جمعه 29 شهریور 1392 - 14:19

تاثیرات منفی بي بندوباري در پوشش بر خانواده ها

اساس و هسته هر جامعه ای خانواده است که اگر حفظ شود جامعه هم حفظ می شود، اما یکی از مسائلی که می تواند کیان خانواده را به خطر اندازد بي بندو باري در پوشش است، چرا که بي بندو باري در پوشش به نوعی بی وبندباری در تحريك است و این امر بنياد خانواده را سست و متلاشي مي كند.

به گزارش خبرگزاری مهر، خانواده واحد بنيادين جامعه و كانون اصلي رشد و تعالي انسان است. براي حفظ و كيان و عظمت آن بايد مردم و مسئولين بكوشند تا اين واحد ارزشمند قداستش كمرنگ نشود.

یکی از مسائلی که می تواند کیان خانواده را به خطر اندازد بي بندو باري در پوشش است، چرا که بي بندو باري در پوشش به نوعی بی وبندباری در تحريك است و این امر بنياد خانواده را سست و متلاشي مي كند. غريزه جنسي يكي از علل مهم ازدواج و به وجود آمدن خانواده است، اما پس از ازدواج هر چه زمان مي گذرد نقش غريزه جنسي در حفظ دوام خانواده كمتر مي شود و به جاي آن نقش عشق، تفاهم و وفاداري در بقاي خانواده بيشتر مي شود.

عرياني و خود نمايي آفت زندگي خانوادگي است و در يك كلام بي حجابي ريشه درخت خانواده را مي خشكاند. تجربه نشان داده نه تنها در اسلام، بلكه در همه مرام هاي اجتماعي جهان، اين نتيجه حاصل شده كه خانواده بايد محفوظ و محترم بماند و زن و مرد بايد دلبسته و وفادار يكديگر باشند تا آشيان دلپذيري براي فرزندان خويش بنا كنند و با تربيت آنها، آينده جامعه خويش را ترسيم كنند.

اما در جامعه اي كه برهنگي بر آن حاكم است هر زن و مردي همواره در حال مقايسه است، مقايسه آنچه دارد با آنچه ندارد و آنچه ريشه خانواده را مي سوزاند. زنان و مرداني كه در كوچه و بازار، اداره و دانشگاه با پوشش نامناسب ظاهر می شوند به دیگران فرصت مقايسه مي دهند و اين مقدمه اي براي ويراني اساس خانواده است.

تجربه ثابت کرده كه هيچ جامعه اي نمي تواند بدون خانواده برقرار بماند. در اسلام خانواده اهميت بسيار دارد و شايد بتوان گفت كه مطابق آنچه از مجموع معارف اسلامي استنباط مي شود در ميان نهادهاي اجتماعي، خانواده در تربيت و تكامل انسان بزرگترين نقش و وظيفه را بر عهده دارد جامعه بدون خانواده پايدار نمي ماند.

هيچ يك از فيلسوفان و جامعه شناساني كه آميزش جنسي اشتراكي را تجويز مي كردند و مي خواستند آن را جايگزين خانواده سازند نتوانستند حتي براي مدتي كوتاه، طرح خود را عملي سازند. اگر نمونه افلاطون دور از دسترس است نمونه ماركس قابل مشاهده و بررسي است. ماركسيست ها مي خواستند با اشتراكي كردن روابط جنسي مسئله را حل كنند آنها معتقد بودندكه شكل شرقي خانواده، محصول نظام هاي اقتصادي فئوداليسم و بورژوازي است و اختصاصي بودن روابط زن و مرد نتيجه”مالكيت خصوصي”و روبناي آن است و قهرا با سر آمدن دوره مالكيت خصوصي، خانواده خصوصي نيز محو خواهد شد.

انگلس در كتاب منشا خانواده، مالكيت خصوصي و دولت مي نويسد؛ نخستين شرط رهايي زن، شركت تمامي جنس مونث در صنايع عمومي است و اين شرط نيز الغاي خانواده فردي را به عنوان واحد اقتصادي جامعه اقتضا مي كند. او مي گويد؛ اقتصاد خانگي خصوصي به اقتصاد اجتماعي مبدل مي شود كار مراقبت و پرورش كودكان يك امر عمومي خواهد شد. جامعه از كودكان چه مشروع و چه نامشروع به طور يكسان مراقبت خواهد كرد.

اما بايد ديد اين انديشه ها در عمل به چه سرنوشتي دچار شد. به محض اينكه پس از انقلاب كمونيستي در شوروي، تعدادي از ضوابط مربوط به نظام خانواده لغو گرديد، آشفتگي و هرج و مرج و عواقب ناشي از آن به اندازه اي بالا گرفت كه اصل انقلاب در معرض خطر افتاد.

اين يك تجربه محسوس و ملموس است كه ثابت مي كند رابطه جنسي نظم و ضابطه مي خواهد و اگر روابط نظم و ضابطه مي خواهد در آن صورت تحريك غريزه جنسي نيز نظم و ضابطع لازم دارد و محدوديت هايي كه در اسلام براي پوشش زنان و مردان وضع شده، گوشه اي از اين نظم ها و ضابطه هاست. هيچ چيز منطقي تر از اين نيست كه گفته شود آنجا كه ارضاي يك غريزه امكان ندارد تحريك آن ظلم است و بايد ممنوع شود و اگر نمي توانيم به گرسنه اي همه گونه غذا بدهيم، چرا بايد اشتهاي او را با عطر و بوي برخاسته از غذاهاي اشتها انگيز تحريك كنيم.

قرآن زن و شوهر را در خانواده به “لباس” يكديگر تشبيه مي كند و مي گويد؛ زنانتان لباس شمايند و شما لباس زنانتان. زن لباس شوهر و شوهر لباس زن است اگر در اين تشبيه دقت كنيم آن را فوق العاده زيبا و پر معني خواهيم يافت. لباس از همه چيز به تن انسان نزديك تر است و محرم تر و همين لباس در عين نزديكي به تن، تن را از ديگران مي پوشاند و دور مي سازد زن و شوهر نيز نسبت به يكديگر چنين هستند، به يكديگر نزديك هستند و در عين حال هر يك از آن دو موجب حفظ عفت ديگري است، همان طور كه لباس انسان را از عرياني و بي عفتي حفظ مي كند.

علاوه بر اين لباس هر كس مايه و قار و آراستگي اوست، همسر نيز مايه وقار و آراستگي فرد در زندگي اجتماعي است. تفاوت زن و شوهري كه تشكيل خانواده مي دهند با زن و مردي كه در يك جامعه بي بندو بار رابطه جنسي برقرار مي كنند اين است كه زن و شوهر مطابق تمثيل قرآني، در حكم لباس يكديگرند و مايه عفت و پوشيدگي يكديگرند و حال آن كه آن دوتاي ديگر موجب برهنگي و بي عفتي يكديگر مي شوند،يعني دقيقا نسبت به يكديگر عكس كار لباس را انجام مي دهند.

نظرسنجی
فعلا نظرسنجی در جریان نیست
لینک کوتاه : https://boyernews.com/?p=69561
به اشتراک بگذارید:
نظرات کاربران :

دیدگاه شما