چهارشنبه 11 اردیبهشت 1392 - 16:20

بازجویی مرگبار مرد از همسرش

اواخر اسفند ماه سال ۹۰ خبر کشف جسد زنی به پلیس اطلاع داده شد. ماموران پلیس پس از حضور در محل که یک خانه مسکونی حوالی آیت ا… کاشانی بود دریافتند که جسد متعلق به زنی به نام مریم است که با همسر و بچه‌هایش زندگی می‌کند. بلافاصله جسد برای بررسی‌های بیشتر به پزشکی قانونی منتقل شد. یکی از همسایه‌ها در تحقیقات محلی به ماموران گفت: «احمد، شوهر مریم در کار تجارت است به همین خاطر خیلی او را نمی‌بینیم. او معمولا در دوبی و بندرعباس است. دیشب اما از خانه آن‌ها صدای جر و بحث می‌آمد تا جایی که مزاحم ما بود و نمی‌توانستیم بخوابیم.

به همین خاطر خواستیم برویم و به آن‌ها تذکر بدهیم اما بعد صدا قطع شد و ما هم دیگر پیگیر نشدیم.» با توجه به شواهد موجود از آنجایی که قفل در شکسته نشده بود و چیزی از محل وقوع جرم به سرقت نرفته بود نشان دهنده این بود که قاتل یا قاتلان با مریم آشنایی قبلی داشتند و قتل به انگیزه‌ای غیر از سرقت صورت گرفته است. همزمان با این نتایج گزارش پزشکی قانونی نیز درباره علت مرگ مریم اعلام شد. بنا بر نظریه پزشکی قانونی علت مرگ او خفگی ناشی از فشار بر عناصر حیاتی گردن بود. در عین اینکه این گزارش از وجود چندین جای زخم و کبودی تازه در نقاط مختلف بدن حکایت داشت. در تحقیقات انجام شده از خانواده مقتول مشخص شد که مریم و احمد شوهرش با هم اختلاف داشتند و تا به حال چندین بار سر این قضیه با هم درگیری داشتند تا جایی که یک بار هم از هم جدا شده بودند اما پس از گذشت مدتی دوباره با هم ازدواج کردند.

کارآگاهان پس از کنار هم گذاشتن شواهد موجود به احمد مظنون شدند. به همین خاطر دستگیری او را در دستور کار خود قرار دادند. احمد که به خاطر شغلش به بندرعباس رفته بود پس از بازگشت به تهران دستگیر شد. او در ابتدا عنوان کرد که از قتل همسرش بی‌خبر است و منکر قتل او شد اما پس از آنکه با شواهد موجود که همگی علیه او بودند مواجه شد به ناچار لب به اعتراف گشود و راز این همسرکشی هولناک را فاش کرد.

احمد ۴۴ ساله در اعترافات اولیه خود که د ر مراحل اولیه بازجویی عنوان کرده بود به ماموران گفت: «من زنم را دوست داشتم و نمی‌خواستم او را بکشم اما قضایای پیش آمده باعث شد تا دست به این کار بزنم. او به من دروغ می‌گفت و آزارم می‌داد. من به خاطر کارم خیلی پیش خانواده‌ام نبودم. دائما یا باید می‌رفتم بندرعباس یا دوبی. قبل از رفتنم به سفر با هم خوب بودیم اما بعد از برگشتنم مریم عوض می‌شد و ناسازگاری می‌کرد. تا به حال چندین بار خانواده‌هایمان پا در میانی کردند تا زندگی ما سر و سامان بگیرد. تا اینکه سال ۸۸ وقتی که از سفر برگشتم فهمیدم که او درخواست طلاق داده است.

همین موضوع من را خیلی عصبانی کرد. آن زمان من به خاطر کارم در موقعیت بدی بودم. داشتم ورشکست می‌شدم به همین خاطر هم دلم نمی‌خواست همزمان با دست خودم زندگی‌ام را هم خراب کنم. به مریم گفتم که طلاقت نمی‌دهم اما او اصرار می‌کرد. تا اینکه او مواد مخدر داخل کیفم جاسازی کرد. وقتی که می‌خواستم از گیت فرودگاه خارج شوم من را دستگیر کردند. او در‌‌ همان زمان طلاقش را از من گرفت. بعد از اینکه از زندان بیرون آمدم دوباره با یک نفر شریک شدم و کارم را درست کردم. بعد از اینکه از سفر برگشتم پیش مریم رفتم و از او خواستم دوباره با هم زندگی کنیم.‌‌ همان زمان دستگاه شنود در خانه کار گذاشتم و فهمیدم که او با یک نفر در ارتباط است. تا اینکه پس از مدتی دوباره با هم ازدواج کردیم. زندگی دوباره ما خیلی فرقی نکرده بود و همه چیز مثل قبل بود. من هنوز به خاطر جاسازی مواد در کیفم دلخور بودم.

آن روز هم نمی‌دانم سر چه چیزی با هم درگیر شدیم که کارمان به کتک کاری کشید. تا حدی که مریم را با طناب به صندلی بستم و مجبورش کردم تا در کاغذ بنویسد که مواد را او داخل کیفم گذاشته است. او هم نامه را نوشت و امضا کرد اما بعد به من گفت که الان به شریکم زنگ می‌زند تا بیاید. تا اسم شریکم آمد فکر کردم که او در این مدت با او در ارتباط بوده به همین خاطر عصبانی شدم. او را کتک زدم. بعد طناب را باز کردم. نمی‌دانم چرا اما یک دفعه‌ای دستم را دور گردنش حلقه کردم و فشار داد. آن قدر که دیدم دیگر تکان نمی‌خورد. آنجا بود که فهمیدم مریم را کشته‌ام. چون طاقت ماندن نداشتم از خانه زدم بیرون. تا اینکه دستگیر شدم.»

پس ازاعترافات احمد بازپرس دادسرای جنایی برای او به اتهام مباشرت در قتل قرار مجرمیت صادر کرد که با تایید قرار مجرمیت و صدور کیفرخواست پرونده برای محاکمه به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. قرار است به زودی به این پرونده در شعبه ۱۱۳ دادگاه کیفری استان تهران رسیدگی شود.

منبع:اخر

نظرسنجی
فعلا نظرسنجی در جریان نیست
لینک کوتاه : https://boyernews.com/?p=38178
به اشتراک بگذارید:
نظرات کاربران :

دیدگاه شما