جمعه 30 بهمن 1394 - 16:53

بیانیه انتخاباتی دکتر علی مندنی پور؛ به چه کسانی رای بدهیم

ای در شکل گیری،رشد ،نمو و تداوم این جریان فکری-فرهنگی نقش ایفا نموده اند،به گرمی هرچه تمام تر فشرده و برایشان از درگاه دادار دادگستر، بهروزی و آینده ای بهتر آرزو نمایم.

دکتر علی مندنی پور نامزد احراز صلاحیت نشده شیراز در پیامی پیرامون انتخابات با مرد سخن گفت.

به گزارش بویرنیوز متن این یادداشت به شرح زیر است:

بنام حضرت حق

“ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم  ”
بدرستیکه خداوند”سرنوشت”
هیچ قومی را تغییر نخواهد داد،مگر آنکه “آن قوم”درخود تحول (دگرگونی) ایجاد نماید.
سوره: رعد ،آیه 11”

با درود و ادای احترام؛
در آستانه برگزاری انتخابات دهمین دوره ی مجلس شورای اسلامی قرار داریم.انتخاباتی که میتوانست با وجود دو شرط مهم “آزادی” و “عدالت”تامین کننده حقوق قانونی شهروندان یعنی:حق به اختیار انتخاب شدن و
حق آزادانه انتخاب کردن باشد؛و بدین وسیله با ایجاد نوعی رقابت منصفانه میان همه سلیقه ها و تفکرهای موجود در جامعه،جان تازه ای به کالبد کشور بدمد. متاسفانه با توجه به شرایط پیش آمده ،چنین به نظر میرسد،که انتخابات پیش رو باوجود فضای”غیر رقابتی”در بسیاری از حوزه های انتخاباتی چنین چشم اندازی را نشان نمیدهد!اینجانب در کنار باور به خواسته اصلاحی اکثریت مردم این مرز وبوم،از سر احساس درد و در راستای انجام وظیفه بنا به خواست مردم و بر خلاف خواسته باطنی ام!برای چندمین بار به این وادی خطیر و پر خطر قدم نهادم!با این توجیه که در جایگاه یک شهروند حق و وظیفه خود دانسته و میدانم درباره ی سرنوشت جامعه ای که در آن زاده و زیسته ام، احساس مسئولیت نموده ،کاری صورت داده و پیرامون مسائل و مشکلاتش حساس باشم و در حد توان،تا آنجا که از دستم بر می آید  و امکانات اجازه میدهد و زمینه کار وتلاش و پیگیری فراهم است،با بهره گیری از تخصص خویش دستی از آستین برون آورده و در راهی که جز تلاش برای آبادانی و سر بلندی میهن و برخورداری همه شهروندان از حقوق قانونی خویش و نیز رفاه،امنیت و عدالت  نبوده و نیست،همدرد و همفکر،با همه آنانی که این گونه می اندیشند و با چنین دردهایی آشنایند،و هم قدم و همراه با همه ی شهروندانی که میخواهند در این مسیر پر نشیب و  فرازقدم بردارند و کاری از پیش ببرند؛گامی ولو کوچک بردارم و کاری هرچند اندک از پیش ببرم.که تا کنون چنین توفیقی حاصل نشده!وجود دغدغه هایی از این سنخ،مرا بر آن داشت در این وادی قدم گذارم و در این مسیر، همدلی،همفکری،همراهی صمیمانه و آگاهانه مردم موجب گردید،تا به درستی راهی که برگزیده بودم اطمینان یابم و اعتماد گرانقدری که  همراهان به جریان فکری- فرهنگی خاصی که اینجانب خود را بدان منتسب دانسته و میدانم،ابراز داشته اند،باعث شد تا با علاقه و انگیزه هرچه بیشتر ،روز به روز بر سعی و تلاش خود بیفزایم.

