انتصاب جدید استاندار کهگیلویه و بویراحمد برایش دردسرساز شد!

گروه سیاسی – آخرین انتصاب استاندار کهگیلویه و بویراحمد در استانداری باعث شده است تا دو جبهه گیری علیه سیدموسی خادمی شکل بگیرد.

به گزارش «بویر نیوز»، انتصاب کرامت کریمی به عنوان مدیرکل سیاسی و انتخابات استانداری کهگیلویه و بویراحمد که باعث خداحافظی جلیل حسنی از این سمت شد موجی از انتقادات علیه خادمی راه انداخته است.

انتقادات از خادمی در دو جبهه صورت گرفته است؛ عده ای معتقدند حسنی توانمندتر و البته اصلاح طلب تر از کریمی بوده است و برخی دیگر بر این باورند که انتصاب کریمی بر اساس رابطه فامیلی بوده است تا سیاسی!

گروه اول معتقدند؛ کرامت کریمی که از اعضای ستاد روحانی بوده است بجای جلیل حسنی آمد که وی هم در همین جریان سیاسی حضور داشت اما هر چه باشد جریان های سیاسی از حسنی کارنامه سیاسی قوی تری سراغ دارند.

در میان منتقدین جریان اول برخی زارعی نماینده بویراحمد و دنا را نیز مقصر می دانند که از حسنی حمایت نکرد با این استدلال که زارعی از حمایت نسبی اصلاح طلبان برخوردار بود و حسنی نیز از اصلاح طلبان است.

مخالفان این موضع گیری های نیز بر این باورند چون حسنی از راعی حمایت نکرد، زارعی هم تعهدی در قبال وی نداشت و البته باید به اینگونه نیروهای بی تفاوت باشد که تقریبا درباره حسنی همین اتفاق افتاد یعنی زارعی برای رفتن و یا ماندن وی عکس العملی نشان نداد چرا که نخواست با عزلش برای خود هزینه تراشی کند و نخواست برای کسی مایه بگذارد که از وی حمایت نکرده است.

همین عدم دخالت نماینده در موضوع این انتصاب، خود معضلی برای خادمی شده است. از طرفی بر خادمی این انتقاد وارد است که جو مدیریتی حاکم مطیع نمایندگان است و وی کمتر در انتصاب ها نقش دارد، و از سویی استاندار برای چنین انتصاب های که کاملا تصمیم گیرنده خودش است، نیز باید خودش هزینه شود.

اینکه گفته می شود استاندار به هر دری می زد تا برای کریمی سمتی دست و پا کند شاید تعبیری از روی غرض ورزی باشد چرا که کریمی بیش از یکسال عملا جایگاهی نداشت اما اینکه کریمی جای حسنی آمد هم نمی تواند یک تصمیم منطقی تلقی شود چرا که حسنی اثبات کرده بود چیزی از توانایی کم ندارد.

آیا استاندار قوم گراست؟

از سوی دیگر عده ای انگ طایفه گرایی را به سیدموسی خادمی می چسبانند که اگر به جو مدیریتی استان و جایگاه هم طایفه ای های خادمی نگاه کنیم نمی توان این اتهام را روا دانست.

خادمی از طایفه بزرگ امامزاده علی (ع) است که بنا بر برخی آمار غیرمکتوب دومین طایفه پرجمعیت در استان کهگیلویه و بویراحمد است.

طایفه سادات امامزاده علی (ع) به نسبت جمعیت، در همه نقاط استان نیز کم و بیش پراکنده است و البته از حیث نیروهای سیاسی و افراد ذی نفوذ چیزی از موضع ضعف ندارد.

در شهرستان کهگیلویه که بیشترین ساداتی را در خود دارد، کرسی 8 سال نمایندگی مجلس و حتی شورای شهر در دست این طایفه بوده است و حتی در انتخاب نماینده دور دهم مجلس نیز ساداتی ها نقش تمام کننده داشته اند.

در بویراحمد هم ساداتی ها دست کمی از هم طایفه ای های کهگیلویه ای خود ندارند، چرا که رای ساداتی و نیروهای سیاسی این قوم زارعی را به مجلس بردند و البته هسته اصلی ستاد هدایت خواه، روشنفکر و حتی بهرامی نیز از وجود نیروهای ساداتی بی بهره نبود.

گچساران هم هر چند به نسبت ساداتی های کمتری دارد، اما افراد این طایفه که بزرگ شده گچساران هستند نیز نشان داده اند قوم موثری در رویدادهای سیاسی بوده اند و جایگاههایی نیز کسب کرده اند.

با این تفاسیر؛ نباید بخاطر مدیرکل سیاسی استانداری و چند مدیر میانی دیگر نیروهای سیاسی این طایفه را در بر حسب قوم گرایی استاندار دانست چرا که ساداتی در هر دولتی و با هر استانداری نشان داده اند بیش از آنچه در دولت خادمی منتفع بوده اند، جایگاه و پست داشته اند.

البته آنچه شاید باعث شود انگ قوم گرایی در اذهان عمومی به استاندار زده شود و به خورد مردم رود، حمایت های پیدا و پنهان خادمی از برخی مدیران هم طایفه ای بجا مانده از دولت احمدی نژاد است که البته با کمی تحقیق در می یابیم نه تنها یک یا دو ساداتی بلکه چندین مدیر از رده ها بالا تا میانی از دوران احمدی نژاد بجای مانده اند و می توان مدعی شد خادمی برای طایفه اش هزینه ای نکرده است و البته نیروهای این طایفه نیز نباید هزینه استاندار بودن خادمی را پس دهند، چون احمدی نژادی های غیرهم طایفه ای خادمی با جایگاه به مراتب بالاتری از هم طایفه ای هایش در سمت خود باقی مانده اند.

بهر روی شاید بتوان رد برخی از هجمه های اخیر علیه خادمی را در خود استانداری جستجو کرد؛ از میان تمامیت خواهانی که بیش از سهمشان می خواهند و یا از میان کسانی که می خواهند زمینه را برای خود مساعد سازند و البته گروه سومی که حقشان در دولت یازدهم ادا نشده است.