چهارشنبه 9 مرداد 1392 - 1:38

دلایل توسعه نیافتگی کهگیلویه و بویراحمد در گفتگوی بویرنیوز با غلامرضا پناه

استان کهگیلویه و بویراحمد یک درصد از مساحت کشور را دارد و اگر سهم توسعه آن را به نسبت برخی از استان های همجوار بررسی کنیم شاید باز هم به همین نسبت یک درصد برسیم.

توسعه نیافتگی استان علیرغم داشتن ثروت های خدادادی چون آب، نفت و گاز؛ مناطق گردشگری منحصر به فرد و منابع مهم معدنی و از طرف دیگر برخورداری از نیروهای و فرزندان مستعد و توانمند که در مناصب حساس کشوری ایفای نقش می کنند؛ جای بسی تامل دارد.

دبیر حزب کارگزاران سازندگی دراستان کهگیلویه وبویراحمد دلایل زیادی برای توسعه نیافتگی استان دارد.

غلامرضا پناه که در دوران اصلاحات مدیرکل اداره کار استان کهگیلویه و بویراحمد بوده است راه برون رفت کهگیلویه و بویراحمد از وضعیت موجود را عدم استفاده از ظرفیت ها و توانایی ها می داند.

با مشروح  گفتگوی تفضیلی خبرنگار «بویر نیوز» با مهندس غلامرضا پناه همراه باشید:

*  به نظر می رسد استان کهگیلویه و بویراحمد علیرغم برخورداری از توانایی و استعداد لازم هنوز به مرحله رشد و شکوفایی مورد قبول نرسیده است. اگر شما هم با این موضوع موافق هستید؛ دلایل عدم توسعه یافتگی استان کهگیلویه و بویراحمد را چه می دانید؟

دلایل متعددی مترتب بر عدم توسعه یافتگی استان کهگیلویه و بویراحمد مشهود وقابل ارائه است که به شرح ذیل به آن ها اشاره می شود:

1) استان کهگیلویه و بویراحمد استانی است که از سال 1348 با جدا شدن از دو استان بزرگ کشور یعنی استان های خوزستان و فارس با تلاش و رشادات بزرگ مردانی از این دیار استقلال خود را به دست آورده است فلذا تجربه استانی آن از سابقه چندان طولانی برخوردار نیست چرا که راه آغازین خود را از چهل و اندی سال پیش آغاز نموده است.

2) از عوامل اصلی توسعه در هر استان، ایجاد زیرساخت های اساسی از جمله راههای ارتباطی، امکانات زیربنایی، فرودگاه، شهرک های صنعتی، امکانات اقامتی و رفاهی، ثبات و امنیت، سهولت دسترسی به بازارهای داخلی و خارجی و…می باشد که تا چند سال اخیر راههای ارتباطی استان مناسب نبوده و زیرساخت ها از وضعیت خوبی برخوردار نبوده است وهنوز هم به وضع مطلوب نرسیده است.

3) عدم استفاده از مدیران توانمند و با قابلیت های دانشی و تجربی برای برون رفت از وضعیت موجود بخصوص در رده ارشد و میانی؛ البته در مقاطعی مدیرانی کارآمد بر سر کار آمده اند،اما تندباد حوادث آنان را کنار گذاشت واز ادامه فعالیت  بازماندند.

4) عدم دارا بودن سهم در قدرت مرکزی برای چانه زنی و حل و فصل مشکلات استان

5) عدم همگرایی در نخبه گان و نیروهای سیاسی استان برای حل مشکلات و معضلات استان

6) نبود برنامه ی آمایش سرزمین وتدوین اولویت ها، ظرفیت ها و پتانسیل های استان

7) عدم همفکری و همراهی به منظور ارائه برنامه توسعه استان و جذب اعتبارات و استفاده از ظرفیت هایی که در دولت های مختلف می توانست مورد بهره برداری قرارگیرند اما عمدتا این پتانسیل ها به جای هم افزایی وهمگرایی در جهت تخریب و حذف همدیگر عمل نموده اند.

