یکشنبه 6 مرداد 1392 - 10:35

پایان تلخ عشق پسر 20 ساله و دختر 16 ساله / دو خودكشي در ياسوج

به گزارش بویر نیوز؛ آنگونه که برخی نزدیکان او به «شرق» گفته‌اند، یاسمن برای ازدواج با پسر مورد علاقه‌اش با مخالفت جدی برخی اعضای خانواده مواجه شد، با این حال او برای رسیدن به شریک زندگی خود تلاش بسیاری کرد اما به جایی نرسید و برخی اعضای خانواده برای ممانعتش از این کار با او به تندی برخورد کردند. پس از آن اما یاسمن و خواستگارش همچنان بر خواسته خود ایستادند، اما مقاومت آنان به‌جایی نرسید. این روایتی است از روز تلخ اقدام به خودکشی این دختر نوجوان: «یاسمن پس از برخوردی که با او شد، به آرامی و بی‌سروصدا برای خودکشی اقدام کرد، تنها چند روزی از عروسی خواهر بزرگترش می‌گذشت و خانه آنها هنوز شلوغ بود و گاهی میهمانانی می‌آمدند و می‌رفتند، یاسمن از همین فرصت استفاده کرد و به سراغ خانه یکی از همسایه‌ها رفت و از آنها تقاضای نفت به بهانه درست‌کردن کباب برای میهمانان کرد، خانم همسایه هم با نیت خیر دبه کوچک نفت را به دستش داد، او اما با همین نفت به یکی از اتاق‌های خالی خانه رفت، دبه را روی سر خودش خالی کرد و کبریت را کشید… شعله‌های سوزناک آتش یاسمن را در آغوش کشیدند، فریادش به گوش اهالی خانه رسید، با اضطراب و عجله خود را به او رساندند، اما با مقداری تاخیر، یکی از اهالی خانه از دستپاچگی و برای نجات جان دخترک که در میان شعله‌ها ضجه می‌زد بر روی او آب ریخت، اما همین آب کار را خراب‌تر کرد.»

این قسمت ماجرا روز بعد در بیمارستانی در اصفهان معلوم شد وقتی پزشکان بیمارستان، میزان عفونت تنش ناشی از سوختگی را اعلام کردند.

آن سوی این ماجرا جوان عاشقی داشت به نام «جواد» 20ساله، که از یاسمن خواستگاری کرده بود، او بلافاصله پس از شنیدن خبر خودسوزی یاسمن خود را به اصفهان و بالای تخت محل بستری شدنش رساند، یاسمن هفت شب و روز را در آنجا بستری بود و در همه آن 168ساعت، جواد بالای سرش بود و از تن سوخته‌اش پرستاری می‌کرد، در همان روزهای دردناک بیمارستان بود، که به درخواست جواد و رضایت پدر و مادر یاسمن صیغه محرمیت میان آن دو اگرچه دیر اما عاقبت خوانده شد تا اگر عروس این قصه زنده از اصفهان برگشت، در مراسمی دیگر با هم پای سفره عقد رسمی بنشینند.

این قصه اما تلخ‌تر از آن بود که شیرینی عروسی و سفره عقد به خود ببیند. تن یاسمن زیر لهیب آتش‌سوختگی و عفونت شدید، دوام نیاورد و جواد را تنها گذاشت و رفت. جنازه عروس مرده را به شهر زادگاهش دهدشت منتقل کردند. در همه مراسم ختم، جواد، داماد دقیقه‌نودی خانواده آنجا بود و از ته دل برای عشق به خاک‌آرمیده‌اش ناله می‌کرد. مراسم ختم که تمام شد جواد به یاسوج و نزد خانواده‌اش برگشت.

10 روز از مرگ یاسمن گذشته بود. اما او توان ماندن نداشت و عاقبت کار خودش را کرد. این روایت «میلاد آریانژاد» برادر جواد است که به «شرق» گفته: «ظهر آن روز جواد تا قبل از ناهار خواب بود، برای غذا بیدارش کردیم، جواد ماکارونی دوست داشت و مادرم به عشق او برایش این غذا را درست کرده بود، اما برخلاف همیشه جواد غذا نخورد، از مادرم کلید انباری را گرفت، به انباری رفت، طنابی را از آنجا برداشت و به جنگل بلوطی که انتهای کوچه بود رفت، چند لحظه بعد سروصدا و فریادی از کوچه شنیدیم، با عجله بیرون آمدیم و خبر دادند یک‌نفر بالای تپه خودش را از یک درخت بلوط حلقه‌آویز کرده .

