رئیس ستاد خاتمی:فکر نمیکنم ابلاغ یا عکس برای آدم هویت بسازد/ اولویت ما توسعه استان است نه تعیین استاندار

مهندس محمدی تبار یکی از تحلیلگران و فعالان سیاسی استان کهگیلویه و بویراحمد ، روزنامه نگار و از نویسندگان با سابقه است.

خبرنگار «بویر نیوز» طی گفتگویی مشروح نظرات ایشان را پیرامون مسائل مختلف جویا شده است که در ادامه می آید:

*  لطفا خودتان را معرفی کنید. سوابق و فعالیت های خود را بیان بفرمایید:

وحید محمدی تبار  دانش آموخته مهندسی کشاورزی و کارشناسی ارشد علوم سیاسی – کارشناس استانداری کهگیلویه و بویراحمد- نويسنده

*  ابتدا تعریفی کوتاه از اصلاح طلبی و چارچوب های آن داشته باشد.

اصلاح طلبی یک فرایند اجتماعی و یک رویش اجتماعی ست که در “پالیتی جامعه” شکل گرفته و ریشه در باورها و فرهنگ های جامعه دارد. اصلاح طلبی بنوعی همان “امر به معروف و نهی از منکر” است.اصلاح طلبی معیار و پارامتر دارد: به صرف یک رای دادن به خاتمی یا روحانی ، که ملاک اصلاح طلبی نمی شود. اصلاح طلب کسی است که در همه شرایط اصلاح طلب باشد در شرایط سخت اصلاح طلب بودن ملاک است نه در شرایط پیروزی .اصلاح طلبی در کنج عزلت زیباست نه در اوج قدرت.  اصلاح طلبی یعنی داشتن ثبات فکری و عقیدتی برگرفته  از آموزه های دینی و عناصر هویتی انقلاب اسلامی. اصلاح طلبی یعنی حرکت بر محور مبانی اصیل انقلاب اسلامی و اندیشه های معمار کبیر انقلاب  یعنی حضرت امام خمینی (ره) . اصلاح طلب کسی است که دنبال بهبود شرایط موجود هرجامعه ای است.

برای یک اصلاح طلب ولایت فقیه و قانون اساسی ،اصل است و باید در سایه رهنمودهای ولی فقیه برمحور قانون حرکت کند. اخلاق گرایی ، راستگویی و درست کرداری یعنی اصلاح طلبی کسانی که دنبال سهم خواهی ، انحصار طلبی و فرصت طلبی اند، اصولا از دایره اصلاح طلبی خارج اند. اصلاح طلبی یعنی اعتقاد به تکثر و تنوع فکری در جامعه، یعنی فضای باز سیاسی ، فرهنگی و تحزب گرایی در چارچوب قانون اساسی، اصلاح طلبی یعنی کاهش تصدی گری دولت در اقتصاد ، فرهنگ ،هنر ،موسیقی ،سینما و …

اصلاح طلبی مخالفت با نظام و ساختار شکنی نیست بلکه یک حرکت مردمی و مسالمت آمیز برای گردش و پالایش قدرت اجرایی و نهايتا تقويت بنيه نظام است.

*  چگونه می توانیم از ظرفیت های دولت تدبیر و امید برای رشد و شکوفایی استان بهره ببریم؟ مقدمه و لازمه کار را چطور باید فراهم کنیم؟ نقش نخبگان و مسئولان استانی را تشریح کنید:

مقدمه کار یک کلام است؛ با کلان نگری همدیگر را تحمل کنیم.

