چاپ این برگه

به بهانه قتل یک متخصص و واکنشهای درونی و بیرونی جامعه پزشکی

گروه اجتماعی – یکی از کاربران بویرنیوز در کامنتی به نقد قتل پزشک اردبیلی پرداخت.

به گزارش بویرنیوز، متن این پیام به شرح زیر است:

جامعه پزشکی کشور تبدیل شده به یک کاست غیرقابل نقد، طوری که کسی جرات نداره حتی یک نقد کوچک وارد کند. اینها چنان به تریج قبایشان میخورد که بیا و ببین. چند نکته است که عرض میکنم.

۱-آیا در بین جامعه پزشکان، پزشک فاسد و بی اخلاق و معتاد نداریم؟ مطمئنا داریم زیاد هم داریم. میشناسم پزشکانی را که داروهای بیمارستانی را صرف عادت خودشان می کنند. اگر لازم شد دلایلش را عرض میکنم

۲-آیا پزشکان محترم همه کارهایشان را فی سبیل الله انجام میدهند که دم به دقیقه از مشکلات عدیده ای که برای درمان مردم متحمل میشوند دم می زنند؟

۳-به خاطر خدا هم که شده یکبار درآمد واقعی ماهانه یک پزشک را در کنار درآمد یک سپور که شبها تاصبح در سوز سرما در خیابانها در حال تمیزکاری محیط زندگی ماهستند و بعد با آن سر و وضع غیربهداشتی به خانه شان می روند کنار هم بگذارید و بگویید آیا در مقام انسانیت درست است چنین تفاوتی؟ آیا در کشورهای دیگر تفاوت سطح درآمدها اینقدر بالاست؟

4-جامعه پزشکی ایران هم قدرت زیادی دارد(زور)، هم ثروت زیادی دارد(زر) و هم همه جا خود را فدایی مردم معرفی میکند(تزویر). جامعه ای با چنین خصوصیاتی جا را برای همکاران غیر پزشک خودش هم تنگ کرده است. نگاه کنید به درآمد پرستاران، ماماها، بهیاران و بهورزها و تکنیسینهای بیهوشی و اتاق عمل و کارشناسان تغذیه و بهداشت و مقایسه کنید با درآمد پزشکان بخصوص بعد از طرح تحول سلامت دکترهاشمی.

5- درمقام انسانی حرمت و ارزش انسانها بالاست چه پزشک باشند چه نباشند. چرا جامعه پزشکان ایرانی برای سایر اقشار مردم دل نمیسوزانند. مثلا چرا برای قتل های عدیده روی داده درکشور بیانیه نمیدهند و تجمع نمی کنند ولی برای سریال طنز یک کارگردان ۷۰۰۰ نفر اعلام آمادگی تجمع می کنند؟

6-جامعه پزشکی ایران قطعا و قانونا مدیون مردم ایرانند چون که هزینه تحصیلاتشان با بودجه عمومی پرداخت شده و با گوشت و خون و جان مردم. بارها شده که دانشجویان سال آخرپزشکی از مرگ بیمارانی صحبت کرده اند که به دلیل اشتباهات آنها روی داده است. آیا چنین هزینه ای را مردم ایران و دولت ایران برای تربیت پزشکان نمی پردازند؟

7- به جز در موارد معدودی متاسفانه رشته پزشکی تبدیل شده به رشته خانواده های مرفه، چون بجز استعدادها و تیزهوشان در سایر موارد افرادی که دچار فقر و محرومیت هستند شانس قبولی در رشته پزشکی را به دلیل نداشتن امکانات لازم آموزشی از قبیل مدرسه خوب، معلم خوب، کلاس خصوصی، و کتابهای خوب ازدست میدهند، و به همین دلیل است که جامعه پزشکی کشور تبدیل شده است به کاست ثروتمندان.

علی ایحال خدمات جامعه پزشکی به مردم بخصوص در دایره درمان غیرقابل انکار است وای کاش این خدمات را پزشکان بهانه فشار به مردم نمیکردند. این که مردم ناچارا نیازمند خدمات پزشکان هستند روشن و جدی است، اما چرا پزشکان باید سوگندنامه بقراط را فراموش کنند و خلاف آن رفتار کنند؟ آیا دلیلش این نیست که در این بخش از جامعه بعضی کارها فقط یک عادت است و ترک آن موجب مرض؟ از جانب خودم از تمام پزشکان خوب و انسانی که هوز شانیت خود و انسانیت خود را خرج جنجالهای صنفی بیهوده نکرده و به طور جدی و بدون حاشیه به مردم خدمت میکنند عذر خواهی میکنم و بردستانشان بوسه می زنم. پزشکانی چون مرحوم دکتر قریب، ملک حسینی، سامان نیک اقبال، و هزاران دیگر که مجال نام بردن از آنها نیست. به جامعه پزشکی کشور توصیه میکنم دیوار قلعه متوهمانه اطراف خویش را بشکنند و مردم کشور را هم ببینند و اینگونه صنف آلوده و منفعت گرایانه با مشکلات موجود اجتماعی، سیاسی و اقتصادی برخورد نکنند. آن موقع خواهد بود که کسی برای یک متخصص رنج دیده و زحمت کشیده چاقو نخواهد کشید! آن موقع خواهد بود که کسی برای قصور پزشکی به او سیلی نخواهد زد!