آقای مهندس با توجه به اینکه شما هم در مناصب کشوری و هم در سمت های استانی ایفای نقش داشته اید ؛ چه عواملی می تواند باعث برون رفت استان از توسعه نیافتگی باشد؟ چه  راهکار هایی دارید و چه کسانی می توانند در رشد و توسعه استان ایفای نقش کنند؟

1) اولین و مؤثرترین عامل در توسعه هر کشور، استان و سازمانی به سرمایه انسانی آن مجموعه بر می گردد. در دنیای امروز کشور ژاپن فاقد نفت است و کشور چین با بیش از یک میلیارد و دویست میلیون نفر جمعیت در مسیر شتابان توسعه با سرعت قابل قبولی در حرکت هستند. استان ما به لحاظ دارا بودن نیروی انسانی مستعد، هوشمند و کارآمد، بسیار غنی است اما در برخورد با خرده فرهنگ های درونی در جامعه درمانده است و هنوز گرفتار سردسیری و گرمسیری می باشیم. از اینرو نتوانسته ایم مشکلات کوچک اما محدودیت زا یمان را برطرف نماییم.

استان ما در علم پزشکی در رشته هایی چون جراحی، پیوند اعضا، چشم پزشکی، مغز و اعصاب و… در استان های شیراز و تهران، بزرگان و نام آوران برجسته و کم نظیری دارد. همین طور در رشته ای چون وکالت و دیگر رشته ها نیز وضع به همین گونه است.

مدیرانی که از استان خلع شده و راه مهاجرت به تهران گزیدند، در اقیانوس بیکران پایتخت هر کدام علی رغم عدم حمایت ها و انزوای سیاسی به لحاظ توان علمی و مدیریتی در مجموعه خود ایفاگر نقش مهمی هستند.

برای نجات استان راهی به جز کنار گذاشتن تنگ نظری ها و استفاده از ظرفیت ها و پتانسیل های انسانی استان نداریم. زیرا ثبات از خواص اذهان تنگ است و به گفته بنجامین دیزرانیلی؛ انسان مخلوق شرایط نیست و شرایط مخلوق انسان هستند.

از ده ها مورد نقاط ضعف در مدیریت استان بویژه در چند سال اخیر تنها به یک مورد اشاره می کنم، در سال 1384 تپه ای بر فراز شهرمان به نام تپه جنگلی طراحی گردید که مطالعه و طراحی آن در مدت کوتاهی شکل گرفت. با وجود اینکه این طرح از ویژگی های منحصر به فردی برای ایجاد یک مجموعه تفریحی و توریستی برخوردار است و آب ، برق و جاده آن نیز مهیا گردید؛ با تغییر دولت، مدیران ارشد استانی به بهانه های واهی بعد از گذشت 8 سال تنها اسم آن را حفظ کرده و قدمی در جهت اجرایی کردن این طرح برنداشتند. در صورتیکه برای تمام بخش های این طرح از جمله هتل، ویلا، شهربازی، تله کابین و… بخش خصوصی به صورت مکتوب اعلام آمادگی کرده اند. انجام این پروژه نه تنها هزینه ای برای دولت نداشته بلکه می توانست از طریق دریافت عوارض کمک شایانی به شهر کند، شغل های مناسب و پایدار ایجاد نماید، بستری جهت رفاه، تفریح و آرامش مردمان شهر فراهم نماید و از همه مهم تر پذیرای مسافران بسیاری از استان های هم جوار بوده و به رونق و اشتغال شهر کمک نماید اما به راستی به چه علتی ساخت این مجموعه بلاتکلیف مانده است؟ چرا مدیران استانی هیچ گاه در این خصوص تعمق نکردند؟ روزی شنیده شد که گفته شده است امکان دارد افرادی بدون حجاب به آن جا بروند! که اگر این استدلال منطقی باشد باید دور تمام دریاها را دیوار کشید چون از هزاران انسان که به این مکان ها رفته، هر ساله چند صد نفر در این دریاها غرق می شوند!