اینک،هم زمان با نزدیک شدن به هفتم اسفند ماه(روز برگزاری انتخابات)،برخورد گزینشی و بزعم من ناعادلانه با مجموعه ای از واجدان صلاحیت قانونی و از جمله:شخص اینجانب،بدون لحاظ کردن حق و رعایت اصل انصاف و نادیده گرفتن نظریات مستند و مکتوب مراجع چهار گانه مصرح در قانون و صرفا به واسطه اقدامی که جز عدم وسعت نظر و به عبارت دیگر  “تنگ نظری”نام دیگری بر آن زیبنده نیست،سبب شد تا جریان فکری-فرهنگی شکل گرفته در این دیار که دغدغه اصلی اش همانا تلاش برای توسعه فراگیر و متوازن در دو سطح کلان و منطقه ای بوده و هست،امکان حضور آزاد درعرصه انتخابات و قرار گرفتن عادلانه در معرض داوری مردم را پیدا نکند!.
گرچه همگی به این اصل بنیادی،اعتقادی و ذاتی  معتقد بوده ،هستیم و خواهیم بود،که داور نهایی خداست و هم اوست که آفریننده است و توانا،آگاه و تاییدگر. وصلاحیت همه ی آفریدگان در کف با کفایت خداوندگاریش قرار دارد ولاغیر.
وظیفه خود میداند،با ذکر چند نکته کلامم را به پایان برسانم:
همانگونه که اندیشه ورزان فهیم تاریخ گفته اند و تجربه ی زندگی اجتماعات بشری از گذشته دور تا بدین زمان درعمل نشان می دهد،آگاهی جاده ی یکطرفه ایست که تنها به سوی روشنایی حرکت میکند؛میتوان در این جاده جلوتر نرفت،اما راه بازگشت و عقب گرد در آن وجود ندارد. اصلاحات نیز که میوه  افزایش آگاهی های عمومی است ،از همین سنخ است؛و چون به عنوان خواسته ی به حق اکثریت جامعه،از دل و دماغ مردم برخاسته،و در دل جامعه و در میان شهروندان جاریست،لاجرم بر دل نشسته وچه بخواهیم و چه نخواهیم،همچنان زنده است و پویا و تحقق خود را از طرق برنامه ها و راه و روشها و ساز و کارهای متناسب،با عنایت به مقتضیات زمان و مکان دنبال خواهد کرد.به همین سبب همه ی آنانی که هدفشان با چنین خواسته هایی گره خورده است،حتی اگر هدفمند و ای بسا از سر تنگ نظری ،از رقابت در انتخابات به عنوان یک حق مسلم اجتماعی محروم شوند!باز هم به وظیفه شرعی ،قانونی، عرفی و اخلاقی شان در قبال مردم عمل کرده و به تعهداتشان در دفاع از حقوق شهروندان پای بند خواهند بود.                        اینجانب،بزرگترین سرمایه معنوی خویش را اعتماد،اطمینان ،همدلی و همراهی مردم نجیب دانسته و میدانم. و پاسداری از حقوق حقه شان را در همه ی برهه های زندگی ،وجهه ی همت خود قرار داده و میدهم.
جا دارد در این فرصت،دست تک تک عزیزانی را که هر یک به گونه

ای در شکل گیری،رشد ،نمو و تداوم این جریان فکری-فرهنگی نقش ایفا نموده اند،به گرمی هرچه تمام تر فشرده و برایشان از درگاه دادار دادگستر، بهروزی و آینده ای بهتر آرزو نمایم.
بی شک این جریان نه قائم به شخص خاصی است،که به علت عدم حضور وی از هم  بپاشد،ونه در لحظه ای خاص خلق شده است،به گونه ای که در لحظه ای نیز در هم فرو ریخته و از میان برود و نه نیاز به قهرمان و قهرمان پروری دارد؛چرا که همگان در تکوین آن نقش داشته و دارند و از طرفی دارای حق اند و صاحب تکلیف و برخوردار از حقوق برابر.این جریان چون از اندیشه توسعه طلبانه و ترقی خواه مردم و با تکیه بر خواست و نیاز واقعی جامعه سرچشمه گرفته، چونان رودخانه ای همچنان جاریست و تداوم خواهد داشت و بی شک در قلب تمامی آنانی که دلشان برای آبادی وآزادی و رشد و پیشرفت زاد بوم شان میسوزد،خواهد تپید.

