زحمت کشانی در کهگیلویه و بویراحمد که با دلهره به پیشواز عید می روند (+تصاویر)

با توجه به نزدیک شدن به بهار طبیعت و رونق گرفتن خرید و فروش های عیدانه مردم اما این موضوع از نگاه کارگران خدوم شهرداری جلوه ای دیگر دارد.

به گزارش خبرنگار بویرنیوز، رفته رفته خیابان های اصلی شهر شلوغ می شود، به ویژه خیابان هایی که به نوعی بازار محسوب می شود و مردم طبق یک سنت دیرینه و عادت چندین ساله برای خرید شب عید به آنجا می روند، هرچند که بیش از خرید فقط نگاه می کنند، قیمت می پرسند و می روند.

در شهر شوری به پاست، مردم به دنبال خرید پوشاک نو، آجیل های جور واجور و کالاهایی از این دست هستند، کودکان نیز خوشحال تر به انتخاب لباس ها و خوردونی های گوناگونی برای خود مشغول هستند.

اما در این میان نگاه های پر از اضظراب و نگران کارگران شهرداری به نزدیک شدن شب عید و خریدهای آنچنانی آن، جای تأمل بسیار دارد!!!

کارگران خدماتی شهرداری؛ قشری زحمت کش و بی ادعا که شاید تصور کاری که آنها برای ما انجام می دهند برای خیلی از ما ها سخت و غیر قابل تصور باشد.

با چند نفر از این عزیزان هم کلام شدیم…

“علی-ر” از کارگران خدمات شهری شهرداری یاسوج، نگران از رسیدن عید میگوید، از شرمندگی پیش روی خانواده و دو فرزند خردسالش گفت و اینکه حتی نمی داند برای عید حقوقش را دریافت می کند و یا خبر؟!!

“مهدی- ن” هم ناراحت است، می گوید حقوقش کفاف هزینه های زندگی اش را نمی دهد و بیشتر اوقات شرمنده و دست خالی به خانه می رود که این عذابش می دهد، او هم گفت نگران حقوق و مزایای عیدش است و نگرانی اش بیشتر به خاطر دخترش است که نسبت به هم سن و سالهایش از خیلی از امکانات محروم مانده است.

به گفت و گو با یکی دیگر از کارگران خدمات شهری رفتیم، “سعید-ب” خسته است، از صبح زود در خیابان جارو میزده،به دیوار تکیه داده، ازش پرسیدم خیلی خسته شدی؟ با لبخند گفت صبح خیلی زود بیدار شدم خسته هستم اما خوشحال از اینکه درآمدم حلال است و به مردم کمک میکنم.

از سعید پرسیدم خوشحالی داریم به فصل بهار نزدیک میشم؟ جواب داد” آره همه خوشحالن منم از خوشحالی مردم و به شکرانه اینکه هنوز زنده ام و میتونم بهار زیبایی که خداوند به ما هدیه داده رو ببینم، میتونم برای خانوادم کار کنم و روزی حلال ببرم خونه خوشحال هستم اما برای خانواده و مادر پیرم ناراحتم، ناراحت از اینکه مثل بقیه مردم نمی توانیم خرید برویم، نمیتوانیم چیزایی که دوس داریم بپوشیم و حتی بخوریم.

با چند نفر دیگر از کارگران حوزه خدمات شهری و شهرداری یاسوج صحبت کردم و آنچه توجهم را جلب کرد نگرانی از دریافت حقوق و مزایا در عید و دلواپسی از اینکه نکند شرمنده خانواده خود شوند.

اما آنچه جالب به نظر می رسد مصاحبه های متعدد مسئولان استان در حمایت از مردم و خدمت گذاری به عامه! مردم است و تدارک نشست ها و مصاحبه های آنچنانی و هزینه های گزاف در این خصوص.

از یاد نبرده ایم سخنان شهردار شهر یاسوج؛ دکتر “محمد علی جاوید” را در خصوص بدهی بیش از 600 میلیارد ریالی سایر دستگاه ها استان به این نهاد، بدهی هایی که اگر وصول شوند گره از مشکل تعداد زیادی قشر ضعیف و زحمت کش جامعه بر میدارد، و دل بسیاری از نوجوانان و جوانان آینده ساز این مرز و بوم را شاد و امید وار می سازد.

شاید یکی از بهترین فرصت ها برای مدیران به خصوص مدیران نهاد های خدمت رسان، در اثبات ادعای خدمت به مردم به عنوان اصل و هدف اساسی از بر عهده گرفتن مقام و مسئولیت همین تلاش در جهت رفع مشکلات مردم باشد، و پرداخت بدهی عوارض بیش از 60 میلیارد تومانی آنها به شهرداری یاسوج که بی شک حق تمام کارگران و فرزندانی است که شب و روز خود را برای نظافت شهر و آرامش آسایش همه ما گذاشته اند.

از مسئولین امر انتظار می رود با توجه به نزدیک شدن به بهار طبیعت و خرید های شب عید دست به دست هم داده و در جهت رفع مشکلات همه مردم و به خصوص رفته گران رئوفی که ارزش کارشان بر کسی پوشیده نیست، تلاش کنند، بی شک تعهد نهاد های خدمت رسان در پرداخت بدهی شان به شهرداری یاسوج در تحقق این مهم انکار نشدنی است.

شعر از مهندس پورابوطالب