گروه ساسی – چندی پیش غلامرضا تاجگردون نماینده گچساران و باشت در مجلس، نامه ای را در خصوص بکارگیری افراد در سازمان ها منتشر نمود.
به گزارش بویرنیوز، یاسر امینی عضو هیات علمی دانشگاه آزاد دهدشت نامه ای را خطاب به دکتر تاجگردون و در واکنش به این نامه نوشته که در ادامه می آید:
اخیرا تاجگردون در نامه ای خطاب به مدیران شهرستانهای گچساران و باشت، به لزوم برقراری عدالت در روند استخدام های احتمالی آتی توصیه اکید کرده است، درخواستی که تداعی کننده نوش دارو پس از مرگ سهراب است.
آقای نماینده
بی شک شما، حتی مدت ها قبل از انتخابات، لیست نو شاغل های منتسب به خودتان که در فضای مجازی دست به دست می شد را مشاهده کردید. اما چرا در آن زمان بعلت چنین استخدام های تبعیض آمیز خم به ابرو نیاوردید؟ لابد نمی خواستید پیروزی تان به مخاطره بیفتد! یا احتمالا استنباط تان این بود که مردم به استخدام های متعدد شما در تهران، تبریز، شیراز، بوشهر، اهواز، خرمشهر، آبادان و … خرده نمی گیرند چون خارج از حوزه گچساران است؟! بدیهی است که آن مشت نمونه خروار، در تناقض آشکار با نامه ی ظاهرا عدالتخواهانه ای است که اخیرا منتشر کرده اید.
در این نامه، شما در حالی بار دیگر با “درصد آرا بالای” کسب شده (که پرداختن به اصالت آن از مجال این نوشته خارج است) پز داده اید که هنوز مجلس دهم افتتاح نشده، طبق روال نکوهیده گذشته، بواسطه استخدام های مخفیانه چند هفته پیش در شرکت نفت، دانشکده نفت و گاز گچساران و سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان، همچنان در حق جوانان تحصیلکرده مردم آشکارا جفا می شود.
مکررا اوضاع نابسامان اقتصادی کشور و تحریمها را دستاویزی برای جواب کردن جوانان تحصیلکرده ی جویای کار قرار می دهید! اما در همین آشفته بازار اقتصادی به <ورشکستگان دیروز، کارآفرینان امروز> سخاوتمندانه پروژه های بزرگ واگذار می کنید! چرا باید سهم برادرزاده ها و خواهرزاده های شما از “پروژه های انبوه”، مدیریت آنها باشد اما نخبگان مردم برای عملگی در آن پروژه ها مجبورند از هفت خوان رستم بگذرند؟
انتقاد عجیب و البته صوری شما از شرکت نفت گچساران، که مدیرش بطرز بی سابقه ای پای ثابت همایش های کمپین شما بود، ترفند نخ نما شده ای است که دیگر جواب نمی دهد زیرا بر کسی پوشیده نیست که شرکت نفت تنها اداره ای است که نه تنها شما بلکه برادرتان، براحتی در آن اعمال نفوذ می کنید. فراوانی عزل و نصب های سیاسی و جذب نیروهای حراستی اخیر گواه این ادعاست. شاید هم دیواری کوتاه تر از مدیر عامل نفت پیدا نمی کنید!
همچنین شما، با انداختن هدفمند توپ به زمین مدیران، تلویحا خود، برادرتان و دفاترتان را از اعتراضات بحق مردم مبرا دانسته اید! چرا خودتان را به کوچه علی چپ می زنید؟ تنها یک نگاه اجمالی به همان لیست معروف کافیست تا متوجه شوید فرزندان و منسوبین کارکنان دفاترتان چه درصدی از این استخدام های ناعادلانه را تشکیل می دهند. پس اگر واقعا دغدغه ی عدالت دارید، بهتر است خانه تکانی را از همین دفاتر به اصطلاح مردمی تان شروع کنید تا زیاده خواهی عده ای، بیش از این، اعتماد مردم به شما را مخدوش نسازد.
ضمن احترام به مدیران شما، متاسفانه برخی از آنها از استقلال فکری کافی برخوردار نیستند. چگونه انتظار دارید مدیر کلی که در یک جلسه رسمی بطرز نامتعارفی شما را مشتاقانه “تاج سر خود” می خواند و قهرمانانه به “سرباز شما بودن” افتخار می کند، برای جلب توجه شما در آینده حقی از یک متقاضی واجد الشرایط، اما مخالف، ضایع نکند؟ دردناک تر اینکه، بعضی از این مدیران از پیامک ها و تماس های دریافتی از شما عکس می گیرند و تا مدت ها با آن در محافل خودنمایی می کنند! برخی هم، از روی عادت، روزهای کاری را قیچی می کنند و قبل از شما خودشان را به گچساران می رسانند تا در ذهن شما برجسته شوند. چرا وانمود می کنید نمی دانید سهم قابل ملاحظه ای از شاغلین ۴ سال اخیر متعلق به همین مدیران هستند؟
طنز تلخی است اما باید پذیرفت که استخدام های سلیقه ای شما بازخورد نگران کننده ای در جامعه به دنبال داشته است: از اینرو، خیلی ها مدتهاست که عطای اشتغال از طریق آزمون را به لقایش بخشیده اند و امید به شاغل شدن را یا در ثناگویی شما در سایت های محلی، یا مرتبا لایک زدن پست های اینستاگرام شما و اعضای خانواده تان جستجو می کنند! پس تکلیف آن دسته از تحصیلکرده هایی که نمی توانند شما را با القاب غیرواقعی و اغراق آمیزی مثل “آقای دکتر”، “معمار اقتصاد ایران”، “میرشکال”، “رئیس جمهور آینده” و … توصیف کنند، چه می شود؟
با این وجود، نامه دیر هنگام شما را به فال نیک گرفته و امیدواریم که در دوره جدید کمتر به خودتان مشغول شوید، و بیشتر به امورات مردم محرومی بپردازید که نیاز مبرم به خدمتگزاری صادق و ساعی دارند.