نمی شود با منطق عهد عتیق، استان را از محرومیت نجات داد و به توسعه فکر کرد با اینگونه تفکرات بر اریکه مدیریت استان شما چه انتظاری از پیشرفت و توسعه دارید؟

2) گرچه زیر ساخت ها متحول شده است اما هنوز کافی و قابل قبول نیست. امروزه جاده یاسوج به اصفهان دو طرفه بوده و این جوابگو نمی باشد. حتما باید نسبت به احداث باند رفت و برگشت اقدام گردد و هم چنین امکانات رفاهی و اقامتی و فرهنگ همکاری و تسهیل فعالیت کار آفرینان فراهم گردد.

3) ظرفیت بالقوه جذب توریسم استان در کشور بی نظیر است. استان کهگیلویه و بویراحمد استانی چهار فصل با ارتفاع 300 متر از سطح دریا در منطقه گچساران و بالای 1800 متر در شهر سی سخت وقله دنا در ارتفاع 4400  متر ازسطح دریا وهمجواری با پنج استان بازمانی بین 3 الی 4 ساعت ودسترسی به دریا ی آزادفقط 3 ساعت و نیم ازمزیت مطلوبی برخورداراست، ولی تا کنون بستر استفاده از ظرفیت های گردشگری استان به نحوه مطلوب مهیا نشده است. در صورتیکه استان کهگیلویه و بویراحمد می تواند یک قطب گردشگری باشد به ویژه به علت هم جواری با استان های اصفهان و فارس.

4) استان ما همیشه در صحنه فداکاری ها نقش ممتازی داشته است. در جنگ تحمیلی نیز به نسبت جمعیت رتبه اول در کشور را داشته است و همین طور در انتخابات ها، اما از نظر سهم در قدرت مرکزی کمتر به آن توجه شده است. شاید به علت عدم هماهنگی بین نیروهای سیاسی و تاثیرگذار استان این نقیصه وجود دارد که باید با همفکری و دوری از تعصبات قومی و منطقه ای همدیگر را در این مسیر کمک کرد.

5) آمایش سرزمین و تعیین ظرفیت ها و اولویت های استان برای برون رفت از وضعیت موجود با بها دادن به کارشناسان مستعد و زبده استانی محقق می گردد. در دوران مدیریت در استان یکی از محققین استانی بیش از 800 نوع گیاه داروئی را در دامنه دنا شناسایی کرده بود. در زمینه معدن نیز کارشناسان مستعد و باذوق اکتشافات موثری را انجام داده اند امادر مدیریت های استانی و حتی در کارگروه های تصمیم سازی و تصمیم گیری کمتربه حساب می آیند که باید از این اساتید و کارشناسان بدون در نظر گرفتن تعلقات سیاسی بهره گرفت.

6) فرهنگ بومی گریزی را باید کنار گذاشت و از مدیران خلاق، کارآمد و اثربخش در استان حمایت کرد. اینان به شخصه ضرر نمی کنند زیرا به هر کجای این سرزمین عزیمت کنند جایگاهشان محفوظ است و این استان است که متضرر خواهد شد. آیا اگر مطرح ترین پزشکان در استان می بودند به نفع مردم ما نبود؟ و یا حضور آنان بسیاری را از سراسر کشور و حتی حاشیه خلیج فارس به شهرمان نمی کشاند؟ که اگر این گونه می بود، خود راهی برای درآمدزایی شهرمان محسوب می گشت.

در پایان یکی از مهم ترین وظایف مدیران، وظیفه ایجاد تغییر است. این امر در گروه تجزیه و تحلیل استان در همه ابعاد صورت می پذیرد. نقش اجرایی این تجزیه و تحلیل باید به دست افرادی کارآمد، کارآزموده و کارشناس باشد تا از وضع موجود استان تصویربرداری کرده و به شناخت جامع و کاملی از وضع موجود دست یابند. بدین ترتیب با دقت در تصاویر بدست آمده از نقاط ضعف و کمبودها آگاهی یافته و راه حل های مناسب را پیش بینی کرده و در اختیار مدیران قرار دهند.

