چاپ این برگه

روایتی از رزمنده کهگیلویه و بویراحمد که افتخار بهترین تک‌تیرانداز دنیا را به نام خود دارد(+عکس و فیلم)

امروز سالروز شهادت رزمنده شجاع کهگیلویه و بویراحمد، شهید زرین است، فردی که عنوان صیاد خمینی و بهترین تک تیرانداز دنیا را دارد.

بویرنیوز،  زرين بسيار ساده و صميمي بود تواضع وفروتني عجيبي تمام وجودش را فرا گرفته بود ، حتي ذره اي تکبر از او ديده نشد ، با نگاه به قامت خاکي وظاهر بسيار ساده اش هيچکس نمي توانست باور کند که او همان تک تير انداز بزرگ است.

در شبکه های اجتماعی عکس نوشته ای به سرعت پخش می شود که موضوع آن مقایسه یک تک تیرانداز ایرانی و بهترین تک تیرانداز آمریکاییست.اما به راستی این عکس واقعیت دارد؟موضوعی که بهانه ای برای تهیه ی این گزارش شد.


شهید عبدالرسول زرین ، مردی که آن قدر به دل دشمن وحشت انداخت تا به “صیاد خمینی” معروف شد.

شهید زرین پس از ان که به تنهایی یک تپه را که یک گردان از پس آزاد سازی آن بر نیامده بود ، تصرف کرد از جانب حاج حسین خرازی به “گردان یک نفره ” معروف شد.

تصویر ذیل مربوط به منطقه بستان می باشد. وقتی که تک تیرانداز ایرانی تصمیم گرفت تا یک مانع را هدف قرار دهد و به صورت همزمان یک گلوله به لاله گوش او برخورد کرد.

موضوع از این قرار بود که این شهید و یک تک تیرانداز خبره عراقی به صورت همزمان همدیگر را هدف قرار می دهند و گلوله این شهید مغز تک تیر انداز عراقی هدف قرار می دهد.

تصویر او را امام خمینی (ره) دیده بود و وقتی این شهید بزرگوار به دیدار امام رفته ، ایشان او را شناخته بود.

به سراغ چند تن از فرماندهان زمان جنگ در استان کهگیلویه وبویراحمد رفتم اما کسی اطلاعات بدرد بخوری نداشت و به کسی دیگر معرفی می کرد.بالاخره به جایی رسیدیم که بهترین گزینه بود، مسئول حفظ و نشر آثار دفاع مقدس”سرهنگ پاسدار درفشی که از قضا خواهرزاده شهید زرین تک تیرانداز معروف بود!البته بنا به دلایلی ابتدا از توضیحات طفره رفت اما بالاخره راضی شد که اطلاعاتی به ما بدهد.گویا خانواده شهید خیلی راضی به این موضوع نیستند.

سرهنگ درفشی در خصوص توضیحات روی عکس گفت که بر اساس برخی اسناد موجود تعداد شلیک های وی 3000شلیک موفق بوده است نه 700شلیک.

سرگذشت سخت صیاد خمینی

صیاد خمینی لقبی بود که  به اون داده بودند.در برخی سایت ها تولد شهيد عبدالرسول زرين را سال 1320 اعلام کرده اند که سرهنگ درفش با قاطعیت اعلام کرده که تولد ایشان به 1330می رسد وقطعا تاریخ تولد اعلام شده از طرف سایت ها اشتباه است.

در 4سالگي پدر ودر 6سالگي مادرش را از دست داد ، سرپرستي او را دايي اش بر عهده گرفت ، در 9سالگي با بيداري فطرت حق جويانه احساس کردحق خود و نزديکانش را ديگران پايمال کردند .

تصميم به هجرت از آن محيط پر از خان و خان زاده گرفت اين نوجوان يتيم خدا جوي در15 سالگي بعد از طي طريق کوه و دشت تنها به اصفهان رسيد وبعد از مدتي کار و تلاش تشکيل خانواده داد ودر سن 27سالگي اقوامش را که در کودکي گم کرده بود پيدا کرد.

وبالاخره منزل و مغازه اي با شغل لباس فروشي در حوالي مسجد باباعلي عسگر اصفهان تهيه کرد ومرتبا وعاشقانه در خانه خدا حضور يافت و ازنيايش با رب البيت و تماس با روحانيون سيري نپذيرفت ، عشق به خدا ومبلغين دين خدا و برائت از دشمنان خدا سراپاي وجود او را تسخير کرد.
به گفته سرهنگ درفشی به نقل از خود شهید:وی در تظاهرات ضد طاغوت شرکت مي کرد ومزاحمت هاي ساواک بر اراده محکم و مومنانه اش براي تحقق فرامين امام خميني (ره) کوچکترين خللي ايجاد نکرد و حتی به زندان افتاده و پس از آزادی ممنوع الخروج از اصفهان می شود و همچنین ممنوع الورود به اماکن عمومی مثل مساجد و جلسات می شود،تا اين که رژيم پوسيده ستم شاهي افول و آفتاب درخشان حکومت اسلامي طلوع نمود وهمگان را از جمله شهيد زرين را به حمايت جانانه بر مي انگيخت تا اين که جنگ مستکبران و ايادي آن ها در کردستان و سپس خوزستان شروع شد.