من با سرعت بالا رفتم تن بی‌جان برادرم را دیدم که میان زمین و آسمان از درختی آویزان بود. تا او را پایین کشیدیم و به بیمارستان رساندیم، تمام کرده بود. جواد روزهای قبل که در مراسم یاسمن بود، به پدر و مادرم پیامک می‌زد که من خودم را می‌کشم، اما اینجا و در خانه یاسمن نه، وقتی به خانه خودمان آمدم. مدتی که آنجا بود همیشه حواسمان به او بود فقط 10دقیقه غفلت کردیم و او کار خودش را کرد.»

اینگونه دو جوان کم‌سن‌وسال عاشق، یکی به وسیله آتش یکی با حلق‌آویزکردن خود از دنیای ما کم شدند؛ شبیه رومئو و ژولیت عشاق یکی از نمایشنامه‌های معروف ویلیام شکسپیر، دو جوان از اهالی استان کهگیلویه‌وبویراحمد پنجمین استان کشور در زمینه بالابودن میزان خودکشی، این آمار

در آخرین گزارشی که نیروی انتظامی در سال 1383 در زمینه خودکشی منتشر کرده است، دیده می‌شود، استان‌های اول به این شرح هستند: «نرخ اقدام به خودکشی در ایلام 1/70 در هر صد‌هزارنفر است و میزان خودکشی موفق در هر صد‌هزارنفر 9/28 و نسبت خودکشی موفق مردان نسبت به زنان یک به 4/1 است. پس از ایلام، لرستان با 4/11 در هر صد‌هزارنفر، کرمانشاه 6/9 در هر صد‌هزارنفر، گلستان 5/9 در هر صد‌هزارنفر و کهگیلویه‌وبویراحمد با 2/9 در هر صد‌هزارنفر بالا‌ترین میزان خودکشی در استان‌های کشور را دارند.»

خودکشی به خودی خود تلخ و وحشتناک هست، حالا اگر وسیله آن آتش باشد، تلخ‌تر و وحشتناک‌تر.

خودسوزی در کشورهای خاورمیانه و شبه‌قاره هند یکی از شیوه‌های رایج اقدام به خودکشی به ویژه در میان زنان است. هر ساله در سوریه، ترکیه، عراق، ایران، افغانستان و هندوستان زنان زیادی برای مردن و خلاصی از دست گرفتاری‌ها، خودشان را به آتش می‌کشند.

اگرچه در پاره‌ای موارد اقدام به خودسوزی برای نشان‌دادن اعتراض سیاسی نیز انجام می‌شود، اما آنگونه که بیشتر تحقیقات علمی نشان می‌دهد دلیل عمده خودسوزی‌ها به ویژه در میان زنان خشونت خانوادگی و مشکلات زناشویی است.

در ایران نیز خودسوزی به ویژه در میان زنان از شیوه‌های قدیمی اقدام برای خودکشی است. این شیوه به‌خصوص در استان‌های غرب و جنوب‌غربی کشور مانند ایلام، لرستان، کردستان، بخش‌هایی از خوزستان، کرمانشاه و کهگیلویه‌وبویراحمد همه‌ساله تعدادی را به کام مرگ می‌کشاند. اگرچه آمار دقیق و به‌روزی از تعداد افرادی که در هر سال دست به خودسوزی می‌زنند منتشر نمی‌شود و مراکز پزشکی قانونی در استان‌های کشور هم این آمار را محرمانه و غیرقابل‌انتشار می‌خوانند، اما خبرهایی که گاه‌وبیگاه سر از رسانه‌های محلی درمی‌آورد نشان می‌دهد هنوز این شیوه تلخ و دردناک برای خلاصی از دست زندگی، در گوشه‌هایی از کشور رایج است.

نظرسنجی
فعلا نظرسنجی در جریان نیست
لینک کوتاه : https://boyernews.com/?p=58878
به اشتراک بگذارید:
نظرات کاربران :
  1. یکی از مخاطبان بویر نیوز گفت:

    متاسفانه عدم آشنایی خانواده ها با نحوه برخورد صحیح با احساسات زود گذر نوجوانی این مشکلات را در جامعه و فرهنگ در پی دارد.
    چنانچه مخالفتی هم بنا به مصلحت می خواست شکل بگیرد بهتر بود با ابتکارعمل و روش درست انجام شود که این اخبار تلخ رو شاهد نباشیم.
    خدا رحمتشان کند

  2. حامي احمدي نژاد گفت:

    چقد تلخ -به راستي كه عشق چه كارها كه نميكند

    روزگار غراب

  3. حمید گفت:

    یا خدای بزرگ

  4. fd گفت:

    بویر چرا با پخش این اخبار ارائه فحشا میکنی تو خودت عامل فسادی

    • بویر نیوز گفت:

      مخاطب گرامی! ( ش م )
      این خبر دردناک هست ولی آموزنده هم هست.
      اگر منظورتان اشاعه فحشاست بفرمایید از کجای خبر چنین برداشتی کرده اید.
      انتشار چنین اخباری صرفا یک هشدار برای خانواده هاست.