همانطور که همه نیروها و گرایشهای سیاسی بر حضرت آیت الله ملک حسینی وفاق و همدلی نشان دادیم، بیاییم بر توسعه و پیشرفت استان ، وفاق و همدلی نشان دهیم اما صادقانه و عملگرایانه.در دولت تدبیر و امید پتانسیل های بالای داریم ،در مجلس هم نمایندگان فعالی داریم بخصوص دکتر تاجگردون که از ستون های مجلس اند، نخبگان و بزرگان بسیاری داریم چه برخی مدیران سابق و چه نمایندگان سابق اگر همین ها با هم بر توسعه استان “هم رای” شوند، استان مان گلستان می شود.فضای استان باید از “سیاست زدگی” به “خردورزی و سیاست ورزی” بدل شود.اتهام پراکنی های سیاسی و کارشکنی ها باید به صفر برسد.هم ما که برنده انتخابات ریاست جمهوری هستیم و هم آنها که بازنده اند ، باید یاد بدهیم که “ظرفیت داریم” ، اخلاق پیروزی و شکست را رعایت کنیم. یکسویه نگری ، افراط و تقابل را کنار بگذاریم… و نهایتا اخلاقگرایی پيشه كنيم.

*  شما در زمان آقای خاتمی رئیس ستاد بودید. ظاهرا پیشنهاد ستاد عارف را هم داشتید. چرا در این انتخابات چنین نقشی ایفا نکردید (ریاست ستاد اصلاح طلبان) ؟

 من ریس ستاد استانی بودم آنهم جوانترین در کشور و با ابلاغ ریس جمهور خاتمی حالا با یک ابلاغ چه شد ؟ به کجا رسیدیم؟ مردم که بخاطر من رای به خاتمی ندادند. حالا ستاد روحانی یا عارف به نظر من  نقش کمی  در جمع آوری آرا داشتند. مردم خودشان به تغییر روند اجرایی در کشور رای دادند. البته از ستادی که یکی دو روز قبل از انتخابات تشکیل می شده نباید هم انتظاری داشت.  نخبگان ، شخصیتها و احزاب هم نقش داشتند و نقش کلیدی آیت الله هاشمی و سید محمد خاتمی در کنار رفتن دکتر عارف و حمایت صریح از دکتر روحانی بستر ساز خلق حماسه سیاسی شد. البته اگر درایت و مدیریت مقام معظم رهبری و رهنمودهای ایشان در طول فرایند انتخابات نبود ، رسیدن به این شرایط قطعا ناممکن بود.

بعد از ستاد آقای هاشمی به بنده پیشنهاد شد، ولی گفتم تا ائتلاف صورت نگیرد و یکی نشوند کاری نمی کنم ،کل تلاش من بر محور ائتلاف بود ، اعتقادم هم “يكي شدن” عارف و روحانی بود، چون تجربه انتخابات 84 و حضور همزمان آقایان معین ، مهرعليزاده ،کروبی و هاشمی و شکست اصلاح طلبان، دیگر نباید تکرار می شد.در ستاد روحانی هم کمیته امور شهرستانها را برایم  ابلاغ زدند، ولی بنده خودم هستم و فکر نمیکنم چند تا ابلاغ یا عکس برای آدم هویت بسازد ترجیح میدهم خودم باشم.

*  بنظر شما استاندار را  اصلاح طلبان مشخص خواهند کرد؟ استاندار بومی باشد بهتر است یا غیر بومی؟ چرا؟

اولويت امروز ما تعيين استاندار نيست؟ اولويت ما توسعه استان است. بررسي نيازهاي كلان استان است. ما نياز به پالايشگاه ، پتروشيمي ، اتوبان و كارخانه ، توسعه صنعت ، کشاورزی و … داريم ،بايد راههاي تحقق اين موارد را پيگير باشيم.

گرچه پس از 8 سال حاكميت اصولگرايان امروز عرف جاري جامعه و فضاي افكار عمومي خواهان حضور اصلاح  طلبان در مديريت اجرايي استان و كشور است، اما به نظر من اصلاح طلبان اصولا نبايد  دنبال سهم خواهي باشند، ولي اگر دكتر روحاني از اصلاح طلبان كمك خواستند، دريغ نكنند.