و اما اینک ،چه باید کرد؟

مشارکت،بویژه با هدف دخالت در سرنوشت آینده خویش ضرورتی است ،اجتناب ناپذیر، که هم حق است وهم تکلیف.
پرسش این است، با اوضاع و احوال پیش آمده،تکلیف چیست و به چه شخص و یا گروهی و با چه شاخصه هایی باید رای داد ؟       ضمن تایید نقش تعیین کننده و سرنوشت ساز مشارکت مردم در عرصه های گوناگون:اجتماعی،اقتصادی،فرهنگی،سیاسی،به ویژه امر مهم انتخابات، آن هم در این برهه حساس که بر کشور و نیز منطقه(خاورمیانه و به ویژه کشورهای هم جوار می گذرد) و توصیه جدی به حضور مسئولانه در پای صندوق های رای،در پاسخ به پرسش یاد شده توجه عزیزان را به چارچوب بنیادی جریان فکری-فرهنگی که شخصا خود را بدان منتسب میدانم جلب می نمایم .پیشینه فکری ام از گذشته تا بدین زمان نشان از این دارد،که همه وقت در رفتار،گفتار و نوشته هایم بر اصل اساسی و اراده ازاد،آگاه و مستقل افراد تاکید نموده ام.چرا که،جریانی که به ان باور داشته و دارم مبتنی بر “مردم سالاری ست”.
در این جریان اصل بر آزادیست و محور توسعه در ابعاد گوناگون مردم اند،که آزادانه و با اختیار کامل و اراده مستقل دست به گزینش میزنند و منطبق بر شناخت،اندیشه و آگاهی خود به مصلحت سنجی پرداخته و تفکر خاصی را با توجه به معیارها و ملاک های مورد نظر بر میگزینند.از طرفی بر مبنای این جریان،مشارکت آگاهانه مردم در عرصه هایی چون:انتخابات آزاد،منصفانه و رقابتی نقش حیاتی در شکل گیری جامعه مدنی مردم سالار ایفاء مینماید.
اینجانب نه در گذشته،نه اکنون و نه هیچ وقت نخواسته و بنا نداشته و ندارم تا بجای دیگران تصمیم بگیرم و همان گونه که سال ها با قلم،قدم و زبانم خدمت مردم شریف عرضه داشته ام،کاملا به اراده آزاد معطوف به استقلال معتقدم.هم اینک نیز علی رغم آن که فضای انتخابات اخیر را در بسیاری از حوزه های انتخاباتی در سطح کشور غیر رقابتی می دانم؛ضمن ادای احترام به پیشگاه همه عزیزانی که مرا شایسته طرف خطاب بودن این پرسش قرار داده و نظرم را در این مورد جویا شده اند،بنا بر عادت معهود و به صراحت ، با همه احترامی که برای تک تک داوطلبان حاضر،با هر گرایش فکری  قائلم و نیز ابراز تاسف فراوان از رد صلاحیت دیگر کاندیداهای واجد شرایط در سطح کشور،استان و به ویژه حوزه  شهرستان شیراز،قبل از هر چیزتصمیم گیری  را به عهده عقل سلیم ،درایت و هوشمندی، آگاهی و از همه مهمتر شناخت شهروندان از سوابق و عملکرد داوطلبان نمایندگی  واگذار مینمایم .و اما بعد بنظر میرسد،با نگاهی واقع بینانه به  شرایط موجود کشور از منظر : اقتصادی ،اجتماعی ،فرهنگی وسیاسی ودر یک کلام،لحاظ کردن مصالح و منافع حال و آینده کشور با عنایت به آنچه در”حلقه آتشین” پیرامونمان می گذرد و امنیت منطقه را تهدید میکند،انتخاب کسانی را در رسیدن به کرسی مجلس شورای اسلامی به صواب نزدیک تر می دانم ، که با زبان روز دنیا و با موقعیت و شرایط خاص داخل و سیاست جهانی،با ابزار کارای تخصص مانوس و آشنا بوده وتک بعدی به مسائل نگاه نکنند!
چه،در نظام سیاسی کشور،قوی ترین و موثرترین جایگاه برای طرح جدی نظرات مردم و پیگیری مطالبات بحق آنها،همانا جایگاه رفیع نمایندگی مجلس است.بر هیچ شهروندی پوشیده نیست ، یک نماینده متخصص،متعهد،کاربلد،با برنامه،پرانگیزه و شجاع می تواند گام های موثر و بزرگی را در جهت توسعه همه جانبه کشور و به ویژه حوزه انتخابیه خویش بردارد و دقیقا از همین منظر است،که نیاز مبرم به نماینده خلاق ومدافع برحق حقوق مردم در خانه ملت میرود.
نمایندگانی که مبنای حرکت شان نه شعارهای دهن پرکن و مشغولیت به برخوردهای سیاسی روزمره،که تلاش مشخص و تعریف شده،در راستای توسعه ملی-منطقه ای باشد.شخصیت های توسعه طلب،که ضمن طرح و تعریف قوانین لازم و اشراف بر قانون وبویژه امر مهم و حیاتی قانون گذاری،به توسعه پایدار و متوازن در کشور بیندیشند.ارتباط موثر و مستمری با جامعه استانی خود داشته،درب دفترشان بر روی موکلان باز بوده،خود را امانت دار صادق  مردم دا

