چاپ این برگه

یاسوج و آسیبهای اجتماعی

حبیب اله پیشوا

از زمان خلقت حضرت آدم و حوا جرم و هنجار شکنی وجود داشته است، بطوریکه تمامی انعام خداوندی در اختیار آن دو قرار داده می شود و تنها استفاده از یک میوه منع می شود ولی شیطان که با خلقت آدم و تسلیم نشدن در برابر انسان از درگاه خداوند رانده و تصمیم بر گمراهی آدم  و نسل بشر  می گیرد بالاخره موفق به وسوسه انداختن آدم  و حوا و استفاده از میوه ممنوعه می شود و اینگونه است که اولین سرپیچی از قوانین خداوند شروع و آنگاه نوبت به فرزندان آدم و حوا یعنی هابیل و قابیل می رسد و قابیل برادر خود هابیل را بدلیل زیاده خواهی بقتل می رساند، این روند تا به امروز ادامه و هر روزه پیچیده تر و فراگیر تر می شود، دامنه بی نظمی، اخلال در نظم عمومی ، بهم زدن امنیت و آسایش مردم با ارتکاب جرائم متعدد بیش از پیش رو به فزونی است، انسان در جامعه زندگی می کند، زندگی در جمع و به تعبیر جامعه شناسی «جامعه» مستلزم رعایت قوانین و مقرراتی است که اگر نادیده گرفته شود نظم اجتماعی بهم می خورد، در اینکه چرا برخی از افراد هنجار شکنی می کنند پاسخهای متفاوتی داده شده است، نابسامانیهای اقتصادی، اجتماعی مانند فقر، تورم، گرانی، بیکاری، بیسوادی، مهاجرت، حاشیه نشینی، اختلاف فرهنگی، نابرابری اقتصادی، چشم و هم چشمی و… باعث آسیبهای اجتماعی از جمله درگیری، خودکشی، سرقت، اعتیاد به مواد مخدر و… می شود، بطور قطع و یقین شهر یاسوج با بستر مهاجر پذیری و گردشگری بعلت آب و هوای خدادادی و طبیعی اش بیش از سایر شهرها و امکنه مستعد از برای بروز رفتارهای بیمار گونه، هنجار شکنی ها و همانا آسیبهای اجتماعی است، آسیب اجتماعی یعنی اینکه هنجارهای پذیرفته شده توسط عده ای نادیده گرفته شود، یعنی رفتار انسانی در جامعه ای که عضو آن است حالت بیمار گونه بخود بگیرد، اما اینکه چرا برخی از افراد ارزشها، هنجارها و ساختارهای اجتماعی را نادیده و موجب جرم و جنایت می شوند خود بحث مفصلی را می طلبد که جای آن در این مقاله نیست، کژ رفتاری و جرم را یک نوع بیماری اجتماعی می دانند که افکار عمومی و وجدان  جمعی آن را محکوم می کند، از نظر قانونی جرم یعنی  انجام کار یا ترک کاری که قانونگذار برای آن مجازات تعیین کرده است، قانونگذار مردم را از انجام اموری همانند سرقت، خیانت در امانت، کلاهبرداری، درگیری، زور گيری، حمل سلاح غیر مجاز،ورود به  حریم خصوص افراد و… منع ولی عده ای این امور را انجام می دهند یا قانونگذار دستور به انجام کاری می دهد اما عده ای آن را ترک می کنند، نکته جالب و در خور اهمیت آن است که مردم با علم به اینکه نتیجه ارتکاب جرم و کژ رفتاری مجازاتی از قبیل حبس، شلاق، جریمه و حتی اعدام می باشد ولی آن را انجام می دهند، چاره کار صرف نظر از اینکه علت ارتکاب جرم کدام یک از عامل یا عوامل مورد اشاره  باشد آن است که مسولین و متصدیان امور با قاطعیت قانون را اجرا کنند، نیروی انتظامی بعنوان ضابط دادگستری حضور فعال و مستمر داشته باشد، آمادگی کامل برای دخالت  به موقع و جلوگیری از هر گونه درگیری را داشته باشند، دستگاه قضایی بدون اغماض با خاطیان برخورد کند تا جامعه پذیری در میان مردم نهادینه شود، آسیبها شناسایی و اولویت بندی شوند، راههای برخورد با آسیبها مشخص شوند، بافت اجتماعی یاسوج ایجاب می کند که تعدادی چند از روان شناسان، جامعه شناسان به کالبد شکافی آسیبهای پیش روی جامعه بپردازند، ادبیات تهاجمی، تعصبی و غیرتی از نوع افراطی اش باید به نقادی کشیده شود، موثرین سیاسی از شعارهای تبعیض آمیز قومی، قبیله و جغرافیایی برای بیش برد اهداف سیاسی خود امتناع تا مصداق هدف وسیله را توجیه کند نباشیم.

    به هر حال انسان ذاتاً مدنی و روحیه اجتماعی دارد، زندگی اجتماعی نیاز به نظم اجتماعی توام با پذیرش هنجارها و ارزشهای اجتماعی خود را دارد، افراد و نهادهایی برای حراست از ارزشها و هنجارها و برخورد با هنجارشکنان مشخص شده اند که در صورت تاخیر و یا تعلل در انجام وظیفه آسایش و امنیت مردم بهم  بهم میریزد،در شهر یاسوج همه عوامل جرم زا وجود دارد،مخصوصا در سالهای آینده که آمار مهاجرین و گردشگران سیر صعودی پیدا خواهد کرد ضرورت اجرای برنامه های فرهنگی برای ایجاد الفت و صمیمیت بین اقشار گوناگون جامعه شهری ولی با رنگ و لعاب عشایری و سنتی آن حتمی است.