  مهم نیست کی استاندار باشد مهم این است که مکانیسم تعیین استاندار و روند مدیریتی استان چگونه باشد. ما به “مدیریت علمی و توسعه” یافته نیاز داریم، 16 سال است من این حرف را میزنم تمام بیانیه ها ،مقالات و سخنرانی های دوران دانشجویی ام و بعدش موجود است و ترجیح بند همه آنها “فقدان مدیریت علمی و توسعه یافته” در استان بوده است. مهم نیست اصولگرا یا اصلاح طلب ، مهم این است که مدیریت، “علمی و توسعه یافته“ باشد.نگرش طایفه ای، قبیله ای و شهرستانی نداشته باشد . نه اینکه فکر و گرایش سیاسی نداشته باشد.فکر و گرایش سیاسی داشته باشد اما در کار اجرایی و تصمیمی که برای استان و مردم میگیرد آنرا دخل و تصرف ندهد. وقتی سرمازدگی در مرکبات در باشت نیاز به توجه ویژه دولت دارد یا وقتی سیل در بهمئی نیاز به فلان تمهدات یا اعتبارات دارد باید با نگاه عادلانه عمل کرد . استاندار بومی باشد بهتر اما “برنامه داشتن” مهم تر است تا بومی و غیره بومی بودن…

عوض کردن فله ای مدیران فقط پاک کردن صورت مسئله است و اول باید روند و ریل مدیریتی عوض می شود. ما برای توسعه استان باید یک “برنامه و یا یک منشور بلند مدت” داشته باشیم که نگرشهای سیاسی و قومی در آن دخیل نباشد و صرفا کار کارشناسی و یک برنامه علمی و بلند مدت باشد نه یک برنامه نمایشی و زودگذر

ما بایستی نه تنها بین مسایل سیاسی و توسعه استان تفکیک قایل شویم بلکه باید “سیاست” را در “خدمت توسعه” همه جانبه استان بکار بندیم. ما باید ساختارهای سنتی، قومی و “مناسبات غیره علمی” در ساخت قدرت، سیاست، فرهنگ و حتی هنر استان را متحول کنیم آنهم با محوریت توسعه “علمی –فرهنگی”… ما باید بسترهای مناسب جهت جذب سرمایه گزاری های خارجی و داخلی را فراهم آوریم…. خیلی از سرمایه گزاران استان به دلیل اینکه نمی توانسته اند در ساختارهای استان کار کنند سرمایه های خود را برداشته اند و به فارس، خوزستان، اصفهان و… رفته اند ما بایستی با تلاش عظیم و تحولات ساختاری جدی نه تنها نیروی متخصص انسانی و ثروت شان را بازگردانیم بلکه زمینه را برای جذب سرمایه گزاران از سایر نقاط کشور و حتی خارج از کشور را فراهم آوریم. انصاری لاری استاندار اسبق فارس می آمد از تمامی ظرفیت اقتصادی و نفوذ لاریهای مقیم کشورهای حوزه خلیج فارس برای توسعه شیراز استفاده میکرد… شجاعپوریان نماینده سابق بهبهان نیز از سرمایه، نفوذ و اعتبار بهبهانیهای خارج کشور برای ساخت دانشگاه، دارالقران، بیمارستان و…. بهره میگرفت… چنین نگرشی باید در “ساخت قدرت سیاسی و پارلمانی” استان جا بیافتد.

اگر مدیریت کلان استان بومی باشد قطعا بهتر است اما این مستلزم وفاق و همدلی فراگیر نیروها و نخبگان استان است. ما در طول پنج دهه گذشته – که استان شده ایم – تا حالا یک وزیر در هیچ کابینه ای نداشته ایم، چرا ؟ تازه وقتی برخی بچه های مستعد استان که میخواستند وزیر یا معاون ریس جمهور و حتی استاندار بشوند، بیشتر مخالفتها و کارشکنی ها از درون استان شکل گرفته… (برای تمامی حرفهایم استناد دارم که فرصت بیان نیست) من معتقد ام تا انسان به لحاظ شخصیتی توسعه یافته نباشد، تحمل رشد و توسعه دیگران را هم ندارد. ما باید تلاش کنیم انسانهایی توسعه یافته باشیم. “توسعه پایدار” بدون”نیروی انسانی توسعه یافته”، ناممکن است. این حرفها را من سال 13۸۱ زدم و حالا تکرار میکنم.