    • ضد fd گفت:

      جناب fd تا کی باید با مخفی نگه داشتن چنین مسائلی ، پایین بودن سطح بلوغ زندگی خودمون رو بپوشونیم و به خیال خودمون راه رو هم داریم درست میریم باید این مسائل گفته بشه تا بلکه این همه سازمانی که ادعای امور فرهنگی رو دارن به فکر آموزش خانواده ها و نوجوانان و جوانان در برخورد با مسائل مهم دوران بلوغشون باشن.نه اینکه فقط آمار دروغ تحویل بدن و زیر پوست جامعه پر باشه از مسائل و مشکلات روحی.خودت ی نگه به آمار چن استان اول بنداز .همشون استان های بدبخت و محروم کشورند.چه از نظر فرهنگی چه از نظر مادی.

    • علی گفت:

      fdبا این طرز فکرت یقینا فیلسوف میشوی

  5. ای خوا گفت:

    ای خوا بمیرم سی دوتات که قربانی خوانوادهیل بی فرهنگ یاسیج وابیت خدایا تو که دونی عشق چنه بیا مرزشو خوایی هر که اومه ای نظره خوند جون عزیزش یه فاتحی هم سیشو بخونید خدا بیامرزشو

  6. امین گفت:

    راه وچاره ها را با روان شناسان خبره در رسانه محلی وملی مطرح و در میان بگذارید واز این بندگان قبل از رحمت ایزدی برای درس عبرت دیگران گزارش تهیه کنید که در اسلام خودکشی کاری قبیح است وخانواده ها نیز باید در این دوره زمانه دقت بیشتری بعمل آورند

    این اطلاع رسانیها اگر با رعایت نکات آسیب شناسی باشد باعث بیداری جوانان وخانوادها خواهد وگرنه بیشتر دامن خواهد زد

  7. پاسخ به ای خوا گفت:

    ششما آقا یا خانم محترم لطفآ مودب باشید و به مردم شریف و با فرهنگ یاسوج(بویراحمد) توهین نکنید . امان از عدم آگاهی افراد یا حق

  8. یاسوجی گفت:

    ای خوا اگه شمافرهنگ داشتین به مردم بافرهنگ یاسوج بی فرهنگ نمیگفتین.بعدشم خانواده دختر مخالف بودن چ ربطی به یاسوج داشت؟ضمن اینکه نوشته یاسمن خدابیامرز زادگاهش دهدشت بوده

  9. فاطمه گفت:

    دنیا چه ارزشی داره که خانواده ها نذاشتن این دو عاشق بهم برسن حالا خوب شد بامرگشون راضی شدن.ای خدا دلم به درد اومد ربطی به یاسوج نداره خیلی جاها هست یاسوج متعصبن اما جاهای دیکه هرکی بیاد دخترشون میدن .عشق شکل نمیگیره فدای عشقم ماهم ناراضین اما باز تلاش میکنیم خودمون نمیکشیم

  10. امیر گفت:

    منم به زودی خودکشی ميکنم چون عاشق یکی شدم ولی نمی تونم بهش بگم چون میدونم میگه ن پس مرگ بهترین چيزه 

  11. سام گفت:

    عاشقی 1 روزه پشیمونیش یه عمره ٰ.پس ارزشش رو نداره

  12. نگین گفت:

    بی خیال عشق

  13. مسلم گفت:

    فقط عاشق مادرتان باشید نه دختر مردم به شما هم میگن مرد برای مادر وپدرتان بمیرید 

  14. مسلم گفت:

    عاشق مادرتان باشی نه دختر مردم 

  15. آرش گفت:

    دوسال تمام عاشقش شدم ولی نمیتونم بهش بگم که دوستش دارم ولی میخام بهش بگم زبونم بند میاد

  16. علیرضا گفت:

    متاسفم برای این جامعه که حتی نمیدونه چطور باید با جوانها کنار بیاد

دیدگاه شما