در اين هنگام شهيد عبدالرسول زرين که افتخار عضويت در سپاه اصفهان را داشت به غرب کشور اعزام شد و مردانه و هوشيارانه به سرکوبي ضد انقلاب پرداخت .

شهید حسین خرازی در مورد ایشون گفتند : او به اندازه یک گردان موثر بود.

در مواردی هم ایشون تونست به تنهایی چند تپه اشغال شده توسط عراقی ها رو تصرف کنه که اون تپه ها به نام خودشون ثبت شد.

شهيد عبدالرسول زرين که افتخار عضويت در سپاه اصفهان را داشت به غرب کشور اعزام شد و مردانه و هوشيارانه به سرکوبي ضد انقلاب پرداخت .

وبعد از آن سراسيمه به جبهه جنوب شتافت و در کنار سردار شهيد حاج حسين خرازي و سردار رحيم صفوي به نبرد پرداخت .

وي در جبهه ها نقش منحصر به فردي را ايفا کرد ودر جنگ هاي نا منظم و ديگر عمليات ها به عنوان تک تير انداز ، نقش حساس وظريف خود را بازي کرد و چنان ضربات محلکي را ماهرانه به ايادي دشمن وارد کرد که سپاه خصم را بعد از تلفات سنگين مادي و انساني دچار سر گيجه وتحير نمود.

شهيد حاج حسين خرازي سر لشگر پر آوازه جبهه اسلام ، زرين را به خوبي مي شناخت و درباره اش حرفهاي زيادي زده است ، رابطه اين دو رابطه پدر و فرزندي بوده و بارها همدوش با يکديگر صحنه هاي پر خطر ونفس گير را در کردستان وجنوب به چشم ديده اند.

زرين بارها زخمي شده بود و60 درصد از کار افتادگي داشت خرازي معافيت او را از رزم صادر کرده بود اما نشستن براي اين رزمنده دلاور معنائي نداشت ، و اگر نشستن و تسليم را مي شناخت در 15سالگي جسارت ترک موطن را نداشته و سرگردان بيابان وحشي نمي شد .

شهيد خرازي مي فرمايد: قبل از شروع جنگ تحميلي در کردستان ودر گروه ضربت خيلي خوب خود را نشان داد. ديوانه دره و آوردگاه گاران شاهد دلاوري هاي اوست . گروه ضربت به فرماندهي حسين خرازي به هر وحشت کده اي سرک مي کشيد ، وبارها با هنر اين پلنگ کوهستان يعني زرين از مهلکه ها گريخته و نشانه گيري هاي دقيق او ، بيشترين آسيب ها رابه دشمن زده است .

تک تير انداز سرشناس نبرد ، بارها آتش بار دشمن را در ارتفاعات صعب العبور ، فقط با يکبار فشار دادن ماشه تفنگ (( اس وی دی و اف پی کا)) خاموش کرده است .

با شروع جنگ تحميلي به جبهه هاي جنوب آمده وتا سال 63 به طور مداوم در اکثر عملياتهاي جنوب و غرب حضور فعال داشته است .

مسئوليتهاي مختلفي از جمله فرماندهي گردان ومحور را بر عهده داشته و گروههاي مختلفي را آموزش داده وبه عنوان تک تير انداز ، بين گردان ها فرستاده است .

اين ادعاي بزرگي است ولي اتفاق افتاده ، شوخي نيست ، اين مطلب به تائيد حاج حسين خرازي رسيده است و قول اوست که به وسيله سلاح اس وی دی چند هزار دشمن بعثي را به هلاکت رسانيده و چندين فرمانده عراقي را از ميان برداشته است.

چندتپه را به تنهائي تصرف نمود، تپه هايي که زرين تصرف کرده به نام خودش نام گذاري کرده اند .

شهيد خرازي در مورد دلاوري هاي اين شهيد فرموده است : انگار که ايشان جنگي به دنيا آمده بود و در جاي ديگر ايشان را گردان تک نفره زرين خطاب کرده بودند بدين لحاظ که او به اندازه يک گردان موثر بود.

زرين بسيار ساده و صميمي بود تواضع وفروتني عجيبي تمام وجودش را فرا گرفته بود ، حتي ذره اي تکبر از او ديده نشد ، با نگاه به قامت خاکي وظاهر بسيار ساده اش هيچکس نمي توانست باور کند که او همان تک تير انداز بزرگ است .

سرانجام روح اين مجاهد با صفا و سر باز مخلص لشگر امام حسين(ع) بعد از بارها مجروحيت و به يادگار گذاشتن 7 فرزند و ده ها نکته عبرت انگيز با عشق به حسين بن علي (ع) در عمليات خيبر به درجه رفيع شهادت نائل آمدند.