این تنگ نظریها و توسعه نیافته گی ها همیشه بوده و هست و ربطی به جریانات اصلاح طلب و اصولگرا هم ندارد بلکه زاییده ساختارهای فرهنگی و عشیره ای درون استان است. ما باید این فرهنگ را در استان جا بیانداریم که نیروهای شایسته، کاردان و نخبگان، فارغ از مرزهای سیاسی و جغرافیایی در راس امور باشند.

ما به آدمی نیاز داریم که از “دریچه تنگ سیاست” به “افق توسعه” نگاه نکند، آدمی که “اعتلای نیروی انسانی” و “توسعه متوازن و پایدار” را بر سیاست، مسایل خطی و قومی ترجیج دهد…

*  موضع نمایندگان استان را در انتخابات چطور ارزیابی می کنید؟

ارزیابی اصلی را مردم استان کردند. آقای  تاجگردون که از دکتر روحانی حمایت کردند و حوزه انتخابیه اش، دکتر روحانی بالاترین درصد آرا  را داشت. آقای بزرگواری و زارعی از ولایتی حمایت کردند و این خود نشان از نوعی درایت و پرهیز از افراط گری بود. روحانی در گچساران و باشت حدود 60 درصد و دکتر ولایتی در کهگیلویه ، بهمئی، لنده و چرام حدود 6 درصد و در بویراحمد و دنا حدود 5 درصد رای داشتند. ولی به نظر من در مجموع موضع نمایندگان خوب بود. دکتر ولایتی نقش خوبی در ایجاد فضا برای پیروزی روحانی ایفا کرد  و در مناظره سوم ، نفر دوم بود و با سوابق و شخصیت متین و واقع گرایی که داشتند آدم مثبتی است.که قطعا از ظرفیتهای دکتر ولایتی در دولت آتی استفاده می شود.

*  دولت آقای روحانی چند روز دیگر شکل خواهد گرفت. فرزندان کهگیلویه و یوراحمد چقدر مستحق هستند جایگاه با ارزشی در این دولت داشته باشند؟ (از نظر تخصص و توانایی)

ما بهترین استعدادهای انسانی را داریم بهترین منبع نفت و گاز و منابع طبیعی را داریم ولی سهم ما در کابینه ها صفر بوده؟ چون خود زنی میکنیم همدیگر را تخریب میکنیم همیشه فکر میکنیم مرغ همسایه غاز است؟ میتوانم حداقل 5 وزیر و 10 استاندار از بچه های استان معرفی کنم که توان و استعدادشان در کشور بی نظیر است اما چون زادگاهشان کهگیلویه و بویراحمد است نظام از توان مدیریتی شان در سطح کلان بی بهره مانده است.نمیخواهم اسم ببرم اما امیدوارم دولت تدبیر و امید از تمامی استعدادها و پتانسیل های نیروی انسانی در سطح ملی و استانی برای پیشرفت کشور استفاده کنند.

*  با انتخاب دکتر روحانی امید در جامعه جاری شده است. ایشان چقدر می توانند با کلید تدبیر قفل مشکلات کشور را باز کنند. چقدر زمان می برد تا وضع مردم بهبود یابد؟

