دوشنبه 21 خرداد 1397 - 22:55

گفت و گوی دردناک با پزشکی که همه اعضای خانواده اش را در سقوط هواپیمای یاسوج از دست داد

بویرنیوز- ایلیا و طاها در کنار همسر آخرین تصویری است که به یاد دارد. آخرین تصویری که پرواز ناتمام تهران به یاسوج آن را برای همیشه تلخ باقی گذاشت تا پدری برای همیشه حسرت دیدن دوباره فرزندانش را به دل داشته باشد؛
ما این پرواز ناتمام، همسر این مرد را هم با خودش برد تا او به‌تنهایی داغدار همه خانواده‌اش باشد. دانشی همان جراح مغز و اعصابی است که دو پسر و همسرش را در پرواز آسمان از دست داد. پزشکی که از بهمن‌ماه سال گذشته به سوگ نشسته، اما بااین‌وجود، هنوز هم مداوای بیماران بی‌شمارش را رها نکرده است. حدود ۱۰ روز پیش بود که با پیدا شدن پیکر پسر کوچکش، مراسم تشییع‌جنازه برگزار شد و ایلیا و طاها برای همیشه کنار مادرشان آرام گرفتند. آنچه در ادامه می‌خوانید گفت‌وگوی خودمانی با دکتر دانشی درباره زندگی این روزهای این جراح مغز و اعصاب است که به گفته خودش سعی کرده این حادثه خللی در خدمت‌رسانی به بیمارانش وارد نکند:
بعدازاین حادثه چه کردید؟
بله، دنا همه خانواده من را گرفت. من خیلی تنها شدم. این پرواز شرایط را برای من خیلی سخت کرد. شاید باورکردنی نباشد. من‌بعد از آن حادثه اصلاً به خانه نرفتم، چون همه‌جا یاد و خاطره آن‌هاست. من فقط روز نخست همراه برادرم به خانه رفتم، بعد هم‌خانه را تحویل دادم، البته آن خانه اجاره‌ای بود. همه وسایلش را هم به خیریه دادم. از تلویزیون تا قاشق و چنگال. من حتی از آن روز به بعد نتوانستم سوار ماشینم شوم. یک مورانو ۲۰۰۸ بود که به اصرار طاها خریدم. طاها و ایلیا، کی‌روش را خیلی دوست داشتند، به همین دلیل از من خواستند شبیه ماشین او را بخرم. طاها و ایلیا فوتبالی بودند و طرفدار تیم پرسپولیس. بعدازاین حادثه من دیگر نتوانستم آن ماشین را از نزدیک ببینم. قبل از عید به کمک یکی از دوستان ارمنی‌ام آن ماشین را فروختم.
درباره آخرین تصویری که از آن‌ها به یاد داری بگو؟

وقتی بچه‌ها آماده رفتن شدند باهم خداحافظی کردیم، اما یک‌دفعه انگار چیزی به من نهیب زد. با خودم فکر کردم که شاید بچه‌ها بعداً به من گله کنند که چرا با ما درست خداحافظی نکردی. می‌خواستم بدانند که همیشه به فکرشان هستم. با سرعت در را باز کردم، هنوز جلوی در ایستاده بودند، منتظر آسانسور. همان‌طور به آن‌ها زل زدم، متعجب پرسیدند که چی شده؟ من هم گفتم چیزی نیست. چون حرفی نداشتم به آن‌ها بزنم؛ درواقع خودم هم نمی‌دانستم که چرا این کار را کردم. من آن روز دلهره یا استرسی نداشتم؛ حس بدی هم نداشتم. هوا تقریباً تاریک بود که من برای آخرین‌بار آن‌ها را دیدم. طاها، ایلیا و همسرم بعداً هم به همان ترتیب در قبر آرام گرفتند. نمی‌دانم چه توجیهی دارد؟ شاید همان نیمه از وجود باشد که ما زیاد اطلاعی درباره آن نداریم.