برای ساختن خانه به نقشه احتیاج داریم. باید ترتیب و توالی انجام هر مرحله را دانست تا اقدامات صورت گرفته مکمل یکدیگر باشند در غیر اینصورت، نتیجه کار فقط مجموعه ای از مواد و مصالحی خواهد بود که ناشیانه به یکدیگر متصل شده اند؛ ساختن یک استان هم به همین گونه است.

رشد و بالندگی هر جامعه ای در گروء دانایی و خرد اعضای آن می باشد. وقتی چشم اندازی برای استان طراحی شود، فاصله میان وضعیت موجود و وضعیت مطلوب درک می شود. از نظر من نیاز به یک رهبر عملیاتی در رأس استان حس می شود. بیشتر اقدامات مهم را رهبران عملیاتی آغاز کرده و بسیاری از ایده های خوب مدیران نیز به دلیل وجود رهبر مستعد و متعهد به ثمر نشسته است. رهبری عملیاتی جایی است که مفاهیم به توانایی تبدیل شده و ایده ها و ابزارهای جدید در عمل مورد آزمون قرار می گیرند. به طور خلاصه، رهبری عملیاتی قلب نوآوری سازمانی است. ترویج ایده های نو و تشویق افراد ایده پرداز به عهده رهبران است.

*  از اینکه وقت خود را به بویر نیوز دادید سپاسگزاریم. اگر نکته ای، توصیه ای یا سخنی مانده است بفرمایید.

سخن آخر اینکه مشکل اصلی شیوه تفکر ما می باشد. اگر شیوه تفکرمان تغییر نکند، تمام راه های جدید به همان نتایج کم اثر پیشین منجر می شوند.

بنده هم تشکر می کنم.

نظرسنجی
فعلا نظرسنجی در جریان نیست
لینک کوتاه : https://boyernews.com/?p=59346
به اشتراک بگذارید:
نظرات کاربران :
  1. منصف گفت:

    لطفا نظر بنده را منتشر کنید.
    از جمله دلایل توسعه نایافتگی استان رشد قارچی و فرصت طلبی برخی مدیران سودجو و بنیه در دولت خاتمی بود …………

    • خیبر گفت:

      منصف بی انصاف بدان استان ما اگر پیشرفتی داشت در زمان خاتمی داشت وگرنه این هشت سال کلکسیونی از مدیران نا لایق بر استان حکمروایی میکردند

  2. راز گفت:

    مردم استان ما. نخبگان ما . رسانه های ما. منتقدین ما همه و همه از انتصاب یک نفر بومی در استان شروع به تخریب مینمایند تا او را ساقط کنند. ولی غیر بومی که مدیر میشود هیچکس کاری به کار او ندارد. شما در طول یک سال گذشته به تغییر مدیران توجه نمایید فقط مدیران بومی عزل میشوند. میران غیر بومی هر کاری که میخواهند انجام میدهند.چون کسی منتقد آنان نیست.

  3. همشهری گفت:

    متاسفانه بویر احمد با مدیران بومی مشکل دارند.به خیلی از موارد اشاره کردین که اگر انجام شوند شاهد پیشرفت خواهیم بود

  4. شهرستان دنا گفت:

    من فقط دنبال يه سوالم. اين چند سال اين آقا كجا بود كه حالا براي ما تئوريسين شده؟

  5. ساعد گفت:

    امیدوارم به جایی برسیم که ارزش نیروهای بومی را که هیچ وقت قدرشان را ندانستیم را بدانیم.
    تا کی باید گرفتار کج فهمی و حسادت باشیم که موفقیت برادر خودمان را نداشته باشیم.

دیدگاه شما