انتخابات اخیر نظام را در داخل و خارج بشکلی تازه و نو با ، افتخار نشان داد . اتهام تقلب و انتخابات غیر آزاد را ، از دامان جمهوری اسلامی زدود و تمام رسانه های غربی و آمریکایی را در بهت فرو برد  و دیگر بهانه ای برای زیر سئوال بردن انتخابات درجمهوری اسلامی ندارند. یک “اعتماد ملی” در کشور شکل گرفت حتی تیم ملی فوتبال و والیبال، جور دیگر ظاهر شدند و بدون تردید این حماسه سیاسی بر روحیه اعتماد بنفس بازیکنان تیم های ملی هم تاثیر مثبت داشت. نگاه های تازه به ایران شکل گرفت کم کم با درایت و خردورزی دولت آتی، فشارها و تحریم ها برداشته می شود، اصلا روحیه و اعتماد بنفس ملی در کشور شکل جدی گرفته  و این خود بزرگترین سرمایه برای عبور از مشکلات است. دولت، وقتی پشتوانه عظیم مردمی دارد بهتر بر مشکلات فائق می آید.

کلید روحانی ؛ عقلانیت،خردورزی،شفافیت ، درایت و مشورت است و به نظر من اگر حل مشکلات هم طول بکشد، مردم وقتی این صفات را در دولتمردان خود ببینند بیشتر مقاومت و همراهی می کنند. دولت آینده روحانی ، قبل از آنکه دولت امید و تدبیر باشد ، دولت وفاق و آشتی ملی است.

*   به نظر شما برنده واقعی انتخابات 1392 چه کسی بود؟

ابتدا قبل از هر چیز دولت احمدی نژاد، شورای نگهبان و هیئت اجرایی و دست اندرکارن بابت برگزاری انتخاب پرشور و آبرومند باید تشکر کرد. انتخابات 92 چندین برنده داشت ، برنده  اول مردم ، رهبری و نظام بود، دوم هاشمی رفسنجانی و سوم دکتر عارف بودند و بعد دکتر روحانی بود. یعنی رهبری مدیریت و تدبیر بسیار موفق داشتند و تمکین به قانون هاشمی و سکوت بزرگوارانه ایشان بعد از عدم احراز صلاحیت و بعد ایثار و جوانمردی دکتر عارف زمینه ساز اعتماد و حضور حداکثری مردم شد. کار اخلاقی دکتر عارف در تاریخ ماندگار است. البته دکتر روحانی در مناظره ها یک گفتمان روشنفکری جدید ایجاد کرد و به نظر من در مناظره ها از همه جلو بود. و مخلص کلام دکتر روحانی هیمنه یک ریس جمهور را در رسانه ملی به تصویر کشیدند.

* تحلیل شما از عمکرد مدیران دولت احمدی نژاد در استان ؟

رفتار مردم در انتخابات اخیر خود قضاوتی بود بر عملکرد مدیران اصولگرای استان. اما من نقاط مثبت را میگویم.نگاه کنید برخی شعارهایی که مدیران دولت اصلاحات بدان عمل نکردند اتفاقا اصولگرایان عمل کردند. یک مورد مثال میزنم؛ مثلا جوانگرایی شما اگر دقت کنید بخش عظیمی از دوستان هم سن ما که در اردوگاه اصولگرایی بودند همین الان از مدیران کلان دولت در استان اند. اصولگراها به نیروهایشان و جوانانشان بها دادند و حداقل 100 عضو هیات علمی درست کردند(حالا کاری به غلط و یا درست بودن کارشان ندارم ) ولی جوانان اصلاح طلب و جنبش دانشجویی حامل گفتمان اصلاح طلبی در دولت خاتمی در استان چه وضعی داشتند و دارند؟! به نظر من اگر مدیران دولت روحانی مثل برخی مدیران دولت خاتمی در استان باشند از همین الان قافیه را باخته ایم ، البته آنها از اکثر مدیران احمدی نژاد توانمند تر بودند ولی متناسب با نیاز های مردم ،دولت و توسعه استان نبودند.تفاوتهای “دانشگاه یاسوج” در دو دوره خاتمی و احمدی نژاد خود گویای نکته های بسیار است ،که در فرصتی دیگر نیاز به  تشریح و تحلیل دارد.