چه زمانی از سقوط هواپیما باخبر شدی؟

من آن روز عمل داشتم. چندبار با آن‌ها تماس گرفتم، اما تلفن در دسترس نبود. نگران و کلافه شده بودم. از زمان معمول سفر هوایی تهران به یاسوج خیلی گذشته بود. وضع غیرعادی بود. از طرف دیگر، همه چیز برای جراحی آماده بود. بیمار بی‌هوش و به پشت خوابانده شده بود، فقط من باید دستانم را می‌شستم و وارد اتاق عمل می‌شدم. واقعاً نمی‌دانستم که باید چه کاری انجام دهم. نگرانی امانم را بریده بود تا این‌که یکی از همکارانم خبر داد که یک هواپیما افتاده. زیرنویس شبکه خبر بود. من دیگر توانایی ایستادن هم نداشتم؛ جراحی کنسل شد. بیمار را هم به‌هوش آوردند چون جراحی نخاع بود و کسی هم جای من نبود تا آن جراحی را انجام دهد.

در آن لحظات به چه چیزی فکر می‌کردی؟

وضع خیلی بدی داشتم. می‌خواستم با دستانم هواپیما را در آسمان نگه‌دارم یا کاری کنم که در اصفهان فرود بیاید یا حتی اصلاً از همان مهرآباد تهران بلند نشود، اما همه این‌ها افکاری بیهوده بود. خودم هم می‌دانستم که همه این‌ها مشتی تصورات واهی و بی‌فایده است، اما اختیارم دست خودم نبود. ذهنم به راهی می‌رفت تا شاید از وقوع آن حادثه جلوگیری کند. البته بعدها به این نتیجه رسیدم که آن خداحافظی سراسیمه مجدد به همین دلیل بود؛ یعنی این حادثه قرار بوده که اتفاق بیفتد. همین هم روح مرا تکان داد که بلند شو و برای آخرین‌بار با بچه‌ها خداحافظی کن.

شما از نزدیک محل حادثه و نقطه برخورد هواپیما با قله دنا را دیده‌اید؟
من به محل حادثه رفتم. جای بسیار عجیبی بود. مثل یک ساختمان ۱۰۰ طبقه که به اندازه یک طبقه از نوک قله پایین‌تر به اندازه یک انگشت کوچک چیزی آن‌جا افتاده. آهن سفید که به دلیل بارش برف تشخیص آن‌ها زیاد آسان نبود. این مثال را زدم برای کسانی که آن‌جا را از نزدیک ندیده‌اند. عظمت این کوه در برابر هواپیما تقریباً چنین وضعی دارد. البته من این‌ها را هفته گذشته با بالگرد هلال‌احمر دیدم.
یکی از انتقاداتی که درباره این حادثه مطرح شد، نحوه امدادرسانی و انتقال اجساد به پایین بود.
واقعیت این است که محل حادثه بسیار صعب‌العبور است؛ ارتفاع بسیار بالا و دسترسی دشوار. من اصالتاً اهل یاسوجم. محلی‌های ما به آن‌جا می‌گویند «پازن پیر»، یعنی جایی که بشر دسترسی ندارد. دلیل این نام‌گذاری هم این است که بیشتر ساکنان این منطقه شکارچی هستند و در میان شکارچیان معروف بوده که اگر بز یا کَلی به این منطقه برود، همان‌جا پیر می‌شود، یعنی دست هیچ شکارچی‌ای به او نمی‌رسد. به اضافه این‌که شرایط آب و هوایی هم بسیار نامساعد بود. نیروهای امدادی در برخی از نقاط مجبور شدند ۵ متر برف را کنار بزنند. حتی در برخی از روزها دمای هوا به منفی ۴۰ درجه سانتی‌گراد می‌رسید که باعث می‌شد آب آشامیدنی آن‌ها یخ بزند. از طرف دیگر، وقتی این هواپیما به کوه برخورد کرده، مسافران در سینه‌کش کوه به شعاع حدود ۵۰۰ متری پرتاب شده‌اند. همه این مسائل کار امدادرسانی را مشکل کرد. به نظر من برخی صحبت‌هایی که مطرح شد، به دلیل تنهایی و دلتنگی بازماندگان داغدار است. درواقع این تنهایی است که آدم را اذیت می‌کند.