ای در شکل گیری،رشد ،نمو و تداوم این جریان فکری-فرهنگی نقش ایفا نموده اند،به گرمی هرچه تمام تر فشرده و برایشان از درگاه دادار دادگستر، بهروزی و آینده ای بهتر آرزو نمایم.
بی شک این جریان نه قائم به شخص خاصی است،که به علت عدم حضور وی از هم  بپاشد،ونه در لحظه ای خاص خلق شده است،به گونه ای که در لحظه ای نیز در هم فرو ریخته و از میان برود و نه نیاز به قهرمان و قهرمان پروری دارد؛چرا که همگان در تکوین آن نقش داشته و دارند و از طرفی دارای حق اند و صاحب تکلیف و برخوردار از حقوق برابر.این جریان چون از اندیشه توسعه طلبانه و ترقی خواه مردم و با تکیه بر خواست و نیاز واقعی جامعه سرچشمه گرفته، چونان رودخانه ای همچنان جاریست و تداوم خواهد داشت و بی شک در قلب تمامی آنانی که دلشان برای آبادی وآزادی و رشد و پیشرفت زاد بوم شان میسوزد،خواهد تپید.

و اما اینک ،چه باید کرد؟

مشارکت،بویژه با هدف دخالت در سرنوشت آینده خویش ضرورتی است ،اجتناب ناپذیر، که هم حق است وهم تکلیف.
پرسش این است، با اوضاع و احوال پیش آمده،تکلیف چیست و به چه شخص و یا گروهی و با چه شاخصه هایی باید رای داد ؟       ضمن تایید نقش تعیین کننده و سرنوشت ساز مشارکت مردم در عرصه های گوناگون:اجتماعی،اقتصادی،فرهنگی،سیاسی،به ویژه امر مهم انتخابات، آن هم در این برهه حساس که بر کشور و نیز منطقه(خاورمیانه و به ویژه کشورهای هم جوار می گذرد) و توصیه جدی به حضور مسئولانه در پای صندوق های رای،در پاسخ به پرسش یاد شده توجه عزیزان را به چارچوب بنیادی جریان فکری-فرهنگی که شخصا خود را بدان منتسب میدانم جلب می نمایم .پیشینه فکری ام از گذشته تا بدین زمان نشان از این دارد،که همه وقت در رفتار،گفتار و نوشته هایم بر اصل اساسی و اراده ازاد،آگاه و مستقل افراد تاکید نموده ام.چرا که،جریانی که به ان باور داشته و دارم مبتنی بر “مردم سالاری ست”.
در این جریان اصل بر آزادیست و محور توسعه در ابعاد گوناگون مردم اند،که آزادانه و با اختیار کامل و اراده مستقل دست به گزینش میزنند و منطبق بر شناخت،اندیشه و آگاهی خود به مصلحت سنجی پرداخته و تفکر خاصی را با توجه به معیارها و ملاک های مورد نظر بر میگزینند.از طرفی بر مبنای این جریان،مشارکت آگاهانه مردم در عرصه هایی چون:انتخابات آزاد،منصفانه و رقابتی نقش حیاتی در شکل گیری جامعه مدنی مردم سالار ایفاء مینماید.
اینجانب نه در گذشته،نه اکنون و نه هیچ وقت نخواسته و بنا نداشته و ندارم تا بجای دیگران تصمیم بگیرم و همان گونه که سال ها با قلم،قدم و زبانم خدمت مردم شریف عرضه داشته ام،کاملا به اراده آزاد معطوف به استقلال معتقدم.هم اینک نیز علی رغم آن که فضای انتخابات اخیر را در بسیاری از حوزه های انتخاباتی در سطح کشور غیر رقابتی می دانم؛ضمن ادای احترام به پیشگاه همه عزیزانی که مرا شایسته طرف خطاب بودن این پرسش قرار داده و نظرم را در این مورد جویا شده اند،بنا بر عادت معهود و به صراحت ، با همه احترامی که برای تک تک داوطلبان حاضر،با هر گرایش فکری  قائلم و نیز ابراز تاسف فراوان از رد صلاحیت دیگر کاندیداهای واجد شرایط در سطح کشور،استان و به ویژه حوزه  شهرستان شیراز،قبل از هر چیزتصمیم گیری  را به عهده عقل سلیم ،درایت و هوشمندی، آگاهی و از همه مهمتر شناخت شهروندان از سوابق و عملکرد داوطلبان نمایندگی  واگذار مینمایم .و اما بعد بنظر میرسد،با نگاهی واقع بینانه به  شرایط موجود کشور از منظر : اقتصادی ،اجتماعی ،فرهنگی وسیاسی ودر یک کلام،لحاظ کردن مصالح و منافع حال و آینده کشور با عنایت به آنچه در”حلقه آتشین” پیرامونمان می گذرد و امنیت منطقه را تهدید میکند،انتخاب کسانی را در رسیدن به کرسی مجلس شورای اسلامی به صواب نزدیک تر می دانم ، که با زبان روز دنیا و با موقعیت و شرایط خاص داخل و سیاست جهانی،با ابزار کارای تخصص مانوس و آشنا بوده وتک بعدی به مسائل نگاه نکنند!
چه،در نظام سیاسی کشور،قوی ترین و موثرترین جایگاه برای طرح جدی نظرات مردم و پیگیری مطالبات بحق آنها،همانا جایگاه رفیع نمایندگی مجلس است.بر هیچ شهروندی پوشیده نیست ، یک نماینده متخصص،متعهد،کاربلد،با برنامه،پرانگیزه و شجاع می تواند گام های موثر و بزرگی را در جهت توسعه همه جانبه کشور و به ویژه حوزه انتخابیه خویش بردارد و دقیقا از همین منظر است،که نیاز مبرم به نماینده خلاق ومدافع برحق حقوق مردم در خانه ملت میرود.
نمایندگانی که مبنای حرکت شان نه شعارهای دهن پرکن و مشغولیت به برخوردهای سیاسی روزمره،که تلاش مشخص و تعریف شده،در راستای توسعه ملی-منطقه ای باشد.شخصیت های توسعه طلب،که ضمن طرح و تعریف قوانین لازم و اشراف بر قانون وبویژه امر مهم و حیاتی قانون گذاری،به توسعه پایدار و متوازن در کشور بیندیشند.ارتباط موثر و مستمری با جامعه استانی خود داشته،درب دفترشان بر روی موکلان باز بوده،خود را امانت دار صادق  مردم دا

