چاپ این برگه

بی تدبیری در معرفی گزینه اصلاح طلبان بویراحمد؛ اجحاف بزرگ در حق بهرامی!

گروه سیاسی – شامگاه چهارشنبه در نشستی که مجمع اصلاح طلبان کهگیلویه و بویراحمد داشتند، محمد بهرامی به عنوان گزینه نهایی اصلاح طلبان شهرستان های بویراحمد و دنا معرفی شد.

به گزارش «بویر نیوز»، این انتخاب به دلیل امید به تائید صلاحیت سیدباقر باعث شد تا پیران اصلاحات به ناگه دور و بر خود را خالی ببیننند و شاهد هجمه ها و انتقادات گسترده در کنار استعفاها و بیانیه های دیگر اصلاح طلبان باشند.

انتقادات عموما دو محور را در بر داشت؛ اول اینکه هنوز امید به تائید صلاحیت سیدباقر موسوی وجود دارد و دوم نیز سابقه سیاسی مورد تشکیک بهرامی در اعتراضات عنوان شد.

قبل از بحث درباره این انتخاب ابتدا باید ماهیت این اقدام را مورد نقد قرار داد که می توان به صراحت گفت، مجمع اصلاح طلبان کمال بی تدبیری را به خرج داد و بازی برد – برد را برای خود به باخت – باخت رقم زد که مصادیق  آنرا در ادامه واکاوی می کنیم:

1 – اشتباه اول مجمع اصلاح طلبان و مهمترین اشتباه آنان شتابزدگی در برگزاری چنین متینگی بود چرا که تنها چند روز دیگر به مشخص شدن نتایج قطعی تائید صلاحیت ها بیشتر نمانده بود و پس از اعلام لیست قطعی کاندیداها امکان تصمیم گیری کاملا مهیا تر بود زیرا در صورت عدم تائید صلاحیت سیدباقر دیگر کسی نمی توانست این موضوع را پیراهن عثمان کند تا به گزینه نهایی بتازد و اصلاح طلبان باید بر اساس چارچوب های حزبی تصمیم بزرگان را بپذیرند و در غیر اینصورت فعالیت حزبی معنا نخواهد داشت.

2 – در صورتی که پس از ردصلاحیت قطعی سیدباقر این شورا تصمیم گیری می کرد، قطعا شرطی به نام “در صورت تائید صلاحیت موسوی به نفع کنار بکشید” وجود نخواهد داشت و این موضوع نیز راه بهانه جویی را بر مخالفان این تصمیم می بست.

index

3 – باخت – باخت این اقدام را از این جهت باید دانست که در وهله اول انشقاق در جبهه اصلاحات ایجاد شد و هر کس ساز خود را می زند و از طرفی گزینه مورد وثوق مورد آماج حملات و انتقاد و تخریب ها قرار گرفت در حالیکه در صورت کلی پس از اینچنین جلساتی معمولا موج مثبت به سود کاندیداهای معرفی شده ایجاد می شود که چنین نشد و چنددستگی نتیجه این اقدام عجولانه بود.

4 – از طرفی باید این اقدام را ظلم به سیدباقر موسوی دانست. سیدباقر نه فقط بخاطر اینکه اصلاح طلب است، بلکه بخاطر عملکرد و رزومه اش مورد علاقه مردم است و قطعا بیش از آنکه وی مدیون جریان اصلاخ طلبی باشد، جریان اصلاحات مدیون وی است که محبوبیت نسبی این جریان در وقت حاضر مدیون سیدباقر موسوی است.

اما در شرایط فعلی و در صورت عدم تائید صلاحتیت سیدباقر، اگر وی با این تصمیم همراهی کند قطعا دل برخی از طرفداران جناحی – قومیتی خود را خواهد آزرد و اگر این تصمیم را نپذیرد بازهم همین اتفاق به علاوه اتهام عدم تمکین به نظر اصلاحات برایش رقم می خورد.

در واقع با این عمل انجام شده و عجولانه، افرادی که اکنون برای رای سیدباقر و بدون اطلاع وی برنامه چینی می کنند، موسوی را در وضعیت نامطلوبی قرار داده اند، در حالی که اساسا تعیین تکلیف این موضوع تنها بر دوش سید باقر موسوی است و بس!

اما درباره گزینه منتخب و مطالب مطرح شده درباره وی نیز چند نکته لازم به یادآوری است:

1 – مهمترین انتقادی که از بهرامی توسط اصلاح طلبان مخالف وی می شود اینست که وی سابقه اصلاح طلبی ندارد و حتی در زمین اصولگرایان بوده است.