الان تنها زندگی می‌کنید؟
نه پدر و مادرم به تهران آمده‌اند و با آن‌ها زندگی می‌کنم.

آن‌ها برای دیدن اقوام به یاسوج می‌رفتند؟
نه تولد ایلیا بود. طاها و ایلیا عاشق یاسوج بودند، حتی چند سال پیش موقعیتی پیش آمد برای زندگی به آلمان برویم، اما طاها قبول نکرد. با این‌که خیلی از کشورها را دیده بود، اما ایران را خیلی دوست داشت، به‌خصوص یاسوج و طبیعت بکرش را. به همین دلیل هم رفتن و اقامت ما در آلمان منتفی شد. البته قرار بود ایلیا تنها به یاسوج برود، اما به خاطر لغو پی‌درپی پرواز به دلیل بارندگی و شرایط نامناسب جوی بالاخره تصمیم گرفته شد همه به جز من برای تولد ایلیا به یاسوج بروند.

فعالیت‌های خیرخواهانه هم دارید؟
همسرم در این زمینه بسیار فعال بود. از تهیه غذا و پوشاک گرفته تا معرفی افراد بی‌بضاعت به پزشکان مختلف برای درمان. درواقع من به واسطه او این کارها را انجام می‌دادم.

چندسال بود که ازدواج کرده بودید؟
حدود ۲۰ سال. من الان ۴۹ ساله هستم. ایلیا ۱۲ سال داشت و طاها تازه وارد ۱۶ سال شده بود. حدود ۱۰ سال پیش هم از یاسوج به تهران منتقل و در دانشگاه علوم پزشکی ایران مشغول به کار شدم.

—————————————-
گفت‌وگو از امیرحسین خواجوی

نظرسنجی
فعلا نظرسنجی در جریان نیست
لینک کوتاه : https://boyernews.com/?p=283450
به اشتراک بگذارید:
نظرات کاربران :
  1. معین گفت:

    دکتر غیر از خدا کمکت کن
    الهی بهت صبر بده
    ماهم زنده زنده ذلیل هستیم

  2. ناشناس گفت:

    خدا صبر بده

  3. سادات گفت:

    خدا صبر دهد

  4. ناشناس گفت:

    اسم جناب دکتر رو اشتباه نوشتید. دکتر عبدالهادی دانشی هستن ایشون. خدا به دکتر عزیزمون صبر بده.

  5. یکی از بیماران دکتر یاسوجی گفت:

    تنها میتونم بگم آنکه به درگاه مقرب تر است جام بلا بیشترش میدهند .
    این جملاتی ک دکتر همیشه به من میگفتن برا بیماری
    از خدا براتون آرزوی صبر و شکیبایی دارم.خ راستگو

  6. ناشناس گفت:

    دکتر عزیز همه ما رو(هم استانیها) در غم خود شریک بدانید باور کنید همه اندازه شما ناراحت هستن ولی چه میشه با تقدیر کرد همه ما برای شادی روح آن عزیزان و برای سلامتی جنابعالی دعا خیر میکنیم انشاالله که زنده و سلامت باشید

  7. رشیدی گفت:

    خدا رحمت و کنه ولی شما صبر عنایت بفرماید

  8. علي گفت:

    سلام دوست عزيز اسمش دكتر عبد الهادي دانشي است

  9. سعادت کاظم زاده گفت:

    ضمن آرزوی صحت وسلامتی برای تمامی هم وطنان میهن عزیزمان و عرض تسلیت مجدد خدمت دکتر دانشی محترم؛
    از خداوند متعال برای این مصیبت عظمی که واقعٲ داغی است بر دل تمامی هم‌زبانان، اجر صبری جزیل برای تمامی خانواده های داغدار بالٲخص دکتر دانشی بزرگوار مسئلت می نمایم و انشالله که هستی بخش توانا به برکت این ماه بندگی وعبادت روح آن عزیزان سفر کرده را با اولیاء خود محشور گرداند.