نسته و تلفن های همراهشان خاموش و خارج از دسترس نباشد.اگر در تعیین مدیریت جامعه دخالت میکنند و یا مورد مشورت قرار میگیرند،سنت شکنی کرده،مبنای کار را فقط و فقط انتخاب از میان شایسته ها قرار دهند.از شم نظارتی قوی و پر مایه ای برخوردار بوده،رابطه خود با مدیران مسئول را،نه بر اساس زد و بندهای خطی،باندی، جناحی و سیاسی،که بر مدار مصالح عمومی و منافع مردم تنظیم نمایند.از مدیریت مسئول بنا به اقتضای جایگاه خویش به نمایندگی از مردم پاسخ بطلبند و خود نیز در قبال موکلان پاسخگو باشند.خویشتن را در دسترس نقد و نظر مردم قرار داده،برای شنیدن نیاز مندیهایشان حوصله به خرج داده.چشم بینا،گوش شنوا و تیزی داشته باشند؛در طرح نیازمندی ها در برابر نهاد های قدرت و مسئول،بدون آن که بخواهند بهره برداری شخصی و سیاسی بکنند ؟از زبان گویایی برخوردار بوده،مغز و اندیشه شان را برای تحلیل این نیازمندی ها و اولویت بندی آن ها و نیز ارائه برنامه و راهکار در جهت حل مشکلات مردم به تمام و کمال به کار گیرند و در این مسیر همواره دست همه کسانی را که آگاهانه و با تعهد،برای حل این مشکلات راه حل هایی کارشناسی شده ،ارائه میدهند،به گرمی بفشارند و بکوشند،تا با دوری از سیاسی کاری،حلقه مفقوده مدیریت اجرایی،نمایندگی،کارشناسان و نهادهای صنفی(مردمی)را در حوزه های مختلف و به صورت موردی،برای پیشبرد برنامه های توسعه طلبانه راه اندازی نمایند و در یک کلام فراموش نکنند،که وظیفه اصلی شان قانون گذاری است و نظارت بر حسن جریان امور و تنها نماینده یک منطقه و شهر و محله نیستند!بلکه در مقابل همه شهروندان ایرانی و ایرانیان در هر کجای دنیا مسئول و متعهد اند.