 اینکه بهرامی سابقه اصلاح طلبی ندارد یا خیر در این مجال نمی گنجد اما معمولا اثبات شده است مردم کهگیلویه و بویراحمد هنگام رای دادن کمتر توجه به نگرش سیاسی افراد دارند چرا که مردمی که با رای بالا سیدباقر موسوی را برگزیدند با رای بالایی نیز هدایت خواه را به مجلس فرستادند و نمی شود گفت که مردم حزب باد هستند چرا که انتخاب عامه مردم متاثر از شخصیت و کاریزمای کاندیداها، سوابق عملکردی وی و تا حدودی نیز مباحث قومی و البته بنا به نیازها و اقتضائات روز است.

در واقع هم بزرگان اصلاح طلب و هم اصلاح طلبان آزرده از این انتخاب نیک می دانند که مردم استان کهگیلویه و بویراحمد اگر امروز نام سیدباقر را صدا می زنند و زارعی و هدایت خواه و بهرامی هم هر کدام بنحوی تلاش دارند تا دل یاران وی را بدست آورند، نه بخاطر اصلاح طلب بودن سیدباقر موسوی است بلکه بخاطر عملکرد وی بوده است که نام نیکی از وی برجای مانده است.

با این تفاسیر اگر مردم به هدایت خواه رای بدهند باید نتیجه آنرا را نه به زارعی دانست، اگر زارعی مجددا رای بیاورد نیز باید رضایت از عملکرد وی را مهمترین دلیل رای آوری وی عنوان کرد و اگر بهرامی و یا سایر کاندیداها هر کدام بتواند چراغ سبز بهارستان را بگیرند قطعا باید دلیل آنرا در نارضایتی مردم از زارعی و هدایت خواه و توجه به سوابق فرد منتخب جستجو کرد.

2 – از سوی دیگر باید بی تدبیری مجمع اصلاح طلبان را در معرفی زودهنگام کاندیداها ظلم در حق بهرامی دانست چرا که علیرغم کارنامه و سابقه عملکردی قابل دفاع اش، وی در آشفته بازار اصلاح طلبی و اصولگرایی قربانی شد و بجای اینکه وی بتواند از اقدامات گذشته و برنامه های آینده اش بگوید و از شرایط پیش آمده بیشترین بهره را ببرد، باید ناظر دعواهای سیاسیی باشد که حتی در صورت موفقیت در این جدل ها نیز باز سودی عایدش نمی شود.

یقینا اگر مردم وی را بخواهند به عملکردش رای می دهند نه به چپ و راست بودنش که همانگونه که توضیح داده شد مردم کهگیلویه و بویراحمد کمتر دل در گرو خط بازی های سیاسی دارند که انتخابات شورای شهر گذشته یاسوج نیز موید این ادعاست.

3 – وقتی بهرامی در زمان شهرداری و در اوج فشارها از مجسمه آریوبرزن دفاع کرد، وقتی شهردار جوان تیم شهرداری یاسوج را با عنوان غول کش معرفی کرد و وقتی نام زیبا و ماندگار پایتخت طبیعت را برای مرکز استان چهارفصل کهگیلویه و بویراحمد برگزید کسی به اینکه وی اصولگراست یا اصلاح طلب، کاری نداشت و همگان زبان به تمجید از عملکردش می گشودند.

اما اکنون گویی عده ای نه بخاطر بهرامی و اصلاحات بلکه بخاطر موضوعات دیگری، نام وی را عنوان کردند تا امروز جریان اصلاح طلبی در شهرستان های بویراحمد و دنا همچون بیماری در کما باشد که مرگ و زندگی اش نامعلوم است و قطعا از این جریان تنها کسی که سود می برد، جریان رقیب است. و نتیجه همان می شود که کهگیلویه سالهاست گرفتار آن است!

با این حال بنظر می رسد نتیجه این انتخاب زودهنگام انشقاق در میان اصلاح طلبان و سیبل کردن بهرامی در مقابل آماج حملات و تخریب ها بوده است که باید مجمع اصلاح طلبان برای جلوگیری از این روند هر چه سریعتر فکری بکند که در غیر اینصورت سایر رقبا از این فرصت تاریخی بی بهره نخواهند ماند.

خلاصه کلام اینکه بهرامی فردی با سابقه در عرصه اجرایی است و نشان داده می تواند مدیر اجرایی خوبی باشد و مردم نظر به سوابق و برنامه هایش باید وی را مورد آزمون قرار دهند اما اینکه وی یا هر کاندیدای دیگری بخواهد از سبد آرا سیدباقر به پیروزی برسد، با نظر چند نفر تحت عناوین اصلاح طلب و … میسر نمی شود بلکه باید سیدباقر موسوی جهان آباد، خودش اعلام کند که در صورت نیامدنش چه کسی شایستگی ارتزاق از اندوخته اش را دارد.