  10. سادات گفت:

    باسلام واحترام/ دکتر سید عبدالهادی دانشی

  11. همدرد گفت:

    اسم جناب دکتر مصطفی نیست …دکتر هادی دانشی

  12. دانشی گفت:

    سلام
    دکتر عبدالهادی دانشی هست که اشتباها مصطفی قید شده است لطفا اصلاح کنید
    من برادر دکتر هستم

  13. حسن گفت:

    اخ دکتر عزیز افتخار ایل لر اگر بر این سوگ خون بباریم باز هم کم هست اما چه میشود خدا میداند همه ما داغدار شدیم ما را در غم شریک بدان

  14. جاوید گفت:

    با سلام و احترام…ما نیز در غمتان شریک هستیم دکتر بزرگوار…و لحظه ای از خاطرمان این حادثه بیرون نرفته و نگران حال روحی جنابعالی هستیم…از خداوند منان طلب صبری به بزرگی این غم را برای همه بازماندگان این حادثه شوم و تلخ بخصوص دکتر دلسوز و بزرگوار استانمان دارم…فقط میتوانم بگویم هرکه در این بزم مقرب تر است. ….جام بلا بیشترش میدهند.

  15. بویر احمد گفت:

    خدایا به عظمت این شب های قدر به تو و همه مصیب دیده گان صبر عنایت بفر ماید و غم اخرتان باشد

  16. امير گفت:

    دكتر دانشي عزيز از صميم قلب تسليت عرض ميكنم و از خداوند براي ان مرحومان رحمت و مغفرت و براي جنابعالي و بازماتدگان صبر و تحمل ارزو دارم . اما دكترجان با همه عظمت اين فاجعه دردناك زندگي بايد ادامه يابد و بيماران بسياري هستند كه به دستان شفابخش شما نياز دارند پس قوي بمانيد و ادامه دهيد .سيد امير حسيني

  17. سپهر گفت:

    دکترعزیز ودوست داشتنی
    شبانه برمصیبتی که برشما نازل گردید مویه وزاری کردیم وحقیقتا داغدارعزیزانت بودیم
    نوگلانی فراموش ناشدنی
    صبر جزیل برایت آرزومندم
    سلامت بمانید

  18. مهرداد گفت:

    تنها میشه گفت خداوند صبر بهتون بده و روح خانوادتان شاد باشه…
    از ته دل آرزوی اینو دارم که حال روحیتون بهتر بشه..

  19. یک دوست گفت:

    ما رو در غم خودتون شریک بدونید آقای دکتر.
    با تمام وجود از خداوند براتون آرامش خواهانم.

  20. ناشناس گفت:

    خدایا خدایا به دکتر دانشی صبر بده و اما جناب دکتر مطمئن باش همه ما مردم بویراحمد در غم شما شریک هستیم و ایلیا و طاها متعلق به همه ماست . واز خداوند طلب صبر براتون‌ داریم

  21. ابراهیم دانش گفت:

    دکتر جان به همان اندازه که این مصیبت عظیم است تو هم بزرگ و عظیمی، دکتر جان تو را به جان امامزاده علی مواظب خودت باش و صبر پیشه کن ، تو مایه افتخار ایل و تباری و سرمایه ارزشمند این مملکتی،دکتر به خدا تعارف نیست تمام فامیل در سوگ و عزاداراند اما همه نگران وجود نازنین و دوست داشتنی و مهربان دکتر هادی خودشان هستند، دکتر جان اطمینان دارم که دعای همانانی که محبتشان کردی و هر موقع از شبانه روز جواب کلفتشان دادی و به دادشان رسیدی کمک خواهد کرد تا دکتر هادی ما هم چنان دکتر هادی بزرگ ایل باشد.