سخن آخر آنکه ارج گذاشته و  سپاس میگویم تمامی آزاد زنان،آزاد مردان،جوانان و نوجوانانی را که تا این زمان با قلم،قدم،بیان،محبت ها،اشک ها و لبخندها و احساسات پاکشان در این مسیر پر فراز و فرود یاری ام رسانده و به من و هم فکرانم  درس شهامت،وفاداری،صفا،وحدت و همدلی،صبر و ایستادگی داده و همچنان مصمم به پیشبرد اهداف اصولی و ارزشی این حرکت فرهنگی-سیاسی بوده و هستند.کلامم را خطاب به همه آنانی که بر سر حقوق من که نه،بلکه بر سر حقوق حقه مردم،”حساب گرانه” به معامله نشسته اند،با بیان جمله گهر باری از مولای متقیان علی (ع) اسوه و مظهر شجاعت،عدالت و مردم داری پایان میدهم:

“بگذارید و بگذرید،ببینید و دل نبندید،چشم بیندازید و دل نبازید،که دیر یا زود باید گذاشت و گذشت.”

با آرزوی فردایی بهتر و سپاس فراوان از همه یاران.

علی مندنی پور-28 بهمن ماه 1394

نظرسنجی
فعلا نظرسنجی در جریان نیست
لینک کوتاه : https://boyernews.com/?p=183091
به اشتراک بگذارید:
نظرات کاربران :
  1. پاتاوه گفت:

    درودبردانایی واگاهی وهوشمندی  واصالت ووشرافت وجدان.جاهای شما وسیدباقرموسوی واقعاخالیه.درودبرپاکی ولعنت برسیاهی وتاریکی وریا وتزویروزدوبند وبوقلمون صفتی

  2. ناشناس گفت:

    متن خیلی طولانی بود نخوندم ولی حتما یک مشکلی داشتی که رد صلاحیتت کردند تازه اگر رد صلاحیت نمیشدی رای نمی اوردی

  3. مازيار گفت:

    معلومه محبوبيتش بين مردم در ضمن برو نظر سنجي ها رو بخون ميفهمي راي مي اورد يا نه و معمولا كسي كه رد صلاحيت ميشه محبوب تره زنده باد دكتر مندني پور 

  4. ناشناس گفت:

    درودبر استاد بزرگوار دکتر مندنی پور 

  5. نا شناس گفت:

    درودبر استاد بزرگوار دکتر مندنی پور 

  6. اصلاح طلب توتنده گفت:

    درود بر سید باقر ودرود بر مندنی پور ودرود بر زارعی

  7. ناشناس گفت:

    متن طولانی بود حوصله ی خواندن نداشتم

  8. فرهاد ب گفت:

    خسته نباشید مهم خدمت به خلق و حرکت در راه حق است که خداروشکر با کاری که شما دارید جز افرادی هستید که میتوانید خدمت کنید تا هم در ذهن مردم باشید و هم خدا از شما راضی باشد به امید توفیق روزافزون شما

  9. مطلع گفت:

    اره خوندمش گفته به مستقل طرفدار دولت رای بدهید منظورش اقای زارعی است

  10. ایرانی گفت:

    دروود بر استاد .جناب اقای دکتر مندنی پور..ما همه کنارتیم و پشتتیم

  11. ا،ف گفت:

    گیرم که در باورتان به خاک نشسته ام
    و ساقه های جوانم از ضربه های تبرهاتان زخمدار است
    با ریشه چه می کنید ؟؟گیرم که بر سر این باغ بنشسته در کمین پرنده اید
    پرواز را علامت ممنوع می زنید،با جوجه های نشسته در آشیانه چه می کنید؟
    گیرم که می کشید،گیرم که می برید،گیرم که می زنید
    با رویش ناگزیر جوانه ها چه می کنید؟
    جناب آقای دکتر مندنی پور درود و زنده باد

  12. علی گفت:

    دکتر از مفاخر استان واقعا جای خالیشون احساس میشه

  13. سپیدار گفت:

    درود بر زارعی

  14. سفلی گفت:

    درود بر سید باقر وهدایت خواه

  15. گندیخوری گفت:

    درود بر مندنی پور ودرود بر زارعی

  16. یوسف کریمی گفت:

    ن پای رفتنم اکنون ن بال پرواز است
    از این چ سود بر من در قفس باز است

    دکتر جان جز بیت شعری که گفتم چیزی از ما هم ساخته نیست 
    ولی خدا مهربونتر از اونی هست که دیگران تصور میکنن
    ایشالله ما رو هم مورد مرحمت قرار میدهد…

دیدگاه شما