چاپ این برگه

جناب دکتر یزدان پناه ” گر حکم کنند که مست گیرند در دانشگاه علوم پزشکی یاسوج هر آنکه هست گیرند”

جناب دکتر یزدان پناه ” گر حکم کنند که مست گیرند در دانشگاه علوم پزشکی هر آنکه هست گیرند”

بویرنیوز – محسن سلیمانی

حکایت این این روزهای دانشگاه علوم پزشکی استان مصداق ضرب المثل از چاه درآمدن و به چاله افتادن است.

کنار رفتن روسای قبلی دانشگاه و روی کار آمد رئیس فعلی دانشگاه علوم پزشکی با انگیزه بهبود در اوضاع و احوال و اصلاح ناهنجاریها صورت گرفت اما اصل مشکل قرارگرفتن عناصری در ورای این سیستم است که خود عامل برخی مصائب هستند.

با رجوع به افکار عمومی به خوبی می توان دریافت که برآیند تغیر ریاست دانشگاه تاکنون رهاورد مثبتی نداشته.

تغیر در معاونت ها و مدیریت های داخلی به جز حاشیه دستاورد دیگری به دنبال نداشته است .

محقق نشدن شعارهای رنگین یزدانپناه بسیار زودتر از آنچه باید وی را به چالش می کشاند .

تذکرات عناصر کارکشته بهداشت و درمان در خصوص روحیات و نحوه مدیریت یزدانپناه و نگرانی از بابت بکارگیری وی مسئله ای بود که خیلی زود بر آنها صحه گذاشته شد.

نارضایتی مجمع نمایندگان استان از کارکرد دانشگاه، وضعیت نامناسب مراکز درمانی استان، عدم پرداخت مطالبات ، انتصابات حاشیه ساز و مرتفع نشدن مشکلات مربوط به نیروی انسانی گوشه ای از نگرانی افکار عمومی و کارکنان دانشگاه می باشد.

در روز تودیع و معارفه روسای قدیم و جدید حملات رئیس جدید به سیاسیون و نمایندگان مردم که در واقع برآمده از اصل مردم هستند نوید روزهای بدی را میداد.

حال تمام پیش بینی های بد به واقعیت پیوسته.

افراط و تفریط هر دو مذموم و نکوهیده هستند خصوصا زمانی که رنگ و لعاب سیاسی و نژادی به خود بگیرد.

اخراج گزینشی تعدادی نیروی بی پناه و سنگ اندازی در مسیر اشتغال عده ای کارگر یک ملیون تومانی آنهم توسط مدعیان نجات دانشگاه به جای سازماندهی و حل و فصل مسالمت آمیز ماجرا ادامه بدعت های ناصواب در دانشگاه علوم پزشکی ست.

تبعیض در بین نیروهای بلاتکلیف و بدون مجوز و منطقه گرایی وارونه توسط یزدان پناه جهت کمک به کاندید مورد نظر خود که وی را روز تودیع و معارفه همراهی می کرد ممکن است دردسرهای عظیمی را برای وی پدید آورد .

یزدان پناه نیروهای بیمارستان شهید جلیل و امام سجاد را اخراج کرد اما اجازه داد تا نیروهای بیمارستان های دیگر شهرستان های استان بهمراه نیروهای ستادی حتی آنانکه در لیست بیمارستان شهید جلیل بودند بکار خود ادامه دهند تا بلکه از این طریق ضربه نهایی خود را به غلام محمد زارعی وارد کند .

یزدان پناه نیروهای بیمارستان شهید جلیل را اخراج کرد و به نیروهای غیر قانونی مستقر در ستاد باج داد تا بلکه برای کاندید مورد نظر خود محبوبیت خریداری کند غافل از اینکه همه اینها تنفر برای او بوجود خواهد آورد .

او ابندا نورچشمی را به تهران و روابط عمومی های دانشگاه علوم پزشکی و بیمارستان امام سجاد فرستاد تا در دید نباشند و نقشه خود را عملی کند ./

متاسفانه این اجحاف به قشری زحمتکش و آسیب پذیر صورت گرفته که مجموع حقوق و مزایای ماهانه آنها به اندازه حقوق و مزایای یک رئیس متمول نمی شود و مصداق حکایت معروف (سوار خبر از پیاد ندارد) می باشد.
البته در سازمانی با نظام ارباب و رعیتی که گرانترین دارایی شهروندان که همانا جان آنهاست دستمایه و کالای تجاری طبقه حاکم ده درصدی است چنین اتفاقاتی دور از ذهن نمی باشد.

همچنین جامعه بیمار و فقر سالانه سه ملیون نفر به دلیل پرداخت هزینه های سنگین پزشکی از دیگر خدمات جاودانه قشر مدعی نخبگی ست.
حال چگونه می توان با اوضاع و احوال یادشده دم از عدالت و مساوات و قانون زد و این سوالی ست که باید از جانب متولیان عالیقدر دستگاه مذکور بدان پاسخ داده شود؟

اصل موضوع مبارزه رئیس محترم دانشگاه با فساد و تخلف که البته شعار تمامی ابنای بشر است قابل قبول و ستودنی می باشد اما برخورد موردی و گزینشی با این موضوع سوال برانگیز و البته تاسف بار است؟

ریاست محترم دانشگاه پاسخگوی این سوال بزرگ افکار عمومی باشد که در روند اخراج نیروهای بیمارستان شهید جلیل نقشی داشته یا خیر؟

نقش ایشان در این خصوص در راستای پرداختن به مسائل سیاسی و قومی بوده یا در راستای گردن نهادن به قانون؟

اگر در راستای اجرای قانون بوده  چرا فقط بر روی بیمارستان شهید جلبل متمرکز شده اند که فرزندان خطه بویراحمد و دنا بیش از یک سال است در آن مشغول به کار بی مزد و مواجب هستند؟

آیا این موضوع مصداق عینی پایمالی حق و حقوق شهروندان بویراحمد و دنا به دنبال حذف بومی گزینی کادر درمانی و اداری بیمارستان مذکور در سنوات قبل نمی باشد؟

چرا ورودی به موضوع استخدام های مشابه در شهرستان های باشت و گچساران و کهگیلویه و ستاد دانشگاه ندارند؟

آیا چشم پوشی از موضوع بکارگیری های فله ای در سایر  بیمارستان های یاسوج و همچنین مراکز درمانی باشت و گچساران (به روایت اسناد و مدارک) لاپوشانی  و احیانا معامله یا ترس یا از نماینده خاص نمی باشد؟

آیا مسائل یاد شده ارتباطی به انتخابات اسفند ۹۸ ندارند؟

آیا از فعالیت و تحرکات عناصری که با انتساب خود به رئیس دانشگاه و رساندن سلام ایشان، افراد را وادار به همراهی با یک کاندید خاص می کنند مطلع هستید؟

در پایان با قطعه شعری از شیخ اجل سعدی علیه الرحمه شما را به خداوند متعال و عمل خودتان واگذار می کنم:

تیغ بُرّان گر به دستت داد چرخ روزگار،
هر چه می‌خواهی بِبُر اما مَبُر نان کسی.