  22. مهر گفت:

    همه ما را در غم خودتون شریک بدونین…خدا به فریادتون برسه

  23. سیدعین الله موسوی گفت:

    آخ بمیرم برات دکتر عزیزم عموجان
    هجرما دراین غم وعزا کمتر از یعقوب نیست او یوسفش گم شده بود
    اما سادات امام زاده علی وتو ایلیا و طاها ونرگسش

  24. ناشناس گفت:

    خداوندا به تو صبروآنها رابیامرزدالهی آمین

  25. ناشناس گفت:

    سلام دکتر خدا رحمت کنه عزیزان شما و صبر بده بسیار سخت است با ذکر صلوات و فاتحه سجادی باشرانی دمچنار

  26. همکار گفت:

    دکترجان خداوندبهت صبربده .دنیا بسیاربی ارزشه .حقیقتاانچه نپایددلبستگی نشاید.شایدباورنکنی ولی یه روزیه مشکل پیداکردم ،رفتم پهلویه همکارسونوکردگفت توده است وفورافهمیدم بدخیم است .جناب دکتروالله فقط گفتم خدایاشکراگراین است مصلحت تودردیدارسریعترراضیم .شایدباورنکنی ولی دکترجان چه عزیزانت ترکت گویندوچه توانهاراترک کنی ،فرقی ندارد.تازه دراین دنیای وانفسا که امان قویترن انسان هابریده میشوددعزیزانت رابه دستش بسپاری دشوارتراست .فقط بگو الهی راضیم به رضایت .همه چیزفانی است.هنوزیکبارنه ازخداگلایه کرده ام ونه سلامتی درخواست کردم .فقط انچه میخواهم که اومیخواهد.البته همیشه عاقبت به خیری راارزودارم.

  27. یزرانبخش گفت:

    زلیخا گفتن ویوسف شنیدن/شنیدن کی بود مانند دیدن/درود بر شرفت هادی جان همه مردم استان باشما همدردند صابر باش که هستی چون خدا باصآبران است

  28. جاسم پورسلیمانی گفت:

    اخی تا قیومت ، خدا صبر بده 😔😔😔

  29. کی ملک گفت:

    وقتی نیستید خونمون با من. غریبی میکنه
    دل اگه میگه صبور خود فریبی میکنه

  30. رهگذر گفت:

    ان الله مع الصابرین.خدا صبر عنایت کنه

  31. ربانی گفت:

    دکتر عزیز خداوند به شما صبر دهد اونها امانت الهی بودنند ومشیت الهی براین قرار بود که اونها راپیش خودش ببرد چون خداوند اونها را بیشتر دوست می داشت

  32. ز-م گفت:

    خدا بحق دل شکسته حضرت زینب (س) صبر و توانایی به دکتر دانشی عزیز عنایت فرماید. واقعاً غم سنگینی بود برای تک تک مردم استان. ان شاء الله که شهدای کربلا شافع این عزیزان در روز قیامت باشند.

  33. دلسوز بیت المال وکارگران گفت:

    66 نفر رفتند تا دووزیر بمانند

  34. دلسوز بیت المال وکارگران گفت:

    خدایا حالا که فرزندان وهمسرش را ازدست دادند این نخبه پاک سزشت را برای استان محروم نگهدار

  35. اصغر پیروز گفت:

    دکتر جان خدا بهتون صبر بده تا بتوانی باقدرت علمی که داری انسانهای دیگر را ازمرگ نجات دهیدواین بزرگترین هدیه برای ایلیا وطاهاست.روحشان شاد…

  36. فرزند بویر احمد گفت:

