استانی که در عین قهقرا و محرومیت موروثی ناشی از جبر حاکمان و طبیعت سخت و زمخت استان، به دور از هر گونه چشمداشتی، التیامبخش الام و زخمهای مردم منطقه بودند.
پس به پاس زحمات بیدریغ و بدون توقع این بزرگواران، حداقل کاری که می توان انجام داد این است که در یادوارهها، همایشها و مناسبتهای ادبی از این گونه بزرگ مردان تجلیل شود.
پزشک درس نخوانده پدر من هست لطفا اطلاعات او را در سایتتان بزنید