    سانحه هواپیمای یاسوج غم بزرگی برای ما مردم یاسوج بود .برای تک تک مسافران اون پرواز قلب ما شکست و گریه کردیم.خدا به همه خانواده ها بخصوص دکتر دانشی عزیز صبر بده

  37. ایرج حجتی گفت:

    دلم میسوزد و کاری ز دستم برنمی آید.خدا بهتون صبر بده دکتر عزیز.شریک در غم شماییم

  38. ناشناس گفت:

    خدایا بهشون صبر یده

  39. ناشناس گفت:

    خداوند صبر عنايت بفرما به اين مرد بزرگ وخانواده محترم اقاي خوباني

  40. بادام فیروز گفت:

    خداوند رحمتشان کند. مارادر غم خود شریک بدانید

  41. اقبالی گفت:

    سعدیامرد نکو نام نمیرد هرگز مرده ان است که نامش به نکویی نبرند شما انسان اگاه وانسان دوستی هستی یقین دارم خداوند روح ارامش وپذیرش را در شما خواهد دمید

  42. صمدی گفت:

    خداوند انشاءالله سختی های آخرت را برای رفته گان وسختی های دنیا وآخرت را بربازماندگان خصوصاًجناب دکتر دانشی آسان نماید

  43. ناشناس گفت:

    کلمات نمی توانند توصیف کنند تنها اشکهای گونه هایم زلال و بی ریا گویای تلخی این واقعه است و بسیار متاسفم که ملت ایران به جهت های گوناگون هیچ کدام حال و روز خوشی ندارند خدایا به عظمتت ما را از این جهالت و بی خردی در اداره درست این مرزو بوم نجات بده که تنها تو فریاد رس بی پناهان هستی

  44. عسکرپور گفت:

    خدا انشاءالله دکتر دانشی عزیز وخانواده محترمشان را صبری بزرگ عنایت بفرماید.این حادثه نه تنها برای دکتر دانشی وخانواده محترمشان تلخ وسوزناک بود بلکه برای تمام مردم ایران مخصوصا هم استانیهای دکتر این واقعه بسیار دردناک و متاثر کننده بود .از خداوند متعال برای ان عزیزان رحمت ومغفرت الهی وبرای بازماندگان صبر وشکیبایی خواستارم

  45. صمدی گفت:

    خداوند به شما وخانواده محترمتان صبر عنایت فرماید،مارادرغم خود شریک بدانید

  46. با اسلام و احترام و تشکر ویژه از سایت بویر نیوز به خاطر این مصاحبه غم انگیز و دردناک.
    استاد ارجمند و بزرگوار دانشمند فرهیخته و اهل قلم جناب آفای دکتر دانشی عزیز و دوست داشتنی. در حقیقت همزمان با نوشتن این متن در حال گریه برای شما و خانواده محترمتان هستم. ان شاء الله که خداوند به شما صبر بدهد. اما در حقیقت غم مرگ بردار را بردار مرده می داند. همه ما را در غمت خودتان شریک بدانید دکتر عزیز و بزرگوار

  47. یاسوج شهر بی صاحب گفت:

    اخییییییی سکوت گواه همه چیز هست دکتر انشالله صبر به شما خدا دهد و خودکار دستت مثل سابق برای خدمتت به بشریت بنویسد و این مصیبت باعث نشه دستت شل بشه

  48. ناشناس گفت:

    ازصمیم قلب تسلیت عرض می نمایم
    نتوانستم این مصاحبه را تا آخربخوانم این چندکلمه را هم با چشمان اشکبارمی نویسم.

  49. دختر دنآ گفت:

    خدای بزرگ بهتون صبر بده مصیبته بزرگی بود برای همه ما ،
    ما دنا نشینان را در غم خودتون شریک بدانید برای همه ما خیلی سخت بود

  50. نظری گفت:

    گلچین روزگار عجب با سلیقه است
    میچیند گلی که به چمن بیشتر میدهد صفا
    سلام دکتر جان
    صبور باش و پایدار و تسلیم در برابر مشیت الهی
    تو خود بیشتر از آنچه ما میدانیم دیده ای و تجربه کرده ای و کسانی که از دست رفتند و عزیزانشان هیچ کاری برایشان نتواستند کاری کنند

  51. صفادوست گفت:

    ضمن تسلیت مجدد محضر دکتر دانشی. از صبر و حوصله و انصاف این مرد بزرگ تشکر میکنم. حقیقتا انصاف و وجدان این انسان در این مصاحبه قابل تمجید هست.

  52. چراغ سحر گفت:

    جناب دکتر
    خدا شاهده که اشکام جاری شد عکستون دیدم حرفی برای گفتن نداریم .داغتون جگرسوزه .خدا صبرتون بده

  53. جعفری نژاد گفت:

    خداوند به ایشان صبر دهد

  54. ali گفت:

    این اشک های ناچیزی که همین الان از چشمم سرازیرشدند را به عظمت دکتراخلاقمدار وباشرف ایل وتبارم تقدیم میکنم.قعطا هیچ قلمی وهیچ زباننی را یارای تسلی این غم بزرگ نیست

    • ناشناس گفت:

      سلام واقعا غم بزرگی بود منم خودم در غم شما شریک میدونم خدا بزرگه شما ایلیاها وطاها های زیادی را نجات دادید انشاله خداوند خودش بزرگه انشالله خودش ایلیا وطاها های دیگری بهت بده صبر کن به لطف خدا که صبر انشاله بهتره

    • اشنا گفت:

      سلام واقعا غم بزرگی بود منم خودم در غم شما شریک میدونم خدا بزرگه شما ایلیاها وطاها های زیادی را نجات دادید انشاله خداوند خودش بزرگه انشالله خودش ایلیا وطاها های دیگری بهت بده صبر کن به لطف خدا که صبر انشاله بهتره

  55. سعید اف گفت:

    ان الله مع صابرین

  56. موسی گفت:

    دکتر خدا به شما صبر عطا فرماید تا مطلب را خواندم گریه کردم.مقدرات الهی همین است.

  57. سیدفیض الله گوهری گفت:

    باسلام وقبولی طاعات عبادات دکترجان همه ملت ایران درغم ازدادن دردانه های شماوهمه سرنشبنان هواپیمای یاسوج تهران داغ دارندخداوندبه همه شماصبرعنایت کندوبه امدادگران وعزیزانی که واقعا جان خودرابه خطرانداختند وبرای انتقال اجسادزحمت کشیدن خسته نباشیدبگویم

  58. هم طایفه ای گفت:

    دکترجان مشیت الهی بوده ، خداوند صبر وسلامتی بهتون بده ، ما هم با جنابعالی گریستیم ولی چه میشه کرد راضی به رضای خدا

  59. شهروند گفت:

    خورشید جاودانه می درخشد بر مدار خویش
    ماییم که پا جا پای خود مینهییم و غروب میکنیم هر پسین (حسین پناهی )

  60. آخ تا قیومت سی ظلم گرون😔

  61. پاتاوه بویراحمد گفت:

    خداوند رحمتشان نماید و تسلیت به خاندان محترم و شریف خوبانی و دانشی

  62. یاسر جان فزا گفت:

    عرض تسلیت حقیر را بپذیرید
    تحمل سوگ فقدان فرزندان و همسر صبر الهی را می طلبد
    خداوند شما را اجر صابرین دهد که حضرتش فرمود :
    و بشر الصابرین الذین اذا اصابتهم مصیبه قالو انا لله و انا الیه راجعون

  63. زیلایی گفت:

    دردناک ترین وتلخترین حادثه ای که در این استان تا کنون رخ داده خداوند به دکتر دانشی عزیز صبر بدهد

  64. حسینی گفت:

    سلام دنیا گذرگاه است همه زندگی انور است قوی باش

دیدگاه شما